از سودای سیمرغ تا محفلی برای فیلمهای بد
قرار است جشنواره فیلم فجر عصاره سینمای ایران و محلی برای رقابت فیلمهای فاخر باشد تا عملکرد اهالی سینمای ایران به دیده نقد درآید و عیار آن سنجیده شود و گامی رو به جلو در توسعه هنر هفتم باشد اما آنچه در سالهای اخیر شاهد هستیم چیزی جز افول رو به فزون سینما و فیلمهای حاضر در جشنواره نیست. این در حالی است که پس از سالها تجربه در برگزاری این جشنواره، نه در اجرا و برپایی، نه در انتخاب فیلمها و نه در داوری آثار نتوانستهایم در عیار یک جشنواره که داعیه بینالمللی بودن دارد عمل کنیم.
برپایی جشنواره: میدانیم که برگزاری جشنواره چه مرارتهایی دارد اما اگر قرار است جشنواره فیلم فجر یک محفل بینالمللی و یک دورهمی بزرگ برای معرفی آثار سینمایی باشد پیش از هرچیزی میبایست شرایط برگزاری آن در شأن نام و نشان آن باشد اما دریغ که هنوز نه از خانه جشنواره خبری است و نه رعایت آداب و اصول تشریفات در کلاس یک جشنواره انجام میشود. از بدیهیاتی مانند نصب بیلبوردهای جشنواره که تازه در روزهای دوم و سوم انجام میشود تا برنامهریزیهایی که اغلب جز خستگی برای حاضران باقی نمیگذارد. نکاتی که البته هر سال بیان میشود اما کماکان شاهد تداوم آنها هستیم.
هیئت انتخاب: با نگاهی به فیلمهای حاضر در چهلودومین جشنواره فیلم فجر این سؤال پیش میآید که اگر اینها فیلمهای منتخب هیئت داوران هستند پس فیلمهای انتخابنشده چه شرایط اسفباری داشتهاند؟ چگونه برخی از این فیلمها برای حضور در جشنواره و سودای سیمرغ در نظر گرفته شدهاند؟ در هیئت انتخاب چه نوع تفکر و چه تخصصهایی وجود دارد که اینچنین انتخابهایی داشتهاند؟ اینکه بگوییم میخواستیم برای تمام سلیقهها و ژانرها حداقل یک فیلم وجود داشته باشد آیا توجیه مناسبی است برای حضور برخی از فیلمهای درجه سه در جشنواره؟ آیا وقت و زمان مخاطبی که قرار است فیلمی در کلاس جشنواره ببیند اهمیت دارد؟ کافی بود تا هیئت انتخاب دقایقی در خانه جشنواره حضور مییافتند و نظرات منتقدان و اهالی رسانه و حاضران را میشنیدند. سینما چراغی است در افق یک جامعه که با به تصویر کشیدن مفاهیم بزرگ اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی میتواند در تعالی و توسعه یک کشور گام بردارد اما آیا فیلمهای حاضر در جشنواره میتوانند چنین ادعایی داشته باشند؟
هیئت داوری: در جشنواره امسال اتفاق جدیدی هم رخ داد و آن اینکه اعضای هیئت داوران روز هشتم جشنواره معرفی شدند یعنی زمانی که آرای خود را ارائه کرده بودند. سینما یک هنر عام است که هرکس نگاهی متفاوت به آن دارد. یکی از ویژگیهای هر هنری مقبولیت عام است، همان چیزی که در سالهای گذشته بخشی تحت عنوان آرای مردمی در جشنواره وجود داشت که از دوره چهلم، این بخش به دلایل نامعلوم حذف شد. اقدامی که بخش مهمی از ویژگیهای مردمیبودن جشنواره را از بین برد.
پایان سخن: آنچه بیان شد بخشی از مصائبی است که بر جشنواره سینمایی ایران میرود و بیان اینها از سر دغدغه برای این هنر شریف است. سینما یک صنعت فرهنگی بزرگ است که میتواند جامعهای را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد. اعتبار و ارزش هر جشنوارهای بر محتوای آن و آثار حضوریافته در آن است. نباید با برخوردهای سلیقهای و مقررات غیرحرفهای راه این محفل هنری را به بیراههای کشاند که نه اعتباری بر آن بماند و نه حظی از سینما. بدون شک روند موجود نه تنها خدمتی به سینما نمیکند بلکه بزرگان آن را به حاشیه میراند چیزی که دیگر به عیان میبینیم. اگر بناست جشنواره فیلم فجر آوردگاه و ویترین سینمای ایران باشد بگذاریم این درخت ریشهدار در هوایی تازه تنفس کند. بگذاریم جشنواره فیلم فجر با شکوفایی خود عیاری باشد برای ریلگذاری یک سینمای خوب.
منبع: sharghdaily-918191