جستجو
رویداد ایران > هنر و ادبیات > حکایت گوری بدون سنگ؛ مروری بر زندگینامه و آثار جلال آل احمد

حکایت گوری بدون سنگ؛ مروری بر زندگینامه و آثار جلال آل احمد

جلال آل احمد (Jalal Al-Ahmad)؛ نویسنده و مترجم معاصر ایرانی بود که به سبب ترجمه، مجموعه داستان‌های کوتاه و البته مواضع و کوشش‌هایش در فضای روشنفکری ایرانی شهیر بود. در ادامه به بهانه نزدیکی به زادروزش مروری بر زندگینامه و آثار او خواهیم داشت:

جلال آل احمد (1302-1348)، نویسنده داستان و مترجم ایرانی است که به دلیل نخستین ترجمه‌ها از کامو، ژید، یونسکو، داستایوفسکی و یونگر به فارسی نقش مهمی در شناساندن آنها به مخاطبان ایرانی داشت و البته تأثیر عمیقی بر نثر ادبیات داستانی معاصر فارسی گذاشت.  او در سال ۱۳۰۲ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۲۷ با سیمین دانشور، اولین زن داستان‌نویس ایرانی، آشنا شد و پس از مدتی ازدواج کرد. جلال آل احمد در عرصه‌های مختلف ادبی و فرهنگی فعالیت داشت و آثاری همچون "غربزدگی" و "خسی در میقات" از آثار معروف او هستند. او در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.

 

سید جلال‌الدین سادات آل احمد

نام سید جلال‌الدین
نام خانوادگی سادات آل احمد
شهرت جلال آل احمد
ملیت ایرانی
شغل / پیشه نویسنده، مترجم، منتقد، دبیر
تاریخ تولد ۱۱ آذر ۱۳۰۲
محل تولد تهران - ایران
تاریخ درگذشت ۱۸ شهریور ۱۳۴۸
محل درگذشت اَسالِم گیلان - ایران

تولد و تحصیل، مسافرت نجف تا بیرون افتادن از خانه پدر معمم 

جلال یازدهم آذرماه سال ۱۳۰۲ در خانواده‌ای بسیار مذهبی و مرفه به دنیا آمد. پدربزرگ، پدر و برادرش روحانی بودند، پدرش سید احمد طالقانی معمم و در امور مذهبی سختگیر بود، پدر جلال پس از اتمام دوران دبستان اصرار داشت که او به حوزه رفته و درس طلبگی بخواند. اما جلال تسلیم خواسته پدر نشد و پنهان از پدر به دبیرستان دارالفنون رفت. به گفته خود معمولا روزها به کار می پرداخت و شب ها به تحصیل مشغول می شد.

جلال آل احمد در نوجوانی

 

پس از گرفتن دیپلم پدر سعی کرد تا جلال را برای تحصیل در آموزه های دین به نجف و نزد برادر بفرستند. او با نیت ادامه تحصیل در بیروت به این خواسته تن داد. اما بعد از اقامتی سه ماه در عراق به ترهان بازگشت. این مقطع را می توان شروعی برای افتراق او از مذهب سنتی شیعه که پدر آن را در زندگی شخصی اش نمایندگی می کرد دانست.

آشنایی با آثار برخی روشنفکران آن دوره در نهایت سبب شد تا او به حزب توده بپیوندد. گرایش و در نهایت پیوستن به حزب توده تیر خلاصی شد به ارتباط پدر با او. سید احمد فرزند را به دلیل گرایش های به دید خودش ضد مذهبی، روشنفکر مأبی و پشت کردن به روحانیت از خانه بیرون کرد.

تحصیل در رشته ادبیات ‌

جلال در سال ۱۳۲۲ به دانشسرای عالی تهران رفت و تحصیل در زبان و ادبیات فارسی را تا فارغ‌التحصیلی در آن ادامه داد. پس از اتمام نیز مشغول به گذران دوره دکترای ادبیات فارسی شد اما در نهایت از ادامه آن صرف نظر کرد و به تدریس در هنرستان هنرهای زیبای پسران تهران پرداخت.

اولین مجموعه داستان؛ دید و بازدید

در همین دوران بود که نخستین مجموعه داستان خود به نام «دید و بازدید» را منتشر کرد. او که تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت، به جز نوشتن داستان به نگارش مقالات اجتماعی، پژوهش‌های مردم‌شناسی، سفرنامه‌ها و ترجمه‌های متعددی نیز پرداخت. البته اطلاعات او از زبان فرانسه گسترده نبود، پیوسته در کار ترجمه از دوستانی مانند علی‌اصغر خبره‌زاده، پرویز داریوش و منوچهر هزارخانی کمک می‌گرفت.

مهم‌ترین ویژگی ادبی آل احمد را می توان نثر موجزش دانست. نثری فشرده و موجز و در عین حال عصبی و پرخاشگر که نمونه‌های خوب آن را در سفرنامه‌های او مثل «خسی در میقات» یا داستان زندگی‌نامهٔ «سنگی بر گوری» می‌توان دید. در سال ۱۳۲۶ دومین کتاب خود به نام «از رنجی که می‌بریم» را هم‌زمان با کناره‌گیری از حزب توده چاپ کرد که بیان‌گر داستان‌های شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از این خروج بود که برای مدتی به‌قول خودش ناچار به سکوت شد که البته سکوتی به‌معنای نپرداختن به سیاست و بیشتر قلم‌زدن بود.

ازدواج با سیمین دانشور

پدر آل احمد با ازدواج او با دانشور مخالف بود و در روز عقد به قم رفت و سال‌ها به خانه آن‌ها پا نگذاشت. با ملی‌شدن نفت و ظهور جبهه ملی و مصدق بود که جلال دوباره به سیاست روی آورد. او عضو کمیته و گرداننده تبلیغات «نیروی سوم» شد که یکی از ارکان جبهه ملی بود. در ۹ اسفند ۱۳۳۱، بعد از اطلاع از محاصره منزل مصدق با عدهٔ دیگری از «نیروی سومی‌ها» فوراً به آنجا رفت و در مقابل منزل مصدق به دفاع از او سخنرانی کرد. اشرار قصد جان او را کردند و او زخمی شد. در اردیبهشت۱۳۳۲ به دلیل اختلاف با رهبران نیروی سوم از آن‌ها هم کناره گرفت. دو کار ترجمهٔ وی، «بازگشت از شوروی» ژید و «دست‌های آلوده» سارتر مربوط به همین سال‌هاست.

جلال آل احمد و سیمین دانشور

 

پس از کودتای ۲۸ مرداد آل احمد دچار افسردگی شدیدی شد. در این سال‌ها «سرگذشت کندوها» را منتشر کرد. سپس به سفر به مناطق مختلف ایران پرداخت و آثاری چون اورازان، تات‌نشین‌های بلوک زهرا و جزیره خارک  را به چاپ رساند. اثر بسیار معروف آل احمد؛ «مدیر مدرسه» نیز مربوط به همین دوران است.

از جلال توده تا آل احمد زحمتکشان

آل احمد در ابتدای سال ۱۳۲۳ وارد حزب توده شد و تا تا 3 سال بعد ک از آن جدا شد؛ با اهتمام تمام در آن به فعالیت پرداخت. جلال در مدت کوتاهی که در این حزب فعالیت کرد به‌سرعت سلسله مراتب پیشرفت را پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۲۵ مأمور راه‌اندازی «ماهنامه مردم» زیر نظر احسان طبری شد و نیز هنگامی‌ که به عضویت کمیته تهران درآمد، به مدیریت داخلی روزنامه ارگان دانشجویان «بشر» و «ماهنامه تئوریک حزب توده» منصوب شد. او در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران به موضوع جدایی اش از حزب توده اشاره کرده‌ است.

وفات آل احمد

جلال آل احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در ۴۵ سالگی و در اَسالِم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابهنگام آل احمد، پیکرش به‌سرعت تشییع و به خاک سپرده شد و این موضوع شایعهاتی از قتل او به دست ساواک را قوت بخشید. اگرچه همسرش، سیمین دانشور همیشه این شایعات را کی کرده است. جلال وصیت کرده بود که پیکرش را بعد از مرگ او را در اختیار نزدیک ترین سالن تشریح دانشجویان پزشکی بگذارند؛ درنهایت اما به وصیت او عمل نشد و او را در مسجد فیروزآبادی شهر ری به امانت تدفین کردند تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود. اتفاقی که هیچ‌گاه صورت نگرفت. آرامگاه او در قسمت بالای شبستان مسجد فیروزآبادی در شهر ری واقع شده‌است. بر روی سنگ قبر کوچک و بدون نام او، تنها امضایش دیده می‌شود. سیمین دانشور، همسر جلال، در کتاب غروب جلال علت مرگ او را زیاده‌ روی در مصرف الکل دانسته و نقل می کند که دلیل تامه و علت پزشکی مرگ جلال آمبولی ریه در اثر افراط در مصرف الکل و سیگار است. دانشور همیشه شایعات مربوط به قتل او را صریحاً رد می‌کرده است.

سنگ مزار جلال احمد

 

آثار جلال آل احمد

داستان و مجموعه داستان‌های آل احمد

ترجمه های جلال

سفرنامه ها و مشاهدات به قلم آل احمد

 مقالات جلال


برچسب ها
نسخه اصل مطلب