نیمی از هزینه خانوارهای تهرانی برای مسکن است؛ کدام استان هزینه مسکن ارزانتری دارد؟
به گزارش اکوایران، بررسی سهم بخش مسکن از کل هزینه خانوارهای شهری نشان میدهد چهار استان تهران، البرز، فارس و گیلان گرانترین شهر از نظر تهیه مسکن برای خانوارهای کشور است.
تامین مسکن به عنوان یکی از ضروریترین نیازهای اساسی خانوارها طی سالهای اخیر همگام با افزایش نرخ تورم روز به روز سختتر شده و خانوارها بخش زیادی از درآمد خود را صرف هزینههای مسکن میکنند.
تازهترین گزارش منتشره از سوی مرکز آمار نشان میدهد متوسط درآمد هر خانوار شهری (به طور متوسط 3.1 نفره) در سال گذشته به حدود 167 میلیون تومان رسیده که 137 میلیون تومان آن صرف پرداخت هزینهها میشود.
رکوردزنی هزینه مسکن برای خانوارها
آمارها نشان میدهد بیشترین سهم هزینه خانوارهای شهری صرف تامین مسکن (به طور دقیق مسکن، آب، فاضلاب، سوخت و روشنایی) میشود، به طوری که هر خانوار شهری در سال 1401 به طور میانگین معادل 38.1 درصد از هزینههای خود را به مسکن اختصاص داده است.
به بیان دیگر در سال 1401 هر خانوار شهری به طور میانگین 52.2 میلیون تومان را صرف هزینههای مسکن کرده که در مقایسه با سال 1400 حدود 57 درصد افزایش داشته طی حداقل پنج سال اخیر بیسابقه بوده است.
همچنین خانوارهای روستایی نیز در سال 1401 به طور متوسط معادل 19.1 درصد (به ارزش 15 میلیون تومان) از هزینههای خود را به بخش مسکن اختصاص دادهاند که در مقایسه با سال 1400 معادل 56.6 درصد افزایش داشته است.
قرارگیری گیلان در لیست استانهای گران
گیلان به همراه سه استان تهران، البرز و فارس استانهایی بودند که در سال 1401 رقم بالاتری از میانگین کشوری را در زمینه نسبت هزینه خالص مسکن به کل هزینههای خانوار شهری را به ثبت رساندند.
علت سهم بالای هزینه مسکن در استان گیلان شاید تامل برانگیز باشد، اما تحقیقات میدانی دنیای اقتصاد از نبض اجارهبها در استان گیلان نشان میدهد، رشد بهای اجاره آپارتمان در مقایسه با تهران، قابل توجه است.
نتایج تحقیقات میدانی «دنیایاقتصاد» حاکی است، در حال حاضر متوسط بهای اجاره آپارتمان در استان گیلان نسبت به سال گذشته چیزی در حدود ۴۰ درصد افزایش از خود نشان میدهد.
روند رشد اجارهبهای مسکن در «شمال» برای ساکنان بومی طی دو، سه سال گذشته به گونهای بوده که نسبت اجارهبهای آپارتمان در تهران به مرکز استان گیلان، از بالای عدد ۳ به زیر ۲.۵ کاهش پیدا کرده است. این نه به معنای «رشد کمتر اجارهبها در تهران» که نشانه «رشد تندتر هزینه اجارهنشینی در شمال» است.
بررسیها درباره علل این التهاب، به «پیامد جریان ملاکی در بازار املاک شمال» از یکسو و «تورم عمومی بالای استانی» از سوی دیگر میرسد. عرضه واحد مسکونی در شهرهای شمالی برای بومیها طی سالهای اخیر از دو ناحیه «شیفت به ویلاسازی» و «حضور غیربومیها در این مناطق»، کاهش محسوسی یافته است.
دنیای اقتصاد در گزارش خود عنوان کرده که به علت اثرگذاری نبض مسکن تهران بر شمال و همچنین «کمبود موجودی مسکن شمال برای تقاضای بومیها با توجه به مهاجرت سالهای اخیر ساکنان دیگر استانها به شمال»، در حال حاضر، گروهی از مستاجرهای ساکن مرکز استانهای شمالی که توان پرداخت مبالغ اجاره حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تومان در ماه یا رهن کامل معوض را ندارند، به سمت روستاها مهاجرت کردهاند.
چشمها در انتظار مسکن ملی خشک شد
آشفتگی و التهاب در بازار مسکن و افزایش هزینههای سرسامآور خرید خانه و اجارهبها طی سالهای اخیر گریبان خانوارها را گرفته و به یکی از معضلهای اقتصادی کشور تبدیل شده است، این در حالی است دولت برای حل این مساله در سال 1400 قانون جهش تولید و تامین مسکن را به تصویب مجلس رساند تا یکی از ضروریترین نیازهای اساسی شهروندان یعنی داشتن مسکن تا حد زیادی مرتفع شود.
در همین راستا دولت سیزدهم نیز پروژه تامین مسکن را با عنوان نهضت ملی مسکن و با هدف خانهدار کردن اقشار متوسط و کم درآمد و ایجاد رونق در ساخت و ساز در مهر ماه 1400 شروع کرد و مقرر شد که سالانه یک میلیون واحد مسکونی (در چهار سال 4 میلیون واحد مسکونی) احداث شود.
با گذشت 2 سال از شروع این طرح اما مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا اعلام کرد که عملکرد دولت در این طرح بسیار ناامیدکننده بوده و با گذشت دو سال از ابلاغ قانون جهش تولید مسکن و استقرار دولت، تعداد واحدهایی که در طرح نهضت ملی مسکن به مرحله اجرایی رسیدهاند در حدود 400 هزار واحد بوده که نشان از عقب ماندگی جدی در اجرای قانون دارد.
منبع: ecoiran-52488