با اشکان خطیبی و پویش «من باهاتم»ِ
اشکان خطیبی، بازیگر تئاتر و سینمای ایران، در اقدامی تحسینبرانگیز در صفحه اینستاگرامی خود از اهالی فرهنگ و هنر کشور برای پیوستن به پویش حمایت هنرمندان از مردم در قرنطینه دعوت کرد.
ویروس کرونا سرزده از راه رسید و تمام دنیا را درگیر خودش کرد. این روزها شرایط زندگی و انجام کارهای روزمره برای همه سخت شده، ولی در این میان اقشار ضعیف و گروههای آسیبپذیر جامعه بسیار در مضیقهاند. در اغلب کشورهای دنیا افراد برجسته و شخصیتهای مهم و محبوب مردم، پیشقدم شده و با حمایتهای مالی خود، باری هر چند کوچک از دوش مردم محروم و ضعیف برداشتهاند. در کشور ما هم گرچه این کمکها کم و بیش آشکارا یا در خفا انجام شده، اما انتظارها از هنرمندان و افراد شاخص جامعه در روزهای کرونایی بیشتر بوده و نیاز جامعه به همدردی معنوی و مادی این افراد بیشتر احساس میشد.
تا اینکه اشکان خطیبی، بازیگر تئاتر و سینمای ایران، در اقدامی تحسینبرانگیز در صفحه اینستاگرامی خود از اهالی فرهنگ و هنر کشور برای پیوستن به پویش حمایت هنرمندان از مردم در قرنطینه دعوت کرد. خطیبی با پخش یک ویدئو با تاکید بر اینکه مردم کشورمان در یاری رساندن به همدیگر از هنرمندان و دیگر چهرههای کشوری پیشی گرفتهاند، از همکاران خود در عرصه فرهنگ و هنر کشور خواست تا اگر توان مالی دارند و تا جایی که از دستشان برمیآید مخارج خانوادههای مستضعف کشور را تقبل کنند. بسیاری از کاربران از این چالش استقبال کرده و آن را ایده بسیار خوبی برای کمک به مردم خواندند. به گفته کاربران، این روزها جای خالی سلبریتیهای ایرانی در همراهی با مردم نیازمند بسیار احساس میشود که خوشبختانه قدم اول برداشته شده است. به این بهانه سراغ اشکان خطیبی رفتیم تا درباره این پویش و نحوی اجرای آن و همچنین میزان استقبال چهرههای شناخته شده بیشتر برایمان بگوید.
آقای خطیبی کمی از پویشی که با هشتگ «من باهاتم» در صفحه اینستاگرامی خود منتشر کردید و مورد استقبال قرار گرفت برایمان بگوید؟ چطور این موضوع به ذهن شما رسید و این پویش را راه انداختید؟
در همین ابتدای کلام بر یک نکته تاکید میکنم و آن این است که این پویش را من شخصا راه نینداختهام. حمایت مادی و معنوی هنرمندان از مردم بهتازگی به ذهن من نیامده، زیرا قبل از من هم هنرمندان زیادی این دغدغهها را داشتند و حتی کمک میکردند. من فقط با توجه به اتفاقاتی که شیوع ویروس کرونا برای اقشار ضعیف جامعه ایجاد کرده این پویش را بهصورت علنی راه انداختهام یا بهتر است بگویم کمی برای آن تبلیغ کردهام. اغلب هنرمندان و افراد شاخص حمایت میکنند و من هم یکی از آنها هستم. باز هم تاکید میکنم که مسئله اینگونه نیست که من الان در وضعیت کرونایی این پویش را راه انداخته باشم و هنرمندان تازه یادشان افتاده که کمک کنند. بیشمار هنرمند داریم که در طول این سالها خانوادههای محرومی را حمایت کرده و فرزندان بیسرپرستی را تحت پوشش و سرپرستی خود قرار دادهاند. فقط علنی نمیشود. این بار به خاطر شرایط بحرانی و حادی که در جامعه ایجاد شده است و برای اینکه افراد شاخص را بیشتر تشویق کنیم این پویش را علنی کردیم. ناگفته نماند هدف دیگری که این پویش دارد این است که به مردم عزیز کشورمان بگوییم که ما کنار آنها هستیم و هیچ فرقی با آنها نداریم. این واژه ساختگی و نامأنوس «سلبریتی» کارکردی غیر از فاصله انداختن بین هنرمندان و مردم نداشته است و ما تلاش میکنیم با این پویش به مردم و دردهایشان نزیکتر شویم و در حد توان کاری برایشان انجام دهیم.
جرقه راهانداختن این پویش چطور در ذهنتان زده شد؟
همانطوری که میدانید جهان به سمت کوچکتر شدن و به عبارتی تبدیل شدن به دهکده جهانی سوق داده میشود. شیوع بیماری کرونا هم ناخواسته موجب شد تا یک به یک به واحد کل در جهان تبدیل شویم. یعنی الان همه ما در این گوشه دنیا خبر داریم که مثلا در کشورهای اروپایی چه تعداد مبتلا به ویروس کرونا و چه تعداد قربانی دارند. صرف رصد کردن همین اتفاقات منطقه کافی است تا از میزان همهگیر شدن این بیماری و مشکلات پیرامون آن آگاه شویم. در همین اثنا چندی پیش متوجه شدم خوانندههای ترک برای حمایت از مردم این کار را کردند. دیدم با توجه به دستمزدهایی که بازیگران ایرانی میگیرند شاید کار کمی سخت باشد، زیرا ۹۵ درصد بازیگران ایرانی که چنین درآمدهایی ندارند و تنها درصد کمی از آنها دستمزدهای چند صد میلیونی میگیرند. اما این ایده اجرایی و عملی بود؛ اینکه شما بتوانی مخارج تعدادی از خانوادههای بیبضاعت را تا چند ماه متقبل شوی و پشت مردم در این روزهای سخت باشی.
استقبال افراد شاخص و هنرمندان از این پویش چطور بود؟
برخلاف صحبت شما من معتقدم هنوز استقبال خوبی از این پویش نشده است. تاکنون تعدادی از هنرمندان و ورزشکاران و افراد خیرخواه در این پویش مشارکت کردهاند، اما انتظار ما این است که افراد بیشتری به آن بپیوندند چرا که تعداد نیازمندان و خانوادههای مستضعف بسیار بیشتر از سطح کمکهای ماست.
به نکته خوبی اشاره کردید و آن هم تعداد و نحوه شناسایی خانوادههای بیبضاعت است. این کار چطور صورت میگیرد؟
تاکنون حدود ۳ هزار خانواده شناسایی شده است. من از بین ۳ هزار خانوادهای که تاکنون خودم رصد کردهام چیزی حدود ۴۰۰ خانواده را توانستهایم با کمک دوستان تحت پوشش قرار دهیم. طبق بررسیهای انجام شده برای اهدای کمکهای مالی بلاعوض به همین ۳ هزار خانواده شناسایی شده تا به امروز، ما هماکنون چیزی حدود ۵ تا ۶ میلیارد تومان کمکهای نقدی نیاز داریم که تا الان تنها یک میلیارد تومان آن تامین شده است؛ بنابراین هنوز هم راهی طولانی داریم و کارمان زیاد است.
افراد شاخص جامعه به چه صورت میتوانند در این پویش مشارکت کنند؟
هر هنرمند یا فرد شاخص که تمایل دارد میتواند تا آخر بهار هزینه یک یا چند خانواده را بپردازد و یا اگر ملکی دارد که آن را اجاره داده است، اجاره آن را نگیرد تا مردم این شرایط سخت را پشت سر بگذارند. اهل شعار دادن نیستم، اما بیشک این اقدام ارزشمند آنها، هم پیش خدا و هم خلق خدا دیده شده و تاثیر و انرژی مثبت خود را در زندگی افراد خواهد گذاشت.
شما پیشتر هم در امور خیریه فعالیت و تجربه این چنینی داشتهاید؟
من سفیر انجمن اوتیسم بودم و چند سال پیش با کمکهای مردم مبلغی را جمعآوری کردیم تا برای این انجمن که خانه مستقلی نداشت، یک خانه بخریم.
عکسالعمل و واکنش مسئولان به این اقدام شما چطور بود؟
برای من اصلا مهم نیست، چون از اول هم روی کمک آنها حسابی باز نکرده بودم.
بگذارید سؤالم را کمی واضحتر بپرسم در پی حرف و حدیثها پیرامون کمکهای برخی سلبریتیها به زلزلهزدگان کرمانشاه که در همان زمان نیز حاشیههایی به همراه داشت حساب بانکی تعدادی از این افراد مسدود شد. شما این مشکل را چگونه میخواهید برطرف کنید؟
من هیچ شماره حسابی اعلام نکردم که کسی بخواهد به حساب من یا اطرافیان من پولی واریز کند. من با صراحت اعلام میکنم که هیچ پولی به دست ما نرسیده و نخواهد رسید. روند کار ما به این شکل است که افراد که داوطلب به کمکهای مادی هستند مبلغ را به حساب همان سرپرستهای خانواری که قبلا شناسایی و معرفی شدهاند واریز میکنند. نکته دوم اینکه من که از مردم عادی تقاضای کمک نکردم. این یک پویشی است که افراد شاخص در رشتههای مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... برای کمک به مردم دعوت شده و آنها خودشان متولیان اصلی کار هستند. قرار است هر کسی که به قول معروف دستش به دهانش میرسد و توانایی کمک به دیگران را دارد پیشقدم شود. قرار است به این افراد، خانوادههای نیازمند واقعی را معرفی کنیم و آنها بیواسطه و با حفظ شأن و آبروی افراد کمکهایشان را به دست خانوادهها برسانند.
شما در صحبتهایتان به افراد شاخص جامعه اشاره کردید. مردم عادی چطور؟ آنها هم میتوانند در پویش شما شرکت کرده و از این طریق کمکهای مادی خود را به دست خانوادههای بیبضاعت برسانند؟
بله افراد معمولی هم میتوانند به این چالش بپیوندند تا از این دوستان معروف و محبوب جامعه عقب نمانند. همچنین قرار شده است که صاحبان برندهای معروف و مهم در این پویش ما را همراهی کنند و ما منتظر قطعی شدن کمکهای آنها هستیم و فعلا اسمی از آنها نمیبرم. بهتر است به مذاکره قطعی برسیم و بعد از این برندها اسم ببرم.
میزان خاصی برای کمکها مشخص است؟
با توجه به شرایط خانواده از حداقل یک میلیون و نیم تا ۴ میلیون به حساب خانوادهها واریز میشود تا بتوانند تا پایان فصل بهار زندگیشان را سپری کنند.
بگذارید کمی فضای گفتگو را تغییر داده و از احوالات این روزهای خودتان بپرسیم. پیش از ایام قرنطینه مشغول بازی در فیلم بودید؟
نه، من از سال ۹۲ در سینما و تلویزیون حضور ندارم و تمام فعالیت هنریهای نمایشی من به سالنهای تئاتر ختم میشود. در روزهای پایانی ۹۸، ۲ نمایش «چخوفخوانی زیرنظر نماینده فدراسیون روسیه» و «پزشک نازنین» را بهعنوان کارگردان روی صحنه بردم که تقریبا با ۵۰ بازیگر نوجوان کار میکردم. در شب ششم اجرا بهدلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی نمایشها کار متوقف شد. بعد از گذشت این ایام قطعا فعالیتها را از سر خواهیم گرفت. از آن روز که تقریبا اوایل اسفند بود تا الان در خانه بودم. جز حضور در برنامه پانوروما که یک برنامه اینترنتی گفتگو محور بود و فقط یک جلسه فیلمبرداری داشتم کار دیگری انجام ندادم. کار پویش را هم با جدیت از خانه دنبال میکنم مگر موارد ضروری که بخواهم از خانه خارج شوم که در این شرایط اصول بهداشتی در این زمینه را کامل رعایت میکنم.
در صحبتهایتان از کمکاری در تلویزیون و سینما گفتید که برای ما هم جای سؤال بود. اگر تمایل دارید در این باره برایمان بگویید.
نه، بهنظرم خیلی زمان از آن روزها گذشته و ارتباطی به این گفتگو ندارد و بهتر است سرصحبت را باز نکنیم.
در ایام قرنطینه و ماندن در خانه مشغول چه کاری بودید؟
بیشتر وقتم را با مطالعه و ترجمه پر کردم. در این روزها ۲ نمایشنامه جدید ترجمه کرده و یک نمایشنامه جدید هم نوشتم. یک شرکت هم در استرالیا در حوزه آثار هنری و فیلم ثبت کردهام که در نخستین اقدام قرار است که یکجور کنش استعدادیابی در شهرستانهای تهران داشته باشیم که فعلا کار متوقف شده و درگیر این پویش شدهام. بعد از این پویش کار استعدادیابی را دنبال خواهم کرد.
خطیبی؛ سفیر اوتیسم
اشکان خطیبی پیشتر چند سالی سفیر انجمن اوتسیم ایران بوده و فعالیتهای داوطلبانهای در این انجمن داشته است. او در برنامههای مختلف این انجمن بهعنوان سخنران شرکت میکرده و معتقد است تا جایی که بتوانیم باید با صدای بلند به مردم درباره اوتیسم اطلاعات و آگاهی بدهیم؛ «مردم ایران دغدغههای روزانه زیادی دارند و گاهی در میان این دغدغهها باید موضوع مهمی را با صدای بلند به آنها بگویی تا میان این همه سر و صدا، صدای شما را بشنوند. درست یا غلط آدمهای شناخته شده و معروف، تریبونهایی دارند که ممکن است افراد عادی نداشته باشند. حالا که آدمهایی شبیه من تریبون داریم، باید برای دیگران تلاش کنیم. یکی از این تلاشها میتواند این باشد که من بهعنوان سفیر انجمن اوتیسم ایران با صدای بلند از افراد و ارگانهایی مانند دولت که میتوانند کاری انجام دهند بخواهم تا درمیان تمام بودجههای موجه و غیرموجهی که تصویب میشود، بودجهای برای تمام انجمنهایی که تلاش میکنند تا به مردم آگاهی دهند، اختصاص دهند.»
اشکان و دغدغههای تئاتریاش
اشکان خطیبی بازیگر، خواننده و کارگردان سینما و تئاتر سال گذشته نمایش «نفرین قحطیزدگان» را بهعنوان کارگردان روی صحنه برد و در نمایش «پستچی پابلو نرودا» ایفای نقش کرد. او پیشنهادهایی برای اجراهای مختلف تئاتر دارد و میگوید: «چرا امروز نمیتوانیم تئاتر توریستی داشته باشیم؟ ما میتوانیم تئاترهایی برگرفته از فرهنگ خودمان داشته باشیم. نمایشهای تختحوضی، سیاهبازی و تعزیههایی که شاید امروز برای مخاطب ایرانی گونههای آشنای نمایشی باشند برای مردمی که از اروپا، آمریکا و دیگر کشورها میآیند جذاب و دیدنی هستند.
اینگونههای نمایشی در هیچ جای دنیا دیده نمیشود و ما میراثدار چنین نمایشهایی هستیم. وقتی یک نفر از چین، ایران، یکی از کشورهای عرب زبان یا هند و... به کشورهای اروپایی میرود و «شبح اپرا» میبیند، این تئاترها وجهه توریستی بودن میگیرند. مردم خود این کشورها، این نمایشها را نمیبینند و چرا ما باید تصور کنیم که نمیتوانیم یا بضاعت اجرای تئاترهایی را که میتوانند تئاترهای توریستی ما باشند، نداریم؟»
حمایت رامبد جوان از این پویش
حمایت هنرمندان از اقشار کم درآمد در فرهنگ ما باب بوده و همواره در بلایای طبیعی مانند زلزله یا سیل نشان دادهاند که دست یاری به یکدیگر میدهند و در وقایع اخیر نیز شاید نخستین هنرمند ایرانی که خیلی زود به یاری مردم شتافت هدیه تهرانی بود. پرویز پرستویی هم چند وقتی است که با همکاری برخی از پهلوانان کشتی ایران به یاری قشر ضعیف جامعه آمده است. در این بین، اما انگار هنوز جای کمپینی منسجم از هنرمندان برای کمک به اقشار آسیبپذیر جامعه خالی بود که اشکان خطیبی پیشقدم شد.
در میان هنرمندان، نخستین شخصی که به این جریان پیوسته است، رامبد جوان- مجری و کارگردان برنامه خندوانه- است. او معتقد است که این جریان در شرایط فعلی جامعه ایران بسیار کمککننده است و آن را یک مسئولیت اجتماعی خیلی باحال نامیده است. این هنرمند ایرانی عنوان کرده است که برای انجام این مسئولیت همیشه بوده، هست و خواهد بود. او هم از هنرمندان دیگری دعوت کرده است تا به این چالش بپیوندند.
تا اینکه اشکان خطیبی، بازیگر تئاتر و سینمای ایران، در اقدامی تحسینبرانگیز در صفحه اینستاگرامی خود از اهالی فرهنگ و هنر کشور برای پیوستن به پویش حمایت هنرمندان از مردم در قرنطینه دعوت کرد. خطیبی با پخش یک ویدئو با تاکید بر اینکه مردم کشورمان در یاری رساندن به همدیگر از هنرمندان و دیگر چهرههای کشوری پیشی گرفتهاند، از همکاران خود در عرصه فرهنگ و هنر کشور خواست تا اگر توان مالی دارند و تا جایی که از دستشان برمیآید مخارج خانوادههای مستضعف کشور را تقبل کنند. بسیاری از کاربران از این چالش استقبال کرده و آن را ایده بسیار خوبی برای کمک به مردم خواندند. به گفته کاربران، این روزها جای خالی سلبریتیهای ایرانی در همراهی با مردم نیازمند بسیار احساس میشود که خوشبختانه قدم اول برداشته شده است. به این بهانه سراغ اشکان خطیبی رفتیم تا درباره این پویش و نحوی اجرای آن و همچنین میزان استقبال چهرههای شناخته شده بیشتر برایمان بگوید.
آقای خطیبی کمی از پویشی که با هشتگ «من باهاتم» در صفحه اینستاگرامی خود منتشر کردید و مورد استقبال قرار گرفت برایمان بگوید؟ چطور این موضوع به ذهن شما رسید و این پویش را راه انداختید؟
در همین ابتدای کلام بر یک نکته تاکید میکنم و آن این است که این پویش را من شخصا راه نینداختهام. حمایت مادی و معنوی هنرمندان از مردم بهتازگی به ذهن من نیامده، زیرا قبل از من هم هنرمندان زیادی این دغدغهها را داشتند و حتی کمک میکردند. من فقط با توجه به اتفاقاتی که شیوع ویروس کرونا برای اقشار ضعیف جامعه ایجاد کرده این پویش را بهصورت علنی راه انداختهام یا بهتر است بگویم کمی برای آن تبلیغ کردهام. اغلب هنرمندان و افراد شاخص حمایت میکنند و من هم یکی از آنها هستم. باز هم تاکید میکنم که مسئله اینگونه نیست که من الان در وضعیت کرونایی این پویش را راه انداخته باشم و هنرمندان تازه یادشان افتاده که کمک کنند. بیشمار هنرمند داریم که در طول این سالها خانوادههای محرومی را حمایت کرده و فرزندان بیسرپرستی را تحت پوشش و سرپرستی خود قرار دادهاند. فقط علنی نمیشود. این بار به خاطر شرایط بحرانی و حادی که در جامعه ایجاد شده است و برای اینکه افراد شاخص را بیشتر تشویق کنیم این پویش را علنی کردیم. ناگفته نماند هدف دیگری که این پویش دارد این است که به مردم عزیز کشورمان بگوییم که ما کنار آنها هستیم و هیچ فرقی با آنها نداریم. این واژه ساختگی و نامأنوس «سلبریتی» کارکردی غیر از فاصله انداختن بین هنرمندان و مردم نداشته است و ما تلاش میکنیم با این پویش به مردم و دردهایشان نزیکتر شویم و در حد توان کاری برایشان انجام دهیم.
جرقه راهانداختن این پویش چطور در ذهنتان زده شد؟
همانطوری که میدانید جهان به سمت کوچکتر شدن و به عبارتی تبدیل شدن به دهکده جهانی سوق داده میشود. شیوع بیماری کرونا هم ناخواسته موجب شد تا یک به یک به واحد کل در جهان تبدیل شویم. یعنی الان همه ما در این گوشه دنیا خبر داریم که مثلا در کشورهای اروپایی چه تعداد مبتلا به ویروس کرونا و چه تعداد قربانی دارند. صرف رصد کردن همین اتفاقات منطقه کافی است تا از میزان همهگیر شدن این بیماری و مشکلات پیرامون آن آگاه شویم. در همین اثنا چندی پیش متوجه شدم خوانندههای ترک برای حمایت از مردم این کار را کردند. دیدم با توجه به دستمزدهایی که بازیگران ایرانی میگیرند شاید کار کمی سخت باشد، زیرا ۹۵ درصد بازیگران ایرانی که چنین درآمدهایی ندارند و تنها درصد کمی از آنها دستمزدهای چند صد میلیونی میگیرند. اما این ایده اجرایی و عملی بود؛ اینکه شما بتوانی مخارج تعدادی از خانوادههای بیبضاعت را تا چند ماه متقبل شوی و پشت مردم در این روزهای سخت باشی.
استقبال افراد شاخص و هنرمندان از این پویش چطور بود؟
برخلاف صحبت شما من معتقدم هنوز استقبال خوبی از این پویش نشده است. تاکنون تعدادی از هنرمندان و ورزشکاران و افراد خیرخواه در این پویش مشارکت کردهاند، اما انتظار ما این است که افراد بیشتری به آن بپیوندند چرا که تعداد نیازمندان و خانوادههای مستضعف بسیار بیشتر از سطح کمکهای ماست.
به نکته خوبی اشاره کردید و آن هم تعداد و نحوه شناسایی خانوادههای بیبضاعت است. این کار چطور صورت میگیرد؟
تاکنون حدود ۳ هزار خانواده شناسایی شده است. من از بین ۳ هزار خانوادهای که تاکنون خودم رصد کردهام چیزی حدود ۴۰۰ خانواده را توانستهایم با کمک دوستان تحت پوشش قرار دهیم. طبق بررسیهای انجام شده برای اهدای کمکهای مالی بلاعوض به همین ۳ هزار خانواده شناسایی شده تا به امروز، ما هماکنون چیزی حدود ۵ تا ۶ میلیارد تومان کمکهای نقدی نیاز داریم که تا الان تنها یک میلیارد تومان آن تامین شده است؛ بنابراین هنوز هم راهی طولانی داریم و کارمان زیاد است.
افراد شاخص جامعه به چه صورت میتوانند در این پویش مشارکت کنند؟
هر هنرمند یا فرد شاخص که تمایل دارد میتواند تا آخر بهار هزینه یک یا چند خانواده را بپردازد و یا اگر ملکی دارد که آن را اجاره داده است، اجاره آن را نگیرد تا مردم این شرایط سخت را پشت سر بگذارند. اهل شعار دادن نیستم، اما بیشک این اقدام ارزشمند آنها، هم پیش خدا و هم خلق خدا دیده شده و تاثیر و انرژی مثبت خود را در زندگی افراد خواهد گذاشت.
شما پیشتر هم در امور خیریه فعالیت و تجربه این چنینی داشتهاید؟
من سفیر انجمن اوتیسم بودم و چند سال پیش با کمکهای مردم مبلغی را جمعآوری کردیم تا برای این انجمن که خانه مستقلی نداشت، یک خانه بخریم.
عکسالعمل و واکنش مسئولان به این اقدام شما چطور بود؟
برای من اصلا مهم نیست، چون از اول هم روی کمک آنها حسابی باز نکرده بودم.
بگذارید سؤالم را کمی واضحتر بپرسم در پی حرف و حدیثها پیرامون کمکهای برخی سلبریتیها به زلزلهزدگان کرمانشاه که در همان زمان نیز حاشیههایی به همراه داشت حساب بانکی تعدادی از این افراد مسدود شد. شما این مشکل را چگونه میخواهید برطرف کنید؟
من هیچ شماره حسابی اعلام نکردم که کسی بخواهد به حساب من یا اطرافیان من پولی واریز کند. من با صراحت اعلام میکنم که هیچ پولی به دست ما نرسیده و نخواهد رسید. روند کار ما به این شکل است که افراد که داوطلب به کمکهای مادی هستند مبلغ را به حساب همان سرپرستهای خانواری که قبلا شناسایی و معرفی شدهاند واریز میکنند. نکته دوم اینکه من که از مردم عادی تقاضای کمک نکردم. این یک پویشی است که افراد شاخص در رشتههای مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... برای کمک به مردم دعوت شده و آنها خودشان متولیان اصلی کار هستند. قرار است هر کسی که به قول معروف دستش به دهانش میرسد و توانایی کمک به دیگران را دارد پیشقدم شود. قرار است به این افراد، خانوادههای نیازمند واقعی را معرفی کنیم و آنها بیواسطه و با حفظ شأن و آبروی افراد کمکهایشان را به دست خانوادهها برسانند.
شما در صحبتهایتان به افراد شاخص جامعه اشاره کردید. مردم عادی چطور؟ آنها هم میتوانند در پویش شما شرکت کرده و از این طریق کمکهای مادی خود را به دست خانوادههای بیبضاعت برسانند؟
بله افراد معمولی هم میتوانند به این چالش بپیوندند تا از این دوستان معروف و محبوب جامعه عقب نمانند. همچنین قرار شده است که صاحبان برندهای معروف و مهم در این پویش ما را همراهی کنند و ما منتظر قطعی شدن کمکهای آنها هستیم و فعلا اسمی از آنها نمیبرم. بهتر است به مذاکره قطعی برسیم و بعد از این برندها اسم ببرم.
میزان خاصی برای کمکها مشخص است؟
با توجه به شرایط خانواده از حداقل یک میلیون و نیم تا ۴ میلیون به حساب خانوادهها واریز میشود تا بتوانند تا پایان فصل بهار زندگیشان را سپری کنند.
بگذارید کمی فضای گفتگو را تغییر داده و از احوالات این روزهای خودتان بپرسیم. پیش از ایام قرنطینه مشغول بازی در فیلم بودید؟
نه، من از سال ۹۲ در سینما و تلویزیون حضور ندارم و تمام فعالیت هنریهای نمایشی من به سالنهای تئاتر ختم میشود. در روزهای پایانی ۹۸، ۲ نمایش «چخوفخوانی زیرنظر نماینده فدراسیون روسیه» و «پزشک نازنین» را بهعنوان کارگردان روی صحنه بردم که تقریبا با ۵۰ بازیگر نوجوان کار میکردم. در شب ششم اجرا بهدلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی نمایشها کار متوقف شد. بعد از گذشت این ایام قطعا فعالیتها را از سر خواهیم گرفت. از آن روز که تقریبا اوایل اسفند بود تا الان در خانه بودم. جز حضور در برنامه پانوروما که یک برنامه اینترنتی گفتگو محور بود و فقط یک جلسه فیلمبرداری داشتم کار دیگری انجام ندادم. کار پویش را هم با جدیت از خانه دنبال میکنم مگر موارد ضروری که بخواهم از خانه خارج شوم که در این شرایط اصول بهداشتی در این زمینه را کامل رعایت میکنم.
در صحبتهایتان از کمکاری در تلویزیون و سینما گفتید که برای ما هم جای سؤال بود. اگر تمایل دارید در این باره برایمان بگویید.
نه، بهنظرم خیلی زمان از آن روزها گذشته و ارتباطی به این گفتگو ندارد و بهتر است سرصحبت را باز نکنیم.
در ایام قرنطینه و ماندن در خانه مشغول چه کاری بودید؟
بیشتر وقتم را با مطالعه و ترجمه پر کردم. در این روزها ۲ نمایشنامه جدید ترجمه کرده و یک نمایشنامه جدید هم نوشتم. یک شرکت هم در استرالیا در حوزه آثار هنری و فیلم ثبت کردهام که در نخستین اقدام قرار است که یکجور کنش استعدادیابی در شهرستانهای تهران داشته باشیم که فعلا کار متوقف شده و درگیر این پویش شدهام. بعد از این پویش کار استعدادیابی را دنبال خواهم کرد.
خطیبی؛ سفیر اوتیسم
اشکان خطیبی پیشتر چند سالی سفیر انجمن اوتسیم ایران بوده و فعالیتهای داوطلبانهای در این انجمن داشته است. او در برنامههای مختلف این انجمن بهعنوان سخنران شرکت میکرده و معتقد است تا جایی که بتوانیم باید با صدای بلند به مردم درباره اوتیسم اطلاعات و آگاهی بدهیم؛ «مردم ایران دغدغههای روزانه زیادی دارند و گاهی در میان این دغدغهها باید موضوع مهمی را با صدای بلند به آنها بگویی تا میان این همه سر و صدا، صدای شما را بشنوند. درست یا غلط آدمهای شناخته شده و معروف، تریبونهایی دارند که ممکن است افراد عادی نداشته باشند. حالا که آدمهایی شبیه من تریبون داریم، باید برای دیگران تلاش کنیم. یکی از این تلاشها میتواند این باشد که من بهعنوان سفیر انجمن اوتیسم ایران با صدای بلند از افراد و ارگانهایی مانند دولت که میتوانند کاری انجام دهند بخواهم تا درمیان تمام بودجههای موجه و غیرموجهی که تصویب میشود، بودجهای برای تمام انجمنهایی که تلاش میکنند تا به مردم آگاهی دهند، اختصاص دهند.»
اشکان و دغدغههای تئاتریاش
اشکان خطیبی بازیگر، خواننده و کارگردان سینما و تئاتر سال گذشته نمایش «نفرین قحطیزدگان» را بهعنوان کارگردان روی صحنه برد و در نمایش «پستچی پابلو نرودا» ایفای نقش کرد. او پیشنهادهایی برای اجراهای مختلف تئاتر دارد و میگوید: «چرا امروز نمیتوانیم تئاتر توریستی داشته باشیم؟ ما میتوانیم تئاترهایی برگرفته از فرهنگ خودمان داشته باشیم. نمایشهای تختحوضی، سیاهبازی و تعزیههایی که شاید امروز برای مخاطب ایرانی گونههای آشنای نمایشی باشند برای مردمی که از اروپا، آمریکا و دیگر کشورها میآیند جذاب و دیدنی هستند.
اینگونههای نمایشی در هیچ جای دنیا دیده نمیشود و ما میراثدار چنین نمایشهایی هستیم. وقتی یک نفر از چین، ایران، یکی از کشورهای عرب زبان یا هند و... به کشورهای اروپایی میرود و «شبح اپرا» میبیند، این تئاترها وجهه توریستی بودن میگیرند. مردم خود این کشورها، این نمایشها را نمیبینند و چرا ما باید تصور کنیم که نمیتوانیم یا بضاعت اجرای تئاترهایی را که میتوانند تئاترهای توریستی ما باشند، نداریم؟»
حمایت رامبد جوان از این پویش
حمایت هنرمندان از اقشار کم درآمد در فرهنگ ما باب بوده و همواره در بلایای طبیعی مانند زلزله یا سیل نشان دادهاند که دست یاری به یکدیگر میدهند و در وقایع اخیر نیز شاید نخستین هنرمند ایرانی که خیلی زود به یاری مردم شتافت هدیه تهرانی بود. پرویز پرستویی هم چند وقتی است که با همکاری برخی از پهلوانان کشتی ایران به یاری قشر ضعیف جامعه آمده است. در این بین، اما انگار هنوز جای کمپینی منسجم از هنرمندان برای کمک به اقشار آسیبپذیر جامعه خالی بود که اشکان خطیبی پیشقدم شد.
در میان هنرمندان، نخستین شخصی که به این جریان پیوسته است، رامبد جوان- مجری و کارگردان برنامه خندوانه- است. او معتقد است که این جریان در شرایط فعلی جامعه ایران بسیار کمککننده است و آن را یک مسئولیت اجتماعی خیلی باحال نامیده است. این هنرمند ایرانی عنوان کرده است که برای انجام این مسئولیت همیشه بوده، هست و خواهد بود. او هم از هنرمندان دیگری دعوت کرده است تا به این چالش بپیوندند.