سودسازی پالایشی از یک ضرر بزرگ
شرق: وزارت نفت معتقد است پالایشگاه آبادان در دولت سیزدهم از یک شرکت ضررده به یک شرکت «سودده» تبدیل شده است؛ اما اسناد منتشرشده در کدال، نشان میدهد که سود این شرکت پالایشی به نسبت دولت گذشته (سال 99) کاهش یافته است. همه چیز از انتشار خبر جلسه چند روز پیش هیئت دولت آغاز شد؛ وزیر نفت در آن جلسه به ارائه گزارشی به رئیسجمهور و اعضای دولت پرداخت و گفت پالایشگاه آبادان که به گفته وزیر سابق نفت ضررده بود، در سال 1402 معادل 12 هزار میلیارد تومان سود کرده است. جواد اوجی برای برجستهکردن گزارش خود، به اظهارات سال 94 بیژن زنگنه استناد کرده بود؛ روزی که زنگنه گفته بود حاضر است پالایشگاه آبادان را مجانی واگذار کند. با این وجود، اوجی یک گزاره مهم را سانسور کرد؛ در تاریخ 18 بهمن 1395 کلنگ فاز دوم طرح توسعه و تثبیت ظرفیت پالایشگاه آبادان با حضور اسحاق جهانگیری، معاون اول وقت رئیسجمهور، به زمین زده شد تا از چند سال بعد، این پالایشگاه وارد سوددهی شود. وزیر نفت با اعلامنکردن این گزاره مهم سعی داشت اینگونه القا کند که با اقدامات دولت سیزدهم بود که پالایشگاه آبادان به سود کلانی رسیده است. اما گزارش صورت مالی شرکت پالایش نفت آبادان چه میگوید؟ طبق صورت مالی که در کدال منتشر شده، «سود عملیاتی» پالایشگاه آبادان در سال 1399 معادل 9هزارو 700 میلیون تومان بوده است که با توجه به نرخ تسعیر دلار در قانون بودجه همان سال، پالایشگاه اصفهان حدود 400 میلیون دلار سود شناسایی کرده است. با توجه به اظهارات وزیر نفت که سود این شرکت پالایشی را در سال گذشته 12 هزار میلیارد تومان عنوان کرده و همچنین نرخ تسعیر دلار که 43هزارو 500 تومان بوده، سود پالایشگاه آبادان معادل 270 میلیون دلار بوده است. رسانههای مدافع و حامی وزارت نفت که از روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس و سایر شبکههای اجتماعی در حال دفاع از اظهارات وزیر نفت دولت رئیسی هستند، در یک اشتباه محاسباتی و بیدقتی به مبانی صورتهای مالی، سود خالص پالایشگاه آبادان را با سود سال 1402 مقایسه میکنند. برخی رسانههای اصولگرا میگویند سندی که به آن اتکا شده، سود غیرعملیاتی پالایشگاه آبادان بوده است که این سند هم قابل اتکا نیست؛ چراکه فقط یک «پیشنویس» است! اما گزارش مالی منتشرشده در کدال، ممهور به مهر حسابرس و با امضای تمامی اعضای هیئتمدیره شرکت پالایش نفت آبادان است و این سند قابل ردشدن نیست. استدلال دیگر این گروه، آن است که مدام بر «سود خالص» تأکید میکنند و نه «سود عملیاتی». برای درک غلطبودن این گزارهسازی، باید گفت اصولا ملاک سوددهبودن یا زیاندهبودن شرکتهای پالایشی، سود یا زیان عملیاتی است و نه سود و ضرر خالص. هزینههای غیرعملیاتی به هزینههایی گفته میشود که به عملیات شرکت و سودسازی پالایشگاه ارتباطی ندارد. برای نمونه، هزینههایی مانند حقوق دولتی که در قانون بودجه مشخص شده، هزینه تسهیلات مالی و... ازجمله هزینههای غیرعملیاتی است که اساسا ارتباطی به ضرردهبودن پالایشگاه ندارد. برای مثال، همانطور که در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی مشخص است، پالایشگاه آبادان در سال ۱۳۹۹ حدود ۹.۴ هزار میلیارد تومان زیان مربوط به «مانده حساب اعتبارات مصرفشده سرمایهای از محل پنج درصد عوارض نوسازی و توسعه شبکه خطوط لوله» را در صورت مالی خود لحاظ کرده است که با سودسازی شرکت پالایش نفت آبادان ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به هزینهای است که قانون تکلیف کرده پالایشگاه نفت آبادان باید آن را تقبل کند. این پالایشگاه پس از پرداخت تمامی هزینههای مالی ناشی از تولید، ۹.۷ هزار میلیارد تومان سود شناسایی کرده و با سود حاصل از آن هزینههای مالی ناشی از تسعیر ارز بدهیهای ارزی ساخت پروژهها را پرداخت کرده است. به بیان سادهتر، «سود عملیاتی» پالایشگاه آبادان در سال 1399 همان 9.7 هزار میلیارد تومان بوده که از محل همین سود، بدهیها و تکالیف قانونی و پرداختها انجام شده است؛ آنهم در سالی که قیمت فراوردههای نفتی بسیار کمتر از سال 1402 است.
منبع: sharghdaily-929906