(تصاویر) سلاخی 30 میلیونی؛ تاریخ تکاندهندۀ «بوفالوها»
فرادید| با گسترش ایالات متحده به سمت غرب در اوایل دهه ۱۸۰۰، تجارت پررونق خز، پوست و گوشت گاومیش کوهاندار آمریکایی در سراسر دشتهای بزرگ رونق یافت.
به گزارش فرادید، در دهه ۱۸۶۰، این حیوانات نمادین چند هزار سال بود که در دشتها پرسه میزدند؛ شمار گلههای رعدآسای آنها به دهها میلیون میرسید، منظرهای چنان حیرتانگیز که «تندر دشتها» لقب گرفت.
آنها چندین نسل، رگ حیات قبایل بومی آمریکا بودند و نه تنها غذا و لباس این قبایل را تامین میکردند، بلکه از اهمیت معنوی برخوردار بودند اما پس از جنگ داخلی، این چشمانداز شروع به تغییر کرد. پیشروی بیامان راهآهن با خود موجی از شهرهای جدید، قطارهای شلوغ و خطوط تلگراف بهم پیوسته را آورد که نویدبخش عصر تغییرات سریع بود.
این دگرگونی برای گاومیش کوهاندار آمریکایی دردسرساز شد، چون مهاجران اروپایی گلههای آنها را از بین بردند. در دهه ۱۸۸۰، تعداد آنها در یک کاهش تکاندهنده و حیرتآور از حدود ۳۰ میلیون رأس به ۳۲۵ رأس کاهش یافت؛ کاهش فاجعهبار که این حیوان را تا مرز انقراض پیش برد.
اسب، ابزار گمشدهای بود که بومیان آمریکا را قادر ساخت بهرهبرداری سیستماتیک از منابع عظیم پروتئین، چربی و پوست ذخیرهشده در بدن حدود ۳۰ میلیون گاومیش کوهی را آغاز کنند. شکارچیان سوار بر اسب میتوانستند گلههای حیوانات را از نزدیک و در محدوده وسیعتری دنبال کنند، حیوانات را راحتتر بکشند و گوشت و پوست بیشتری را با خود حمل کنند. بومیان آمریکایی حالا از تمام جهات به دشتها سرازیر شدند و یکی از مشهورترین فرهنگهای شکار در تاریخ را ایجاد کردند.
قبایل دشت برای کنترل حرکات گاومیشها، اغلب بخشهایی از علفزارها را میسوزاندند. با این حال، محبوبترین تکنیک تعقیب و گریز سوار بر اسب بود. در این روش، شکارچیان به دنبال گاومیشها سوار بر اسبهای تندرو میتاختند و برای به دام انداختن طعمه خود از نیزه یا تیر استفاده میکردند. شکارچیان با وجود در دسترس بودن تفنگ، کمان کوتاه را به دلیل سهولت استفاده از آن روی اسب و کمبود باروت و گلوله ترجیح میدادند که معمولاً برای جنگ ذخیره میشد.
فرهنگ سنتی شکار بومیان آمریکایی دشت در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ از بین رفت، چون شکارچیان اروپایی-آمریکایی تقریباً گاومیشهای کوهاندار را نابود کرده بودند.
برخلاف رویههای بومی که در آنها، شکارچیان از تمام قسمتهای حیوان استفاده میکنند، مهاجران اروپایی فقط به دنبال پوست و زبان گاومیشهای کوهاندار بودند و بقیه لاشه را به هدر میدادند. پس از تجزیه، استخوانهای این حیوانات جمعآوری و در مقادیر زیادی به شرق منتقل میشد. ماهیت پرسهزن گاومیشها، آنها را به اهدافی آسانی برای شکارچیان اروپایی تبدیل کرده بود.
تلهگذاران و تاجران با فروش پوست گاومیش امرار معاش میکردند. تنها در زمستان ۱۸۷۳-۱۸۷۲، بیش از ۱.۵ میلیون گاومیش با قطار به شرق فرستاده شد. سوای سود حاصل از چرم گاومیش که معمولاً برای کمربند ماشینآلات و چکمههای ارتش از آن استفاده میشد، ظهور شکار گاومیش نیز سبب شد بومیان آمریکایی بیشتر به گوشت گاومیش متکی شوند.
شکار تجاری گاومیش کوهاندار در این دوره به طور فزایندهای رایج شد. بسیاری از دژهای نظامی از شکارچیانی حمایت میکردند که اغلب نزدیک پایگاه خود رابطهای غیرنظامی داشتند. در حالی که افسران، گاومیش کوهاندار را هم برای امرار معاش و هم برای ورزش شکار میکردند، این شکارچیان حرفهای بودند که تأثیر قابلتوجهی در کاهش جمعیت گاومیش کوهاندار داشتند.
ارتش ایالات متحده، کشتار عمده گلههای گاومیش کوهاندار آمریکایی را مجاز و آن را تایید کرد. دولت فدرال شکار گاومیش کوهاندار را به دلایل مختلف ترویج داد، در درجه اول برای تحت فشار قرار دادن مردم بومی به مناطق اختصاصی در زمان درگیری با حذف منبع اصلی غذایی آنها.
این بازماندگان به شش گله تقسیم شدند که پنج گله توسط دامداران خصوصی و یکی توسط پارک جانورشناسی نیویورک (باغ وحش برانکس فعلی) اداره میشد.
افزون بر این، یک گله وحشی متشکل از ۲۵ گاومیش در پارک ملی یلوستون از این تنگنا جان سالم به در بردند.
از اواخر قرن نوزدهم به بعد، رشد جمعیت گاومیشهای کوهاندار آغاز شد و به تدریج از ۳۲۵ رأس در سال ۱۸۸۴ به ۵۰۰ هزار رأس در سال ۲۰۱۷ رسید.
اگرچه این حیوانات دیگر در خطر انقراض نیستند، اما هنوز برای جلوگیری از سقوط جمعیت آنها تلاشهای حفاظتی انجام میشود.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-183786