جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > (تصاویر) 10 واقعیت گفته نشده از پروژه تولید بمب هسته ای آلمان نازی در جنگ جهانی

(تصاویر) 10 واقعیت گفته نشده از پروژه تولید بمب هسته ای آلمان نازی در جنگ جهانی

در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیت جالب در مورد برنامه ساخت بمب اتمی توسط آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم آشنا کنیم.

از میان بسیاری «چه می شد اگرهایی» که می توان درباره جنگ جهانی دوم پرسید، یکی در میان بقیه برجسته است. چه می شد اگر نازی ها به بمب هسته ای دست می یافتند؟ قطعاً چنین دستاوردی نتیجه جنگ جهانی دوم را تغییر می داد و بسیاری خوشحالند که این اتفاق هرگز رخ نداد.

اما آلمانی های دوران سلطه نازیسم هم منابعش را داشتند و هم مغزهایش را. پس دقیقاً چه چیزی آن ها را از دستیابی به بمب اتمی بازداشت؟ هیچ پاسخ کوتاهی برای این سوال وجود ندارد، ابهامی که داستان برنامه تسلیحات هسته ای آلمان ناری را بسیار جالب تر می کند. این فهرست بسیاری از اشتباهات، چهره های مشهور و سربازان بی باک درگیر در برنامه هسته ای نازی ها را پوشش می دهد که از نگاه بسیاری، یکی از خوشایندترین شکست های تاریخ تکنولوژی است. در واقع در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیت جالب در مورد برنامه ساخت بمب اتمی توسط آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم آشنا کنیم.

۹- دانشمندان مشهوری روی آن کار کردند

باشگاه اورانیوم نیز مانند پروژه منهتن برخی از باهوش ترین دانشمندان زمان خود را به کار گرفت. مهم ترین آن ها ورنر هایزنبرگ، فیزیکدان برنده جایزه نوبل بود که به خاطر اصل عدم قطعیت مشهور بود. او به عنوان رئیس علمی پروژه هسته ای آلمان فعالیت می کرد، اگر چه دوران فعالیت حرفه ای او در این عرصه کاملاً تحت تاثیر ایدئولوژی نازیسم بود. او پیشنهادهایی برای کار در آمریکا داشت اما ظاهراً به کشورش بسیار وفادار بود و هرگز به طور جدی به ترک آلمان نازی فکر نمی کرد. کارل فریدریش فون ویزساکر، فیزیکدان نظری دیگری بود که با هایزنبرگ در این پروژه همکاری داشت. پس از جنگ، ویزساکر یکی از معتبرترین جوایز علمی آلمان را به دست آورد. او در ادامه درباره اخلاقیات انرژی اتمی نوشت و با تسلیح هسته ای آلمان غربی مخالفت کرد.

اوتو هان، برنده جایزه نوبل که کشف شکافت هسته ای توسط او این پروژه را آغاز کرد، در واقع هرگز روی آن کار نکرد. با این حال، متفقین فکر می کردند که او روی این پروژه کار می کند و در پایان جنگ او را به همراه دیگر دانشمندان آلمانی به خدمت گرفتند. هان نمی خواست که کشفش برای استفاده های نظامی و ساخت سلاح مورد استفاده قرار گیرد و وقتی درباره بمب های اتمی رها شده روی ژاپن شنید، گفت که در اوج درماندگی و استیصال است.

۷- ملاقات مرموز و مشهور دو نابغه

در سال ۱۹۴۱ هایزنبرگ برای دیدار با یکی دیگر از فیزیکدانان برجسته قرن بیستم به نام نیلز بور به دانمارک سفر کرد. هایزنبرگ خواست در مورد پروژه باشگاه اورانیومی که برای نازی ها رهبری می کرد، با بور صحبت کند. نازی ها به بور اعتماد نداشتند و از او جاسوسی می کردند، بنابراین این دو دانشمند در یک پارک با هم ملاقات کردند تا جاسوسی از مکالمه آن ها برای جاسوسان آلمانی سخت تر شود. به همین خاطر دیدار و گفتگوی مخفیانه این دو باعث جدال بین تاریخ نگاران بر سر محتوای این مکالمات شده است. این همچنین به این معنی بود که هیچ سند مستقیمی از آنچه آن ها در مورد آن صحبت کردند به دست نیامده است. این ملاقات چنان مشهور و مرموز بود که نمایشنامه ای پرطرفدار از روی آن نوشته شد.

انگیزه هایزنبرگ از این دیدار چه بود؟ به بور چه گفت؟ چیزی که مشخص است این است که بور با عجله این گفتگو را ترک کرد. او بعدها گفت که هایزنبرگ در مورد پیروزی قریب الوقوع آلمان و چگونگی ساخت اولین بمب اتمی به او گفته است. هایزنبرگ اما ادعا کرد که او تلاش کرده بور را متقاعد کند تا کمک نماید به توسعه سلاح هسته ای در هر دو طرف پایان دهد، و رهبران دو طرف را با این بهانه که ساخت بمب اتمی بیش از حد طول می کشد و بیش از حد گران است متقاعد کنند. هایزنبرگ برای محافظت از خود نمی توانست این موضوع را مستقیماً بیان کند، زیرا این کار به معنای خیانت به کشورش بود، ابهامی که احتمالاً منجر به سو تفاهم برای بور در مورد سخنان او شد.

۵- متفقین آن را دست بالا گرفته بودند

در پایان جنگ جهانی دوم، ده فیزیکدان آلمانی از جمله ورنر هایزنبرگ و اتو هان توسط متفقین در فارم هال، انگلستان نگهداری می شدند. در مدتی که آنجا بودند، فعالیت های آن ها به صورت مخفیانه ثبت و ضبط می شد. هایزنبرگ پس از شنیدن خبر رها کردن بمب اتمی توسط آمریکا روی هیروشیما نسبت به آن بسیار تردید داشت و گفت: «من یک کلمه از کل ماجرا را باور نمی کنم». هان هم فکر نمی کرد که ساخت چنین سلاحی حتی برای دو دهه دیگر نیز امکان پذیر باشد. این دو دانشمند به این باور رسیدند که این ماجرا یک بلوف بوده است تا ژاپنی ها را وادار به تسلیم کند. نیروهای متفقین که به صحبت های آن ها گوش می دادند، احتمالاً از این مکالمه شگفت زده شده بودند؛ آن ها نمی دانستند که پروژه هسته ای آلمان به نتیجه ای نرسیده است.

اما حالا آن ها می دانستند که آلمانی ها خیلی هم در پروژه ساخت بمب اتمی پیشرفت نکرده و اهمیت زیادی به آن نمی دادند (دستکم در مقایسه با تصور متفقین) و بدین ترتیب میلیاردها دلار هزینه و هزاران دانشمند متعهد به پروژه منهتن، در نگاه به عقب، شبیه یک واکنش بیش از حد و افراطی است که شاید لازم نبود صورت گیرد.

۳- حمله متهورانه نروژی ها برای از بین بردن یک منبع حیاتی آلمان نازی

عملیات آلسوس تنها ماموریت جسورانه ای نبود که تلاش می کرد پروژه هسته ای نازی ها را متوقف کند. در واقع، پنج تلاش جداگانه برای حمله به تنها یک هدف وجود داشت. آن هدف، نیروگاه برقی آبی نورسک در ورمورک در نروژ بود. نازی ها از ابتدای جنگ، به دلیل محصول جانبی که این نیروگاه تولید می کرد به آن علاقمند بودند، آب سنگین، که می توانست برای کنترل واکنش های شکافت هسته ای مورد استفاده قرار گیرد. اما در ۱۶ فوریه ۱۹۴۳، این سایت توسط سربازان تبعیدی نروژی که برای انجام نوعی حمله که بیشتر در فیلم های اکشن دیده می شود، به نروژه بازگشته بودند، تخریب شد. شش کماندو نروژی با چتر روی رودخانه ای یخ زده فرود آمده و سپس با اسکی کردن خود را به نزدیکی این نیروگاه به شدت حفاظت شده رساندند. آن ها بدون هیچ راه مستقیمی برای ورود به سایت، باید از یک صخره بزرگ پایین می آمدند و قبل از بالا رفتن از آن طرف، از یک رودخانه یخ زده عبور می کردند. آن ها راه خود را از وسط یک حصار باز کردند، از در پشتی وارد شده و با موفقیت مواد منفجره خود را در اتاق تولید آب سنگین کار گذاشتند. سپس این مواد منفجره را منفجر کرده و قبل از اینکه آلمانی ها حتی سرنخی از آن ها به دست آورند، فرار کنند.

۱- در نهایت، خیلی کوچک بود و خیلی دیر

آلمانی ها علیرغم پیشگام بودن در عرصه رقابت برای ساخت سلاح هسته ای با متفقین، به خاطر یک سری شکست های پشت سر هم، برتری خود را از دست داده و عقب افتادند. از جمله مواردی که تاکنون به آن ها اشاره نشده است، آزار و اذیت دانشمندان یهودی و لهستانی بود که نتیجه ناخوشایندش برای آلمانی ها این بود که بسیاری از باهوش ترین شهروندان این کشور را ترغیب به ترک کشور و کمک به متفقین کرد. این مورد شامل اینشیتن و بور می شود، در شرایطی که بور پس از دیدار هایزنبرگ، دانمارک اشغال شده را ترک کرد و به آمریکا رفت تا در پروژه منهتن مشارکت کند.

همچنین پیروزی های آلمان تا اواخر سال ۱۹۴۱ رهبران نازی را به این باور رسانده بود که می توانند با سلاح های معمولی نیز در جنگ پیروز شوند.با این حال، شرایط جنگ پس از حمله متقابل شوروی و ورود آمریکا به معادله تغییر کرد. آلمانی ها اکنون خواستار دریافت سریع سلاح های قدرتمند بودند اما منابع و زمان مورد نیاز برای یک بمب اتمی بسیار زیاد بود. همچنین نازی ها پیش از این سرمایه گذاری سنگینی روی موشک های V۲ کرده بودند. باشگاه اورانیوم تنها ۸ میلیون مارک یا حدود ۲۴ میلیون دلار امروزی برای پیشبرد خود دریافت کرد که رقم بسیار اندکی برای چنین پروژه هایی بود. این ارقام در زمان جنگ که منابع کمیاب هستند، به نتایج چندانی منجر نمی شود.

منبع: روزیاتو

منبع: faradeed-179416

برچسب ها
نسخه اصل مطلب