جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > درباره چیدمان هزار جهان

درباره چیدمان هزار جهان

مردم ما و به‌طور مشخص روشنفکران نیز به دور از غوغای ناآرامی که صدا به صدا نمی‌رسد نیستند و آشفتگی از مشکلات روزمره و شرایط تحمل‌ناپذیر... تبلیغاتی چنان می‌کند که نباید. و به قول مولانا: چو آشفتی الف با تا ندانی. حالا باید هزاران هزار شبکه و کانال‌های دنیای پر زرق و برق مجازی را به آن اضافه کرد، بدیهی است بسیار دشوار خواهد بود که ورای این هجوم بی‌امان و تلاش آگاهانه احساس و اندیشه‌ها جان به سلامت برد.

حسین ونکی: مردم ما و به‌طور مشخص روشنفکران نیز به دور از غوغای ناآرامی که صدا به صدا نمی‌رسد نیستند و آشفتگی از مشکلات روزمره و شرایط تحمل‌ناپذیر... تبلیغاتی چنان می‌کند که نباید. و به قول مولانا: چو آشفتی الف با تا ندانی. حالا باید هزاران هزار شبکه و کانال‌های دنیای پر زرق و برق مجازی را به آن اضافه کرد، بدیهی است بسیار دشوار خواهد بود که ورای این هجوم بی‌امان و تلاش آگاهانه احساس و اندیشه‌ها جان به سلامت برد. به نظر می‌رسد درک واقعیت و آنچه باید برای اهل پژوهش و تحقیق دشوار می‌نماید چه برسد به بقیه که بسیار آسان‌تر هرچه را باور می‌کنند. بزرگ‌ترین قدرت رسانه‌ای جهان که غرب را باید صحنه‌گردان آن دانست با دو مکانیسم متفاوت بیرونی و درونی و قانونمند چنان وانمود می‌کند که واقعیت و صلاح همین است که آنها می‌گویند. جدا بودن قانون سیاسی و انسانی کار را برای آنها آسان و برای مخاطب دشوار می‌کند. تا جایی که اگر دو رویداد هم‌زمان در دو نقطه حادث شود تأثیرات و فشار رسانه‌های سیاسی می‌تواند آن‌گونه که می‌خواهد از آن بهره‌برداری کند. برای مثال دو پدیده مطرح این روزها یکی تهاجم و کشتار اسرائیل در غزه و دیگری اقدامات گروه حوثی را می‌توان مصداق آن دانست؛ از حملات حوثی‌ها که تا امروز به گمانم هیچ کشته‌ای برجا نگذاشته با جنگ اسرائیل در غزه که تا امروز 29 هزار کشته و بیش از ۷۰ هزار زخمی داشته و موجب آوارگی یک ملت شده که در آن حدود 12هزارو 500کودک قربانی شده‌اند که با کمال شرمندگی می‌گوییم و می‌شنویم. غرب و به‌طور مشخص آمریکا چنان رفتار می‌کنند که گویی مشکل اصلی و تضاد گروه کوچک حوثی است. حالا گفتن از کشتار کودکان بی‌گناه که در هیچ‌جای این معادلات قرار نمی‌گیرند در بی‌اعتنایی مردم دنیا، دولت‌ها و سازمان ملل به این فاجعه بشری بسیار حساس و دشوار خواهد بود. گاه زیبا‌ترین... بیننده‌ای ندارد و زیباترین واژه‌ها را کسی نمی‌شنود، بی‌اعتنایی بالاترین نوع خشونت است. مانس اشپربر

شریعتی نیز کلامی دارد چنین: اگر در صحنه نیستی هرجا که خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است.

و این مسیر خشونت، باز در خود تکرار می‌شود. یک پژوهشگر آزاد ایتالیایی که در عصر خشونت داعش در میان آنان زندگی کرده بود و جان خویش را در معرض خطر قرار داده بود. می‌گوید : من به این نتیجه رسیدم که در ازای کشته‌شدن هرکودک در عراق، سوریه و افغانستان شش جنگجو به وجود می‌آید. حالا اگر 12هزارو 500 کودک قربانی در این جنگ را در این معادله بخواهیم قرار دهیم معلوم نیست که چه تعداد در این ضریب قرار خواهد گرفت. اما می‌دانیم که امواج خشونت‌آمیزی که زمان و مکان خاص ندارد آغاز شده است. حالا شاید برگزاری این چیدمان مرکب از ۱۰ هزار مجسمه کودک و ۱۰ هزار نقاشی کوچک در ما قابل تأمل باشد که باید به فردا نگاهی بیش از امروز داشته باشیم که بدون تردید رفتار امروز حاصل برخورد در رفتار دیروز است. مایلم که با کمال افتخار و برای دور‌ماندن از هر شایعه‌ای اعلام کنیم که هزینه این رویداد را خودمان داده‌ایم و می‌دهیم و دلمان می‌خواهد همچنان زمینه هنر در عین تأثیر دور از هیاهوی سیاسی و تبلیغاتی باشد. امید اینکه دنیا و مردم آن با تأمل در این موضوع مهم به آنچه باید و شاید برسند.

هنر هر کجا افکند سایه‌ای/ چو ظل همایش دهد پایه‌ای

ما به صلح و آرامش می‌اندیشیم و آسان‌گزاری و خوش‌رویی را ستایش می‌کنیم، در عصری که خشونت بیش از پیش دامن همه ما را فراگرفته است.

در روزگاری برخی روشنفکران ما نیز احساسی را دارند که نمی‌گذارد واقعیت تاریخی هر موضوع را درک کنند و به عبارت دیگر رد و قبول دیگران واقعیت را تغییر نمی‌دهد. نکته دیگر اینکه ما عادت کرده‌ایم فقط آنچه بر ما می‌رود و مشکلات خود را ببینیم. این افق دید کوتاه که در آن رؤیا و سراب به آسانی خرید و فروش می‌‌شوند، نگاهمان را هم وارونه می‌کند و هم مینیاتوری می‌بینیم. تاریخ می‌آموزد که واقعیت سرسخت‌تر از آن است که بپذیریم یا رد کنیم که نمی‌بینیم؛ چراکه دیدن و درک پرحادثه‌ای ما را نیز در جایگاه مسئولیت می‌نشاند. در این درد جانکاه و با اعتنایی در ورطه‌ای دیده می‌شود که دانستن آن نیز درد و درک متفاوت می‌خواهد.

به قول مولانا : مرا دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است/ که سوز از سوز و دود و دود و درد از درد می‌دانم. و این واقعیت تلخ و جان‌سوز برابر دیدگان جهان که گروهی خشونت و بی‌رحمی را تا جایی رسانده‌اند که آدمی مثل پوتین خود را در آن تطهیر می‌کند.

حالا این اجرا و چیدمان نگاهی دارد به اصل موضوع کودک‌کشی و رنگ سپید آنها که نمودار صلح و آرامش است و هرکدام از این کودکان که جهان زنده‌اند برابر با انبوهی از سؤال‌های بی‌پاسخ و منتظر آرمیده‌اند و نقاشی‌های کوچک که به یادبود این قربانیان تصویر شده است و ما در این روزها با تمام تلاش شبانه‌روزی نتوانستیم به اندازه‌ای که اسرائیل کودک می‌کشد، مجسمه و تصویر آنان را بسازیم.

 

منبع: sharghdaily-919725

برچسب ها
نسخه اصل مطلب