از سرگیری بازیهای لیگ برتر خطرناک است/ دادکان جزو پاکترین افراد فوتبال ایران است
حسین بادامکی و وحید هاشمیان، بازیکنان سابق پرسپولیس و تیم ملی کشورمان در پخش زنده اینستاگرامی به گفتوگو با یکدیگر پرداختند. هاشمیان در خصوص از سرگیری لیگ برتر فوتبال ایران اظهار کرد: مشابه اتفاقی که در حال حاضر رخ داده سابقه نداشته و گریبان تمام کشورها را گرفتهاست. اگر بخواهیم از بُعد سلامت به این قضیه نگاه کنیم، برگزاری لیگ بدون یا با حضور تماشاگر خطرناک خواهدبود. علاوه بر ارتباط بازیکنان با یکدیگر در زمین مسابقه، عوامل هر دو تیم، عوامل برگزاری مسابقه، داوران و خبرنگاران نیز در جریان برگزاری لیگ حضور خواهند داشت و ممکن است این تجمع خطرساز شود. در نهایت فکر میکنم فیفا تصمیمی میگیرد و چارچوبی برای تمام کشورها مشخص میکند تا مطابق شرایط خودشان تصمیمگیری نمایند.
وی افزود: لیگ برتر فصل جاری تقریبا با یک ماه تاخیر آغاز شد. تیمها زمانی طولانی را به بدنسازی پرداختند و از زمان آغاز بازیها نیز اطلاعی نداشتند. همچنین در اواسط لیگ به دلیل آلودگی هوا و مقدماتی المپیک مجددا وقفه افتاد. تمام اینها باعث شد تا تیمها و بازیکنان فشار زیادی را متحمل شوند. اگر بخواهیم لیگ را آغاز کنیم باید منتظر تغییراتی در زمان آغاز جام جهانی 2022 قطر، فیفادی و بازیهای لیگ قهرمانان آسیا باشیم. میتوان با مشخص شدن زمان آغاز این سه رویداد، برای آغاز مجدد لیگ تصمیم گرفت. همچنین فدراسیون فوتبال باید با نماینده تمام تیمهای لیگ برتری و نماینده تیمهایی که از لیگهای یک و دو شانس صعود دارند، مشورت کند. ضمنا اگر لیگ برتر مجددا از سر گرفته شود، تیمها حداقل به یک ماه تمرین بدنسازی نیاز دارند. قطعا از کیفیت بازیها کاسته و امکان آسیبدیدگی بازیکنان نیز افزایش مییابد.
مربی تیم ملی فوتبال ایران با اشاره به آغاز مجدد لیگهای اروپایی از جمله بوندسلیگا خاطرنشان کرد: در آلمان تاریخ مشخصی اعلام شد که پس از اعتراض تغییراتی یافت، اما فوتبال کشورهایی مانند آلمان و انگلیس را نمیتوان با ایران مقایسه کرد. تمام باشگاههای اروپا و آلمان درآمدشان از پخش تلویزیونی است. اگر بازیها برگزار نشود، درآمدی از پخش تلویزیونی نخواهندداشت. خیلی از تیمها مانند بوخوم در خطر ورشکستگی قرار دارند. تلویزیونهای بزرگ زمانی میتوانند از مردم پول بگیرند که بازیها انجام شود. اگر اینها درآمدی نداشته باشند، نمیتوانند به باشگاهها پولی بپردازند. تمام اینها مانند زنجیر به یکدیگر وصل شدهاند و به دلیل در خطر افتادن موجودیت باشگاهها، مسئولان ورزش فراتر از سلامتی مسابقات فکر میکنند.
هاشمیان اضافه کرد: زمانی که در ایران حضور داشتم برای انجام کارهایم انضباط خوبی داشتم. از برنامه غذایی منظم گرفته تا هفتهای چند جلسه سونا و ماساژ و ماهی چند جلسه فیزیوتراپی. برای فوتبالم هدف داشتم و خوشبختانه در کشوری قرار گرفتم که با شرایط اخلاقیام سازگار بود. وارد شدن به فوتبال حرفهای از یک فوتبال آماتور سخت بود و در سالهای ابتدایی فشار زیادی وارد میشد. فکر نمیکردم که 11 سال در آلمان بمانم.
وی با اشاره به بازی در بایرن مونیخ عنوان کرد: افتخار میکنم که ایرانی هستم، اما شرایطی که در ایران برای پیشرفت داشتیم با شرایط کسی که در مونیخ به دنیا میآید قابل مقایسه نیست. حداد زرین همیشه به گردنم حق دارد. شانس آوردم که در مراحل ابتدایی دوران فوتبالم با انسانهایی همچون او برخورد کردم. حداد زرین مرا در یک تورنمنت هدنبال خیابانی کشف کرد. اگر حداد زرین مرا در آن تورنمنت نمیدید، شاید در پاس و فتح هم بازی نمیکردم و حتی لژیونر هم نمیشدم. کسی که در آلمان فوتبالش را آغاز میکند، از یازده سالگی به تغذیهاش توجه میشود، روانشناس دارد، در زمین مناسب تمرین خصوصی دارد، در حالی که در ایران اصلا چنین شرایطی نداشتیم. همیشه آرزویم بازی در بایرن مونیخ بود، در آن دو سال روزهای خیلی سختی به لحاظ جسمانی و روحی گذراندم، شرایطی به وجود آمد و باعث شد به آن چیزی که میخواهم در بایرن نرسم که این موضوع همچنان اذیتم میکنم. در همان سال، در تعطیلات نیم فصل از دورتمند و یک تیم انگلیسی پیشنهاد داشتم، اما بخاطر این که میخواستم جایگاهم را در بایرنمونیخ پیدا کنم پیشنهاداتم را رد کردم. در انتهای همان فصل که پیش از جام جهانی 2006 هم بود، برای این که بیشتر بازی کنم و آمادگی داشته باشم، به تیم هانوفر ملحق شدم.
مربی تیم ملی فوتبال ایران در مورد شرایط تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان تصریح کرد: جو بسیار بدی در تیم وجود داشت. شاید یکی از تیمهایی که در تاریخ جامهای جهانی ایران میتوانست به مرحله بعد صعود کند همین تیم بود. در تمام پستها بازیکنان خیلی خوبی داشتیم. به دلیل اختلافاتی که میان سازمان تربیتبدنی و فدراسیون فوتبال وجود داشت به تیم ملی ضربه وارد شد. به نظرم دادکان یکی از سالمترین، پاکترین و صادقترین افراد فوتبال ایران است. همچنین پیش از جام جهانی بیشتر بازیکنان تیم ملی مصدوم شدند. یک سری حواشی به وجود آمد که اتحاد در تیم از بین برود، اما وقتی در زمین حضور داشتیم، تمام بازیکنان دلشان برای تیم میتپید. هیچ بازیکنی کمکاری نکرد، اما در تیم اختلاف وجود داشت. یکی از مشکلات دیگر این تیم عدم استراحت ذهنی و روحی بازیکنان بود. ما را به یک شهر دورافتاده و یا روستایی برده بودند که اطرافمان هیچ چیز نبود. اگر نزدیک شهر بزرگتری بودیم، بازیکنان میتوانستند با استفاده از فضاهای شهری فشارهای بزرگ روحی خود را تخلیه کنند.
هاشمیان در خصوص تفاوت کلاسهای مربیگری در اروپا و ایران ادامه داد: اگر سابقه بیش از صد بازی در بوندسلیگا داشته باشید، نیازی به اخذ مدرک مربیگری c نخواهید داشت و به طور خودکار در کلاسهای درجه B شرکت میکنید. پس از اخذ مدرک B باید یک سال مربیگری کرده و برای درجه A امتحان داده و مجدد برای آن یک سال کار کرده و در امتحان پرولایسنس شرکت کنید. هر فردی که مدرک A را میگیرد باید در لیگهای چهار، پنج و شش مربیگری و یا در لیگ یک، دو و سه به عنوان کمکمربی حضور داشته باشد. در آن موقع که مدرکم را گرفتم در تیم لیگ پنجمی هالسنربگ کارم را آغاز کردم. پس از آن دوره یک ساله باید به فدراسیون فوتبال آلمان معرفی شوید. معمولا از میان 300 تا 400 مدرک ارسالی، 62 نفر را برای امتحان ورودی پرولایسنس انتخاب کرده و در نهایت 24 نفر را برای 10 ماه دوره آموزشی انتخاب میکنند. این دوره آموزشی شامل فوتبال، روانشناسی، تغذیه و بدنسازی میشود. در کنار آن نیز باید در یک تیم حرفهای بوندسلیگا لیگ یک و دو و یا هر تیم حرفهای دیگری در سطح اروپا دوره کارآموزی گذرانده و پس از 10ماه امتحان دهید. در سال 2015 در این امتحان قبول شده و مدرک پرولایسنسم را گرفتم.
وی افزود: برای رسیدن به این مدرک باید چند سال وقت گذاشته و دوره ببینید. همچنین هرسال باید 24 ساعت کلاس آموزشی گذارنده تا به مدرک خود اعتبار دهید. در غیر اینصورت مدرک اخذ شده باطل خواهدشد. امیدوارم در ایران کلاسهای مربیگری نیز ارتقا یابد. همانطور که در تمام دنیا و در بخشهای گوناگون یک ایرانی به یک نابغه تبدیل شده، برایم جای سوال دارد که چطور نمیتوانیم در فوتبال ایران یک مربی بزرگ به وجود آوریم؟ مگر میشود استعداد نداشته باشیم؟ باید روی کسانی که از جنس فوتبال هستند برنامهریزی کرده و آنها را جذب و وارد مدیریت و یا مربیگری فوتبال کنیم. باید آنقدر مربی پرورش دهیم که دغدغه نبود یک مربی خوب برای تیمهایمان نداشته باشیم.
هاشمیان در خصوص پیوستن به پرسپولیس گفت: در دوره سرمربیگری علی دایی و مدیریت حبیب کاشانی، نیمفصل بود که به ایران برگشتم و روی یک اتفاق به پرسپولیس پیوستم. البته که باعث افتخارم است در یکی از تیمهای پرافتخار ایران و آسیا بازی کردم. متاسفانه هنگام قهرمانی در جام حذفی، من و شما را برای تست دوپینگ بردند و نتوانستیم در جشن قهرمانی در جام حذفی حضور داشتهباشیم. باید یادی از هادی نوروزی و مهرداد اولادی نیز بکنیم که دیگر در میان ما نیستند. هر دو بسیار خوشقلب و دوستداشتنی بودند.