گپوگفتی با کارگردان سریال پایتخت/ ماجرای سیگار کشیدن بهتاش در جنگ با داعش روی دیگری هم دارد
دقایقی پای صحبتهای سیروس مقدم نشستیم تا صحبتهای جالب او را درباره سریال پایتخت بشنویم.
بالاخره دفتر فصل ششم سریال پایتخت بسته شد، با این پیشفرض که به دلیل شیوع کرونا، تیم سازندگان این مجموعه نتوانستند قسمت پایانی این سریال را بسازند و زمان آن به بعد از کرونا موکول شد، اما با این حال نظرسنجیهای صدا و سیما نشان میدهد این فصل از سریال پایتخت هم توانست رضایت بینندگان را جلب کند البته شبکه یک سیما هر شب قبل از پخش این سریال از سطح شهر و حتی مردمی که داخل خانههایشان قرنطینه بودند از پشت آیفون، گزارش مردمی تهیه و پخش میکرد که نظرات مردمی را انعکاس میداد.
همچنین گزارشگر سری هم به بیمارستانها میزد و نظر پرسنل اعم از پزشکان و پرستاران و بیماران را درباره سریال پایتخت ۶ میپرسید.
عدهای با شور و شعف درباره این سریال صحبت میکردند و تعدادی هم انتقاد داشتند. به همین دلیل سراغ سیروس مقدم، کارگردان و سکاندار این سریال رفتیم که تا امروز شش فصل از این سریال را ساخته است و از او درباره حاشیهها جویا شدیم؛ زیرا این فصل از سریال با حاشیههای زیادی در فضای مجازی روبهرو شد. صحبتهای مقدم را در گفتوگوی ذیل میخوانید.
یکی از نقدهایی که به سازندگان سریال پایتخت وارد شده، این است که چرا این فصل از مجموعه پایان ندارد و چرا گروه سازنده با وجود اینکه اطلاع داشتند که سریال پایتخت، نوروز ۹۹ پخش میشود؛ کار تولید را زودتر شروع نکردهاید؟
همانطور که میدانید ما سال گذشته در حال تولید و ساخت تلهفیلم پایتخت به مناسبت روز پدر بودیم. همه چیز به خوبی پیش میرفت تا اینکه یکروز مانده به شروع فیلمبرداری، خشایار الوند فوت کرد و همه ما را در سوگی بزرگ فرود برد. خشایار یکی از ارکان اصلی پایتخت بود، ۱۰ سال با تیم پایتخت زندگی کرده، رسانه تلویزیون را به خوبی میشناخت و به فضای پایتخت مسلط شده بود. مرحوم خشایار در کنار محسن تنابنده یک تیم هماهنگ و باتجربه شده بودند؛ بنابراین با فوت آن مرحوم، تلهفیلم پایتخت هم نیمهکاره رها شد و ساخته نشد. طبیعی است که گروه بازیگران، هر کدام به سر کار و زندگی خود بازگشتند، محسن تنابنده درگیر دو فیلم سینمایی و یک تئاتر شد، احمد مهرانفر همچنین و مهران احمدی، بهرام افشاری، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجیعبداللهی و... بقیه نیز همینگونه.
شما بهتر میدانید که وقتی قرار شد پایتخت ۶ برای نوروز امسال ساخته شود، همه این اجزا مجددا بایستی که از تعهداتشان در پروژههای دیگر خلاص بشوند تا بتوانند در یک زمان و تاریخ معین بار دیگر دور هم جمع شوند. از طرف دیگر تفاوت زیادی است بین سریالی که از صفر و ابتدا به ساکن شکل میگیرد تا سریالی که پنج فصل آن پخش شده و کاراکترها و بازیگران ثابتی دارد. پایتخت بدون حضور حتی یکی از آنها امکان تولید ندارد. مثلا نمیشود بازیگر دیگری را به جای یکی از نقشها (مثلا بهتاش، ارسطو، رحمت یا...) گذاشت و باید صبر میکردیم تا همه از تعهداتشان فارغ شوند.
با این توضیحات زمان میبرد تا این اتفاق بیفتد، اما نکته مهمتر و اصلیتر اینکه حالا در نبود خشایار الوند خدا بیامرز، چه نویسندهای باید در کنار تنابنده کار را ادامه دهد؟ این سختترین بخش کار بود. نویسندگان زیادی دعوت شدند، لطف کرده با تنابنده گپ و گفت کردند، زمان گذاشتند، ولی هیچکدام خلأ مرحوم خشایار را پر نکردند. طبیعی است زمانی طول کشید تا آرش عباسی به پایتخت ملحق شده و با تنابنده هماهنگ شود. بارها، قسمت اول پایتخت ۶ نوشته شده و تنابنده راضی نبود و مجددا بازنویسی میشد. طبیعی هم بود. آرش تازه به پایتخت اضافه شده بود و طول میکشید تا با لحن، زبان و خلق و خوی کاراکترها و فضای کلی پایتخت آشنا شود.
همه این مراحل تا آذرماه طول کشید و ما حدود ۱۰ آذرماه فیلمبرداری را شروع کردیم، اما در قصه اصلی ما قرار بود بهتاش در ورزش فوتبال بدرخشد و در فینال به تهران آمده و جذب باشگاههای حرفهای شود و در کنارش قصههای خانوادگی نقی و بقیه هم به تهران کشیده شود. طبیعی است که ما، چون فیلمنامههایمان طی مراحل ساخت، نوشته میشد، نمیتوانستیم فینال را در ابتدا فیلمبرداری کنیم و از طرفی خبر نداشتیم که اسفندماه کل ایران درگیر ویروس منحوس کرونا شده و تمامی مسابقات ورزشی تعطیل میشود و ستاد مبارزه با کرونا، تجمعات را منع میکند و قرنطینه خانگی حاکم میشود؛ بنابراین اواخر اسفندماه که میخواستیم فینال پایتخت ۶ را فیلمبرداری کنیم، عملا دیگر امکانش وجود نداشت.
یکی از اتفاقات در فصل ششم سریال، بهرهبردن از شوخیهای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی است، اما بعضیها معتقدند که تعدادی از شوخیها در این فصل خوب است و سالم و بخشی خوب از کار درنیامده است. نظر شما چیست؟
اساسا وظیفه طنز این است که ناهنجاریها و معضلات اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را با زبان و لحن شیرین نقد کند و به چالش بکشد و در نتیجهگیری هم امیدبخش و روشن باشد. در تمام دنیا، مباحث مشترکی برای طنازی و شوخی وجود دارد؛ مباحثی مثل سیاست، اقتصاد، اجتماع، اخلاق و.... این شوخیها به وفور و به مراتب بیشتر را در فضای مجازی و در محاوره مردم دنیا شاهد هستیم. شوخی با رئیسان جمهور، سیاسیون، ملکه الیزابت و... یا طنازی با گرانی، تورم، قیمتها و... خیلی موارد دیگر.
در پایتخت ۶ هم تلاش کردیم با حفظ خطوط قرمز سازمان (قانون، شرع و عرف) وارد فضاهای شیرین بشویم و با لحن تازهتر و نوتری، جنس متفاوتی از کمدی را تجربه کنیم. باید قبول کرد که پایتخت همواره ساختارشکنی کرده و حرفهای تازهای زده و به همین دلیل است که مردم اکثرا دوستش دارند و احساس میکنند که شوخیها، کهنه، تکراری و از مد افتاده نیست. من همینجا از سیاسیون و بزرگانی که به خاطر علاقه قلبیمان به آنها و راحتی و احساس صمیمیتی که با آنها داریم، اجازه دادند، سعه صدر به خرج دادند و صبوری کردند تا این طنازیها شکل بگیرد، تشکر میکنم.
برخی بازیگران سریال پایتخت ۶ در یک عمل غیر حرفهای اقدام به انتشار بخشهایی از دیالوگهای ممیزی شده خود درفضای مجازی کردهاند. نظر شما در اینباره چیست؟
در طول پخش سریال پایتخت اتفاقاتی افتاد که من لازم میدانم توضیحاتی بدهم. اولا فیلمنامههای پایتخت ۶، مثل بقیه پایتختها و سریالهای دیگر تلویزیون تا مطالعه نشود، اصلاح نگردد و توسط مشاور و ناظر پروژه تایید نشود، اساسا اجازه فیلمبرداری ندارد؛ بنابراین اینگونه نیست که فیلمنامه تصویبشده با فیلمنامه ساختهشده، زمین تا آسمان فرق میکند. البته گاهی مواقع سکانسها یا دیالوگهایی در حین اجرا دستخوش تغییرات میشود که این هم ذات هنر و خلاقیت و فکر جمعی در حین اجراست.
حالا ما در زمان ساخت و تصویب فیلمنامه مواردی را داشتهایم که به لحاظ سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اخلاقی و دینی، مشکلی نداشته است. اما در زمان پخش بنا به دلایل متعدد، همان مورد بیمساله، حساسیتبرانگیز شده و طبیعی است که با کمک ناظران پخش و مشاور سازمان، بایستی اصلاح شود. به طور مثال ما در زمان ساخت با موردی شوخی کردیم که در فیلمنامه ما به بحث مهاجرت میپرداخت، بعدها در فضای مجازی کلیپی پخش شد که همین موضوع ایجاد مساله و بحران کرده بود، طبیعی است که ما در زمان پخش باید این شوخیمان را تلطیف یا حذف میکردیم که خدای نکرده حمل بر توهین به آن شخص یا حمایت یا تکذیب آن شخص نگردد. در صورتی که در زمان نگارش فیلمنامه، اصلا هنوز چنین اتفاقی در فضای مجازی نیفتاده بود؛ بنابراین به اعتقاد بنده اگر حذف دیالوگ یا صحنهای، منجر به تغییر ماهیت و محتوای آن سکانس بشود به منزله سانسور است و در غیر این صورت واقعا ملاحظات پخش و مراقبت از سریال است که مورد هجمه یا سوءبرداشت نشود و کل اثر را تحتالشعاع قرار ندهد. ما باید امانتدار خوبی باشیم. پایتخت یا هر سریال دیگری، به امانت دست ما سپرده شد و وظیفه ما و مدیران سازمان و عزیزان پخش، حفظ این امانتداری است.
به نظرتان پایتخت ۶ نسبت به دیگر فصول آن چه تمایزی دارد و چه داشتههایی برای مخاطب به همراه آورده است؟
هر اثر نمایشی را باید متناسب با شرایط ساخت و تولید و پخش آن اثر مورد ارزیابی قرار داد. هر اثر هنری از آنجا که زاییده ذهن، فکر و اندیشه انسان است و انسانها مدام در حال تجربهاندوزی و کسب آگاهی هستند، قاعدتا محصول دانش تولیدکنندگان در همان مرحله از شناختشان از دنیا، جامعه و ... است؛ بنابراین وجود کاستیها، ضعفها و اشتباههای سهوی در کنار نقاط مثبت و مفید امری طبیعی است.
در پایتخت ۶ تلاش شد مشکل تازهتر و نوتری از کمدی را به نمایش بگذاریم. نویسندگان سعی کردند وارد فضاهایی شوند که طی این سالها کمتر به آنها پرداخته شده بود و همین باعث شد مخاطبان همچنان با پایتخت ۶ همذاتپنداری کرده و تصویر واقعی خود و جامعهشان را در آینه تلویزیون ببینند.
پایتخت نقاط قوت بیشماری دارد، فضای تازهتر در گفتگوها و دیالوگها، ایجاد شوخی و خنده به کمک موقعیتها نه صرفا با دیالوگ و حرکات فیزیکی. البته در کنار این نقاط قوت، طبیعی است که نقاط ضعفی هم وجود دارد که باید در زمان مناسب و کارشناسان خبره مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
فصل اول سریال پایتخت با هدف توجه و احترام به خانواده آغاز شد و حتی الگوسازیهای مناسب در این رابطه به خانوادهها ارائه شد، اما در فصل ششم از سریال ما شاهد صحنههایی هستیم که بچهها به بزرگترها توهین میکنند؛ چطور از مواضع خانواده الگو عقبنشینی کردهاید؟
از قدیم گفتهاند: ادب از که آموختی، گفت از بیادبان، ... ما برای اینکه به نقد رفتاری و گفتاری حاکم بر جامعهمان بپردازیم، قطعا باید چالش ایجاد کنیم. ما همه شاهد هستیم در جامعه، در فضای مجازی، در زندگی روزمرهمان با پرخاشگری، تندخویی، کمتحملی، بدزبانی و ... روبهرو هستیم. این فاصله بین لحن و ادبیات نسل قبل با نسل امروز مسالهای جدی است. ما برای اینکه وارد این چالش شویم باید بد و خراب را نشان دهیم تا در کنارش خوب و درست را به تصویر بکشیم. در پایتخت ۵ هم ما شاهد همین چالش رفتاری و گفتاری بودیم. بهتاش به عنوان نماینده نسل عصبی و پرخاشگر و طیفی از جوانان امروز، در گرماگرم جنگ با داعش در سوریه، سیگار میکشد و تندخویی میکند، اما به محض آنکه پای کیانخانواده و ناموس وطن وسط میآید، همین جوان عاصی و تندگو به قهرمانی تبدیل میشود و جانش را برای خانواده و وطنش به خطر میاندازد.
ما در قسمت ۱۵ سریال پایتخت ۶ میبینیم همین بهتاش که با پدرش تندخویی میکند، به محض آنکه صحبت از قرارداد ۵۰۰ هزار یوروییاش میشود، به ارسطو میگوید که بخشی از پولش را میخواهد برای خانوادهاش بفرستد، چون به آنها مدیون است. جوانان امروز ما ممکن است بعضی مواقع تندخو شوند و با بزرگترهای خود به جر و بحث بپردازند (که با توجه به جوانی و شرایط اجتماعی طبیعی است)، اما این ظاهر ماجراست، آنها از صمیم قلب و با تمام وجود خانواده خود را دوست دارند و به خوشبختی آنها فکر میکنند بنابراین مباحث اخلاقی خانواده در پایتخت را باید از این دریچه دید.
همچنین گزارشگر سری هم به بیمارستانها میزد و نظر پرسنل اعم از پزشکان و پرستاران و بیماران را درباره سریال پایتخت ۶ میپرسید.
عدهای با شور و شعف درباره این سریال صحبت میکردند و تعدادی هم انتقاد داشتند. به همین دلیل سراغ سیروس مقدم، کارگردان و سکاندار این سریال رفتیم که تا امروز شش فصل از این سریال را ساخته است و از او درباره حاشیهها جویا شدیم؛ زیرا این فصل از سریال با حاشیههای زیادی در فضای مجازی روبهرو شد. صحبتهای مقدم را در گفتوگوی ذیل میخوانید.
یکی از نقدهایی که به سازندگان سریال پایتخت وارد شده، این است که چرا این فصل از مجموعه پایان ندارد و چرا گروه سازنده با وجود اینکه اطلاع داشتند که سریال پایتخت، نوروز ۹۹ پخش میشود؛ کار تولید را زودتر شروع نکردهاید؟
همانطور که میدانید ما سال گذشته در حال تولید و ساخت تلهفیلم پایتخت به مناسبت روز پدر بودیم. همه چیز به خوبی پیش میرفت تا اینکه یکروز مانده به شروع فیلمبرداری، خشایار الوند فوت کرد و همه ما را در سوگی بزرگ فرود برد. خشایار یکی از ارکان اصلی پایتخت بود، ۱۰ سال با تیم پایتخت زندگی کرده، رسانه تلویزیون را به خوبی میشناخت و به فضای پایتخت مسلط شده بود. مرحوم خشایار در کنار محسن تنابنده یک تیم هماهنگ و باتجربه شده بودند؛ بنابراین با فوت آن مرحوم، تلهفیلم پایتخت هم نیمهکاره رها شد و ساخته نشد. طبیعی است که گروه بازیگران، هر کدام به سر کار و زندگی خود بازگشتند، محسن تنابنده درگیر دو فیلم سینمایی و یک تئاتر شد، احمد مهرانفر همچنین و مهران احمدی، بهرام افشاری، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجیعبداللهی و... بقیه نیز همینگونه.
شما بهتر میدانید که وقتی قرار شد پایتخت ۶ برای نوروز امسال ساخته شود، همه این اجزا مجددا بایستی که از تعهداتشان در پروژههای دیگر خلاص بشوند تا بتوانند در یک زمان و تاریخ معین بار دیگر دور هم جمع شوند. از طرف دیگر تفاوت زیادی است بین سریالی که از صفر و ابتدا به ساکن شکل میگیرد تا سریالی که پنج فصل آن پخش شده و کاراکترها و بازیگران ثابتی دارد. پایتخت بدون حضور حتی یکی از آنها امکان تولید ندارد. مثلا نمیشود بازیگر دیگری را به جای یکی از نقشها (مثلا بهتاش، ارسطو، رحمت یا...) گذاشت و باید صبر میکردیم تا همه از تعهداتشان فارغ شوند.
با این توضیحات زمان میبرد تا این اتفاق بیفتد، اما نکته مهمتر و اصلیتر اینکه حالا در نبود خشایار الوند خدا بیامرز، چه نویسندهای باید در کنار تنابنده کار را ادامه دهد؟ این سختترین بخش کار بود. نویسندگان زیادی دعوت شدند، لطف کرده با تنابنده گپ و گفت کردند، زمان گذاشتند، ولی هیچکدام خلأ مرحوم خشایار را پر نکردند. طبیعی است زمانی طول کشید تا آرش عباسی به پایتخت ملحق شده و با تنابنده هماهنگ شود. بارها، قسمت اول پایتخت ۶ نوشته شده و تنابنده راضی نبود و مجددا بازنویسی میشد. طبیعی هم بود. آرش تازه به پایتخت اضافه شده بود و طول میکشید تا با لحن، زبان و خلق و خوی کاراکترها و فضای کلی پایتخت آشنا شود.
همه این مراحل تا آذرماه طول کشید و ما حدود ۱۰ آذرماه فیلمبرداری را شروع کردیم، اما در قصه اصلی ما قرار بود بهتاش در ورزش فوتبال بدرخشد و در فینال به تهران آمده و جذب باشگاههای حرفهای شود و در کنارش قصههای خانوادگی نقی و بقیه هم به تهران کشیده شود. طبیعی است که ما، چون فیلمنامههایمان طی مراحل ساخت، نوشته میشد، نمیتوانستیم فینال را در ابتدا فیلمبرداری کنیم و از طرفی خبر نداشتیم که اسفندماه کل ایران درگیر ویروس منحوس کرونا شده و تمامی مسابقات ورزشی تعطیل میشود و ستاد مبارزه با کرونا، تجمعات را منع میکند و قرنطینه خانگی حاکم میشود؛ بنابراین اواخر اسفندماه که میخواستیم فینال پایتخت ۶ را فیلمبرداری کنیم، عملا دیگر امکانش وجود نداشت.
یکی از اتفاقات در فصل ششم سریال، بهرهبردن از شوخیهای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی است، اما بعضیها معتقدند که تعدادی از شوخیها در این فصل خوب است و سالم و بخشی خوب از کار درنیامده است. نظر شما چیست؟
اساسا وظیفه طنز این است که ناهنجاریها و معضلات اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را با زبان و لحن شیرین نقد کند و به چالش بکشد و در نتیجهگیری هم امیدبخش و روشن باشد. در تمام دنیا، مباحث مشترکی برای طنازی و شوخی وجود دارد؛ مباحثی مثل سیاست، اقتصاد، اجتماع، اخلاق و.... این شوخیها به وفور و به مراتب بیشتر را در فضای مجازی و در محاوره مردم دنیا شاهد هستیم. شوخی با رئیسان جمهور، سیاسیون، ملکه الیزابت و... یا طنازی با گرانی، تورم، قیمتها و... خیلی موارد دیگر.
در پایتخت ۶ هم تلاش کردیم با حفظ خطوط قرمز سازمان (قانون، شرع و عرف) وارد فضاهای شیرین بشویم و با لحن تازهتر و نوتری، جنس متفاوتی از کمدی را تجربه کنیم. باید قبول کرد که پایتخت همواره ساختارشکنی کرده و حرفهای تازهای زده و به همین دلیل است که مردم اکثرا دوستش دارند و احساس میکنند که شوخیها، کهنه، تکراری و از مد افتاده نیست. من همینجا از سیاسیون و بزرگانی که به خاطر علاقه قلبیمان به آنها و راحتی و احساس صمیمیتی که با آنها داریم، اجازه دادند، سعه صدر به خرج دادند و صبوری کردند تا این طنازیها شکل بگیرد، تشکر میکنم.
برخی بازیگران سریال پایتخت ۶ در یک عمل غیر حرفهای اقدام به انتشار بخشهایی از دیالوگهای ممیزی شده خود درفضای مجازی کردهاند. نظر شما در اینباره چیست؟
در طول پخش سریال پایتخت اتفاقاتی افتاد که من لازم میدانم توضیحاتی بدهم. اولا فیلمنامههای پایتخت ۶، مثل بقیه پایتختها و سریالهای دیگر تلویزیون تا مطالعه نشود، اصلاح نگردد و توسط مشاور و ناظر پروژه تایید نشود، اساسا اجازه فیلمبرداری ندارد؛ بنابراین اینگونه نیست که فیلمنامه تصویبشده با فیلمنامه ساختهشده، زمین تا آسمان فرق میکند. البته گاهی مواقع سکانسها یا دیالوگهایی در حین اجرا دستخوش تغییرات میشود که این هم ذات هنر و خلاقیت و فکر جمعی در حین اجراست.
حالا ما در زمان ساخت و تصویب فیلمنامه مواردی را داشتهایم که به لحاظ سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اخلاقی و دینی، مشکلی نداشته است. اما در زمان پخش بنا به دلایل متعدد، همان مورد بیمساله، حساسیتبرانگیز شده و طبیعی است که با کمک ناظران پخش و مشاور سازمان، بایستی اصلاح شود. به طور مثال ما در زمان ساخت با موردی شوخی کردیم که در فیلمنامه ما به بحث مهاجرت میپرداخت، بعدها در فضای مجازی کلیپی پخش شد که همین موضوع ایجاد مساله و بحران کرده بود، طبیعی است که ما در زمان پخش باید این شوخیمان را تلطیف یا حذف میکردیم که خدای نکرده حمل بر توهین به آن شخص یا حمایت یا تکذیب آن شخص نگردد. در صورتی که در زمان نگارش فیلمنامه، اصلا هنوز چنین اتفاقی در فضای مجازی نیفتاده بود؛ بنابراین به اعتقاد بنده اگر حذف دیالوگ یا صحنهای، منجر به تغییر ماهیت و محتوای آن سکانس بشود به منزله سانسور است و در غیر این صورت واقعا ملاحظات پخش و مراقبت از سریال است که مورد هجمه یا سوءبرداشت نشود و کل اثر را تحتالشعاع قرار ندهد. ما باید امانتدار خوبی باشیم. پایتخت یا هر سریال دیگری، به امانت دست ما سپرده شد و وظیفه ما و مدیران سازمان و عزیزان پخش، حفظ این امانتداری است.
به نظرتان پایتخت ۶ نسبت به دیگر فصول آن چه تمایزی دارد و چه داشتههایی برای مخاطب به همراه آورده است؟
هر اثر نمایشی را باید متناسب با شرایط ساخت و تولید و پخش آن اثر مورد ارزیابی قرار داد. هر اثر هنری از آنجا که زاییده ذهن، فکر و اندیشه انسان است و انسانها مدام در حال تجربهاندوزی و کسب آگاهی هستند، قاعدتا محصول دانش تولیدکنندگان در همان مرحله از شناختشان از دنیا، جامعه و ... است؛ بنابراین وجود کاستیها، ضعفها و اشتباههای سهوی در کنار نقاط مثبت و مفید امری طبیعی است.
در پایتخت ۶ تلاش شد مشکل تازهتر و نوتری از کمدی را به نمایش بگذاریم. نویسندگان سعی کردند وارد فضاهایی شوند که طی این سالها کمتر به آنها پرداخته شده بود و همین باعث شد مخاطبان همچنان با پایتخت ۶ همذاتپنداری کرده و تصویر واقعی خود و جامعهشان را در آینه تلویزیون ببینند.
پایتخت نقاط قوت بیشماری دارد، فضای تازهتر در گفتگوها و دیالوگها، ایجاد شوخی و خنده به کمک موقعیتها نه صرفا با دیالوگ و حرکات فیزیکی. البته در کنار این نقاط قوت، طبیعی است که نقاط ضعفی هم وجود دارد که باید در زمان مناسب و کارشناسان خبره مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
فصل اول سریال پایتخت با هدف توجه و احترام به خانواده آغاز شد و حتی الگوسازیهای مناسب در این رابطه به خانوادهها ارائه شد، اما در فصل ششم از سریال ما شاهد صحنههایی هستیم که بچهها به بزرگترها توهین میکنند؛ چطور از مواضع خانواده الگو عقبنشینی کردهاید؟
از قدیم گفتهاند: ادب از که آموختی، گفت از بیادبان، ... ما برای اینکه به نقد رفتاری و گفتاری حاکم بر جامعهمان بپردازیم، قطعا باید چالش ایجاد کنیم. ما همه شاهد هستیم در جامعه، در فضای مجازی، در زندگی روزمرهمان با پرخاشگری، تندخویی، کمتحملی، بدزبانی و ... روبهرو هستیم. این فاصله بین لحن و ادبیات نسل قبل با نسل امروز مسالهای جدی است. ما برای اینکه وارد این چالش شویم باید بد و خراب را نشان دهیم تا در کنارش خوب و درست را به تصویر بکشیم. در پایتخت ۵ هم ما شاهد همین چالش رفتاری و گفتاری بودیم. بهتاش به عنوان نماینده نسل عصبی و پرخاشگر و طیفی از جوانان امروز، در گرماگرم جنگ با داعش در سوریه، سیگار میکشد و تندخویی میکند، اما به محض آنکه پای کیانخانواده و ناموس وطن وسط میآید، همین جوان عاصی و تندگو به قهرمانی تبدیل میشود و جانش را برای خانواده و وطنش به خطر میاندازد.
ما در قسمت ۱۵ سریال پایتخت ۶ میبینیم همین بهتاش که با پدرش تندخویی میکند، به محض آنکه صحبت از قرارداد ۵۰۰ هزار یوروییاش میشود، به ارسطو میگوید که بخشی از پولش را میخواهد برای خانوادهاش بفرستد، چون به آنها مدیون است. جوانان امروز ما ممکن است بعضی مواقع تندخو شوند و با بزرگترهای خود به جر و بحث بپردازند (که با توجه به جوانی و شرایط اجتماعی طبیعی است)، اما این ظاهر ماجراست، آنها از صمیم قلب و با تمام وجود خانواده خود را دوست دارند و به خوشبختی آنها فکر میکنند بنابراین مباحث اخلاقی خانواده در پایتخت را باید از این دریچه دید.