(ویدئو) عصبانیت شدید امیر جعفری، همه را یاد شهاب حسینی انداخت
برترین ها نوشت: این روزها همه به دنبال ترند شدن هستند؛ زیرا ناگفته پیداست که وایرال شدن یک سکانس از هر فیلم یا سریال، هزار برابرِ هر بیلبورد و تیزر، کارکرد تبلیغاتی دارد.
در این میان شاید فرمول نانوشته برای همه گیر شدن یک سکانس، در بسیاری از موارد، بازی برونگرا با چاشنی خشونت و عصیان باشد. در مطلب امروزمان به چند مورد از سکانس های فراگیر در شبکه های اجتماعی می پردازیم.
جنگل آسفالت
و حالا یک پرخاشگر کمی متفاوت: روشنفکر بی اعصاب؛ سریال «افعی تهران» به کارگردانی سامان مقدم. البته پیمان معادی در جایگاه نویسنده اثر، برای خودش سنگ تمام گذاشته و نقشی به شدت برونگرا طراحی کرده است. کاراکتر او در «افعی تهران» در زندگی شخصی و عاطفی به شدت دچار چالش مشکل است؛ از طلاق گرفته تا ناتوانی در فیلمسازی و مراقبت از پسرش
البته او بار سنگین روزهای گذشته را نیز به همراه دارد و اتفاقهای تلخ دوران کودکیاش و خشم از پدر و مادرش همچنان گریبانش را رها نمی کند. او مدام خسته و عصبی است، حوصله حرف زدن با پسرش را ندارد، او را مزاحم میداند. معادی مدام عصبانی میشود و پرخاش میکند تا برای مخاطب ایرانی دلبری کند. در این میان، سکانسی که به همراه سحر دولتشاهی است و البته عملا تقلیدی از سریال «سوپرانو» ست، بیش از همه به چشم آمده؛ آنجایی که به مانند بسیاری از دیگر آثار، فضا برای تک گویی بازیگر مهیا شده است(کجا بهتر از جلسه تراپی!) پس معادی به یک باره عصیان می کند، کلمات را جویده جویده ادا می کند، چشم ها را در کاسه بی قرار می کند و خطابه ای از حالِ بدش را سخنوری می کند تا من و توِ مخاطب، مرعوب این سکانس شویم...که همه بنویسند واووو چه سکانس ملتهب و جذابی... نفسم بند اومد...! تا کسی یادش نیاید که او وقت داد زدن انگار جیغ می زند و هیچ کس هم گوشزد نکند که نوع لهجه ونک به بالایش، کمی برای داد زدن نچسب است...بی خیال؛ وایرال شدن را عشق است!
متری شش و نیم
یک مثال دیگر؛ در گوگل سرچ کنید: «بازی شهاب حسینی در جدایی نادر از سیمین»...دو سکانس حاصل جست و جوی شما خواهد بود؛ «سکانس رضایت گرفتن از شهاب حسینی» که خودزنی اوست در آشپزخانه و بال و پر زدن های ساره بیات و «سکانس دادگاه»، که او در حرکتی که ظاهر در فیلمنامه هم طراحی نشده بود، با سر به در می کوبد؛ انگار او هم می داند هر چه قدر برون ریزی و اکت بیشتر، دیده شدن و وایرال شدن بیشتر.
همین هم می شود و عملا صحنه ای از دادگاه که او با دست به سمت قاضی اشاره دارد تبدیل به یکی از «میم» های اینستاگرام و توییتر می شود و در موضوعات مختلف، وقتی قرار بر سوال کردن های بی پاسخ باشد به کار می رود. البته شاید این شکل عصیان در طراحی شخصیت، به واقع، کارکرد به جایی در آثاری مانند «جدایی نادر از سیمین» داشته باشد، اما مقلدانی که با چشم های بسته، بنا را بر اکت های بی منطق و عصیان پرسوناژ و ترند شدن می گذارند، بدانند که مخاطب جدی امروز، با دیدن بهترین آثار دنیای تصویر، دیگر مرعوب سر و صدا و جیغ و دادهای بازیگران نخواهند شد!
منبع: faradeed-185069