محمود احمدی نژاد و سیدمحمد خاتمی هر دو «قوی سیاه» بودند
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در مناظره ای که چند روز مانده به انتخابات مجلس یازدهم با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین داشت در تحلیل چرایی عدم ورود اصلاح طلبان به دادن لیست، گفت: یک سری اقدامات پیشینی در امر انتخابات وجود دارد که این اقدامات پیشین تا حدودی دست و بازوی اصلاح طلبان را به مفهوم کلی در مقایسه با اصولگرایان بسته است و آن سیاست و سنت نظارتی و تایید صلاحیتی که از ناحیه شورای نگهبان است که صورت می گیرد.
وی افزود: این نگاه تایید صلاحیت که ریشه آن هم در بحث احراز صلاحیت و یا عدم احراز صلاحیت است (این دو مقوله متفاوت است)، باعث شده است که دست برابر برای اصلاح طلبان در مقایسه اصولگرایان در حوزه انتخابی نباشد. ضمن این نقدی که داریم این معنا را نمی دهد که به طور کلی اصلاح طلبان از حضور انتخاباتی به صورت ۱۰۰ درصدی محروم بوده باشند، ممکن است به صفت حزبی محرومیت خیلی گسترده ای باشد اما به صفت گفتمانی اینگونه نیست.
این چهره سیاسی با بیان اینکه از سوی دیگر اصلاح طلبان دعوت به ثبت نام را اجابت نکردند، اظهار داشت: ما یک فراخوانی برای دوستانمان دادیم که بروید و ثبت نام کنید ولی تقریبا اجابت کافی نشد و فقط اندکی ثبت نام کردند.
عطریانفر در ادامه به یک نظریه سیاسی اشاره کرد و گفت: اشاره ای به یک نظریه سیاسی می کنم، آیا شما نظریه قوی سیاه را شنیده اید؟ یک آقایی به نام نسیم طالب نیکولاس وجود دارد؛ این آقا میگوید که شما در یک جنبه هایی از مباحث اجتماعی یک موضوع و یک پدیده ای که احتمال تحقق آن حداقل است، یعنی مجموعه از از عواملی که در کنار هم می نشیند و می خواهد قضاوت کند اصلا احتمال وقوع این حادثه را صفر میداند، چه بسا که همان پدیده غیر محتمل، محتملا اتفاق بیفتد و حاکم شود. این را اینگونه قرینه سازی کرده است که در کل عالم طبیعت همه قوها سفید هستند، آیا می شود تصور کرد که یک قوی سیاهی هم وجود داشته باشد، در عالم تصور ممکن است، دست بر قضا مقطعی که کاوشگران به استرالیا رفتند قوی سیاهی را دیدند، یعنی در عالم واقع هم یک قوی سیاه پیدا شد. پس نمی توانیم به طور کلی چون قوی سفید زیاد دیده ایم بگوییم هیچ قوی سیاهی وجود ندارد.
وی ادامه داد: در مسائل اجتماعی هم ممکن است یک قوی سیاه پیدا شود. من از این نظریه استفاده می کنم، آقای ترامپ و مشاور مارکسیستی اش پروفسور بنن که به او خط فکری می داد تحت تاثیر همین عقیده و نظریه قوی سیاه آقای نیکولاس، ترامپ را توجیه کرده بود که تو می توانی پیروز شوی با اینکه هیچ وجاهت حزبی نداری و سابقه ات هم خراب است،از این بابت ترامپ خودش یک قوی سیاه است.
عضو حزب کارگزاران گفت: به نظر شما ما در ایران قوی سیاه داشته ایم؟ هم ما اصلاح طلبان و هم آقای ایمانی و اصولگرایان داشته ایم، به نظر من هم آقای احمدی نژاد قوی سیاه بوده است و هم آقای سید محمد خاتمی. این دو بزرگوار بر اساس قواعد و ظواهر عادی و متعارف سیاست نباید انتخاب می شدند. نه آقای سید محمد خاتمی در سال ۷۶ احتمال پیروزیش در مقابل آقای ناطق بود و مجموعه دیدگاه ها این بود که نهایتا ایشان ۴ الی ۵ میلیون رای می آورد ولی ایشان در کمال ناباوری پیروز شدند، آقای احمدی نژاد هم در نقطه ای متولد شد و حضور پیدا کرد که همه ضرب و تقسیم ها دلالت بر غیر از این داشت، یعنی بر خلاف همه پیش بینی ها این اتفاق افتاد، تلاشی که آقای باهنر برای اخذ تایید صلاحیت آقای احمدی نژاد از دستگاه اطلاعاتی کردند (چون ایشان یک پرونده ای داشت)، هرچند با توجه به شناختی که از آقای باهنر دارم فکر میکنم که اگر ایشان می دانست این تایید صلاحیت منجر به پیروزی ایشان میشود هیچگاه گامی در این مسیر بر نمی داشت.
وی گفت: البته از این مفهوم معنای ارزشی استنباط نکنید که سیاه به معنی بد است، منظور یک امر استثنایی است. از این جهت با پذیرش این باور شما در بسیاری از این حوزه ها برخلاف اینکه پیش بینی می کنید حتما آقای x برنده است می بینید که آقای y برنده شده است.
عطریانفر با بیان اینکه لیست دادن بسیار شرافتمندانه تر است، خاطرنشان کرد: به هرحال توصیه انتخاباتی ما سیاسیون حزبی این است که هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان در قامت لیست ظاهر شوند چون بسیار شرافتمندانه تر است،زمانی که تک نفره حضور پیدا کنند اساسا رقابت ها به رفتارهای غیر اخلاقی آلوده می شود و هرکسی فکر می کند که همه دشمن او هستند.