بدترینها !
مراسمی که دوشنبه شب و بامداد سهشنبه بهنام انتخاب برترینهای لیگ فوتبال ایران، برگزار شد، ناامیدکننده بود ناامیدکننده برای کسانی که امیدوارند فوتبال ایران بهمرور داخل زمین و بیرون از زمین رشد کند و به استانداردهای بینالمللی نزدیک شود. ناامیدکننده از آن جهت که در جمع تصمیمگیرندگان فوتبال کشور، کسانی هستند که نهتنها ضعفها را نمیپذیرند بلکه تصور میکنند کاری که انجام میدهند بهتر و بالاتر از کارهای مشابهی است که فیفا و میزبان جامجهانی انجام میدهد.
این مراسم شاید بهتنهایی اهمیت زیادی نداشته باشد. اما وقتی قرار است ویترین همه فعالیتهایی باشد که در سازمان ادارهکننده فوتبال ایران برگزار میشود، اهمیت پیدا میکند. این حجم از کارنابلدی و بینظمی، این حجم از کج سلیقگی و سردرگمی، نگرانکننده است. فوتبالی که قرار است مردم بپسندند و برای دیدنش پول دهند و اسپانسرها راغب شوند که در آن سرمایهگذاری کنند، نباید چنین تصویر زشت و مخدوشی داشته باشد.
در این گزارش به بخشهایی تاریک از مراسم معرفی برترینهای لیگ هفدهم اشاره شده است.
اسم مراسم، طبق زیرنویس شبکه ورزش« معرفی برترینهای لیگ هفدهم» بود اما تا نوبت به برترینهای لیگبرتر برسد، نزدیک به دو ساعت از برنامه گذشته بود!
شروع مراسم با بینظمی بود. تعدادی از کسانی که وارد سالن میشدند، دعوتنامه نداشتند بههمین خاطر در نهایت آیدی کارت بهتعدادی از کسانی که کارت دعوت داشتند، نرسید.
صندلیها شماره داشت اما هر کسی هر جایی دوست داشت میتوانست بنشیند.
در مراسم مشابه در جاهای دیگر دنیا، معمولا ستارهها در ردیف جلو مینشینند اما اینجا تا دلتان بخواهد مدیران بد لباس و ناشناس در ردیفهای جلویی نشسته بودند.
سطح مراسم از عادل فردوسیپور به عبدالله روا و مجتبی پوربخش و از وزیر ورزش به داریوش ارجمند رسیده بود.
مدیر روابط عمومی سازمان لیگ و مجری برنامه ادعا کردند که جشن قهرمانی لیگبرتر ایران از جشن فینال جامجهانی منظمتر بوده. این ادعا در شبی بود که این اساتید برنامهشان را با نزدیک به یک ساعت تاخیر آغاز کردند.
اولین و آخرین سخنران مراسم مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال بود. در حرفهایش کلی هم از عملکرد تیمملی تعریف و تمجید کرد. انگار نه انگار مراسم باید مختص لیگ باشد و اگر هم قرار است مدیری روی سن برود، درستش این است که آن مدیر، رئیس سازمان لیگ باشد نه رئیس فدراسیون.
فلسفه روی سن رفتن این همه آدم چه بود؟ نمیشد بهجای مدیران ناشناس و آدمهای بیربط مثل داریوش ارجمند، پنج پیشکسوت خوشنام فوتبال روی سن میرفتند و جوایز را میدادند؟
در جایی از برنامه، مجری گفت: «جناب آقای نوری میان برای معرفی بهترین باشگاه ساحلی زنان و مردان ...» احتمالا بسیاری مانند ما نفهمیدند نوری کی بود؟ اسم کوچک نداشت؟ چهکاره بود؟ برای چی دعوت شده بود؟ نکند خود مجری هم او را نمیشناخت؟ البته یکی از مشکلات همین بود که مجری یا کسانی که باید اسم برندهها را میخواندند، طرف را که نمیشناختند هیچ، اسم و فامیلش را هم از روی کاغذ نمیتوانستند درست بخوانند. دوستان بهخودشان زحمت نداده بودند یکبار این اسامی را با مجریان و مهمانانی که قرار بود روی سن بروند، چک کنند.
لحظهای صدای گریه بچه در سالن پیچید! ظاهرا محدودیتی برای ورود بچه در هر سن و سالی وجود نداشت. آخر برنامه کار بهجایی رسیده بود که برندهها دست بچهشان را هم میگرفتند میبردند روی سن.
هر کسی برای دادن جایزه روی سن رفت « به نوبه خودش» هم ایام را تبریک گفت، هم چند جملهای حرف زد. اصلا توجیه نبودند که زمان تنگ است و آنها نه برای سخنرانی که بهمنظور دیگری دعوت شدهاند. جالبتر از همه خانمی بود که مراسم برترینهای فوتبال را با مجلس مولودی خوانی اشتباه گرفته بود.
داوران چه کسانی بودند؟ چگونه انتخاب شده بودند و هر کدامشان به چه کسی رای داده بودند. در مراسم مشابهی که در جاهای دیگر دنیا برگزار میشود، اسم داورها با رایشان منتشر میشود تا مردم بدانند چه کسی از چه جایگاهی صاحب رای شده و انتخاب او کدام بازیکن یا مربی بوده. باید منتظر ماند و امیدوار بود که برگزارکنندگان مراسم انتخاب بهترینهای فوتبال ایران هم همین اندازه شفاف باشند.
کفاشیان دو بار، تاج دو بار، آرش برهانی دو بار، بیرانوند دو بار و وینفرد شفر 3 بار روی سن رفتند. شفر البته هیچ جایزهای هم نبرد. ظاهرا دعوت از او فقط به تشخیص لحظهای مجری و خارج از کنداکتور برنامه بود. برای همین بار اول که روی سن رفت، مترجم هم با خودش نبرده بود. چند جملهای حرف زد، بعد برگشت به سمت مجریها که شاید یکیشان جلو برود و حرفهای او را به فارسی ترجمه کند. یکی از دو مجری برنامه ناگهان غیبش زد. آن یکی هم گفت اگر شفر به انگلیسی حرف میزد، او میتوانست حرفهایش را ترجمه کند. باور کردنی نبود. او حتی متوجه نشده بود که شفر نه به آلمانی که دارد به انگلیسی حرف میزند!
در بیشتر بخشهای فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی زنان و البته بخش فوتبال پایه، فوتبال ساحلی و فوتسال آقایان، در کنار جوایز تیمی فقط یک جایزه انفرادی داده شد: بهترین گلزن. انگار این رشته فقط گلزن میخواهد و نیازی به دروازهبان، مدافع و هافبک ندارد.
مجری طناز برنامه چندبار خواست با مزهپرانی مردم را بخنداند، اما احتمالا یکی از بامزهترین بخشهای مراسم، انتخاب هیات فوتبال تهران( به ریاست آقای شیرازی معروف) به عنوان بهترین هیات استانی بود. اگر در درستی این انتخاب شک دارید، اسم آقای شیرازی و هیات فوتبال استان تهران را در گوگل سرچ کنید یا سری به آرشیو برنامه 90بزنید!
مهدی شیری، که پارسال در پیکان بازی میکرد و از نیم فصل دوم امسال به پرسپولیس میآید، بازیکن اخلاق سال شد. به چه دلیل؟ کسی توضیحی نداد. ظاهرا بنده خدا را حتی دعوت نکرده بودند که بیاید کمی از خوش اخلاقیاش را به مردم نشان دهد. دیروز با فارس مصاحبه کرد و گفت دعوت نبوده!
سرور جپاروف میتوانست بهترین هافبک لیگ باشد، اما انتخاب او به عنوان بهترین پاسور، در حالی که در تمام فصل فقط دو پاس گل داده بود، چیزی جز کجسلیقگی نبود. لحظاتی بعد از این انتخاب، لیستی منتشر شد که نشان میداد ببیشترین پاس گل را محسن مسلمان داده و در جدول بهترین پاسورها جپاروف حتی پانزدهم هم نیست.
هیجان انگیزترین قسمت چنین مراسمی باید لحظه معرفی بهترین بازیکن سال باشد. اما در مراسم دوشنبهشب وقتی نام وحید امیری را خواندند، تقریبا کسی در سالن نمانده بود.
سکانس پایانی برنامه، خلاصهای از روح حاکم بر این مراسم بود. پر از بینظمی، سردرگمی و اعتراض. تصویر علیرضا بیرانوند که برگشته بود روی سن تا جایزه نقدی امیری را بگیرد و برگزارکنندگان به او میگفتند که جایزه نقدی را بعدا برایش میفرستند، شلوغی روی سن، صندلیهای خالی، تذکر مجری به «عزیزان همیار» که خودشان از بقیه بینظمتر بودند، اخمهای فغانی که معتقد بود قدردانی از او و همکارانش در آن لحظات آخر برنامه در سالن نیمهخالی، بیاحترامی بوده... و مهدی تاج که تلاش میکرد با جمله « انتخابها توسط عموم بوده» توپ را به زمین دیگران بیندازد.
در این گزارش به بخشهایی تاریک از مراسم معرفی برترینهای لیگ هفدهم اشاره شده است.
اسم مراسم، طبق زیرنویس شبکه ورزش« معرفی برترینهای لیگ هفدهم» بود اما تا نوبت به برترینهای لیگبرتر برسد، نزدیک به دو ساعت از برنامه گذشته بود!
شروع مراسم با بینظمی بود. تعدادی از کسانی که وارد سالن میشدند، دعوتنامه نداشتند بههمین خاطر در نهایت آیدی کارت بهتعدادی از کسانی که کارت دعوت داشتند، نرسید.
صندلیها شماره داشت اما هر کسی هر جایی دوست داشت میتوانست بنشیند.
در مراسم مشابه در جاهای دیگر دنیا، معمولا ستارهها در ردیف جلو مینشینند اما اینجا تا دلتان بخواهد مدیران بد لباس و ناشناس در ردیفهای جلویی نشسته بودند.
سطح مراسم از عادل فردوسیپور به عبدالله روا و مجتبی پوربخش و از وزیر ورزش به داریوش ارجمند رسیده بود.
مدیر روابط عمومی سازمان لیگ و مجری برنامه ادعا کردند که جشن قهرمانی لیگبرتر ایران از جشن فینال جامجهانی منظمتر بوده. این ادعا در شبی بود که این اساتید برنامهشان را با نزدیک به یک ساعت تاخیر آغاز کردند.
اولین و آخرین سخنران مراسم مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال بود. در حرفهایش کلی هم از عملکرد تیمملی تعریف و تمجید کرد. انگار نه انگار مراسم باید مختص لیگ باشد و اگر هم قرار است مدیری روی سن برود، درستش این است که آن مدیر، رئیس سازمان لیگ باشد نه رئیس فدراسیون.
فلسفه روی سن رفتن این همه آدم چه بود؟ نمیشد بهجای مدیران ناشناس و آدمهای بیربط مثل داریوش ارجمند، پنج پیشکسوت خوشنام فوتبال روی سن میرفتند و جوایز را میدادند؟
در جایی از برنامه، مجری گفت: «جناب آقای نوری میان برای معرفی بهترین باشگاه ساحلی زنان و مردان ...» احتمالا بسیاری مانند ما نفهمیدند نوری کی بود؟ اسم کوچک نداشت؟ چهکاره بود؟ برای چی دعوت شده بود؟ نکند خود مجری هم او را نمیشناخت؟ البته یکی از مشکلات همین بود که مجری یا کسانی که باید اسم برندهها را میخواندند، طرف را که نمیشناختند هیچ، اسم و فامیلش را هم از روی کاغذ نمیتوانستند درست بخوانند. دوستان بهخودشان زحمت نداده بودند یکبار این اسامی را با مجریان و مهمانانی که قرار بود روی سن بروند، چک کنند.
لحظهای صدای گریه بچه در سالن پیچید! ظاهرا محدودیتی برای ورود بچه در هر سن و سالی وجود نداشت. آخر برنامه کار بهجایی رسیده بود که برندهها دست بچهشان را هم میگرفتند میبردند روی سن.
هر کسی برای دادن جایزه روی سن رفت « به نوبه خودش» هم ایام را تبریک گفت، هم چند جملهای حرف زد. اصلا توجیه نبودند که زمان تنگ است و آنها نه برای سخنرانی که بهمنظور دیگری دعوت شدهاند. جالبتر از همه خانمی بود که مراسم برترینهای فوتبال را با مجلس مولودی خوانی اشتباه گرفته بود.
داوران چه کسانی بودند؟ چگونه انتخاب شده بودند و هر کدامشان به چه کسی رای داده بودند. در مراسم مشابهی که در جاهای دیگر دنیا برگزار میشود، اسم داورها با رایشان منتشر میشود تا مردم بدانند چه کسی از چه جایگاهی صاحب رای شده و انتخاب او کدام بازیکن یا مربی بوده. باید منتظر ماند و امیدوار بود که برگزارکنندگان مراسم انتخاب بهترینهای فوتبال ایران هم همین اندازه شفاف باشند.
کفاشیان دو بار، تاج دو بار، آرش برهانی دو بار، بیرانوند دو بار و وینفرد شفر 3 بار روی سن رفتند. شفر البته هیچ جایزهای هم نبرد. ظاهرا دعوت از او فقط به تشخیص لحظهای مجری و خارج از کنداکتور برنامه بود. برای همین بار اول که روی سن رفت، مترجم هم با خودش نبرده بود. چند جملهای حرف زد، بعد برگشت به سمت مجریها که شاید یکیشان جلو برود و حرفهای او را به فارسی ترجمه کند. یکی از دو مجری برنامه ناگهان غیبش زد. آن یکی هم گفت اگر شفر به انگلیسی حرف میزد، او میتوانست حرفهایش را ترجمه کند. باور کردنی نبود. او حتی متوجه نشده بود که شفر نه به آلمانی که دارد به انگلیسی حرف میزند!
در بیشتر بخشهای فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی زنان و البته بخش فوتبال پایه، فوتبال ساحلی و فوتسال آقایان، در کنار جوایز تیمی فقط یک جایزه انفرادی داده شد: بهترین گلزن. انگار این رشته فقط گلزن میخواهد و نیازی به دروازهبان، مدافع و هافبک ندارد.
مجری طناز برنامه چندبار خواست با مزهپرانی مردم را بخنداند، اما احتمالا یکی از بامزهترین بخشهای مراسم، انتخاب هیات فوتبال تهران( به ریاست آقای شیرازی معروف) به عنوان بهترین هیات استانی بود. اگر در درستی این انتخاب شک دارید، اسم آقای شیرازی و هیات فوتبال استان تهران را در گوگل سرچ کنید یا سری به آرشیو برنامه 90بزنید!
مهدی شیری، که پارسال در پیکان بازی میکرد و از نیم فصل دوم امسال به پرسپولیس میآید، بازیکن اخلاق سال شد. به چه دلیل؟ کسی توضیحی نداد. ظاهرا بنده خدا را حتی دعوت نکرده بودند که بیاید کمی از خوش اخلاقیاش را به مردم نشان دهد. دیروز با فارس مصاحبه کرد و گفت دعوت نبوده!
سرور جپاروف میتوانست بهترین هافبک لیگ باشد، اما انتخاب او به عنوان بهترین پاسور، در حالی که در تمام فصل فقط دو پاس گل داده بود، چیزی جز کجسلیقگی نبود. لحظاتی بعد از این انتخاب، لیستی منتشر شد که نشان میداد ببیشترین پاس گل را محسن مسلمان داده و در جدول بهترین پاسورها جپاروف حتی پانزدهم هم نیست.
هیجان انگیزترین قسمت چنین مراسمی باید لحظه معرفی بهترین بازیکن سال باشد. اما در مراسم دوشنبهشب وقتی نام وحید امیری را خواندند، تقریبا کسی در سالن نمانده بود.
سکانس پایانی برنامه، خلاصهای از روح حاکم بر این مراسم بود. پر از بینظمی، سردرگمی و اعتراض. تصویر علیرضا بیرانوند که برگشته بود روی سن تا جایزه نقدی امیری را بگیرد و برگزارکنندگان به او میگفتند که جایزه نقدی را بعدا برایش میفرستند، شلوغی روی سن، صندلیهای خالی، تذکر مجری به «عزیزان همیار» که خودشان از بقیه بینظمتر بودند، اخمهای فغانی که معتقد بود قدردانی از او و همکارانش در آن لحظات آخر برنامه در سالن نیمهخالی، بیاحترامی بوده... و مهدی تاج که تلاش میکرد با جمله « انتخابها توسط عموم بوده» توپ را به زمین دیگران بیندازد.