روایتی از روایت فتحی دیگر از بانوان طلبه جهادی در قم
تاریخ تکرار میشود و فقط کمی ظاهر آن تغییر میکند گویا همین دیروز بود که روایت فتح را روایت میکردند و امروز دوباره بعد از سالها روایت فتح را روایت میکنند اما در جبههای دیگر...
رویداد ایران_قم،زهره مهرنوروزی: صدای دعای توسل در سالن پیچیده است، درهمان لحظه ورود به سالن در قاب چشمانم تصویر زنانی جا میگیرد که سمت راست نماز خانه پشت چرخهای خیاطی نشسته اند و سخت گرم کارند، اینجا نماز خانه مدرسه علمیه کریمه اهل بیت (ع) است که حالا به یک کارگاه دوخت ودوز لباس کادر بیمارستانی تبدیل شده است.
چه کسی باور میکرد در این مدرسه علمیه که کمی هم دور از شهر قرار دارد روزی در نماز خانه اش، لباس کادر بیمارستانی مخصوص شرایط کرونایی دوخته شود. کیف خانمها همه بیرون گذاشته شده است، همانجا جلوی آستانه میایستم منتظر میمانم تا کسی مرا ببیند. عده ای دورهم نشسته اند ماسکها را بسته بندی میکنند هرکس به کاری مشغول است . خانمی مرا میبیند و بیمعطلی به سمت من میآید خودم را معرفی میکنم او نشانی خانم پرهیزگار مدیر مدرسه و بانی این حرکت جهادی را میدهد.
ماجرا به قبل از سال جدید باز میگردد. آنطور که مدیر مدرسه توضیح میدهد از 26 اسفندماه با قرارگاه جهادی شهید سردار سلیمانی کار دوخت و دوز لباس را در خانه آغاز کرده است و در نهایت تصمیم میگیرد در این زمان که کلاسها مجازی شده و مدرسه بلااستفاده است از ظرفیت فضای مدرسه و بانوان طلبه به این شکل استفاده کند به همین منظور در گروه مدرسه فراخوانی میگذارد و با استقبال بانوان طلبه رو به رو میشود.
دراینجا حدود 10 دستگاه چرخ خیاطی صنعتی تهیه شده است چند روزی از فعالیت گروهی آنان میگذرد و طبق گفته مدیر گروه روزانه حدودا 450 عدد ماسک تولید میشود و دوخت لباس پرستاری را نیز در برنامه دارند .
خانم نظافت، یکی دیگر از مسؤولان مدرسه کریمه اهل بیت(ع) است که خودش پشت یکی از چرخها نشسته و دوخت و دوز میکند ضمن اینکه بر امور نظارت دارد.
جملات روحیه بخش مانند« به فضل خدا کرونا را شکست میدهیم»، «به عنایت امام عصر(عج) کرونا را شکست می دهیم» بر دیوار و روی میز چرخ بانوان دیده میشد.
در این جنگ نابرابر عیار انسانها سنجیده میشد و این مادران و خواهران نشان داده بودند که خانواده آنها به پهنای قم و ایران عزیز گسترده است و سلامتی تک تک ملت ایران برای آنها مثل جان عزیزان خود مهم است.
با دقت و ظرافت بخشهای مختلف ماسک را میدوزند و اتو میکشند. برش ماسکها، پیله کردن و کش زدن ماسکها بخشهای مختلف دوخت و آماده سازی است که توسط بانوان انجام میشود.
اما این بانوان چه حرفها که برای گفتن داشتند... یکی از طلبهها که دوست دارد گمنام باشد و از نقطه ای دوری از شهر به اینجا آمده میگوید: وقتی شرایط را به اینگونه دیدیم و با اینکه مهارتی در خیاطی نداشتم به اینجا آمدم گفتم هرچه از دستم برآید انجام میدهم که خوشبختانه در همین چند روز به کار مسلط شدم.
وی میگوید: جهاد بسته به زمان و شرایط تفاوت میکند زمانی جهاد زن در خانه ماندن و خدمت به اهل خانه است و زمانی دانش اندوزی و زمانی مثل امروز؛ جهاد من طلبه حضور در صحنه است و من امروز این نوع جهاد را ترجیح دادم و به اینجا آمدم.
همه انگار به طور خودکار بلد هستند چه کنند؛ دخترکی در بین این جمع دیده میشود که کارش شمارش و دسته بندی ماسکهای دوخته شده است. بطور حتم او دختر محکمی بزرگ خواهد شد چرا که شاهد این روزهای سخت است و در کنار بزرگترها زندگی را میآموزد. مانند مادرش که روزی در کنار مادرش برای سربازان خط مقدم لباس میدوخته و شال و کلاه میبافته است و حالا دوباره این صحنهها به گونه ای دیگر تکرار و روایت میشود.
صحبتهای خانم پرهیزگار برایم جالب است که میگوید: شرایطی نیست که کار را گردن مسؤولان بیندازیم و انتظار داشته باشیم همه کارها را انجام دهند باید هر کسی به اندازه توانش وارد شود و گوشه ای از این کار را بگیرید. بهخصوص اکنون که شرایط واقعا خاص است و کادر بهداشت و درمان به شدت درگیر ویروس کروناست هستند و لازم است که برای این سربازان خط مقدم لباس و ماسک تهیه کنیم تا در سلامت بمانند و مقاومت کنند.
بانویی دیگر حضورش در این کارگاه را توفیق الهی میداند و میگوید: خوشحالم که خدا این توفیق داده است که توانستهام در جبهه پشتیبانی شرکت کنم و به اندازه تواناییام به جامعه خدمت کنم.
او شکست کرونا را قطعی میداند و به آیه 7 سوره« طلاق» اشاره و بیان میکند: خداوند دراین آیه فرموده است آنان که امکانات وسیع دارند باید از امکانات خود انفاق کنند و آنان که امکانات و سرمایه کمی دارند همان اندک را نیز انفاق کنند. خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیکند و خداوند به زودی بعد از سختیها آسانی خواهد داد.
وی ادامه میدهد: پس اگر همه در این جهاد شرکت کنند پیروز میشویم امروز نوع جهادها متفاوت است برای عده ای در خانه ماندن یک جهاد بزرگ است چون موجب قطع زنجیره کرونا میشوند برای امثال من که میتوانند کاری انجام دهند شرکت در این گروههای جهادی یک حرکت خدا پسندانه است که میتواند به بهبود اوضاع کمک کنند و غبطه ای که میخورم این است چرا کار بیشتری از من بر نمیآید.
زهرا فرجیان که سرگرم اتو کشیدن ماسکهاست از روزهایی میگوید که پا به پای مادرش در حسینه محله شان برای رزمندگان خط مقدم کمک جمع آوری میکرده، او سخت معتقد است فردا باید جواب خدا را بدهد اگر در چنین روز سختی کنار خانواده بزرگ ایران نباشد چه توجیهی دارد.
اینجا تعدادی از بانوان جهادی شهرمان شرکت کرده بودند در حالی که گروههای زیادی از بانوان تحصیل کرده حوزوی در بخشهای مختلف اعلام آمادگی کرده بودند که اکنون فرشته وار در جای جای این شهر پراکنده اند عدهای در غسالخانهها خدمت میکنند، عدهای در بیمارستانها به عنوان خدمه و همراه بیمار پای کار هستند، بخشی نیز در نقاهتگاههای جمکران که بیماران رو به بهبود در آنجا بستری هستند خدمت میکنند بدون هیچ چشم داشتی و خالصانه؛ اینها همه رزمایشی زنانه بود در مقابله با کرونا.
هوشنگی از دیگر طلبههای مدرسه علمیه کریمه اهل بیت (ع) است که انگیزه اصلی اش را کمک به کادر بهداشتی میداند و میافزاید: شرایط امروز درست مثل زمان جنگ است کادر درمانی به شدت درگیر است، دوخت و دوز لباس تنها کمکی است که من در این روزهای سخت از دستم بر میآید.
او به درماندگی کشورهایی مانند امریکا در مقابله با کرونا اشاره دارد و تصریح میکند: مردم ما روزهای سخت زیادی دیدهاند و اگر همه ما احساس وظیفه کنیم و در صحنه حضور داشته باشیم میتوانیم از بحران به سلامت عبور کنیم.
زهرا عرب بیگی تهرانی از دیگر شرکت کنندگان در حرکت جهادی است و میگوید: دشمنان اسلام ونظام سالها منتظر بودند که بهانه ای داشته باشند که علیه رهبر انقلاب و کشور اسلامی ایران حرفهای یاوه بزنند من در این شرایط وظیفه خودم دانستم که از دعوت مدیر مدرسه برای شرکت در حرکت اعلام آمادگی کنم و تا هرچقدر هم لازم باشد درخدمت خواهم بود.
بانی این حرکت جهادی میگوید: طبق برنامه کارگاه از ساعت8صبح تا 13است اما خانمهای شرکت کننده علاقه نشان دادهاند، تا ساعت 17 نیز میمانند و کارها را انجام میدهند.
وقتی از مدرسه خارج میشوم باز میگردم و نگاهم به کتیبه کاشی معرق سردر ورودی خیره میشود «مدرسه علمیه کریمه اهل بیت (ع)» نامی که روی قرارگاه پشتیبانی مدافعان سلامت نقش بسته است و در ذهن ناخودآگاهم برخی وقایع را با خود مرور میکنم؛ این روزها یکی از قشرهای مهم جامعه بعد از کادر بهداشت و درمان همین طلبهها هستند که در صحنه حضور دارند و در قالب کارهای جهادی وارد میدان عمل شده اند و جانانه پای تمام سختی ایستاده اند، که این خود روایت فتح دیگری است.