خط پايان رييس پر حاشيه
دوره رياست سيف بر بانك مركزي رو به پايان است و بايد رييس كل جديدي براي اين بانك انتخاب شود؛ انتخابي كه به نظر ميرسد اين روزها با چالشهاي بسياري مواجه شده است. از همان زمان آغاز كار دولت دوازدهم گمانهزنيهايي درباره خروج سيف از بانك مركزي صورت گرفته بود.
همان زمان بود كه از افرادي از جمله عبدالناصر همتی، ريیس کل بیمه مرکزی و مدیرعامل پیشین بانک ملی ایران براي اين سمت نام برده شده بود. علت اين گمانهزنيها نيز اختلاف سيف با برخي از اعضاي تيم اقتصادي دولت ذكر شده بود. پس از آن از گزينههايي همچون شاپور محمدي، پيمان قرباني و هاشم بت شكن نيز نام برده شد اما ديديم كه سيف در منصب رياست كل بانك مركزي و در ساختمان شيشهاي ميرداماد باقي ماند. چندي پيش هم كه زمزمههايي مبني بر تغيير تيم اقتصادي دولت مطرح شده بود، به گفته برخي رسانهها علي طيب نيا، وزير پيشين اقتصاد كشور، گزينه مورد نظر رييس جمهور براي جايگزيني سيف است اما يكي از نزديكان طيبنيا در اين خصوص به «قانون» گفت كه چنين پيشنهادي از سوي رييس جمهور به وي داده نشده است. با اين اوصاف بايد ديد در حال حاضر كه سيف روزهاي آخر خود را در بانك مركزي ميگذراند، چه كسي پس از وي بر مسند رياست كل بانك مركزي خواهد نشست.
اهميت انتخاب جايگزين
آنچه در اين خصوص مهم به نظر ميرسد، تنها تغيير رييس كل بانك مركزي نيست بلكه بيش از آن انتخاب جايگزين است. اگر قرار باشد فردي بر مسند رياست كل بانك مركزي بنشيند كه توانايي و تخصص لازم را براي حل مشكلات موجود نداشته باشد، در شرايط فعلي هيچ تفاوتي ايجاد نخواهد كرد. در اين خصوص اقتصاد آنلاين در خبري آورده است كه براساس اخبار واصله فردی که برای رياست بانک مرکزی قطعی شده نه تنها اقتصاد نخوانده و دانش آموخته مدیریت است بلکه در ماجرای بابک زنجانی و نیز اختلال در بازار ارز در دوره گذشته دارای پرونده بوده به نحوی که در پنج سال گذشته صلاحیتش برای مدیرعاملی هیچ بانکی تایید نشد! حال همین فرد قرار است ريیس کل بانک مرکزی شود! هرچند اقتصادآنلاين نام اين فرد را فاش نكرده اما همين زمزمهها نيز ضرورت دقت در انتخاب رييس كل جديد را بيش از پيش مهم جلوه ميدهد.
موسسات مالي خوب مديريت شد
كارشناسان عملكرد بانك مركزي را در پنج سال گذشته در برخي زمينهها مثبت و در برخي زمينهها منفي تلقي ميكنند. در اين خصوص كاظم دوست حسيني، كارشناس ارشد بانكي به «قانون» ميگويد: گفتو گو در مورد عملكرد اشخاص در ارگانهاي مختلف خوشايند نيست و ممكن است حساسيت ايجاد كند. بايد در مورد عملكرد كلي آن اركان سخن گفت. در مورد عملكرد بانك مركزي بايد گفت دوره وليا... سيف يك دوره پنج ساله بوده كه در مرداد تمام ميشود. فكر ميكنم اينكه خروج ايشان از بانك مركزي تعديل تلقي شود، درست نيست چراكه امكان ابقاي ايشان در قانون وجود دارد ولي با توجه به شرايط موجود بعيد به نظر ميرسد كه خود ايشان نيز به واسطه شرايط سختي كه در حوزه بانكي در كشور ما وجود دارد، تمايل زيادي براي ادامه كار در بانك مركزي داشته باشند. بانك مركزي درپنج سال گذشته فراز و نشيبهاي بسياري را پشت سر گذاشته است. در حوزه ساماندهي موسسات مالي اعتباري خوب عمل شده و مسيري كه بانك مركزي در آن حركت كرده بايد ادامه پيدا كند تا به سرانجام برسد. درزمينه ساماندهي معوقات بانكي چيزي كه مردم به شدت با آن درگير بودند، كمكهايي به بعضي بانكهاي خصوصي و موسسات مالي اعتباري صورت گرفت كه ميتوان گفت اينها تا اندازهاي در جهت رفاه مردم كارهاي خوبي بوده است.
كاستيهاي پنج سال گذشته
اين كارشناس اقتصادي ادامه ميدهد: در حوزه ارز و سكه متاسفانه خوب عمل نشده است. در اين حوزه بحرانهاي جدي داشتهايم كه بخشي مربوط به فشارهاي خارجي بوده ولي به نظرمن بخش عمده اين مشكلات مديريتي در كشور بوده و مربوط به جوي است كه ايجاد شده، واقعيت اين است كه مديريتي كه لازم بود براي اين قضيه اتفاق بيفتد، ميسرنشد و همين امر باعث شد كه مقدار زيادي از منابعمان با پيشفروش سكه و ارز پيش از اينكه سهميهبندي شود، از دست برود. اينها جزو نقاط منفي عملكرد بانك مركزي در سالهاي اخير بوده و اميدواريم انشاءا... تغييرات اگر اتفاق ميافتد، حداقل در بحث ساماندهي فضاي اقتصادي خوب عمل شود. يكي از كاستي ها اين بود كه در دوره پنج ساله بانك مركزي نوآوريهايي كه بايد انجام ميشد متاسفانه اتفاق نيفتاد. بحث پوشش نوسان نرخ ارز بايد جديتر گرفته ميشد كه ما به اين بحرانها نخوريم. به هر حال در بحث نوآوريها و ارائه خدمات متنوع بانكي نيز كارنامه بانك مركزي به نظرم ضعيف بود.
تخصص حلقه گمشده مديريت كشور
به طور كلي در حوزههاي بخشهاي مديريتي كشور تخصص حرف اول را ميزند كه اين تخصص فقط مدرك تحصيلي نيست. به هر حال ويژگي نخبه بودن بايد در همه حوزهها باشد، دوست حسيني با بيان اين جملات در باره ويژگيهاي رييس جديد بانك مركزي تصريح كرد: در حال حاضربا توجه به اينكه مشكلات كشور در حوزههاي اقتصادي است، بايد افرادي را به كار بگيريم كه نخبه اقتصادي، صاحب ايده و صاحب نظر باشند و بتوانند در مقابل مشكلاتي كه پيش آمده راهكارهاي خوبي ارائه دهند. اينكه به طورمكرر آزمون و خطا كنيم و حداقل در اين حوزهها از افراد تشكيلاتي و جناحي استفاده كنيم، مملكت را پيش نميبرد. در حوزههاي اينچنيني كارهاي تشكيلاتي، خطي و باندي جواب نميدهد. بايد افراد متخصص از هر گرايش و خط فكري كه دارند بيايند و كمك كنند؛ يعني از آنها كمك گرفته شود. به نظر من بايد افرادي كه در اين حوزهها قرار ميگيرند، آدمهايي متخصص باشند و خط فكر سياسي به اين مفهوم كه گرايشهايي را كه داخل نظام است، نداشته باشندوالا اعتقاد به نظام سرجايش هست.
اشتباه گذشته را تكرار نكنيم
اين كارشناس بانكي در پايان ميگويد: ضعف بزرگي كه در حال حاضر در حوزه اقتصادي كشور داريم، اين است كه اگر هم متخصصاني وجود دارند، از آنها استفاده نميشود؛ ضمن اينكه اگر با بسياري از حوزههاي تخصصي ديگر مثل حوزه پزشكي مقايسه كنيم، ميبينيم اگر10 نفر از پزشكان متخصصمان راجع به يك بيماري يا يك فرد بيمار بررسي انجام دهند، حداقل 9 نفر يك نظر واحد دارند. اين در حالي است كه در حوزههاي اقتصادي فكر ميكنم اين تخصص به آن شكل وجود ندارد. بالاخره هر متخصص اقتصادي كه تحصيلات در حوزه اقتصادي دارد، اگر مسائل و مشكلات اقتصادي را برايش بازگو كنيد، خواهيد ديد كه تشتت آرا و تنوع افكار و ايدهها بسيار زياد است. البته بخشي از آن به مسائل علوم انساني بازميگردد كه علوم انساني تا حدي نظري است ولي بخش عمده آن مربوط به اين است كه شايد در بسياري موارد مشكل را هنوز پيدا نكردهايم. اميدواريم فردي كه در جايگاه بانك مركزي و در رئوس اوضاع اقتصادي قرار ميگيرد، از اين بينش و دانش كافي برخوردار باشد و از نظرات متخصصان استفاده كند. به هر حال بخشي ازمشكلات كشور پديدههاي جديد است ولي بيشتر آن مسائلي است كه چندين بار در 40سال گذشته تجربه كردهايم. اگر دوباره بخواهيم همان راهحلهاي شكست خورده را استفاده كنيم، نشان دهنده اين است كه ايدهاي نداريم، مشكل را نفهميديم و نتوانستيم راه حل پيدا كنيم يا جدي نگرفتيم و مسئوليتپذير نبوديم. اينها به نظرم چيزهايي است كه بايد در انتخاب مديريتهاي جديد در حوزههاي اقتصادي لحاظ شود.
اهميت انتخاب جايگزين
آنچه در اين خصوص مهم به نظر ميرسد، تنها تغيير رييس كل بانك مركزي نيست بلكه بيش از آن انتخاب جايگزين است. اگر قرار باشد فردي بر مسند رياست كل بانك مركزي بنشيند كه توانايي و تخصص لازم را براي حل مشكلات موجود نداشته باشد، در شرايط فعلي هيچ تفاوتي ايجاد نخواهد كرد. در اين خصوص اقتصاد آنلاين در خبري آورده است كه براساس اخبار واصله فردی که برای رياست بانک مرکزی قطعی شده نه تنها اقتصاد نخوانده و دانش آموخته مدیریت است بلکه در ماجرای بابک زنجانی و نیز اختلال در بازار ارز در دوره گذشته دارای پرونده بوده به نحوی که در پنج سال گذشته صلاحیتش برای مدیرعاملی هیچ بانکی تایید نشد! حال همین فرد قرار است ريیس کل بانک مرکزی شود! هرچند اقتصادآنلاين نام اين فرد را فاش نكرده اما همين زمزمهها نيز ضرورت دقت در انتخاب رييس كل جديد را بيش از پيش مهم جلوه ميدهد.
موسسات مالي خوب مديريت شد
كارشناسان عملكرد بانك مركزي را در پنج سال گذشته در برخي زمينهها مثبت و در برخي زمينهها منفي تلقي ميكنند. در اين خصوص كاظم دوست حسيني، كارشناس ارشد بانكي به «قانون» ميگويد: گفتو گو در مورد عملكرد اشخاص در ارگانهاي مختلف خوشايند نيست و ممكن است حساسيت ايجاد كند. بايد در مورد عملكرد كلي آن اركان سخن گفت. در مورد عملكرد بانك مركزي بايد گفت دوره وليا... سيف يك دوره پنج ساله بوده كه در مرداد تمام ميشود. فكر ميكنم اينكه خروج ايشان از بانك مركزي تعديل تلقي شود، درست نيست چراكه امكان ابقاي ايشان در قانون وجود دارد ولي با توجه به شرايط موجود بعيد به نظر ميرسد كه خود ايشان نيز به واسطه شرايط سختي كه در حوزه بانكي در كشور ما وجود دارد، تمايل زيادي براي ادامه كار در بانك مركزي داشته باشند. بانك مركزي درپنج سال گذشته فراز و نشيبهاي بسياري را پشت سر گذاشته است. در حوزه ساماندهي موسسات مالي اعتباري خوب عمل شده و مسيري كه بانك مركزي در آن حركت كرده بايد ادامه پيدا كند تا به سرانجام برسد. درزمينه ساماندهي معوقات بانكي چيزي كه مردم به شدت با آن درگير بودند، كمكهايي به بعضي بانكهاي خصوصي و موسسات مالي اعتباري صورت گرفت كه ميتوان گفت اينها تا اندازهاي در جهت رفاه مردم كارهاي خوبي بوده است.
كاستيهاي پنج سال گذشته
اين كارشناس اقتصادي ادامه ميدهد: در حوزه ارز و سكه متاسفانه خوب عمل نشده است. در اين حوزه بحرانهاي جدي داشتهايم كه بخشي مربوط به فشارهاي خارجي بوده ولي به نظرمن بخش عمده اين مشكلات مديريتي در كشور بوده و مربوط به جوي است كه ايجاد شده، واقعيت اين است كه مديريتي كه لازم بود براي اين قضيه اتفاق بيفتد، ميسرنشد و همين امر باعث شد كه مقدار زيادي از منابعمان با پيشفروش سكه و ارز پيش از اينكه سهميهبندي شود، از دست برود. اينها جزو نقاط منفي عملكرد بانك مركزي در سالهاي اخير بوده و اميدواريم انشاءا... تغييرات اگر اتفاق ميافتد، حداقل در بحث ساماندهي فضاي اقتصادي خوب عمل شود. يكي از كاستي ها اين بود كه در دوره پنج ساله بانك مركزي نوآوريهايي كه بايد انجام ميشد متاسفانه اتفاق نيفتاد. بحث پوشش نوسان نرخ ارز بايد جديتر گرفته ميشد كه ما به اين بحرانها نخوريم. به هر حال در بحث نوآوريها و ارائه خدمات متنوع بانكي نيز كارنامه بانك مركزي به نظرم ضعيف بود.
تخصص حلقه گمشده مديريت كشور
به طور كلي در حوزههاي بخشهاي مديريتي كشور تخصص حرف اول را ميزند كه اين تخصص فقط مدرك تحصيلي نيست. به هر حال ويژگي نخبه بودن بايد در همه حوزهها باشد، دوست حسيني با بيان اين جملات در باره ويژگيهاي رييس جديد بانك مركزي تصريح كرد: در حال حاضربا توجه به اينكه مشكلات كشور در حوزههاي اقتصادي است، بايد افرادي را به كار بگيريم كه نخبه اقتصادي، صاحب ايده و صاحب نظر باشند و بتوانند در مقابل مشكلاتي كه پيش آمده راهكارهاي خوبي ارائه دهند. اينكه به طورمكرر آزمون و خطا كنيم و حداقل در اين حوزهها از افراد تشكيلاتي و جناحي استفاده كنيم، مملكت را پيش نميبرد. در حوزههاي اينچنيني كارهاي تشكيلاتي، خطي و باندي جواب نميدهد. بايد افراد متخصص از هر گرايش و خط فكري كه دارند بيايند و كمك كنند؛ يعني از آنها كمك گرفته شود. به نظر من بايد افرادي كه در اين حوزهها قرار ميگيرند، آدمهايي متخصص باشند و خط فكر سياسي به اين مفهوم كه گرايشهايي را كه داخل نظام است، نداشته باشندوالا اعتقاد به نظام سرجايش هست.
اشتباه گذشته را تكرار نكنيم
اين كارشناس بانكي در پايان ميگويد: ضعف بزرگي كه در حال حاضر در حوزه اقتصادي كشور داريم، اين است كه اگر هم متخصصاني وجود دارند، از آنها استفاده نميشود؛ ضمن اينكه اگر با بسياري از حوزههاي تخصصي ديگر مثل حوزه پزشكي مقايسه كنيم، ميبينيم اگر10 نفر از پزشكان متخصصمان راجع به يك بيماري يا يك فرد بيمار بررسي انجام دهند، حداقل 9 نفر يك نظر واحد دارند. اين در حالي است كه در حوزههاي اقتصادي فكر ميكنم اين تخصص به آن شكل وجود ندارد. بالاخره هر متخصص اقتصادي كه تحصيلات در حوزه اقتصادي دارد، اگر مسائل و مشكلات اقتصادي را برايش بازگو كنيد، خواهيد ديد كه تشتت آرا و تنوع افكار و ايدهها بسيار زياد است. البته بخشي از آن به مسائل علوم انساني بازميگردد كه علوم انساني تا حدي نظري است ولي بخش عمده آن مربوط به اين است كه شايد در بسياري موارد مشكل را هنوز پيدا نكردهايم. اميدواريم فردي كه در جايگاه بانك مركزي و در رئوس اوضاع اقتصادي قرار ميگيرد، از اين بينش و دانش كافي برخوردار باشد و از نظرات متخصصان استفاده كند. به هر حال بخشي ازمشكلات كشور پديدههاي جديد است ولي بيشتر آن مسائلي است كه چندين بار در 40سال گذشته تجربه كردهايم. اگر دوباره بخواهيم همان راهحلهاي شكست خورده را استفاده كنيم، نشان دهنده اين است كه ايدهاي نداريم، مشكل را نفهميديم و نتوانستيم راه حل پيدا كنيم يا جدي نگرفتيم و مسئوليتپذير نبوديم. اينها به نظرم چيزهايي است كه بايد در انتخاب مديريتهاي جديد در حوزههاي اقتصادي لحاظ شود.