تردد ۲۳ وانت خرید ضایعات با بلندگو فقط در ۲۰۰ دقیقه / اعصاب خُرد خریداریم!
درآمد افرادی که با وانتبارها ضایعات میخرند شاید در ماه به ۲۰ میلیون تومان هم برسد.
از همین ابتدا تکلیفمان را مشخص کنیم. این مطلب جمعوجور را سخت میشود «گزارش» خواند. بیشتر مجموعه سوالاتی است که خیلی بدیهی به نظر میرسید، اما جالب این است که برای یافتن پاسخ این بدیهیات راه سختی پیش رو بود! پرداختن به معضل آلودگی صوتی وانتهای خریدار ضایعات چقدر در این روزها اهمیت دارد؟ برای مردمی که اغلب در گیرودار رفع مشکلات معیشتی روزانهشان هستند چقدر این موضوع مهم است؟ پراید شده است صد میلیون تومان، رهن خانه ۲۸ متری با اجاره ۸۰۰ هزار تومانی و رهن ۹۰ میلیونی در جنوبشرق تهران فایل شده است، گرانی اقلام خوراکی سر به فلک کشیده، اصلاً همین لیموترش که شده است کیلویی ۷۰ هزار تومان ناقابل. در این اوضاع مگر چقدر پرداختن به موضوع کرامت انسانی مهم است؟ چند شهروند تا حالا دست به کار شدهاند و داد و شکایتی از آرامشی داشتند که حقشان است و توسط این وانتهای ضایعاتی هر بار و هر روز و هر ساعت سلب شده است؟
واکنش شهرداری و نیروی انتظامی و... چه بوده است؟ آرامش شهروندان میان همکاری بینبخشی این نهادها گم شدهاست، وگرنه این تعداد وانتهای ضایعات مثل قارچ رشد نمیکردند. کاربری در توییتر از ساعت ۹ صبح تا ۱۲ ظهر در انتهای یک کوچه بنبست در منطقه نارمک گذشتن ۲۳ وانت خرید ضایعات با بلندگو را با ذکر ساعت و دقیقه ثبت کردهاست. ۲۳ وانت در ۲۰۰ دقیقه، یعنی هر ۹ دقیقه یک صدای گوشخراش روی اعصاب مردم! روزی اگر مردمانی با سحر خوانی خروسها روزشان را آغاز میکردند حالا کابوس هر صبحشان، تعطیل و غیر تعطیل این جملات تکراری و اعصابخردکن است: «خردهریز انباری، قالی و قالیچه، بخاری برقی، بخاریسازی، کاسه و بشقاب، مس و چدن و آلومینیوم خریداریم.»
درست مثل خیلی از مشکلات دیگر برای پیشگیری از این معضل هم قانون وجود دارد. اصلاً برای همه معضلات قانون وجود دارد. تا اینجای کار سر همه بالاست و با این همه لایحه و مصوبه و بند و ماده در حفظ کرامت انسانی شهروندان و حق آرامش آنها دور افتخار میزنند؛ اما چقدر این قانون رعایت میشود؟ قانونی که هر ۹ دقیقه یکبار آنهم تنها در یک محله نقض میشود و داد شهروندان از این قانونشکنی به جایی نمیرسد آیا شأنی دارد؟ براساس ماده ۲۹ قانون هوای پاک ایجاد هرگونه آلودگی صوتی توسط منابع ثابت و متحرک، ممنوع است و در مورد منابع ثابت، متخلف به پرداخت قبض جریمه خودرو یا جریمه نقدی از یکمیلیون تا حتی دو میلیون تومانی محکوم میشود.
اما مصادیق آلودگی صوتی خودروها چیست؟ آنطور که در قانون ابلاغی در سال ۹۴ آمده یکی از این مصادیق «نصب بلندگو در خودرو» است. یعنی در طول مدت تنها ۲۰۰ دقیقه این قانون توسط ۲۳ نفر تنها در یک محله نقض شدهاست.
بالاشهر و پایینشهر ندارد، هر شهروند ساکن پایتخت ۱۲ میلیونی در روز اگر چشم چشم کند، میتواند به تعداد زیادی از این وانتها بربخورد. اما در این شهر که اجازه هر کاری نیاز به مجوز دارد چه ارگان و نهادی مجوز فعالیت این افراد را میدهد؟ آیا این افراد زیر نظر صنف یا اتحادیهای مستقل هستند؟ مواجهه هومن حیدرآقا، نایبرئیس اتحادیه سمساران و امانتفروشان جالب است.
او خیلی زود سمت این گزارش میایستد و عنوان میکند این سؤال او هم است! حیدر آقا به جامجم میگوید: «وانتیها هیچ ارتباطی با اتحادیه سمساران و امانتفروشان ندارند. زمانی بود که اتاق اصناف اجازه داد که جوازهای یکساله سیار برای افراد قابل اعتماد صادر کنیم. متأسفانه از صدور این مجوزها جلوگیری شد و در حال حاضر خودمان نیز با وانتیهای سیار مشکل داریم».
او حتی از پیشنهاد این اتحادیه به شهرداری مبنی بر ساماندهی این وانتها میگوید که کسی در شهرداری به آن توجه نکرده است. فارغ از مشکلات عدیده صوتی که این وانتها هر روز ایجاد میکنند او از مشکل دیگری هم پرده برمیدارد. سوءاستفاده برخی از این افراد به واسطه ورود به منزل.
هومن حیدر آقا میگوید: «نمیدانیم مردم با چه اطمینانی راننده وانتهای سیار را به خانههایشان راه میدهند. از طریق اتحادیه سمساران و امانت فروشان در مورد این مساله به مردم اطلاعرسانی کردیم. کسانی که قرار است برای خرید اجناس دست ۲ وارد خانه و حریم خصوصی مردم شوند، باید جواز داشته باشند. افرادی که جواز دارند و مورد تأیید اتحادیه هستند ۱ جواز الکترونیکی به ابعاد کارت سوخت دارند.»
وقتی قانون میگوید اجازه ۱ فعالیت را ندارید به این مفهوم است که در صورت نقض این قانون شما امکان پیگیری و شکایت دارید. اما برای برخورد با آلودگی صوتی ایجاد شده به کجا باید شکایت کرد؟ یک کلیشه ثابت ذهنی شماره تلفن ۱۱۰ را پیش روی چشم ما میآورد. انتخاب بدی هم نیست.
سؤال این است آیا برای برخورد با نقض قانونی که توسط وانتیهای دورهگرد صورت میگیرد امکان پیگیری از سوی ۱۱۰ وجود دارد؟ اپراتور اول پاسخش همراه با خوشرویی تنها یک جمله است: «از نظر آلودگی صوتی اگر جای آنها ثابت باشد و تماس بگیرید مأمور اعزام میشود و تذکر میدهد اما سازماندهی به این موارد مربوط به شهرداریهای مناطق است.» خیلی زود ما را وصل میکند به مسئول دیگری تا اطلاعات جزئیتر از این پیگیری را به ما بگوید. اپراتور دوم گفته اول را تکمیل میکند: «اگر با ۱۱۰ تماس بگیرند بابت ایجاد آلودگی صوتی مأمور اعزام میشود اما شکایتی مبنی بر فروش بار و اجناس مربوط به مأموران شهرداری و ۱۳۷ است. نصب بلندگو روی خودرو طبق قانون ممنوع است و جزو تخلفات راهنمایی و رانندگی ما محسوب میشود.
روند پیگیری هم به این صورت است که در حین فعالیت شما با ۱۱۰ تماس بگیرید اگر خودرو ثابت باشد مأمور اعزام و پیگیری میشود اگر در حین حرکت باشد با شماره پلاکی که گزارش شده مشمول جریمه مأمور راهور میشود. نوع دیگری از این پیگیری هم مستندسازی است به طوری که شما میتوانید با فیلمبرداری به وسیله موبایل از وانتهای در حال حرکت آن را به پیوست تماس با مأموران ۱۱۰ ارائه بدهید.» آنطور که این مسئول ۱۱۰ میگوید اتفاقاً از این نوع شکایتها بسیار داشتهاند و پیگیریهایی هم صورت گرفته است.
رونق بازار این وانتها همین روزهاست. روزهایی که بازار اجاره مسکن آرام آرام از رخوت خارج میشود و تکانی میخورد. تکانی که البته لرزه به جان مستاجران میاندازد و بازار وانتیها را داغتر میکند؛ چرا که هر جا به جایی وسایلی را هم برای فروش به این وانتیها باقی میگذارد. مستاجران، همان مهاجران ابدی دنبال کارتنهای خالی برای بستهبندی هستند و وانتیها همچون شکارچیان صبور میایستند تا شاید خردهریزی از این سفره نصیبشان شود.
هر چند همه تقصیرات آلودگی صوتی را نباید پای وانتهای ضایعات و ... نوشت اما سؤال دیگر پیش آمده این است که مگر چقدر این پیشه درآمد دارد که سهم هر کوچه شهر در یک نیمروز ۲۳ وانت با صدای بلندگوی نصب شده ثابت است؟ اصلاً مگر هر شهروند ساکن یک کوچه روزانه چقدر ضایعات تولید میکند که این وانتهای مزاحم هر ۹ دقیقه یکبار سر و کلهشان پیدا میشود؟ آمار دقیقی که در دسترس نیست، انتظاری هم از آمار نمیرود! اما یکی از این افراد میگوید چون اجاره مغازه و پول آب و برق نمیدهی، مالیات و حق دستمزد کارگر هم که هیچ، این طور «آب باریکه» برایت باقی میماند.
آب باریکه اما نزد یکی دیگر از این افراد تعبیر دیگری دارد. سعید یکی دیگر از این صنف رانندههاست که فروردین سال گذشته به باشگاه خبرنگاران گفته است: «درآمد روزانهاش از ۲۰۰ هزار تومان کمتر نیست و شاید در یک ماه به ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هم برسد.» آنطور که او میگوید از ساعت ۱۰ صبح از رباطکریم حدود ۷۰ کیلومتر تا تهران را طی میکند و بیشتر در منطقه ۳ فعالیت دارد. ضایعاتی که میخرد را به نعمت آباد میبرد و نه تحویل آهنفروشان که با دلالان طرف حساب است. بازار ضایعاتی و دلال! هر گوشه که چشم بیندازید واسطهای نشسته تا راه شما را به مقصد دورتر کند. چه بازار خودرو و مسکن باشد چه اوضاع ضایعات آهن.
واکنش شهرداری و نیروی انتظامی و... چه بوده است؟ آرامش شهروندان میان همکاری بینبخشی این نهادها گم شدهاست، وگرنه این تعداد وانتهای ضایعات مثل قارچ رشد نمیکردند. کاربری در توییتر از ساعت ۹ صبح تا ۱۲ ظهر در انتهای یک کوچه بنبست در منطقه نارمک گذشتن ۲۳ وانت خرید ضایعات با بلندگو را با ذکر ساعت و دقیقه ثبت کردهاست. ۲۳ وانت در ۲۰۰ دقیقه، یعنی هر ۹ دقیقه یک صدای گوشخراش روی اعصاب مردم! روزی اگر مردمانی با سحر خوانی خروسها روزشان را آغاز میکردند حالا کابوس هر صبحشان، تعطیل و غیر تعطیل این جملات تکراری و اعصابخردکن است: «خردهریز انباری، قالی و قالیچه، بخاری برقی، بخاریسازی، کاسه و بشقاب، مس و چدن و آلومینیوم خریداریم.»
درست مثل خیلی از مشکلات دیگر برای پیشگیری از این معضل هم قانون وجود دارد. اصلاً برای همه معضلات قانون وجود دارد. تا اینجای کار سر همه بالاست و با این همه لایحه و مصوبه و بند و ماده در حفظ کرامت انسانی شهروندان و حق آرامش آنها دور افتخار میزنند؛ اما چقدر این قانون رعایت میشود؟ قانونی که هر ۹ دقیقه یکبار آنهم تنها در یک محله نقض میشود و داد شهروندان از این قانونشکنی به جایی نمیرسد آیا شأنی دارد؟ براساس ماده ۲۹ قانون هوای پاک ایجاد هرگونه آلودگی صوتی توسط منابع ثابت و متحرک، ممنوع است و در مورد منابع ثابت، متخلف به پرداخت قبض جریمه خودرو یا جریمه نقدی از یکمیلیون تا حتی دو میلیون تومانی محکوم میشود.
اما مصادیق آلودگی صوتی خودروها چیست؟ آنطور که در قانون ابلاغی در سال ۹۴ آمده یکی از این مصادیق «نصب بلندگو در خودرو» است. یعنی در طول مدت تنها ۲۰۰ دقیقه این قانون توسط ۲۳ نفر تنها در یک محله نقض شدهاست.
بالاشهر و پایینشهر ندارد، هر شهروند ساکن پایتخت ۱۲ میلیونی در روز اگر چشم چشم کند، میتواند به تعداد زیادی از این وانتها بربخورد. اما در این شهر که اجازه هر کاری نیاز به مجوز دارد چه ارگان و نهادی مجوز فعالیت این افراد را میدهد؟ آیا این افراد زیر نظر صنف یا اتحادیهای مستقل هستند؟ مواجهه هومن حیدرآقا، نایبرئیس اتحادیه سمساران و امانتفروشان جالب است.
او خیلی زود سمت این گزارش میایستد و عنوان میکند این سؤال او هم است! حیدر آقا به جامجم میگوید: «وانتیها هیچ ارتباطی با اتحادیه سمساران و امانتفروشان ندارند. زمانی بود که اتاق اصناف اجازه داد که جوازهای یکساله سیار برای افراد قابل اعتماد صادر کنیم. متأسفانه از صدور این مجوزها جلوگیری شد و در حال حاضر خودمان نیز با وانتیهای سیار مشکل داریم».
او حتی از پیشنهاد این اتحادیه به شهرداری مبنی بر ساماندهی این وانتها میگوید که کسی در شهرداری به آن توجه نکرده است. فارغ از مشکلات عدیده صوتی که این وانتها هر روز ایجاد میکنند او از مشکل دیگری هم پرده برمیدارد. سوءاستفاده برخی از این افراد به واسطه ورود به منزل.
هومن حیدر آقا میگوید: «نمیدانیم مردم با چه اطمینانی راننده وانتهای سیار را به خانههایشان راه میدهند. از طریق اتحادیه سمساران و امانت فروشان در مورد این مساله به مردم اطلاعرسانی کردیم. کسانی که قرار است برای خرید اجناس دست ۲ وارد خانه و حریم خصوصی مردم شوند، باید جواز داشته باشند. افرادی که جواز دارند و مورد تأیید اتحادیه هستند ۱ جواز الکترونیکی به ابعاد کارت سوخت دارند.»
وقتی قانون میگوید اجازه ۱ فعالیت را ندارید به این مفهوم است که در صورت نقض این قانون شما امکان پیگیری و شکایت دارید. اما برای برخورد با آلودگی صوتی ایجاد شده به کجا باید شکایت کرد؟ یک کلیشه ثابت ذهنی شماره تلفن ۱۱۰ را پیش روی چشم ما میآورد. انتخاب بدی هم نیست.
سؤال این است آیا برای برخورد با نقض قانونی که توسط وانتیهای دورهگرد صورت میگیرد امکان پیگیری از سوی ۱۱۰ وجود دارد؟ اپراتور اول پاسخش همراه با خوشرویی تنها یک جمله است: «از نظر آلودگی صوتی اگر جای آنها ثابت باشد و تماس بگیرید مأمور اعزام میشود و تذکر میدهد اما سازماندهی به این موارد مربوط به شهرداریهای مناطق است.» خیلی زود ما را وصل میکند به مسئول دیگری تا اطلاعات جزئیتر از این پیگیری را به ما بگوید. اپراتور دوم گفته اول را تکمیل میکند: «اگر با ۱۱۰ تماس بگیرند بابت ایجاد آلودگی صوتی مأمور اعزام میشود اما شکایتی مبنی بر فروش بار و اجناس مربوط به مأموران شهرداری و ۱۳۷ است. نصب بلندگو روی خودرو طبق قانون ممنوع است و جزو تخلفات راهنمایی و رانندگی ما محسوب میشود.
روند پیگیری هم به این صورت است که در حین فعالیت شما با ۱۱۰ تماس بگیرید اگر خودرو ثابت باشد مأمور اعزام و پیگیری میشود اگر در حین حرکت باشد با شماره پلاکی که گزارش شده مشمول جریمه مأمور راهور میشود. نوع دیگری از این پیگیری هم مستندسازی است به طوری که شما میتوانید با فیلمبرداری به وسیله موبایل از وانتهای در حال حرکت آن را به پیوست تماس با مأموران ۱۱۰ ارائه بدهید.» آنطور که این مسئول ۱۱۰ میگوید اتفاقاً از این نوع شکایتها بسیار داشتهاند و پیگیریهایی هم صورت گرفته است.
رونق بازار این وانتها همین روزهاست. روزهایی که بازار اجاره مسکن آرام آرام از رخوت خارج میشود و تکانی میخورد. تکانی که البته لرزه به جان مستاجران میاندازد و بازار وانتیها را داغتر میکند؛ چرا که هر جا به جایی وسایلی را هم برای فروش به این وانتیها باقی میگذارد. مستاجران، همان مهاجران ابدی دنبال کارتنهای خالی برای بستهبندی هستند و وانتیها همچون شکارچیان صبور میایستند تا شاید خردهریزی از این سفره نصیبشان شود.
هر چند همه تقصیرات آلودگی صوتی را نباید پای وانتهای ضایعات و ... نوشت اما سؤال دیگر پیش آمده این است که مگر چقدر این پیشه درآمد دارد که سهم هر کوچه شهر در یک نیمروز ۲۳ وانت با صدای بلندگوی نصب شده ثابت است؟ اصلاً مگر هر شهروند ساکن یک کوچه روزانه چقدر ضایعات تولید میکند که این وانتهای مزاحم هر ۹ دقیقه یکبار سر و کلهشان پیدا میشود؟ آمار دقیقی که در دسترس نیست، انتظاری هم از آمار نمیرود! اما یکی از این افراد میگوید چون اجاره مغازه و پول آب و برق نمیدهی، مالیات و حق دستمزد کارگر هم که هیچ، این طور «آب باریکه» برایت باقی میماند.
آب باریکه اما نزد یکی دیگر از این افراد تعبیر دیگری دارد. سعید یکی دیگر از این صنف رانندههاست که فروردین سال گذشته به باشگاه خبرنگاران گفته است: «درآمد روزانهاش از ۲۰۰ هزار تومان کمتر نیست و شاید در یک ماه به ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هم برسد.» آنطور که او میگوید از ساعت ۱۰ صبح از رباطکریم حدود ۷۰ کیلومتر تا تهران را طی میکند و بیشتر در منطقه ۳ فعالیت دارد. ضایعاتی که میخرد را به نعمت آباد میبرد و نه تحویل آهنفروشان که با دلالان طرف حساب است. بازار ضایعاتی و دلال! هر گوشه که چشم بیندازید واسطهای نشسته تا راه شما را به مقصد دورتر کند. چه بازار خودرو و مسکن باشد چه اوضاع ضایعات آهن.