پای تریاک چطور به ایران باز شد؟
از نخستین داروهایی که بشر آن را شناخت تریاک بود که اصل آن بین ۸۰۰۰-۷۰۰۰ سال قبل در منطقه بالکان در اروپا و سپس در اروپای مرکزی (سوئیس و فرانسه) کاشته شد. خواص دارویی آن اما، به یونان و روم باستان برمیگردد که به عنوان داروی مخدر از آن استفاده میکردند و در معابدشان کاربرد مذهبی و دارویی داشته است.
در خط سومری علاماتی برای خشخاش به کار میبردند که به معنای «گیاه خوشحال» بود. مصریها هم کشت خشخاش را از سومریها آموختند و از طریق آنها به خواص تریاک پی بردند و تا سده چهارم و پنجم مصر عمدهترین تولیدکننده تریاک بودند؛ گیاهی یک ساله به ارتفاع ۰/۵ تا ۲ متر، با ریشههای سطحی، ساقه سبز، قائم و بیکرک که از مادهای مومی پوشیده شده است.
برگها منفرد، متناوب با رنگ سبز غبار آلود و دارای تقسیمات عمیق دندانهدار که در برگهای فوقانی این بریدگی عمیقتر و نامنظمتر است. گیاهی روز بلند که با بلند شدن روزها دوره رشد آن کوتاهتر میشود و گلها درشت و زیبا که در واریتههای مختلف به رنگهای سفید یا قرمز مایل به بنفش دیده میشود.
میوه، کپسول کم و بیش کروی یا گویچهای که در قاعده مدور دارای پایک کوتاه است. شیرابه این گیاه حاوی ۱۰ تا ۱۵ درصد آب، ۲۰ درصد مواد قندی و همچنین مقداری اسیدهای آلی نظیر اسید لاکتیک، اسید فوماریک و اسید اگزالو استیک و ۱۰ تا ۲۰ درصد آلکالویید است.
خشخاش بومی اروپای جنوب شرقی (شبه جزیره بالکان) است که حدود ۷-۸ هزار سال قبل در اروپا کشت میشد و به عنوان خوراکی و از روغن آن استفاده میشد و این نشاندهنده آن است که قطعاً به خواص آن پی برده بودند و دامنه گسترش آن به اروپای مرکزی نیز رسیده بود.
در دوره قاجار کشت گسترده خشخاش به منظور صادرات آغاز شد که در این دوران تریاک در صندوقهای ۱،۲ شاهمنی (حدود ٦٠٠ کیلویی) صادر میشد.
براساس دانشنامه بریتانیکا که چاپ آن به ۱۹۱۱ بازمیگردد، سود قابل توجه فروش تریاک موجب شد تا زمینهای مخصوص کشت غلات، پنبه و محصولات دیگر به کاشت خشخاش اختصاص یابد و نتیجه آن یک قحطی بزرگ در سالهای ۷۲-۱۸۷۱ بود که خشکسالی و عوامل دیگری هم در آن دخیل بودند به ویژه در اصفهان که رودها و نهرهای زیادی در آن واقع بود. در شیراز، بهبهان و کرمانشاه بیشتر زمینها به کشت این محصول اختصاص یافت و همین موجب کمیابی و گرانی گندم و غلات دیگر شد. مرغوبترین تریاک معروف به «تریاک عربستانی» در دزفول و شوشتر کشت میشد و تریاک یزد و ساری و بابل هم تریاک مرغوبی بود.
در سال ۱۹۰۷ حدود نیمی از کل صادرات تریاک به چین میرفت. بیشتر صادرات به چین از طریق بندرعباس و بوشهر به بنادر هنگ کنگ و مالزی رفته و بخش کوچکی هم از طریق زمینی از مسیر بخارا-خجند-کاشغر وارد غرب چین میشد. بریتانیا دومین مقصد صادرات تریاک ایران بود. مقدار کمی هم از طریق زمینی به استانبول فروخته میشد و بخشی از آن پس از مخلوط شدن با داروهای محلی به اروپا فروخته میشد. بخشی نیز به زنگبار در شرق آفریقا فروخته و مقداری هم از طریق بلوچستان به هند و پاکستان کنونی قاچاق میشد. بیشتر تریاکی که به لندن فروخته میشد دوباره صادر میشد؛ فقط بخش کوچکی در داخل انگلستان مصرف شده و از آن برای تولید کدیین و مورفین استفاده میشد.
۷ شاهی؛ قیمت ۳ مثقال تریاک و یک وعده قلیان در قهوهخانه عرش
قیمت تریاک در این دوره بسیار ارزان بود؛ قهوهخانه عرش در خیابان چراغ گاز تهران از پاتوقهای شیرهایها و تریاکیها بود و در آنجا قیمت دو استکان چای ۳شاهی و قیمت ۳ مثقال تریاک و یک وعده قلیان ۷ شاهی بود.
افزایش مصرف تریاک در دوره صفویه
شواهد تاریخی حکایت از آن دارد که تریاک در دوره صفوی مصرف عامتری یافت. شاه طهماسب اول از نخستین سالهای سلطنت خود مواد مخدر مصرف میکرد اما پس از آن توبه کرد و به دستور او تریاکهای انبار دولتی، به ارزش پانصد تومان را در آب روان ریختند.
شاه در حلال بودن مصرف تریاک تردید داشت. بیشتر پسران و برادران او تریاکی بودند. وی پسرش، سلیمان میرزا را به قزوین آورد تا مصرف تریاک را ترک کند اما موفق نشد. حکیم عماد الدین محمود (از اطبای دربار شاه طهماسب)، بیکتاش خان افشار (حاکم کرمان) و ابراهیم خان ثانی (حاکم لار) از جمله امرا و درباریان معتاد به تریاک بودند. شاه اسماعیل دوم صفوی پسر و جانشین شاه طهماسب که حدود ۲۰ سال در قلعه قهقهه زندانی بود برای تسکین رنجهای خود به تریاک و حشیش پناه برد و روزی ٤٥ نخود (حدود دو مثقال تریاک خالص) میخورد و سرانجام، دشمنانش حبهای مخصوص تریاک و فلونیای او را با سم آمیختند و او را به قتل رساندند.
در عصر صفوی فرآوردههای مختلفی که بیشتر آنها ترکیبی از تریاک بود توسط مردم مصرف میشد، الگوی مصرف این مواد به صورت مصرف خوراکی بود و از گیاه خشخاش فرآوردههایی مانند تریاک، کوکنار، فلونیا و چرس تولید میشد. البته بنگ نیز از محصولاتی بود که در جرگه مواد مخدر قرار داشت ولی آن را از شاهدانه استحصال میکردند. رایجترین نوع ماده مخدر تریاک بود که به نامهای تریاک فاروق و تریاک هاشمبیگی شناخته میشد. شیره خود خشخاش را ایرانیان هاشمبیگی میخواندند که آن را به صورت حبه در میآوردند. البته محصول اصلی خشخاش که خود تریاک بود در منابع این دوران با عنوان تریاک فاروق بود.
در عصر صفوی توزیع و عواید تریاک به دو بخش تقسیم میشد. حکومت در توزیع و تولید چندان دخالتی نمیکرد؛ تولید به وسیله کشاورزان و زارعان و توزیع آن از طریق عطاران انجام میشد و این تجارت سود فراوانی را نصیب عطاران میکرد. میر جزمی شاعر تبریزی عصر شاه عباس اول در تبریز به عطاری مشغول بود و شعرا را با برش و تریاک ضیافت میداد. حکومت نیز علیرغم مالیاتها، بر تولید و توزیع، مبالغ زیادی تحت عنوان ترجمان به صورت جریمه از معتادین دریافت میکرد که میزان مبلغ از یک دینار تا ۳۰۰۰ دینار در نوسان بود اما در دوره صفویه به دلیل رواج تجارت ابریشم و سود فراوان آن، کشت خشخاش چندان مورد توجه نبود و بیشتر مصرف داخلی را تأمین میکرد.
در دوره صفویه کشیدن تریاک مرسوم نبود و بسیاری از رجال و مردم به خوردن آن معتاد بودند؛ به گونهای که شاهزادگان و سرداران سپاه و درباریان کـه بـه خوردن تریاک معتاد بودند، همیشه تریاکدان جواهرنشان با خود داشتند. ماده مخدر دیگری که در این دوره استفاده از آن متداول بود "بنگ" نامیده میشد. بنگ از دم کرده حبه خشخاش (تریاک) با دانه شاه دانه کنب و کچوله ساخته میشد و این ترکیب را بنگ و پوست مینامیدند. بنگ قویتر از دیگر مواد مخدر بود و برحسب مقدار استعمال آن، فرد دچار یک قسم جنون شادی و پرخنده و در اندک مدتی یک نوع بلاهت کامل عارض میشد. نوع دیگری از ترکیب بنگ بود و آن تنها ترکیبی از دانه و برگهای شاهدانه بود.
بنگ در کشورهای همسایه ایران استفاده و کاربردهای دیگری داشت. هندیان معمولاً بنگ را به خورد مجرمین سیاسی میدادند که مایل به اعدامشان نبودند تا به این طریق عقل آنها را زایل کنند و همچنین به کودکان خانواده سلطنتی میدادند که میخواستند قادر به حکومت نباشند. در ترکیه این کار را بهتر از کور کردن میدانستند.
استعمال بنگ در جامعه صفوی به صورت یک تهمت سیاسی کاربرد داشت، به گونهای که اسکندر بیگ ترکمان مورخ رسمی دربار صفویه در کتاب خود هر کجا از شورش قلندران یا کارهای دراویش علیه دولت ذکر میکند این افراد را بنگی معرفی میکند.
چرا در دوران صفوی مصرف مواد مخدر رواج داشت؟
علل رواج مصرف مواد مخدر در عصر صفوی عوامل گوناگونی را در برمیگیرد که از جمله آن میتوان به مصرف دارویی آن اشاره کرد.
مصرف سران کشور نیز یکی دیگر از این عوامل بوده است؛ در منابع عصر صفوی وقتی ذکری از بعضی بزرگان، حاکمان و والیان کشور میشود به اعتیاد آنان به مواد مخدر اشارههایی شده است. مواد مخدر در دربار نیز مصرف میشد و یکی از دلایل رواج مصرف آن در جامعه همین موضوع بود، زیرا با استفاده بزرگان و سران مملکت، مردم نیز از آنان تبعیت میکردند. فرمانی از شاه طهماسب به حاکم قندهار در دست است که در آن جهت پذیرایی از همایون پادشاه هند دستوراتی داده است. شاه برای احترام گذاشتن به پادشاه هند که به ایران پناهنده شده بود از حاکم قندهار میخواهد تمام امکانات رفاهی و آسایشی همایون را آماده کند. از مقام شربت دارباشی خواسته شده که در غذاهای پادشاه هند از تریاک کازرون و کوکنار که با زعفران درست شده، استفاده کند.
همچنین به نانهایی سفید با روغن و شیر مخلوط با رازیانه و خشخاش اشاره شده است. این فرمان نشاندهنده مصرف مواد مخدر در دربار است. حتی سفرایی که به کشورهای اروپایی میرفتند با خود مواد مخدر حمل میکردند. یکی دیگر از خرافات رایج درباره مصرف مواد مخدر باورهای خاص درباره تأثیر مصرف آن در افزایش جرأت و جسارت شخص بود. ایرانیان اعتقاد داشتند با مصرف مواد، ترس از آنان دور میشود و آنان به تحرک مداوم دست پیدا میکنند. این عامل درباره کسانی که به مصرف مواد اعتیاد داشتند بیشتر بود و آنان بدون استعمال مجدد مواد جرأت نمیکردند به میان مردم بروند. یکی دیگر از مسائل مهم در مورد مصرف مواد مخدر در جامعه صفوی استفاده از مواد مخدر به عنوان روشی برای خودکشی بود.
عوامل بازدارنده در مصرف مواد مخدر
دیدگاه جامعه درباره افراد معتاد
در عصر صفوی استعمال مواد مخدر گاهی در قالب دارو، ایجادکننده شادی، بالا برنده روحیه و جرأت و... کاربرد داشت و تعداد کسانی که به این مواد اعتیاد داشتند یا حتی به صورت تفننی مصرف میکردند، زیاد بود. با این وجود این افراد دارای پایگاه اجتماعی پایین بودند و این عمل از دیدگاه جامعه یک عمل زشت و ناپسندیده به شمار میآمد. واژه تریاکی در این دوران به معتادین گفته میشد و این لغت یک نوع ناسزا و توهین به حساب میآمد.
اعتیاد به مواد مخدر در بعضی مواقع باعث میشد فرد مقام و موقعیت خود را از دست بدهد، چنان که مرادبیگ پسر شاهقلی سلطان حاکم کرمان به دلیل اعتیاد به تریاک از حکومت کنار گذاشته شد. حتی شناخته شدن به عنوان فرد معتاد باعث بدنامی میشد.
استعمال بنگ به دلیل زایلکنندگی عقل نیز حرام بود.
اقدامات حکومت صفویه
حکومت صفویه به کرات درصدد منع استعمال مواد مخدر بود. در دوره پادشاهان مختلف فرامینی از طرف آنان صادر میشد که این فرامین گاهی ناظر بر ممنوعیت تولید و مصرف بود و گاهی جرایم سنگـینی بر مصرفکنندگان تحمیل میکرد اما چنین فرامینی در کنترل و ریشهکن کردن مصرف آن در جامعه کارآیی نداشت. در زمان شاه اسماعیل اول حکمی درباره مصرف مواد مخدر صادر نشد. در زمان شاه طهماسب اول مصرف مواد مخدر در دربار رایج بود، به گونهای که اشاره شد در فرمانی که شاه برای پذیرایی از همایون، شاه فراری گورکانیان هند به ایران برای حاکمان سرحد صادر کرد در مورد تهیه تریاک و کوکنار برای پذیرایی از همایون سفارش کرد و این نشاندهنده عدم مخالفت طهماسب با این امر است.
از سوی دیگر بیشتر شاهزادگان، برادران و پسران شاه طهماسب اول مانند سلیمان میرزا و اسماعیل دوم به مصرف تریاک اعتیاد داشتند و این موضوع رایج بودن استعمال مواد مخدر در دربار و جامعه را نشان میدهد اما در اواسط دوره پادشاهی طهماسب احکامی در ممنوعیت مصرف مواد مخدر صادر شد. شاه طهماسب اول در نخوردن شراب بسیار مبالغه میکرد و نزدیک به ۵۰۰ تومان تریاک فاروق را در آب حل کرد و بیشتر لذت را ترک کرد.
در حوادث سال ۹۶۳ هجری قمری به این موضوع اشاره شده که به فرمان شاه طهماسب امرا و اعیان از کل مناهی توبه کردند. اسکندربیگ ترکمان علت این اقدام شاه را دلایل مذهبی میداند که اگر به دوران شاه طهماسب و سختگیریهای او در امور مذهبی توجه کنیم فلسفه صدور فرمان با گفتههای ترکمان مشخص میشود و شاه به دلیل اینکه مصرف این مواد باعث ایجاد محیط گناه و لهو و لعب میشد، آن را ممنوع اعلام کرد.
در فرمان شاه طهماسب اشاره به قصهخوانان و معرکهگیران است که مرکز آنان معمولاً قهوهخانه و کوکنارخانهها بوده و این مراکز محل استعمال مواد مخدر بود.
از دیگر پادشاهان صفویه که اقداماتی در برابر استعمال مواد مخدر انجام داد، شاه عباس اول بود. افزایش مصرف تریاک میان درباریان سبب شد که شاه عباس اول استفاده از آن را ممنوع کند. او دستور داد تا کارکنان تریاکی یا مصرف تریاک را ترک کنند و یا مواجب گذشته را پس دهند و به جنگ ازبکها بروند.
آقاعزیز اصفهانی از منشیان دربار شاه عباس اول نیز تریاک میخورد که به دستور شاه، تریاکش را قطع کردند و وقتی برای او مخفیانه تریاک بردند او از خوردنش سر باز زد. البته اقدامات شاه عباس در کاهش مصرف تریاک تأثیر نداشت بلکه روز به روز مصرف آن گسترش یافـت تـا آنـجـا کـه تاورنیه جهانگرد فرانسوی در سال ۱۶۲۹ میلادی در مورد چگونگی اعتیاد در ایران نوشته است «از عادتهای بد و حیرتانگیز ایرانیان استعمال تریاک است که حب کرده و میخورند. ابتدا به اندازه سر سنجاق و بعد کم کم آن را زیاد کرده تا به نصف فندق میرسانند و هنگامی که کار به اینجا میکشد دیگر جرأت ترک آن را پیدا نمیکنند.»
حکم شاه عباس اول درباره رجال و ملازمان تریاکی نتوانست مانع استعمال مواد مخدر توسط آنان شود و باز هم در میان رجال دولتی مصرف این مواد معمول بود. نظارت بر کارمندان دولت در ایالتهای مختلف سخت بود و در بعضی از ایالتها افراد تریاکی در دستگاه دولت حضور داشتند. اقدامات شــاه عباس اول برای ممنوعیت استعمال مواد مخدر بیش از دیگر پادشاهان بود؛ چنان که ۲۰ سال بعد از منع استعمال مواد مخدر بین رجال دولتی در سال ۱۰۲۸ هـجری قمری دستور داد که هیچکس حق کشیدن تنباکو و توتون را ندارد و حتی دستور داد بینی و لب کسی را که تنباکو میکشند را ببرند. همچنین در این زمان به دستور شاه از هر تریاکی یک تا ۳۰۰۰ دینار غرامت ترجمانی میگرفتند که این نیز راهی برای ممانعت از مصرف مواد مخدر بود.
شاه عباس در سال ۱۰۳۰ هجری قمری طبق فرمانی نوشیدن آب کوکنار را هم قدغن کرد. به فرمان او در کوچه و بازار اصفهان جار زدند که هر کس بعد از آن آب کوکنار بنوشد کشته خواهد شد، زیرا هشت ماه پیش از آن شاه شرابخواری را قدغن کرده بود. شرابخواران بخصوص سربازان، به آب کوکنار توجه یافته و معتاد شده بودند. به شاه خبر دادند که سربازانش بدلیل نوشیدن آن بیحال و تنآسا و در امور نظامی بیعلاقه و سهلانگار شدهاند. فرمان شاه اجراء شد و در تمام کوکنارخانهها ظرفها و اسباب مخصوص را شکستند و هر که را آب کوکنار میخورد یا میفروخت میکشتند.
اما شاه عباس بعد از مدتی فهمید با این اقدامات نمیتواند ترک چنین عادتی بکند و به جبران آن شرابخواری را آزاد کرد. در دوران شاه عباس دوم نیز فرمانی در ممنوعیت استعمال مواد مخدر صادر شد. براساس این فرمان تولید این نوع مشروبات هم ممنوع شد و اگر کسی این کار را انجام میداد به وسیله محتسبان گرفتار و مجازات میشد.
دلایل عدم تأثیر احکام دولتی در منع استعمال مواد مخدر
مبنای ممنوعیت استعمال مواد مخدر در دورههای مختلف و پادشاهان مختلف تفاوت داشت. به طور مثال دلایل مذهبی در صدور فرمان منع استعمال مواد مخدر از طرف شاه طهماسب اول، شاه عباس دوم و سلطان حسین نقش اصلی را دارا بود اما در دوره شاه عباس اول ملاحظات نظامی -اقتصادی و امنیتی ارجحیت داشت.
عواید نقدی به نام ترجمان که از افراد معتاد گرفته میشد و ظاهراً تا زمان شاه عباس دوم رایج بود، نقش زیادی در عدم تأثیر فرامین داشت، زیرا در ایالات مختلف که ممالک بودند این مبلغ ترجمان به خزانه حاکمان ایالت یا والیان واریز میشد و آنان چندان علاقهای به از دست دادن این منبع درآمد نداشتند.
رایج بودن استعمال مواد مخدر در دربارها و بزرگانی که به این مواد اعتیاد داشتند تأثیر فراوانی در اجراء نشدن فرامین و احکام شاهان داشت. از سوی دیگر بعضی از شاهان مانند شاه عباس دوم و شاه صفی به مصرف این مواد اعتیاد داشتند و به علت افراط در استعمال آن مردند.
شخصی بودن صدور احکام و مقطعی بودن فرامین در دورههای کوتاه زمانی که با روی کار آمدن پادشاه بعدی فرامین لغو میشدند و تا پادشاه جدید آنها را تائید نمیکرد، اجراء نمیشدند و در این زمان اطرافیان نیز که به مواد اعتیاد داشتند از تائید دوباره آن جلوگیری میکردند.
منبع: ایسنا
منبع: faradeed-170856