غریبگی با تفکر جامعهشناسانه
یکی از همکلاسیهای دوره دانشجوییام را به تازگی پیدا کردهام. استاد دانشگاه شده و جامعهشناسی تدریس میکند. مسئولیت آموزشی و اداری هم در دانشگاه دارد اما کار و علاقه اصلیاش تدریس، پژوهش و مطالعه است.
آن سالها با یکدیگر سلام و علیکی داشتیم، اما میدیدم که چقدر بیشتر از خیلی از ما همکلاسیهایش مطالعه و تحقیق می کرد. اهل یکی از روستاهای اطراف اصفهان بود و چندان اهل معاشرت و دوستی نبود؛ به قول امروزیها چندان اجتماعی نبود.
حالا بعد از حدود بیست سال، وقتی صدایش را از پشت گوشی میشنوم و اشیاقش را مثل خودم به دیدار دوباره همدیگر میبینم، از پشت گوشی هم متوجه تغییراتش میشوم. چقدر در همین مکالمه بعد از نزدیک به دو دهه، انرژی از پشت گوشی راهی روح و روانم میشود. از پایان نامه دکترای جالبش میگوید و مرا بیشتر مشتاق دیدارش میکند.
من و بسیاری از همکلاسیهایم در فضای دانشگاه و پژوهش نماندیم و هریک سرگرم زندگی و اشتغال خود شدیم. صحبت با این همکلاسیی سابق که حالا دیگر دوست ارزشمندی شده و نیز افراد دیگری که در فضای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی فعال هستند این فکر را در خاطرم پررنگتر کرده که در کنار مطالعه، البته اگر برنامه منظمی برای آن چیده باشیم و با وجود همه دشواریهای زندگی در این سالها، به آن پایبند باشیم چه خوب است که فرصت همنشینی و بهرهمندی از اهالی بیادعا، پرتلاش و باسواد در پژوهش و دانش علوم اجتماعی به ویژه جامعهشناسی را داشته باشیم.
یاد حرف یکی از دوستان میافتم که همیشه به من و دیگر دوستانمان میگفت که به رویدادهای زندگی و وقایع روزمرهمان نگاه جامعهشناسی داشته باشیم. ای دریغ که من دیر به عمق و کارایی این توصیه ارزشمند رسیدم!
پشت جلد کتاب جامعه شناسی آنتونی گیدنز، چند جمله درخشان، پرفایده و کارآمد دارد که همیشه با خواندن آنها یاد توصیه آن دوست میافتم. حالا هم دیدار همکلاسی جدید مرا به یاد آن جملات پرمفهوم و ارزشمند انداخت: «تفکر جامعهشناسی بیش از هر چیز به خودشناسی کمک میکند که به نوبه خود میتواند به شناخت بهتر ما از دنیای روابط اجتماعی یاری کند.
مطالعه جامعهشناسی باید تجربهای رهاییبخش باشد: جامعهشناسی احساس همدردی و نیروی اندیشه و تخیل ما را گسترش میدهد، چشماندازهای جدیدی را پیرامون سرچشمههای رفتارمان در برابر ما میگشاید و به درک ژرفتر زمینههای فرهنگی متفاوت با فرهنگ ما میانجامد.
مطالعه جامعهشناسی تا آنجا که با اندیشه جزمی مبارزه میکند، درک تنوع فرهنگی را میآموزد، بینش عملکرد نهادهای اجتماعی را برای ما فراهم میسازد و امکانات آزادی انسان را افزایش میدهد.»
چقدر بسیاری از ما و جامعهمان غریبهایم با این علم و تفکر کارآمد و ارزشمند!