فریدون خشنود : بیشتر خوانندگان دهه هفتاد ادای داریوش، ابی و قمیشی را درمیآوردند
فریدون خشنود در دهههای قبل با همکاری خوانندگان و موسیقیدانان و ترانهسرایان مختلف آثار متعددی در حوزه پاپ تولید کرده است. او در اواسط دهه پنجاه در نظرسنجی مجله جوانان، محبوبترین آهنگساز ایرانی شناخته شد که رتبههایی بالاتر از بابک بیات و ناصر چشمآذر را به خود اختصاص داد. پس از او انوشیروان روحانی رتبه دوم این نظرسنجی مردمی را به خود اختصاص داده بود.
خشنود که موسیقی را نزد حشمت سنجری آموخته و یکی از پرکارترین هنرمندان دهه پنجاه بود، در سال 1357 برخلاف بسیاری از همنسلانش ترک وطن نکرد و در ایران ماند و در شرایط بحرانی دهه اواخر پنجاه به اتفاق رضا رویگری آهنگ یا سرود ماندگار «الله الله» را ساخت. خشنود از آن مقطع تاکنون هرچه گذشته کمکار و کمکارتر شده است.
شما در دهه پنجاه یکی از محبوبترین آهنگسازان بودید و با اغلب خوانندگان مطرح پاپ همکاری کردهاید اما بعدها کمکار شدید. دلیل این انزوا چیست؟
فضای هنری و وضعیت موسیقی در آن دوران تا این حد به هم ریخته نبود. اینطور نبود که هرکس خودش را خواننده و نوازنده و آهنگساز بداند. ما نوازندگان چیرهدست و توانمندی داشتیم که خوانندگان فقط با آنها کار میکردند. من هم در آن سالها و با آن خوانندگان همکاری کردم و آثارم گواهی بر این موضوع است.
در آن سالها فضای موسیقی چه ویژگی داشت؟
محیط بسیار آرام بود و آدمها با یکدیگر مهربان بودند و فضا بسیار بسیار حرفهای بود. متاسفانه بعدها موسیقی به طور کلی عوض شد. دلیلش هم این بود که بزرگان موسیقی و افراد کاربلد اجازه فعالیت نداشتند و به خوانندهها نیز اجازه خواندن داده نمیشد. برخی در این فضا مهاجرت کردند و برخی ماندند و منزوی شدند.
از اواخر دهه شصت و دهه هفتاد، پس از وضع قوانین مشخص، موسیقی، بخصوص گونه پاپ فصل جدیدی را آغاز کرد.
بله اما آن فصل با صداهای تکراری و ادا درآوردن آغاز شد. در آن مقطع داریوش، ابی، ستار و سیاوش قمیشی خوانندگان مورد توجه بودند و خوانندگان جدید از آنها تقلید میکردند. در کل اوضاع فاجعهباری بود و آغاز بدی داشتیم. البته مردم ما هنردوست هستند و همین علاقه باعث میشد آثار تولید شده را ولو از سر کنجکاوی بشنوند، حال برخی را کنار میگذاشتند و عدهای را دنبال میکردند. اما میتوان گفت خیلی از خوانندگان با صدای طبیعی خود نمیخواندند. برخی ابی شدند و بعضی سیاوش قمیشی. این وضعیت باعث شد از فضای موجود زده شوم. با خودم فکر کردم فعالیت کنم که چه اتفاقی بیفتد؟ اگر با همان خوانندگان همکاری میکردم و به آنها آهنگ میدادم باعث سرافکندگی خودم بود زیرا من با اسطورههای موسیقی همکاری کرده بودم.
چه شد که به موسیقی بازگشتید؟
من تن به همکاری با خوانندگان دهه هفتاد ندادم تا اینکه برای فعالیت دوباره به من پیشنهاد همکاری دادند. در ادامه با خودم فکر کردم اگر قرار است فعالیت کنم باید شخصا خواننده تربیت کنم و آن خواننده باید صدای متفاوتی داشته باشد.
آن خواننده چه کسی بود؟
آن خواننده «م . ح» بود و من با او صمیمانه مانند برادر کار میکردم چون صدای خوبی داشت. تصورم این بود که میتواند جایگاه مناسبی برای خودش داشته باشد. مدت زمان بسیاری را با او سپری کردم اما در تولید آخرین آلبوم متوجه شدم اخلاقیات ایشان تغییر کرده است و او را کنار گذاشتم.
احتمالا صدای ایشان ماندگار نشد؟
مشکل این افراد این است که تصور میکنند زمانی که به جایگاه مشخص میرسند دیگر همه چیز تمام شده و مطرح شدهاند. ایشان باید چند آلبوم بیرون میداد و معرفی میشد اما این اتفاق نیفتاد. در این میان دلم برای زحماتی که کشیدم، میسوزد.
شما با علیرضا افتخاری هم همکاری داشتهاید.
بله با ایشان نیز همکاری کردهام و حاصل آن چهار آلبوم است. آن آلبومها بسیار موفق بودند و مورد استقبال مردم قرار گرفتند. اما بعدها از ایشان جدا شدم. بیاغراق میگویم که صدای آقای افتخاری یکی از صداهای بسیار استثناییست که موسیقی ما به خودش دیده. صدای ایشان بسیار دلنشین است و تحریرها و ویبرههای بسیار خوبی دارد. او خوانندهای بسیار توانمند و قدرتمند است. در استودیو آنچه که میگفتم را فوری میگرفت و اجرا میکرد. در کل انسان بسیار باهوشی است.
قصد همکاری مجدد با او را ندارید؟
تصمیم این است که با هم همکاری کنم اما کمی مشغله کاری دارم. امیدوارم این فرصت دست دهد تا بازهم با علیرضا افتخاری آثاری جدید ارائه دهم. زندگی من موسیقی است و موسیقی زبان من است و نمیتوانم رهایش کنم.
چگونه با خوانندگان مورد نظرتان همکاری میکنید؟
پیشنهادهای بسیاری در این زمینه وجود دارد و خوانندگان بسیاری از من آهنگ میخواهند. من در پاسخ به آنها میگویم آهنگ نمیفروشم زیرا آهنگهایی که میسازم مانند بچههای من هستند. به آنها میگویم من برای ساخت آهنگها زحمات بسیار میکشم و زمان صرف آنها میکنم، لذا آنها را مال خودم میدانم.
یعنی هر خوانندهای از شما آهنگ بخواهد از او پول نمیگیرید؟
نه هر خوانندهای. من به صدای واقعا متفاوت و زیبا توجه میکنم و از خوانندهای که واقعا صدایی متفاوت و استثنایی دارد و تقلید نمیکند، حمایت میکنم. به چنین شخصی همه چیز میدهم و مکانات لازم ازجمله استودیو و ارکستر در اختیارش میگذارم. برای دریافت مجوز خودم کارهای مربوط به وزارت ارشاد را انجام میدهم و برای او آلبوم تولید میکنم تا اگر حق اوست روی استیج برود.
از چه زمانی به حمایت از خوانندگان پرداختهاید؟
این رویه از اوائل انقلاب وجود داشته، حالا هم همینطور است و در آینده نیز با همین شیوه فعالیت خواهم کرد.
در حال حاضر با چه خوانندهای همکاری میکنید؟
خوانندهای را مدنظر دارم که صدای خوب و متفاوتی دارد و امیدوارم فرصتی باشد تا طی همکاری، او را به علاقمندان موسیقی معرفی کنم.
کیفیت کار خوانندگان فعلی را چگونه میبینید؟
صدای اغلب خوانندگان شبیه هم است و در میان آنها نمیتوان صدای متفاوتی یافت.
خیلیها در دهه پنجاه مهاجرت کردند. چرا شما نرفتید؟
من در آن مقطع تشکیل خانواده داده بودم و دو فرزند داشتم و فرزند دیگرم طی انقلاب اسلامی متولد شد. تصورم این بود که رفتن من زندگی بچههایم را نابود میکند زیرا ما نمیدانستیم چه کنیم و قرار است چه اتفاقی بیفتد و بچهها در حال تحصیل بودند. ضمن اینکه من آب و خاکم را دوست دارم و به میهمنم عشق میورزم. به همین دلیل ترجیح دادم در ایران بمانم. در زمان انقلاب هرکس به نوعی خدمت میکرد و من نیز وظیفه خودم دانستم طی انقلاب حرکتی کنم که سرود یا آهنگ «الله اکبر» یا «الله الله» را با همکاری آقای رضا رویگری ساختم که تولید آن اثر نیز دشواریهای بسیاری در پی داشت. زیرا نوازندهای نبود و استودیوها تعطیل بودند و وضعیت اجتماعی مملکت متشنج بود.
یکی از آهنگسازان و تنظیمکنندگان معروف موسیقی پاپ میگوید: دهه هفتاد با صداهای تکراری و ادا درآوردن آغاز شد. در آن مقطع داریوش، ابی، ستار و سیاوش قمیشی مورد توجه بودند و همه از آنها تقلید میکردند. اوضاع فاجعهباری ایجاد شده بود و آغاز بدی برای پاپ ایران بود.