مربیانی که مربا هم نیستند
مربیانی که در چشم بر هم زدنی با باشگاهی قرارداد میبندند و به همان سادگی هم راه جدایی در پیش میگیرند. به عبارت بهتر معنی تعهد کاری و یا این گونه صفات انسانی برای آنها بسیار ناشناخته است. تنها چیزی که قماش از به ظاهر مربیان دارند خودبزرگبینی افراطی است. دارد. نگاهی به شرایط نیمکت تیم های لیگ برتری فصل جاری خود گویای خیلی چیزها است. چیزهایی که بدون کنکاش هم میتواند فهمید که چه اتفاقی افتاده و داستان چگونه پیش رفته است. فولاد و پیکان نخستین تیمهایی بودند که دست به تغییر روی نیمکتهای خود زدند. منصوریان روی نیمکت قرمزهای خوزستانی نتایج فاجعه باری داشت و پس از تنها چهار هفته از سمتش برکنار شد. فولاد با منصوریان در این چهار بازی متحمل چهار شکست شده بود تا بدون امتیاز در قعر جدول جای بگیرد. البته از ۱۵ شهریور، خوان ایگناسیو مارتینس اسپانیایی جانشین او شد و توانست فولاد را از منطقه خطر فراری دهد. در پیکان نیز، رسول خطیبی از سمتش برکنار شد تا رضا عنایتی جانشین او شود. پیکان در ۱۰ هفتهای که تحت هدایت رسول خطیبی بود، تنها یک پیروزی کسب کرد و متحمل ۴ شکست هم شد. بعد از هفته سیزدهم، نیمکت دو تیم دستخوش تغییر شد و رحمتی از نیمکت نساجی کنار گذاشته شد. بعد از یکی دو استعفای پذیرفتهنشده، سرانجام مدیریت باشگاه نساجی با استعفای رحمتی موافقت کرد و نظر یک مربی خارجی به جای او روی نیمکت نساجی نشست. رحمتی از نماینده ایران در آسیا، یک تیم قعر جدولی در لیگ برتر و یک تیم حذف شده از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا ساخت تا هواداران مازندرانی دل خوشی از او نداشته باشند. محمود فکری نیز بیخیال هدایت هوادار شد و پس از کسب تنها ۱۰ امتیاز از ۱۳ بازی و قرار گرفتن در رده سیزدهم، به صورت توافقی از هوادار جدا شد تا باز هم نتواند یک فصل کامل روی نیمکت یک تیم بنشیند. او از زمان ترک استقلال تاکنون، نتوانسته ثبات خوبی در تیمهای تحت هدایت خود داشته باشد و بعد از چند هفته با تیمهایی چون استقلال، نفت مسجدسلیمان، سایپا و حالا هوادار قطع همکاری کرده است. اما پرسپولیس، مس رفسنجان، شمس آذرقزوین، نفت آبادان و ذوبآهن هم دیگر تیم های بودند که در نیمکتهای مربیگریشان تغییر ایجاد کردند. تیم هایی که تنها تا نیم فصل با مربی که کار را آغاز کرده بود ادامه دادند. در این میان شرایط نیمکت مربیگری دو تیم بسیار جالب توجه و عجیب بود و مصداق همان مربیانی می شد که مربا هم نبودند. سعید دقیقی که با شمس آذر نتایجی شگفتانگیزی گرفته بود به طور ناگهانی از تیمش را ترک کرد و تنها یک روز سرمربی مس رفسنجان شد و خیلی زود دوباره به قزوین بازگشت. فعلوانفعال شوک کنندهای که مشخص نشد به چه دلیل انجام شد و این رفتوبرگشت برای چه بود. در مورد ذوبآهن هم محمد ربیعی نیم فصل قابل تامل را برای سبزهای اصفهانی رقم زده بود پس از شکست هفته شانزدهم مقابل ملوان استعفا داد تا حرف و حدیثها پیرامون این جدایی شکبرانگیز شدت بگیرد. ازجمله این که گفته می شود ربیعی قصد پیوستن به فولاد را دارد و به این دلیل ذوبیها را تنها گذاشته است.