پشت پرده رضایت خانواده استاد؛ مهریه میترا را همسر اول نجفی داد
قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی یکی از پروندههای بسیار پرچالش سالهای اخیر در دستگاه قضایی بود. هنوز هم بعد از ۵ جلسه دادگاه و تعداد زیادی خبر و گزارش که درباره این پروند منتشر شده، رای قطعی صادر نشده است.
شاید یکی از اصلیترین دلایل طول کشیدن روند رسیدگی، دفاعیاتی است که حمیدرضا گودرزی، وکیل زبردست نجفی در دو دادگاه مطرح کرد. او توانست قضات دیوانعالی کشور را قانع کند که قتل عمد، در کار نبوده است و نجفی در شلیک ۵ گلوله در حمام محل وقوع قتل، ارادهای نداشته و گلولهها میان کشمکش و دعوا شلیک شده است.
همچنین رضایت گرفتن از خانواده مرحوم استاد در کرمانشاه با مبالغی که عنوان میشود بیش از ۱۰ میلیارد تومان بود، بخشهای دیگر این پرونده است. با حمیدرضا گودرزی به مناسبت آغاز دور سوم دادگاه محمدعلی نجفی، گفتوگویی درباره زوایای جدید این موضوع داشتیم که در ادامه میخوانید:
پرونده آقای نجفی به دادگاه برگشت و شما همچنان به دنبال اثبات قتل غیر عمد هستید؟
همینطور است. از زمانی که من به این پرونده ورود کردم، همان روزی که در دادسرا اعلام وکالت کردم پرونده با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه تقدیم شد. شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران موفق به مطالعه پرونده شدم و نقایصی دیدم که اعلام کردم. دادگاه نقایص ما را در بخشی پذیرفت و با بخشی از رفع نقص موافقت کرد. در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان آقای دکتر کشکولی، رئیس بود و پذیرفت در خود دادگاه نقایص رفع شود و به دادسرا نرود. موضوع گلوله دفورمه را همانجا مطرح کردم و گفتم باید گلوله معاینه شود. صحنه حمام کوچکی است ولی به نظر می رسد مانند اقیانوس بزرگی برای امور جنایی است. اصابت گلوله به دیوار به صورت متقابل وجود دارد و به نظر می رسد گلوله به دیوار و جسم سخت خورده است. درخواست کارشناسی گلوله را دادم که معاینه شد و گفتند نصف بالای گلوله دفورمه شده بود. دادگاه کیفری از آنجا به تحقیقات شروع کرد. مسئله دیگری کشف شد و آزمایشی به نام گاز باروت روی دست و لباس تیرانداز انجام می شود. گاز باروت پس از شلیک در سلاح و احتراق پخش میشود و اگر دستی در نزدیکی گلوله باشد روی دست می نشیند. این آزمایش را از افرادی انجام می دهند که دستشان در نزدیکی محل شلیک گلوله باشد. در اصل نسبت به مشکوک ها آزمایش گاز باروت میشود. گفتند ساعتی که رفتند ساعت ۳-۴ بعدازظهر انجام می شود. من گفتم آقای دکتر نجفی ساعت ۳-۴ قم بوده. چطور روی ایشان آزمایش کردند؟ بعد که اسناد را با دقت دیدند متوجه شدند آزمایش روی دستهای خانم استاد بوده. این آزمایش ثابت کرد اسلحه به دست خانم استاد نزدیک یا چسبیده بوده. اینجا روند تحقیقات عوض شود. گلوله دفورمه شده و محل اثبات گلوله ها روی دیوار نامنظم و پراکنده است. بحث فاصله شلیک هم مطرح شد. فاصله شلیک را کارشناسان گفته بودند در حدود ۵ متر است. ما گفتیم کل حمام ۴ متر نیست، چطور فاصله شلیک ۵ متر است؟ بعد که دوباره بررسی کردند فاصله شلیک به ۲۰ و ۱۰ سانتیمتر رسید. اینها اثبات کرد اصلا اسلحه به دست مرحومه چسبیده بوده. اظهارات آقای نجفی هم از اولین روز تا امروز هیچ تغییری نکرد. او گفت وقتی وارد حمام شدم خانم استاد دست مسلح من را با دو دست گرفت و من اراده ای به شلیک نداشتم و شلیک ها به صورت پراکنده و بی اختیار بود. اینجا از کارشناس سئوال کردم وضع روحی و اراده ضارب برای شلیک چه بوده؟ کارشناسان گفتند تیرانداز هدفمند نبوده، ضارب تعادل نداشته و اشاره کردند و اراده ای برای شلیک نبوده است. آنها ما به سمت ادعای قتل شبه عمد رفتیم و اعلام دفاع به صورت قتل شبه عمد کردیم. دادگاه کیفری استان هم با ما همراهی کرد و چند جلسه تحقیقات انجام شد. اما در جایی توقف کرد و تحقیقات را ادامه نداد. در جایی که کارشناس اسلحه تقاضای هیات کارشناسی کرد ولی دادگاه متوقف شد و رای صادر کرد.
پرونده یک بار نقض شد و برگشت چرا دوباره شما نتوانستید قتل غیرعمد را اثبات کنید؟
دادگاه وقت رسیدگی داد و ما دوباره درخواست کارشناسی کردیم و پذیرفته شد. حتی کارشناس اسلحه هم تقاضا کرد، دادگاه نپذیرفت. پرونده رای به قصاص صادر کرد و برای سلاح ۲ سال حبس تعیین شد. رای پرونده در دیوان عالی کشور رای شد و دوباره پرونده به دادگاه بازگشت. دیوانعالی در رای اول خود صراحتا به تردید در قتل اظهار کرده بود. نوشته بود کمانه کردن گلوله و اصابت به بدن، در هر صورت قتل غیر عمد است و تقاضای کارشناسی ما را پذیرفته بود و حتی تعیین کرده بود کارشناسان به چه سئوالاتی جواب بدهند. کارشناس اسلحه در دادسرا گفته بود مسئله اصابت گلوله به قفسه سینه دو تئوری داد. دو اثر گلوله داریم یکی در دست و یکی در قفسه سینه. آقای کارشناس گفت یا دو گلوله داریم که یکی به دست و یکی به قفسه سینه خورده یا یک گلوله داریم که به دست خورده و بعد کمانه کرده و وارد قفسه سینه شده است. اداره فیزیک جنایی تعیین نکرد کدام یک از تئوری ها درست است و همینطور پرونده به دادگاه آمد. ما در دادگاه گفتیم این مسئله باید روشن شود. این را دیوان عالی کشور در دادنامه اول تعیین کرده بود کارشناسان تصویر روشنی از اصابت گلوله به دست و قفسه سینه ارائه دهند که قانع کننده شود. پرونده برگشت و به کارشناسان جدید ارجاع شد. سه کارشناس اسلحه و دوکارشناس پزشکی قانونی تعیین شدند و آمدند محل قتل را بازدید کردند. پس از آن گزارش دادند.
چرا آقای نجفی ممانعت نکرد؟
او روحیه مناسبی نداشت. یک لحظه در آگاهی بودم و خودم را نشان دادم به خبرنگارها تا نگویند قتلی واقع شد و نجفی از کشور فرار کرد. خودم را نشان دادم و معرفی کردم تا جامعه آرامش عمومی داشته باشد.
این پرونده افسانه های زیادی داشت. آقای طباطبایی همکار قبلی شما در این پرونده می گفت کس دیگری شلیک کرده است. برخی گفتند فرد سومی در صحنه بوده است. آقای طباطبایی به صورت ویدئویی مصاحبه کرد و مسایل زیادی را مطرح کرد. شما هرگز وارد این ابهامات نشدید؟
من در لایحه اول و در جلسه اول دادرسی برخی مسایل را مطرح کردم. گفتم در این صحنه آثار اصابت با تعداد گلوله ها تطبیق ندارد. باید بررسی کارشناسی شود که تعداد گلوله های شلیک شده با تعداد آثار اصابت تطبیق ندارد. ۹ اثر اصابت در در و دیوار و وان و دست و قفسه سینه دیدیم. درحالی که ۲ گلوله کشف شد. این بحث من در روز اول بود. بعدها این ۹ اثر اصابت در کمیسیون ۵ نفره کارشناسی به ۱۰ اثر اصابت رسید. کارشناسان توجیهی داشتند. گفتند ۲ گلوله پیدا شده و ۳ گلوله دیگر تجزیه شده یعنی تکه تکه شده است. مسئله دیگر سقف کاذب بود. ما نمی دانستیم سقف حمام کاذب است. ما اجازه نداشتیم برویم سر صحنه. در مرحله نقض رای به حمام رفتیم و دیدیم سقف حمام کاذب است. مهم اظهارات آقای نجفی در دادگاه است. ما که نمی توانیم خارج از اظهارات موکل حرف بزنیم. وقتی تعداد گلوله ها درحمام زیاد بوده، تحلیل آن کار ساده ای نیست. هنوز ما به بررسی کارشناسان اعتراض داریم و اعتراض کرده ام. از همه مهمتر این است که آقای نجفی چه گفته است. همه این اظهارات موجود است.
شما با خانواده استاد ارتباط دارید؟
امسال عید برایشان تبریک فرستادیم. برادر مرحوم هم تبریک نوروز گفتند. ما سر قول و قرار خود ماندیم و آنها هم عدول نکردند. ما و آنها گرفتاریهای خودمان را داریم. آنها رضایت دادند و کنار کشیدند. وقتی اولیای دم رضایت دادند، به خاطر مسایل فضای مجازی نباید موکل من در زندان باشد. رفته است رضایت بگیرد که آزاد شده است. دیوان عالی کشور می گوید قتل شبه عمد است اگر دادگاه نپذیرد که دوباره رای نقض می شود. مجازات قتل شبه عمد که ۲ سال است و اگر بدهند که چون یک سال را کشیده، باید زندانی آزادی مشروط شود.
واقعا الان نیمی از زندانیان زندان رجایی شهر با ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان می توانند آزاد شوند؟
سکه در زمانی که این مصالحه شده، چقدر بوده است؟ کلا ۲ میلیارد هم به این پسر ندادند. شما می گویید ۱۵ میلیارد؟ ۲ میلیارد به این پسر دادند و به اضافه مهریه. چطور می گویید ۱۵ میلیارد داده اند؟
با همین پول نمی شود نیمی از زندانیان را آزاد کرد؟ با یک گلریزان می شود ۱۰ میلیارد جمع کرد؟
نمی دانم اتهامات زندانیان رجایی شهر چیست. خیلی دوست دارم کسانی که به قصاص محکوم شده اند آزاد شوند. آزاد کردن زندانیان از بند خدمت بزرگی به جامعه است. جلب رضایت مردم کار بسیار خوبی است ولی این که نماینده دادستان می گوید تمام زندانیان زندان رجایی شهر با این پول آزاد می شوند، اغراق آمیز است. الان دیه چقدر است؟ در ماه حرام ۴۱۰ میلیون تومان. اصلا طرح این مسایل جزء وظایف نماینده دادستان نیست. کار او دفاع از کیفرخواست است نه طرح مسایل حاشیه ای.
شما در بخشی از صحبت ها گفتید که دوستان آقای نجفی در مذاکرات با بزرگان قوم استاد در کرمانشاه نقش داشتند. در این باره توضیح می دهید؟
بله قطعا همین طور است . وقتی خدایی ناکرده برای هر کدام از ما اتفاقی بیفتد قطعا اولین نفراتی که کمک می کنند دوستان مان هستند. در مورد آقای نجفی هم به دلیل جایگاه مسئولیتی شان، دوستانشان می شوند افراد سیاسی.
به طور مشخص این دوستان سیاسی نزدیک به آقای نجفی می شود شخص آقای سید محمد خاتمی؟
نه اصلا. ایشان انسان شریفی هستند ولی قطعا هیچ نقشی در گفت و گو با خانواده استاد و روند رسیدن این پرونده به رضایت نداشتند و دخالتی نکردند. تعدادی از دوستان قدیمی آقای نجفی که سیاسی هم هستند و الان به دلیل اینکه نمی دانم آیا رضایت دارند یا نه از اسم آوردن شان معذورم پا درمیانی کردند. به طور مشخص یک عزیزی که دوستان معتمد و ریش سفیدی در کرمانشاه داشت توانست با بزرگان قوم استاد صحبت کند و آن بزرگان هم خانواده داغدار را راضی به صلح کردند. این را گفتم که به طورشفاف مشخص شود که مثلا یک هیات عالیرتبه سیاسی در مسیر این رضایت پا نشده برود و رضایت بگیرد و همه چیز در حد رایزنی های بر پایه روابط دوستانه و شخصی بوده است.
شما پرونده های مهمی در سال های نوجوانی ما داشتید که مثل شاهرخ و سمیه خبرساز بودند. از سرنوشت شان خبر دارید؟
آنها ازدواج نکردند. تا اواخر دهه ۸۰ در جریان زندگی شان بودم و با آنها در ارتباط بودم. یکی شان برای زندگی از کشور خارج شد و یکی شان هم هنوز ایران است.