|نقد معلمان و دانشآموزان به "شاد" چیست؟
آموزشوپرورش در تعطیلات کرونایی مدارس، گُریزی از آموزش تلویزیونی و مجازی ندارد اما معلمان صحبتهایی درباره پیدا و پنهان "شاد" دارند.
پلتفرم اختصاصی آموزش و پرورش یا همان "شاد" که حالا قرار است آموزشهای مجازی دانشآموزان صرفاً در این فضا ارائه شود، مدتی است رونمایی شده و آموزش و پرورش تمام مدارس و معلمان را ملزم به ارائه آموزشها در بستر شاد کرده است.
پیامرسان "شاد" که در نقطه شروع کار قرار دارد، مشکل هم کم ندارد اما مسئولان آموزشوپرورش میگویند در مسیر حرکت "حضور معلمان و دانشآموزان در این فضا و تشکیل کلاسهای درس"، مشکلات را شناسایی و رفع خواهیم کرد.
سالهاست کارشناسان از ضرورت حرکت آموزش وپرورش در مسیر آموزشهای مجازی سخن میگویند و حالا پس از سالها تأخیر با توجه به شرایط کرونایی مدارس، وزارت آموزشوپرورش در حال تجربه فضایی متفاوت از آموزشهای سنتی در چارچوب فضای مدرسه است ، تجربهای که برای نخستین بار در این وسعت در حال اجراست و اشکالات در بخشهای مختلف از جمله زیرساختهای فنی، پاسخگویی اینترنت و عدم آشنایی با تدریس مجازی بسیار زیاد است.
برخی کارشناسان بر این باورند در کنار تمام مشکلات شاد که باید با برنامهریزی دقیق هرچه سریعتر رفع شود، شرایط فعلی بهترین فرصت برای شکلگیری جریان آموزش مجازی است و اگر این سامانه همهگیر نشود قطعاً هیچ زمان دیگری نمیتوان به آموزش مجازی، فکر کرد.
روی دیگری از واقعیت شبکه شاد
اما در کنار تمام این واقعیتها باید پذیرفت که شبکه "شاد" با مشکلاتی هم همراه است و خانوادهها و معلمان را در این روزهای کرونایی تحت تأثیر قرار داده است؛ حالا این ابهام مطرح است چرا به جای تسهیل جریان آموزش مجازی و یادگیری دانشآموزان، شرایط را با الزام به تدریس در سامانه "شاد" دشوار کردهاند، سامانهای که به اذعان جامعه هدفش هنوز برای تدریس مجازی به طور کامل آماده نشده است اما چرا آموزش و پرورش اصرار دارد، تمام دانشآموزان و معلمان را عضو این شبکه کند تا پس از آن اعلام کنند، شاد پرمخاطبترین پیامرسان ایرانی است؟ آیا در کنار بحث آموزش، ماجرای شاد میتواند ابعاد دیگری همچون زوایای اقتصادی پیدا کند؟
آیا الزام مدارس به تشکیل کلاسهای درس در شبکه شاد و از سوی دیگر الزام دانشآموزان توسط مدیران مدارس برای نصب اپلیکیشن و غیبت خوردن دانشآموز در صورت حضور نیافتن در کلاس درس شاد، بار مضاعفی بر دوش خانوادههایی که موبایل هوشمند ندارند یا اینکه موبایل دارند اما در ساعات تشکیل کلاس درس مادر و پدر سرکار هستند، نخواهد بود؟
آیا آموزش و پرورش در سطح کلان میداند با چه طیفی از مخاطب مواجه است مثلاً جامعه کارگری که در تعطیلات تحمیلی کرونا درگیر مسائل مالی شده است یا مردم سیلزده در جنوب کرمان تا چه اندازه توانایی تحقق دستور مدیران آموزش وپرورش برای حضور الزامی فرزندانشان در شبکه شاد را دارند؟
در این گزارش به بررسی برخی مشکلات پیامرسان "شاد" از نگاه معلمان، خانوادهها، کارشناسان و در مقابل دیدگاه مسئولان آموزشپرورش میپردازیم تا شاید در جریان تصمیمگیریها و تسهیل شرایط موثر باشد.
نگاه اول؛ مشکلات شاد از دید معلمان
معلمان حرفهای بسیاری درباره اپلیکیشن "شاد" دارند، مهمترین نقد آنها به زیرساختهای فنی این اپلیکشین به ویژه سرعت پایین آن است که عملاً جریان آموزش مجازی را با مشکل مواجه کرده است؛ آنها میگویند ارسال هر فایل زمانی طولانی میبرد و در برخی مواقع آنقدر طولانی میشود که صبر معلم را سرریز میکند.
دو محور از مشکلاتی که برخی معلمان از تجربه کار با شبکه شاد بیان میکنند بدین شرح است:
* کُند بودن پلت فرم شاد که به اذعان برخی معلمان پاسخ دانش آموز "ویس" 20 دقیقه پس از طرح سوال معلم ارسال شد همچنین امکان پرسش و پاسخ همزمان وجود ندارد.
* کلاس درس ساعت 8 صبح شروع میشود ولی تا ساعت 13 هنوز فیلمهای تدریس در شبکه شاد بارگزاری نشده است، انتقاد و گله معلمان از نواقص زیاد این برنامه است البته اگر گوشی شنوایی وجود داشته باشد.
اما در ادامه سعی میکنیم روایت بیشتری را از تجربه دو معلم از دو منطقه کشور یعنی جنوب استان کرمان و جنوب شهر تهران بیان کنیم تا مشخص شود در مناطق محروم کشور وضعیت دسترسی به "شاد" چگونه است؟
روایت معلمی از جنوب کرمان
دبیر فیزیک از جنوب استان کرمان که در مدارس شاهد و نمونهدولتی تدریس میکند و البته تمایلی به انتشار نامش بنا برملاحظاتی ندارد، روایتی از مناطق جنوب کرمان و میزان دسترسی دانشآموزان به شبکه "شاد" را اینگونه برای ما شرح داد:
" این معلم میگوید: متأسفانه در مناطق جنوب استان یا منطقه بشاگرد استان هرمزگان که بنده به صورت حضوری آنجا رفتم، دسترسی به اینترنت یا تلفن همراه هوشمند وجود ندارد، حتی در این مناطق به شبکه آموزش هم دسترسی ندارند چون به گیرنده دیجیتال نیاز است. برای دانشآموزان ساکن این مناطق با تعطیلی طولانی مدت مدارس، جریان آموزش به طور کامل تعطیل شده است و با جزوههایی که توسط برخی راهبران آموزشی تهیه و میان دانشآموزان دبستانی توزیع میشود، یادگیری دانشآموز پایه اول یا دوم دبستان به خوبی شکل نمیگیرد.
این معلم میگوید: تا جایی که میدانم شاید 40 درصد دانشآموزان استان کرمان نتوانند از آموزش مجازی استفاده کنند؛ از سوی دیگر من برای نصب "شاد" چند روز درگیر بودم چون کد ملیام را شناسایی نمیکرد، سرانجام امروز توانستم کلاسم را مشاهده کنم اما هیچکدام از دانشآموزانم عضو نیستند!
او با اشاره به تجربه آموزش مجازی در تعطیلات کرونایی مدارس میگوید: تا امروز برای آموزش مجازی چند پیامرسان تغییر دادیم، از واتساپ و تلگرام تا پیام رسانهای داخلی و حالا هم شاد. این نحوه مدیریت باعث شد زمان از دست برود. همچنین معلمان و دانشآموزان هم سردرگُم شدند، به نظر میرسد آموزش و پرورش باید اجازه دهد مدارس با همراهی انجمن اولیا و مربیان، کار آموزش را پیگیری کنند.
دانشآموزانی که از شاد جاماندند
این معلم به این موضوع اشاره میکند که در مدرسه شاهد به دلیل توانایی مالی خانوادهها بیشتر دانشآموزانش به موبایل هوشمند و شبکه شاد دسترسی دارند اما در مدرسه نمونهدولتی، برخی دانشآموزانش ساکن روستا هستند و به دلیل عدم دسترسی به ابزار لازم نمیتوانند از آموزش مجازی بهرهمند شوند.
او میگوید: در منطقه قلعه گنج کرمان، دانشآموزان واقعاً مشکل دارند و بیشتر خانوادهها امکانات لازم همچون گوشی هوشمند ندارند، بیشتر پدر و مادرها مُسن و کشاورز هستند که اصلاً از آموزش مجازی شناختی ندارند.
این معلم پیشنهادی هم برای بازگشایی مدارس در روستاها و تداوم جریان آموزش دانشآموزان با رعایت نکات بهداشتی دارد و از مسئولان میخواهد حداقل اجازه دایر شدن کلاسهای درس به میزان دو یا سه روز در هفته را بدهند تا معلمان کار آموزش دانشآموزان را پیگیری کنند چون دانشآموزان مناطق محروم بیشترین لطمه را از تعطیلات کرونایی مدارس دیدهاند و برنامهریزی خاصی هم برای آنها وجود ندارد".
روایت معلمی از جنوب تهران
دبیر ادبیات فارسی یکی از مدارس در جنوبیترین منطقه تهران هم از وضعیت دسترسیاش به شبکه شاد و تشکیل کلاسهای درس مدرسه دولتیاش در یکی از مناطق محروم پایتخت توضیحاتی میدهد.
"این معلم میگوید: برخی دانشآموزان میگویند، آموزشهای تلویزیونی و مجازی را به خوبی متوجه نمیشوند و یادگیری آنها اتفاق نمیافتد. این موضوع درست است آن هم از دو جهت؛ نخست اینکه در آموزش تلویزیونی فرصت ارائه هر درس بسیار کوتاه است و مطالب سریع بیان و از آن رد میشوند یعنی اصلاً بحث حل تمرین وجود ندارد.
دوم اینکه، برخی معلمان برای آموزش مجازی تسلط کافی ندارند یعنی فقط پاورپوینتهایی را که از کانالهای آموزشی برداشتهاند برای دانشآموزان ارسال میکنند و طبیعی است که دانشآموز یاد نمیگیرد؛ متأسفانه برخی دبیران بازنشسته هستند و بهخاطر نبودن نیروی کافی در آموزشوپرورش همچنان تدریس میکنند در این میان برخی آنها ممکن است تسلط و شناخت لازم برای آموزش مجازی نداشته باشند.
سرعت کُند "شاد" در ارسال ویس و فایل
او درباره اپلیکشین شاد که مدارس ملزم شدهاند آموزشها را در بستر آن ارائه دهند، میگوید: "شاد" مشکلات زیادی دارد، سرعت بارگذاری مطالب کُند است و امکان ارسال پیام به فضای شخصی دانشآموز وجود ندارد؛ گفته بودند سرعت بارگذاری مطالب در شبکه شاد بهتر و سریعتر از هر شبکه دیگری است. با همین دلخوشی، به دانشآموزانم پیام دادم که فردا ساعت 10 صبح کلاس درس داریم و فیلمهای کوچک آموزشی که ساختهام را برایتان ارسال میکنم.صبح شد، یک ساعت و دو ساعت گذشت، اما دریغ از ارسال یک فایل 10 مگابایتی! من از صبح، از چشمهای منتظر این بچهها خجالت میکشم.
این معلم معتقد است که الان وقت آزمون و خطای "شاد" نبود باید اجازه میدادند معلمان سال تحصیلی که حدود یک ماه تا پایان آن فرصت باقی مانده را به پایان میرساندند حالا از طریق هر بستری که در اختیار دارند. برای سال تحصیلی آینده وقتی مشکلات شاد شناسایی و رفع شد آن را وارد جریان کار میکردند و الزام به تدریس در این بستر را ابلاغ میکردند، متأسفانه آموزش و پرورش در این شرایط خاص، انعطاف نشان نمیدهد حداقل بگویند در "شاد" حضور داشته باشید اما برای اینکه در جریان آموزش خللی ایجاد نشود فعلاً میتوانید در سایر پیامرسانها هم کار آموزش را ادامه دهید.
او ادامه میدهد: من 120 دانشآموز در سه کلاس درس دارم اما 30 نفر آنها عضو شاد شدهاند، از سوی دیگر در مدرسهای که در جنوب تهران درس میدهم برخی دانشآموزان گوشی ندارند و حتی در هزینههای روزمره زندگی خود ماندهاند؛ دانشآموزی که گوشی هوشمند ندارد چه حسی پیدا میکند وقتی وزیر آموزشوپرورش میگوید همه باید اپلیکیشن شاد را روی گوشیهای خود نصب کنند و کلاسهای درس در این فضا تشکیل میشود.
خطای راهبردی آموزش و پرورش چه بود؟
او میگوید: به نظر میرسد آموزش و پرورش دچار یک خطای مهم شده است؛ یعنی به جای تمرکز بر آموزش تلویزیونی و جدیتر گرفتن آن بدین جهت که بیشتر دانشآموزان به تلویزیون دسترسی دارند در حال تمرکز و پرداختن به آموزش مجازی است که قطعاً جمعیت جاماندگان از آموزش مجازی بسیار بیشتر است".
نگاه دوم؛ روایت خانوادهها
خانوادهها هم سوالات مختلفی درباره پیامرسان شاد مطرح میکنند؛ در این میان شاید مهمترین مشکل در میان دانشآموزان و خانوادهها، جاماندن بخشی از جمعیت دانشآموزی کشور از شبکه "شاد" است، دانشآموزانی که در حاشیه شهرهای بزرگ، مناطق روستایی و محروم زندگی میکنند و به دو دلیل مهم، وضعیت اقتصادی خانواده و عدم دسترسی به اینترنت از شبکه "شاد" جا میمانند.
مشکل دیگر این است که بسیاری از دانشآموزان گوشی ندارند و از گوشی والدین خود استفاده میکنند، در ساعاتی که کلاس درس آنلاین آنها تشکیل میشود و پدر و مادر سرکار هستند، باید چه کار کنند؟
پدر یکی از دانشآموزان که دو فرزند در دوره متوسطه اول و ابتدایی دارد در اینباره میگوید: به دلیل اجباری که انجام شد شاد را نصب کردم اما در مدرسه پسرم که غیردولتی است اصلاً کلاسهای درس در این فضا تشکیل نشده است و در مدرسه دخترم نیز چند دانشآموز بیشتر عضو نشدهاند.البته مدرسه غیردولتی پسرم همچنان مسیر فعالیت خود را در فضای مجازی ادامه میدهد و تدریس را متوقف نکرده است.
او معتقد است که با این روند، مدارس فقط در اپلیکیشن شاد عضو میشوند اما چون کارایی آن پایین است تدریس مجازی خود را در بستر پیامرسانهای خارجی یا داخلی ادامه میدهند.
پدر دیگری هم میگوید: کلاس دخترم در فضای "شاد" تشکیل شد و تدریس هم انجام میشود اما سرعت بسیار کُند است و برای اینکه پیامهای جدید را ببینید باید مرتب برنامه را ببندند و مجدد وارد شوند تا بتوانند پیامهای جدید را مشاهده کنند.
نگاه سوم؛ روایت کارشناسان
احمد بنی اسدی دانشجوی دکترای علوم تربیتی در این رابطه با طرح این موضوع، " آموزش و پرورش تأکید دارد بستر آموزش در فضای فعلی فقط از طریق شبکه شاد باشد"، متذکر شد: در وضعیت فعلی آموزش وپرورش واقعاً شرایط سختی را تجربه میکند و امکانات کافی هم ندارد، این موضوع را نمیتوان کتمان کرد اما نمیتوانیم بپذیریم شناخت کافی هم وجود نداشته باشد. در شرایط حساس فعلی نیاز است گزارش دقیقی از میزان دسترسیها به شبکه "شاد" حداقل تا آن میزانی که جامعه احساس ناامیدی نمیکند منتشر شود. اگر آموزش و پرورش شفاف باشد آنوقت بخش خصوصی میتواند به آن کمک کند.
او معتقد است، آموزش و پرورش هم اکنون با شرایط خاصی مواجه است اما به هیچ عنوان نمیپذیرد بخشی از سرفصلهای آموزشی را حذف کند در حالیکه فرصت چندانی هم تا پایان سال تحصیلی باقی نمانده و معلمان موفق به آموزش مناسب در بستر شاد نشدهاند و آموزش در این فضا به شکل جدی رخ نداده است.
از نگاه آرمانی بپرهیزیم
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی میگوید: آموزش و پرورش در وضعیت بحرانی حاضر باید به حداقلها اتکا کند و نمیتواند آرمانی بیندیشد، یعنی براساس توانمندیهایی که دارد در حوزههای متلف سرمایهگذاری و بین آنها نسبتی ایجاد کند.
او این موضوع را مطرح میکند: میتوان والدین را آموزش داد که در بحث نظارت و ارزیابی کمک حال آموزش و پرورش باشند. هم اکنون بخش قابل توجهی از والدین باسواد هستند و میتوان با آموزش مناسب از آنها برای نظارت و ارزیابی فرزندان استفاده کرد. در این شرایط معلم فرصت نمیکند تمام دانشآموزان را رصد کند اما والدین میتوانند رصد و پیگیری داشته باشند که فرزندشان مباحث آموزشی را جدی گرفته و از آموزش جانماند؛ اطلاعات دانشآموزان به صورت کامل در سامانه سناد وجود دارد و براساس اطلاعاتی که موجود است میتوان دریافت که به عنوان مثال 30 درصد والدین تحصیلات لیسانس و بالاتر دارند و میتوانند با فرزندان خود در خانه دروس را تمرین کنند و میتوان تکرار و تمرین آموزشها را به آنها سپرد.
ظرفیت خانوادهها را جدی بگیرید
بنیاسدی معتقد است: در این شرایط دستهبندی مخاطبان یک نیاز ضروری است و به این موضوع کمک میکند که آموزش و پرورش متوجه شود از هر ظرفیت چگونه استفاده کند اما شاهدیم، تمرکز و توان این وزارتخانه صرف شبکه شاد میشود که درصدی از خانوادهها به دلایلی همچون نداشتن به موبایل هوشمند یا اینترنت از حضور در این فضا جا میمانند.
فضای موجود با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی بیان میکند: فضای رویایی وزارتخانه در شرایط فعلی با واقعیتهای جامعه همچون وضعیت دانشآموزان حاشیه شهرها یا مناطق محروم جنوب کرمان همحوانی ندارد، چرا مسئولان این گروه از مخاطبان را نمیبینند در این فضا آموزش و پرورش باید ظرفیتبندی کند هر چند ممکن است نپذیرند بخشی از خانوادهها که شاید هم تعدادشان قابل توجه باشد امکان تهیه موبایل هوشمند ندارند و باید آموزش دانشآموزان آنها در بستر تلویزیون انجام شود.
او بر این باور است، نگاه واقعگرایانه در آموزش و پرورش که مخاطبان را سطح بندی و براساس آن برنامهریزی میکند و از فضای رویاگرایانه دور میماند یک ضرورت است.
حتی اگر 85 درصد دانشآموزان به "شاد" دسترسی دارند نمیتوان 15 درصد دیگر را نادیده گرفت
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی میگوید: "شاد" طرح خوبی است و ظرفیتهای مختلفی دارد اما نمیتوان افرادی را که به آن دسترسی ندارند نادیده گرفت، حتی اگر فرض کنیم 85 درصد دانشآموزان امکان دسترسی به شاد دارند برای 15 درصد باقیمانده که از آن محرم هستند چه برنامهای داریم آیا باید آنها را کنار گذاشت؟
بنی اسدی ادامه میدهد: معتقدم باید عدالت آموزشی که از اهداف نظام تعلیم و تربیت است محقق شود، شاد طرح بسیار خوبی است اما فردی که به آن دسترسی ندارد باید از چرخه تربیت و آموزش دوربماند؟! با این روش که معلمان و دانشآموزان را ملزم به نصب شاد کردهاند و از سوی دیگر جامعه مخاطبان میگویند، این شبکه هنوز مشکلات مختلفی دارد قطعاً شکست خواهند خورد چون با واقعیتهای روزمره زندگی مخاطبان سازگاری ندارد.
تلویزیون بیشترین مخاطب را دارد؛ از آن غافل نشوید
او تلویزیون را ابزاری دانست که بیشترین مخاطب را دارد و دسترسی به آن بیشتر است بنابراین آموزش و پرورش میتواند شبکههای بیشتری را برای آموزش دانشآموزان درگیر کند.
بنی اسدی در پایان میگوید: آموزش و پرورش باید بین راهکارهایش با توجه به جامعه مخاطبانش نسبت برقرار کند و آن قدر شاد را بالا نبرد که عدهای ناامید شوند، اولویت و تمرکز اصلی آموزش وپرورش باید ابتدا بر آموزشهای تلویزیونی باشد.
به گزارش تسنیم، اگر چه در شرایط فعلی تصمیمگیران وزارت آموزشوپرورش، گُریزی از آموزش تلویزیونی و آموزش در بستر فضای مجازی ندارند اما شبکه "شاد" هنوز با مشکلات مختلفی به لحاظ فنی و زیرساختی مواجه است و تا زمانی که جامعه مخاطبان آموزشوپرورش "معلمان و دانش آموزان" نسبت به پذیرش آموزش در این بستر توجیه نشوند قطعاً با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
البته پاشنه آشیل شبکه "شاد" جاماندن جمعی از دانشآموزان کشور از حضور در این بستر است به ویژه قشری که به لحاظ اقتصادی آسیبپذیرتر است و اگر چارهای برای آن نیاندیشند اهداف شبکه "شاد" را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
هرچند محسن حاجی میرزایی وزیر آموزشوپرورش گفته است " سامانه شاد نزدیک به 90 درصد دانشآموزان را پوشش میدهد برای مابقی که یا دسترسی به اینترنت نداشته یا ابزار ندارند برنامه ویژهای داریم. مدیران و معلمان عزیز بصورت حضوری و با ارائه بستههای آموزشی حتی با تماسهای تلفنی آموزش را پی میگیرند. اجازه نمیدهم دانشآموزی از آموزش جا بماند" اما در پایان همچنان این سوال برای جامعه بزرگ مخاطبان آموزش و پرورش بدون پاسخ مانده است که تلاش آموزش و پرورش برای حضور تمام معلمان و دانشآموزان در شبکه شاد آن هم وقتی زیرساختهای فنی این شبکه آماده نیست چه دلایلی دارد، عضویتی که حالا با الزام و اجبار برای نصب اپلیکیشن شاد همراه شده است.
پیامرسان "شاد" که در نقطه شروع کار قرار دارد، مشکل هم کم ندارد اما مسئولان آموزشوپرورش میگویند در مسیر حرکت "حضور معلمان و دانشآموزان در این فضا و تشکیل کلاسهای درس"، مشکلات را شناسایی و رفع خواهیم کرد.
سالهاست کارشناسان از ضرورت حرکت آموزش وپرورش در مسیر آموزشهای مجازی سخن میگویند و حالا پس از سالها تأخیر با توجه به شرایط کرونایی مدارس، وزارت آموزشوپرورش در حال تجربه فضایی متفاوت از آموزشهای سنتی در چارچوب فضای مدرسه است ، تجربهای که برای نخستین بار در این وسعت در حال اجراست و اشکالات در بخشهای مختلف از جمله زیرساختهای فنی، پاسخگویی اینترنت و عدم آشنایی با تدریس مجازی بسیار زیاد است.
برخی کارشناسان بر این باورند در کنار تمام مشکلات شاد که باید با برنامهریزی دقیق هرچه سریعتر رفع شود، شرایط فعلی بهترین فرصت برای شکلگیری جریان آموزش مجازی است و اگر این سامانه همهگیر نشود قطعاً هیچ زمان دیگری نمیتوان به آموزش مجازی، فکر کرد.
روی دیگری از واقعیت شبکه شاد
اما در کنار تمام این واقعیتها باید پذیرفت که شبکه "شاد" با مشکلاتی هم همراه است و خانوادهها و معلمان را در این روزهای کرونایی تحت تأثیر قرار داده است؛ حالا این ابهام مطرح است چرا به جای تسهیل جریان آموزش مجازی و یادگیری دانشآموزان، شرایط را با الزام به تدریس در سامانه "شاد" دشوار کردهاند، سامانهای که به اذعان جامعه هدفش هنوز برای تدریس مجازی به طور کامل آماده نشده است اما چرا آموزش و پرورش اصرار دارد، تمام دانشآموزان و معلمان را عضو این شبکه کند تا پس از آن اعلام کنند، شاد پرمخاطبترین پیامرسان ایرانی است؟ آیا در کنار بحث آموزش، ماجرای شاد میتواند ابعاد دیگری همچون زوایای اقتصادی پیدا کند؟
آیا الزام مدارس به تشکیل کلاسهای درس در شبکه شاد و از سوی دیگر الزام دانشآموزان توسط مدیران مدارس برای نصب اپلیکیشن و غیبت خوردن دانشآموز در صورت حضور نیافتن در کلاس درس شاد، بار مضاعفی بر دوش خانوادههایی که موبایل هوشمند ندارند یا اینکه موبایل دارند اما در ساعات تشکیل کلاس درس مادر و پدر سرکار هستند، نخواهد بود؟
آیا آموزش و پرورش در سطح کلان میداند با چه طیفی از مخاطب مواجه است مثلاً جامعه کارگری که در تعطیلات تحمیلی کرونا درگیر مسائل مالی شده است یا مردم سیلزده در جنوب کرمان تا چه اندازه توانایی تحقق دستور مدیران آموزش وپرورش برای حضور الزامی فرزندانشان در شبکه شاد را دارند؟
در این گزارش به بررسی برخی مشکلات پیامرسان "شاد" از نگاه معلمان، خانوادهها، کارشناسان و در مقابل دیدگاه مسئولان آموزشپرورش میپردازیم تا شاید در جریان تصمیمگیریها و تسهیل شرایط موثر باشد.
نگاه اول؛ مشکلات شاد از دید معلمان
معلمان حرفهای بسیاری درباره اپلیکیشن "شاد" دارند، مهمترین نقد آنها به زیرساختهای فنی این اپلیکشین به ویژه سرعت پایین آن است که عملاً جریان آموزش مجازی را با مشکل مواجه کرده است؛ آنها میگویند ارسال هر فایل زمانی طولانی میبرد و در برخی مواقع آنقدر طولانی میشود که صبر معلم را سرریز میکند.
دو محور از مشکلاتی که برخی معلمان از تجربه کار با شبکه شاد بیان میکنند بدین شرح است:
* کُند بودن پلت فرم شاد که به اذعان برخی معلمان پاسخ دانش آموز "ویس" 20 دقیقه پس از طرح سوال معلم ارسال شد همچنین امکان پرسش و پاسخ همزمان وجود ندارد.
* کلاس درس ساعت 8 صبح شروع میشود ولی تا ساعت 13 هنوز فیلمهای تدریس در شبکه شاد بارگزاری نشده است، انتقاد و گله معلمان از نواقص زیاد این برنامه است البته اگر گوشی شنوایی وجود داشته باشد.
اما در ادامه سعی میکنیم روایت بیشتری را از تجربه دو معلم از دو منطقه کشور یعنی جنوب استان کرمان و جنوب شهر تهران بیان کنیم تا مشخص شود در مناطق محروم کشور وضعیت دسترسی به "شاد" چگونه است؟
روایت معلمی از جنوب کرمان
دبیر فیزیک از جنوب استان کرمان که در مدارس شاهد و نمونهدولتی تدریس میکند و البته تمایلی به انتشار نامش بنا برملاحظاتی ندارد، روایتی از مناطق جنوب کرمان و میزان دسترسی دانشآموزان به شبکه "شاد" را اینگونه برای ما شرح داد:
" این معلم میگوید: متأسفانه در مناطق جنوب استان یا منطقه بشاگرد استان هرمزگان که بنده به صورت حضوری آنجا رفتم، دسترسی به اینترنت یا تلفن همراه هوشمند وجود ندارد، حتی در این مناطق به شبکه آموزش هم دسترسی ندارند چون به گیرنده دیجیتال نیاز است. برای دانشآموزان ساکن این مناطق با تعطیلی طولانی مدت مدارس، جریان آموزش به طور کامل تعطیل شده است و با جزوههایی که توسط برخی راهبران آموزشی تهیه و میان دانشآموزان دبستانی توزیع میشود، یادگیری دانشآموز پایه اول یا دوم دبستان به خوبی شکل نمیگیرد.
این معلم میگوید: تا جایی که میدانم شاید 40 درصد دانشآموزان استان کرمان نتوانند از آموزش مجازی استفاده کنند؛ از سوی دیگر من برای نصب "شاد" چند روز درگیر بودم چون کد ملیام را شناسایی نمیکرد، سرانجام امروز توانستم کلاسم را مشاهده کنم اما هیچکدام از دانشآموزانم عضو نیستند!
او با اشاره به تجربه آموزش مجازی در تعطیلات کرونایی مدارس میگوید: تا امروز برای آموزش مجازی چند پیامرسان تغییر دادیم، از واتساپ و تلگرام تا پیام رسانهای داخلی و حالا هم شاد. این نحوه مدیریت باعث شد زمان از دست برود. همچنین معلمان و دانشآموزان هم سردرگُم شدند، به نظر میرسد آموزش و پرورش باید اجازه دهد مدارس با همراهی انجمن اولیا و مربیان، کار آموزش را پیگیری کنند.
دانشآموزانی که از شاد جاماندند
این معلم به این موضوع اشاره میکند که در مدرسه شاهد به دلیل توانایی مالی خانوادهها بیشتر دانشآموزانش به موبایل هوشمند و شبکه شاد دسترسی دارند اما در مدرسه نمونهدولتی، برخی دانشآموزانش ساکن روستا هستند و به دلیل عدم دسترسی به ابزار لازم نمیتوانند از آموزش مجازی بهرهمند شوند.
او میگوید: در منطقه قلعه گنج کرمان، دانشآموزان واقعاً مشکل دارند و بیشتر خانوادهها امکانات لازم همچون گوشی هوشمند ندارند، بیشتر پدر و مادرها مُسن و کشاورز هستند که اصلاً از آموزش مجازی شناختی ندارند.
این معلم پیشنهادی هم برای بازگشایی مدارس در روستاها و تداوم جریان آموزش دانشآموزان با رعایت نکات بهداشتی دارد و از مسئولان میخواهد حداقل اجازه دایر شدن کلاسهای درس به میزان دو یا سه روز در هفته را بدهند تا معلمان کار آموزش دانشآموزان را پیگیری کنند چون دانشآموزان مناطق محروم بیشترین لطمه را از تعطیلات کرونایی مدارس دیدهاند و برنامهریزی خاصی هم برای آنها وجود ندارد".
روایت معلمی از جنوب تهران
دبیر ادبیات فارسی یکی از مدارس در جنوبیترین منطقه تهران هم از وضعیت دسترسیاش به شبکه شاد و تشکیل کلاسهای درس مدرسه دولتیاش در یکی از مناطق محروم پایتخت توضیحاتی میدهد.
"این معلم میگوید: برخی دانشآموزان میگویند، آموزشهای تلویزیونی و مجازی را به خوبی متوجه نمیشوند و یادگیری آنها اتفاق نمیافتد. این موضوع درست است آن هم از دو جهت؛ نخست اینکه در آموزش تلویزیونی فرصت ارائه هر درس بسیار کوتاه است و مطالب سریع بیان و از آن رد میشوند یعنی اصلاً بحث حل تمرین وجود ندارد.
دوم اینکه، برخی معلمان برای آموزش مجازی تسلط کافی ندارند یعنی فقط پاورپوینتهایی را که از کانالهای آموزشی برداشتهاند برای دانشآموزان ارسال میکنند و طبیعی است که دانشآموز یاد نمیگیرد؛ متأسفانه برخی دبیران بازنشسته هستند و بهخاطر نبودن نیروی کافی در آموزشوپرورش همچنان تدریس میکنند در این میان برخی آنها ممکن است تسلط و شناخت لازم برای آموزش مجازی نداشته باشند.
سرعت کُند "شاد" در ارسال ویس و فایل
او درباره اپلیکشین شاد که مدارس ملزم شدهاند آموزشها را در بستر آن ارائه دهند، میگوید: "شاد" مشکلات زیادی دارد، سرعت بارگذاری مطالب کُند است و امکان ارسال پیام به فضای شخصی دانشآموز وجود ندارد؛ گفته بودند سرعت بارگذاری مطالب در شبکه شاد بهتر و سریعتر از هر شبکه دیگری است. با همین دلخوشی، به دانشآموزانم پیام دادم که فردا ساعت 10 صبح کلاس درس داریم و فیلمهای کوچک آموزشی که ساختهام را برایتان ارسال میکنم.صبح شد، یک ساعت و دو ساعت گذشت، اما دریغ از ارسال یک فایل 10 مگابایتی! من از صبح، از چشمهای منتظر این بچهها خجالت میکشم.
این معلم معتقد است که الان وقت آزمون و خطای "شاد" نبود باید اجازه میدادند معلمان سال تحصیلی که حدود یک ماه تا پایان آن فرصت باقی مانده را به پایان میرساندند حالا از طریق هر بستری که در اختیار دارند. برای سال تحصیلی آینده وقتی مشکلات شاد شناسایی و رفع شد آن را وارد جریان کار میکردند و الزام به تدریس در این بستر را ابلاغ میکردند، متأسفانه آموزش و پرورش در این شرایط خاص، انعطاف نشان نمیدهد حداقل بگویند در "شاد" حضور داشته باشید اما برای اینکه در جریان آموزش خللی ایجاد نشود فعلاً میتوانید در سایر پیامرسانها هم کار آموزش را ادامه دهید.
او ادامه میدهد: من 120 دانشآموز در سه کلاس درس دارم اما 30 نفر آنها عضو شاد شدهاند، از سوی دیگر در مدرسهای که در جنوب تهران درس میدهم برخی دانشآموزان گوشی ندارند و حتی در هزینههای روزمره زندگی خود ماندهاند؛ دانشآموزی که گوشی هوشمند ندارد چه حسی پیدا میکند وقتی وزیر آموزشوپرورش میگوید همه باید اپلیکیشن شاد را روی گوشیهای خود نصب کنند و کلاسهای درس در این فضا تشکیل میشود.
خطای راهبردی آموزش و پرورش چه بود؟
او میگوید: به نظر میرسد آموزش و پرورش دچار یک خطای مهم شده است؛ یعنی به جای تمرکز بر آموزش تلویزیونی و جدیتر گرفتن آن بدین جهت که بیشتر دانشآموزان به تلویزیون دسترسی دارند در حال تمرکز و پرداختن به آموزش مجازی است که قطعاً جمعیت جاماندگان از آموزش مجازی بسیار بیشتر است".
نگاه دوم؛ روایت خانوادهها
خانوادهها هم سوالات مختلفی درباره پیامرسان شاد مطرح میکنند؛ در این میان شاید مهمترین مشکل در میان دانشآموزان و خانوادهها، جاماندن بخشی از جمعیت دانشآموزی کشور از شبکه "شاد" است، دانشآموزانی که در حاشیه شهرهای بزرگ، مناطق روستایی و محروم زندگی میکنند و به دو دلیل مهم، وضعیت اقتصادی خانواده و عدم دسترسی به اینترنت از شبکه "شاد" جا میمانند.
مشکل دیگر این است که بسیاری از دانشآموزان گوشی ندارند و از گوشی والدین خود استفاده میکنند، در ساعاتی که کلاس درس آنلاین آنها تشکیل میشود و پدر و مادر سرکار هستند، باید چه کار کنند؟
پدر یکی از دانشآموزان که دو فرزند در دوره متوسطه اول و ابتدایی دارد در اینباره میگوید: به دلیل اجباری که انجام شد شاد را نصب کردم اما در مدرسه پسرم که غیردولتی است اصلاً کلاسهای درس در این فضا تشکیل نشده است و در مدرسه دخترم نیز چند دانشآموز بیشتر عضو نشدهاند.البته مدرسه غیردولتی پسرم همچنان مسیر فعالیت خود را در فضای مجازی ادامه میدهد و تدریس را متوقف نکرده است.
او معتقد است که با این روند، مدارس فقط در اپلیکیشن شاد عضو میشوند اما چون کارایی آن پایین است تدریس مجازی خود را در بستر پیامرسانهای خارجی یا داخلی ادامه میدهند.
پدر دیگری هم میگوید: کلاس دخترم در فضای "شاد" تشکیل شد و تدریس هم انجام میشود اما سرعت بسیار کُند است و برای اینکه پیامهای جدید را ببینید باید مرتب برنامه را ببندند و مجدد وارد شوند تا بتوانند پیامهای جدید را مشاهده کنند.
نگاه سوم؛ روایت کارشناسان
احمد بنی اسدی دانشجوی دکترای علوم تربیتی در این رابطه با طرح این موضوع، " آموزش و پرورش تأکید دارد بستر آموزش در فضای فعلی فقط از طریق شبکه شاد باشد"، متذکر شد: در وضعیت فعلی آموزش وپرورش واقعاً شرایط سختی را تجربه میکند و امکانات کافی هم ندارد، این موضوع را نمیتوان کتمان کرد اما نمیتوانیم بپذیریم شناخت کافی هم وجود نداشته باشد. در شرایط حساس فعلی نیاز است گزارش دقیقی از میزان دسترسیها به شبکه "شاد" حداقل تا آن میزانی که جامعه احساس ناامیدی نمیکند منتشر شود. اگر آموزش و پرورش شفاف باشد آنوقت بخش خصوصی میتواند به آن کمک کند.
او معتقد است، آموزش و پرورش هم اکنون با شرایط خاصی مواجه است اما به هیچ عنوان نمیپذیرد بخشی از سرفصلهای آموزشی را حذف کند در حالیکه فرصت چندانی هم تا پایان سال تحصیلی باقی نمانده و معلمان موفق به آموزش مناسب در بستر شاد نشدهاند و آموزش در این فضا به شکل جدی رخ نداده است.
از نگاه آرمانی بپرهیزیم
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی میگوید: آموزش و پرورش در وضعیت بحرانی حاضر باید به حداقلها اتکا کند و نمیتواند آرمانی بیندیشد، یعنی براساس توانمندیهایی که دارد در حوزههای متلف سرمایهگذاری و بین آنها نسبتی ایجاد کند.
او این موضوع را مطرح میکند: میتوان والدین را آموزش داد که در بحث نظارت و ارزیابی کمک حال آموزش و پرورش باشند. هم اکنون بخش قابل توجهی از والدین باسواد هستند و میتوان با آموزش مناسب از آنها برای نظارت و ارزیابی فرزندان استفاده کرد. در این شرایط معلم فرصت نمیکند تمام دانشآموزان را رصد کند اما والدین میتوانند رصد و پیگیری داشته باشند که فرزندشان مباحث آموزشی را جدی گرفته و از آموزش جانماند؛ اطلاعات دانشآموزان به صورت کامل در سامانه سناد وجود دارد و براساس اطلاعاتی که موجود است میتوان دریافت که به عنوان مثال 30 درصد والدین تحصیلات لیسانس و بالاتر دارند و میتوانند با فرزندان خود در خانه دروس را تمرین کنند و میتوان تکرار و تمرین آموزشها را به آنها سپرد.
ظرفیت خانوادهها را جدی بگیرید
بنیاسدی معتقد است: در این شرایط دستهبندی مخاطبان یک نیاز ضروری است و به این موضوع کمک میکند که آموزش و پرورش متوجه شود از هر ظرفیت چگونه استفاده کند اما شاهدیم، تمرکز و توان این وزارتخانه صرف شبکه شاد میشود که درصدی از خانوادهها به دلایلی همچون نداشتن به موبایل هوشمند یا اینترنت از حضور در این فضا جا میمانند.
فضای موجود با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی بیان میکند: فضای رویایی وزارتخانه در شرایط فعلی با واقعیتهای جامعه همچون وضعیت دانشآموزان حاشیه شهرها یا مناطق محروم جنوب کرمان همحوانی ندارد، چرا مسئولان این گروه از مخاطبان را نمیبینند در این فضا آموزش و پرورش باید ظرفیتبندی کند هر چند ممکن است نپذیرند بخشی از خانوادهها که شاید هم تعدادشان قابل توجه باشد امکان تهیه موبایل هوشمند ندارند و باید آموزش دانشآموزان آنها در بستر تلویزیون انجام شود.
او بر این باور است، نگاه واقعگرایانه در آموزش و پرورش که مخاطبان را سطح بندی و براساس آن برنامهریزی میکند و از فضای رویاگرایانه دور میماند یک ضرورت است.
حتی اگر 85 درصد دانشآموزان به "شاد" دسترسی دارند نمیتوان 15 درصد دیگر را نادیده گرفت
این دانشجوی دکترای علوم تربیتی میگوید: "شاد" طرح خوبی است و ظرفیتهای مختلفی دارد اما نمیتوان افرادی را که به آن دسترسی ندارند نادیده گرفت، حتی اگر فرض کنیم 85 درصد دانشآموزان امکان دسترسی به شاد دارند برای 15 درصد باقیمانده که از آن محرم هستند چه برنامهای داریم آیا باید آنها را کنار گذاشت؟
بنی اسدی ادامه میدهد: معتقدم باید عدالت آموزشی که از اهداف نظام تعلیم و تربیت است محقق شود، شاد طرح بسیار خوبی است اما فردی که به آن دسترسی ندارد باید از چرخه تربیت و آموزش دوربماند؟! با این روش که معلمان و دانشآموزان را ملزم به نصب شاد کردهاند و از سوی دیگر جامعه مخاطبان میگویند، این شبکه هنوز مشکلات مختلفی دارد قطعاً شکست خواهند خورد چون با واقعیتهای روزمره زندگی مخاطبان سازگاری ندارد.
تلویزیون بیشترین مخاطب را دارد؛ از آن غافل نشوید
او تلویزیون را ابزاری دانست که بیشترین مخاطب را دارد و دسترسی به آن بیشتر است بنابراین آموزش و پرورش میتواند شبکههای بیشتری را برای آموزش دانشآموزان درگیر کند.
بنی اسدی در پایان میگوید: آموزش و پرورش باید بین راهکارهایش با توجه به جامعه مخاطبانش نسبت برقرار کند و آن قدر شاد را بالا نبرد که عدهای ناامید شوند، اولویت و تمرکز اصلی آموزش وپرورش باید ابتدا بر آموزشهای تلویزیونی باشد.
به گزارش تسنیم، اگر چه در شرایط فعلی تصمیمگیران وزارت آموزشوپرورش، گُریزی از آموزش تلویزیونی و آموزش در بستر فضای مجازی ندارند اما شبکه "شاد" هنوز با مشکلات مختلفی به لحاظ فنی و زیرساختی مواجه است و تا زمانی که جامعه مخاطبان آموزشوپرورش "معلمان و دانش آموزان" نسبت به پذیرش آموزش در این بستر توجیه نشوند قطعاً با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
البته پاشنه آشیل شبکه "شاد" جاماندن جمعی از دانشآموزان کشور از حضور در این بستر است به ویژه قشری که به لحاظ اقتصادی آسیبپذیرتر است و اگر چارهای برای آن نیاندیشند اهداف شبکه "شاد" را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
هرچند محسن حاجی میرزایی وزیر آموزشوپرورش گفته است " سامانه شاد نزدیک به 90 درصد دانشآموزان را پوشش میدهد برای مابقی که یا دسترسی به اینترنت نداشته یا ابزار ندارند برنامه ویژهای داریم. مدیران و معلمان عزیز بصورت حضوری و با ارائه بستههای آموزشی حتی با تماسهای تلفنی آموزش را پی میگیرند. اجازه نمیدهم دانشآموزی از آموزش جا بماند" اما در پایان همچنان این سوال برای جامعه بزرگ مخاطبان آموزش و پرورش بدون پاسخ مانده است که تلاش آموزش و پرورش برای حضور تمام معلمان و دانشآموزان در شبکه شاد آن هم وقتی زیرساختهای فنی این شبکه آماده نیست چه دلایلی دارد، عضویتی که حالا با الزام و اجبار برای نصب اپلیکیشن شاد همراه شده است.