انتقاد داماد روحانی از عارف
کامبیز مهدی زاده (داماد روحانی)، طی مقالهای در روزنامه آرمان محمدرضا عارف را مورد انتقادات قرار داد.
مهدی زاده در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «عارف، عالیجناب سکوت بود» نوشت: محمدرضا عارف قبل از اينکه بخواهد در عرصه جديدي وارد شود بايد به اين پرسش مهم و تاريخي پاسخ دهد؛ چرا نماينده مجلس شد و چه استراتژياي را در اين سالها در مجلس دنبال کرد؟ کدام سخنراني آتشين و نطق ماندگار را در مجلس انجام داد؟
حرف دل مردم را پشت کدام تريبون فرياد زد؟ وي در کارنامه خود معاون اول رئيسجمهوري که مسئوليت مهم اجرائي و راهبردي است را با خود يدک ميکشيد اما نتوانست مثل يک ليدر موثر رفتار کند و به عبارتي عارف در مجلس عاليجناب سکوت بود. اينکه طي چند سال حضورش در مجلس، چند بار نطق پيش از دستور داشته است؟ در کدام يک از نطقهايش از مشکلات مردم سخن گفته است؟ کدام موضع تاثيرگذار را داشته است؟
راهبرد مشخص او در مجلس چه بوده است؟ سوالهاي مهمي است که بايد موشکافانه آنها را تبيين کرد. چرا با وجود تمام ضعفها و انتقاداتي که پيرامون عملکرد و عدمهماهنگي ليست اميد مطرح شده، سعي در اصلاح و جبران امور نشده است؟ به نظر ميرسد فقدان يک برنامهريزي مشخص و عدم نگاه به آينده و از همه مهمتر نقش کمرنگ محمدرضا عارف در مجلسي که نتوانست رهبري اين جريان را بر عهده بگيرد همگي دست به دست هم داد تا ليست اميد در طول زمان کمرنگتر شود و کارايي خود را از دست دهد، اما مساله مهمتر در جريان اصلاحات اين موضوع است که آيا با نيروهاي قديمي اين امکان وجود دارد که اهداف اين جريان و ديدگاه آن را تبيين کرد؟
و چرا تا امروز اين جريان نقشه راهي را همگام با زمان از خود بروز نداده است؟ طي اين دوره از انتخابات مجلس شوراي اسلامي شاهد بوديم که صداي واحدي از اين جريان به گوش نرسيد و اين نشان از عدم وجود نقشه راه بود. اختلاف نظر امري طبيعي است و هيچوقت نميتوان انتظار داشت که اختلاف نباشد، اما اگر اعتقاد به کار تيمي وجود دارد، بايد به آن احترام گذاشت. جالبتر اينکه بعد از انتخابات مجلس چرا اين طيف، ارزيابي خود را درباره انتخابات مجلس نداد و هيچ نظرخواهي نکرد که علت عدمموفقيت چه بوده و آيا بايد با اين شيوه به کار خود ادامه دهد يا خير؟ اينها سوالاتي است که مردم منتظر پاسخ آن هستند. اما آنچه مهم است اينکه؛ اميد همچنان باقي است، انشاءا... .
حرف دل مردم را پشت کدام تريبون فرياد زد؟ وي در کارنامه خود معاون اول رئيسجمهوري که مسئوليت مهم اجرائي و راهبردي است را با خود يدک ميکشيد اما نتوانست مثل يک ليدر موثر رفتار کند و به عبارتي عارف در مجلس عاليجناب سکوت بود. اينکه طي چند سال حضورش در مجلس، چند بار نطق پيش از دستور داشته است؟ در کدام يک از نطقهايش از مشکلات مردم سخن گفته است؟ کدام موضع تاثيرگذار را داشته است؟
راهبرد مشخص او در مجلس چه بوده است؟ سوالهاي مهمي است که بايد موشکافانه آنها را تبيين کرد. چرا با وجود تمام ضعفها و انتقاداتي که پيرامون عملکرد و عدمهماهنگي ليست اميد مطرح شده، سعي در اصلاح و جبران امور نشده است؟ به نظر ميرسد فقدان يک برنامهريزي مشخص و عدم نگاه به آينده و از همه مهمتر نقش کمرنگ محمدرضا عارف در مجلسي که نتوانست رهبري اين جريان را بر عهده بگيرد همگي دست به دست هم داد تا ليست اميد در طول زمان کمرنگتر شود و کارايي خود را از دست دهد، اما مساله مهمتر در جريان اصلاحات اين موضوع است که آيا با نيروهاي قديمي اين امکان وجود دارد که اهداف اين جريان و ديدگاه آن را تبيين کرد؟
و چرا تا امروز اين جريان نقشه راهي را همگام با زمان از خود بروز نداده است؟ طي اين دوره از انتخابات مجلس شوراي اسلامي شاهد بوديم که صداي واحدي از اين جريان به گوش نرسيد و اين نشان از عدم وجود نقشه راه بود. اختلاف نظر امري طبيعي است و هيچوقت نميتوان انتظار داشت که اختلاف نباشد، اما اگر اعتقاد به کار تيمي وجود دارد، بايد به آن احترام گذاشت. جالبتر اينکه بعد از انتخابات مجلس چرا اين طيف، ارزيابي خود را درباره انتخابات مجلس نداد و هيچ نظرخواهي نکرد که علت عدمموفقيت چه بوده و آيا بايد با اين شيوه به کار خود ادامه دهد يا خير؟ اينها سوالاتي است که مردم منتظر پاسخ آن هستند. اما آنچه مهم است اينکه؛ اميد همچنان باقي است، انشاءا... .