خانه لوطی معروف دروازه غار کجاست؟
طیب حاج رضایی،مردی لوطی مسلک، که عاشق امام حسین(ع) بود و دستههای عزاداری پرشوری در کوچه و خیابان محله برپا میکرد. «محمد احمدی» از شورایاران محله هرندی با مرور شنیدههای خود برایمان از طیب حاج رضایی میگوید: «طیب از بچههای دورازه غار بود. آنطور که بزرگان محله نقل میکنند، او یکی از بزرگترین دستههای عزاداری در جنوب تهران را تشکیل میداد.
دسته عزاداری طیب از دروازه غار شروع میشد و وقتی به چهارراه مولوی میرسید دستههای دیگر نیز به آن ملحق میشدند. این دسته به دسته عزاداری بچههای جنوب شهر تهران مشهور بود. حسین رمضان یخی و دیگر لوطیها همراه با مردم عزادار، از میدان دروازه غار شروع به حرکت میکردند و در میانه راه به جمعیتشان افزوده میشد. عزاداران با پرچم و علامتهایی سنگینی که روی دست و شانه خود حمل میکردند به سمت مولوی میرفتند. دسته عزاداری مصطفی دیوانه هم اضافه میشد و به محله هرندی میرسید.»
خانهای با رنگ و بوی فرسودگی
خانه طیب در کوچه بازار پارچه فروشان مولوی بود. در انتهای چهارراه عظیمی، خانهای ۲۰۰ متری با معماری به سبک و سیاق خانههای قدیمی تهران که سالهاست در آن بسته و فرسوده شده است. هنوز هم اگر به دنبال نشانی این خانه بروید، می توانید نشانی دقیق این خانه را از کاسبان محل بگیرید.
این خانه اکنون رها و به مخروبهای تبدیل شده است. احمدی میگوید: «در گذشته بارها پیشنهاد خرید و نوسازی این خانه را با شهرداری مطرح کرده بودیم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و خانه روز به روز فرسودهتر شد. الان هم کسی از داخل خانه خبر ندارد. اگر این خانه خریداری و بازسازی میشد می توانست به عنوان مرکزی فرهنگی یا خانه موزه تبدیل شود. اما این اتفاق تا کنون نیفتاد.»
احمدی درباره اهمیت حفظ خانه طیب میگوید: «این خانه نماد یکی از جوانان محله است که توانست در مقطع پایانی زندگی اش در درون خود تحول ایجاد کند و مسیر زندگی او تغییر کرد. چند نسل دیگر ، بافت محله تغییر میکند و شاید تعداد آدمهایی که طیب را بشناسند به انگشتان یک دست هم نرسد. اما حفظ این خانه به عنوان پاتوقی فرهنگی می تواند برای نسل جوان و آینده به مرکزی مهم تبدیل شود. جوانان میتوانند با طیب آشنا شوند، جوانی که لوطی بود مانند همنسلان دوره خود، اما وفاداری به امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) ، مسیر زندگی اش را تغییر و او را نجات داد و عاقبت به خیر کرد.»
طیب چگونه متحول شد؟
۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وقتی خبر دستگیری امام(ره) به گوش مردم رسید، خشم همه مردم به جوش آمد. جمعیت از جنوب شهر تهران همسو با دیگر مناطق تهران، به سمت مرکز راه افتاد. طیب حاج رضایی و حاج محمد اسماعیل رضایی، از لوطی های آن دوره هم سردسته جوانان جنوب شهر بودند. ساواک که فکر می کرد می تواند از طیب برای سرکوب کردن قیام امام خمینی(ره) استفاده کند او را دستگیر و در نهایت اعدام کرد.
ساواک از او خواسته بود تا اعتراف کند که در قبال پول، در راهپیمایی مخالفان شاه شرکت کرده است، اما او قبول نکرد. طیب، صحبتهای امام خمینی(ره) را شنیده بود و نمی توانست در مقابل اولاد حضرت زهرا(س) ایستادگی کند. گفته بود من با این سید در نمیافتم.
۱۱ آبان سال ۱۳۴۲ وقتی طیب حاج رضایی جلوی جوخه آتش قرار گرفت. میگویند پیش از اعدام پیغامی به امام خمینی(ره) فرستاده بود با این مضمون که : «خیلیها شما را دیدند و خریدند، ما شما را ندیده خریدیم.»
منبع: همشهری
منبع: faradeed-172674