۱۰ پیش درآمد موفق در تاریخ سینما
پیش درآمد یا پیشایند (Prequel) به اثری ادبی، سینمایی یا تلویزیونی گفته میشود که داستان را پیش از وقوع قصه اثری دیگر روایت میکند و مفهومی مقابل دنباله دارد. به عنوان نمونه، فیلم خوب، بد، زشت (۱۹۶۶) پیشدرآمدی بر دو فیلم به خاطر چند دلار بیشتر (۱۹۶۵) و یک مشت دلار (۱۹۶۴) بهشمار میآید.
به طور کلی باید بدانید داستانهای ادبی و سینمایی جلو میروند، اما نه همیشه؛ این یعنی در سینما نویسندگان گاهی برای تقویت درام، آشکار کردن شخصیتها و گسترش جهانها، چند قدم به سمت عقب برمیدارند و به ماجراهای قدیمی که برای مخاطب تازه است میپردازند. اکنون ما میخواهیم به معرفی ۱۰ پیش درآمد سینمایی موفق در تاریخ سینما بپردازیم.
Wonka
اگر با جهان جنگ ستارگان جورج لوکاس آشنایی داشته باشید، پس میدانید که معماری روایی جنگ ستارگان بر اساس پیش درآمدها یا بهتر است بگوییم کل سهگانه پیش درآمد آن است. اما در حماسه آغاز شده توسط «جنگ ستارگان: قسمت اول – تهدید شبح» بود که جورج لوکاس تمام توان خود را به سمت خلق یک جهان دارای اتصال به کار گرفت. این یعنی او به طور هدفمند یک فیلم کالت را بدون حق اشتباه ایجاد کرد.
هرچند شاید این سهگانه پیش درآمد از نگاه برخی مخاطبان و کارشناسان به پای سه فیلم اول آن نمیرسد، اما نمیتوان قدرت قصهگویی لوکاس در این پیش درآمدها را نادیده گرفت. باید به این نکته توجه داشت که در این پیش درآمدها تقابل بین خیر و شر در مقیاس باورنکردنی هالیوودی ارائه میشود و روایت کاملاً پیچیده و قابل توجه است. در نتیجه با وجود همه شک و تردیدهای طرفداران، این هنوز هم نمونهای شگفت انگیز از ترکیب عناصر سینمای قدیم و جدید است.
The Good, the Bad and the Ugly
پیش درآمد موفق فیلم «Predator» در ابتدا هم آن فیلم قدیمی و هم ژانر مورد نظر خودش را تازه کرد و بینندگان را در سال 1719 میلادی غرق مبارزه شکار و شکارچی فضایی در زندگی سرخپوستان کومانچی ساکن دشتهای بزرگ آمریکا کرد. بنابراین، دیگر خبری از مسلسل، سربازان عضلانی و آرنولد شوارتزنگر نیست. در نتیجه فقط سرخپوستان تاماهاک، باتلاقهای متحرک و استعداد طبیعی مردم بومی در برار شکار است که به چشم میآید.
البته قبل از تولید و نمایش این پیشدرآمد به کارگردانی دن تراختنبرگ، اساطیر Predator قبلاً با شهرهای بتنی، اهرام آزتک و آزمایشگاههای مخفی فرسوده شده آزمایش شده بود، اما این تغییر فیلمنامه و زمان روایت از آینده به گذشته مطابق با اولین و موفقترین نسخه این فرنچایز بود. این فرض که یک جنگنده بیگانه مدتها قبل از قرن بیستم از زمین بازدید کرده است، کاملا مناسب و قانع کننده به نظر میرسد. جالب است بدانید در روزهای اخیر دنباله این پیش درآمد نیز چراغ سبز دریافت کرده است.
The Hobbit: An Unexpected Journey
اولین سهگانه سینمایی درباره تیمی از ابرقهرمانان جهش یافته تاثیرگذارترین نتیجه را برای مخاطبان نداشت؛ برای مثال فیلم «آخرین ایستادگی» مورد انتقاد قرار گرفت و باعث پایان این فرنچایز شد. اما در سال 2011، فاکس قرن بیستم تصمیم گرفت جهان سینمایی خود پیرامون مردان ایکس را اصلاح کند، آنها برای مدتی درام شخصی ولورین را مورد توجه قرار دادند، وبا ترک کرد داستانهای این شخصیت نیز وارد روایت پیش درآمدهای سینمایی و نمایش دوران تنش هستهای بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی شدند.
پس از آن بود که دوستی دو شخصیت چارلز فرانسیس اگزاویر معروف به پروفسور ایکس و مگنیتو شکل گرفت و این دوستی خیلی آرام و جذاب به خصومت آشکار تبدیل شد. البته نقطه قوت فیلم X-Men: First Class مبارزه پویا خیر و شر و البته نمایش شخصیتهای قوی بود. برای مثال اتحاد جیمز مک آوی و مایکل فاسبندر به حق به عنوان یک پیروزی در مرکز بازیگران این فیلم در نظر گرفته شد. باید بدانید که فیلم پیش درآمد «کلاس اول» این فرنچایز را برانگیخت و یک توجیه خوب و کاملاً منطقی برای تمام نبردهای بعدی ارائه داد.
Pearl
با هر سری جدید از دنبالههای فرنچایز «تبدیل شوندگان»، بیننده به طرزی تقدیرگرایانه از این واقعیت که دیگر یک فیلم خوب از این جهان داستانی هرگز تکرار نخواهد شد، ناامیدتر میشد. اما چرا؟ چون کشمکش بین اتوباتها و دسپتیکانها در دستان مایکل بی و دیگر فیلمسازان به آثاری شلوغ و پر از اکشنهای تولید شده با جلوههای بصری تبدیل شده بود. اما در سال 2018، نوعی معجزه اتفاق افتاد؛ کافی بود مدیران فرنچایز را در دستان درست قرار دهند و آن را در مسیر تولید یک پیش درآمد یا اسپین آف رها کنند.
فیلم بامبلبی داستان را به دهه 80 میلادی بازگرداند، زمانی که ربات بیگانه بامبلبی توسط آپتیموس پرایم به زمین فرستاده شد تا در آنجا پایگاهی بسازد و از سیاره در برابر دسپتیکانها محافظت کند. نتیجه این رویکرد آن بود که ما با محیط مناسب، قهرمانی جوان به نام چارلی با بازی هایلی استاینفلد و روح خانوادگی علمی تخیلی اثری چون ایتی روبرو شدیم که جانی تازه به این فرنچایز دمید. این فیلم پیش درآمد اکشن متعادلی دارد که با طنز و معرفی شخصیتهای جدید دقیقاً همسو شده است و به مخاطب شور حال خاصی میدهد.
Indiana Jones and the Temple of Doom
اگر واقعیت را بخواهید، به صورت رسمی این فیلم دنباله حماسه گانگستری فرانسیس فورد کاپولا است. از این گذشته، ما سرنوشت شخصیت آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه و نزول آرام او به دنیای تجارت جنایی را دنبال می کنیم. اما در این فیلم ماندگار واقعیتهای مدرن با صحنههایی از گذشته آمیخته شدهاند و در نتیجه یک خط داستانی مستقل را شکل میدهند.
در این فیلم رابرت دنیرو تصویری از ویتو کورلئونه جوان، سازنده امپراتوری جنایتکاری که صعود خود را در سال 1917 آغاز کرد، مجسم میکند. ما ثمرات آن را از طرح داستانی اولین «پدرخوانده» میدانیم. به طور کلی فرمول کاپولا در این فیلم جادویی بود، فقط لازم بود خط شکننده بین پیش درآمد و دنباله پیدا شود و خط دراماتیک پدران و پسران تقویت شود. و اکنون دومین «پدرخوانده« عنوان بهترین پیش درآمد تاریخ سینما را دارد، عنوانی که اتفاقاً کاملاً شایسته این اثر است.
منبع: ویجیاتو
منبع: faradeed-179908