جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > حفاظت از مناطق طبیعی در گرو گردشگری با ضابطه

حفاظت از مناطق طبیعی در گرو گردشگری با ضابطه

حفاظت از مناطق طبیعی در گرو گردشگری با ضابطه
«تصور کنید خانه‌ای 70متری دارید و می‌خواهید از یکصد مهمان در آن فضا میزبانی کنید؛ قطعا نمی‌توانید. همچنان‌که با یک خودروی کوچک با ظرفیت 4سرنشین نمی‌توانید 8سرنشین را به مقصد برسانید. هیچ‌یک از این فضاها ظرفیت بیش از اندازه ندارند. داستان طبیعت ایران و بارگذاری بیش از حد بر آن و هجوم افسارگسیخته گردشگران بدون احساس مسئولیت برای حفظ زیست‌بوم در سفرهای تفریحی نیز درست همانند همان خانه 70متری و خودروی 4سرنشین است.» این جملات سخنان جواد نظامدوست، رئیس سابق انجمن غار و غارشناسی ایرانیان است که در وصف سفرهای طبیعت‌گردی این روزهای ایران گفته است.
بارگذاری بیش از اندازه بر طبیعت ایران کار را به جایی رسانده که برخی نقاط طبیعی کشور به یک زباله دان تبدیل شده است. آتش‌سوزی حجم زیادی از جنگل‌ها را نابود کرده و پوشش گیاهی ارزشمند مناطق طبیعی از بین رفته است. اما مسئولیت حفظ منابع طبیعی و مصون نگاه داشتن محیط‌زیست ایران در گردشگری بر عهده کیست؟ درست است که گردشگران نقش مهمی در ایجاد مصایب زیست‌محیطی ایران دارند و هر نقطه بکر کشور که پای گردشگری غیرمسئولانه به آن باز شود یک گام به مرگ تدریجی نزدیک می‌شود، اما جای خالی برنامه‌ریزی برای کنترل هوشمندانه کاهش اثرات زیست‌محیطی گردشگری غیرمسئولانه در ایران کاملا مشهود است.
سواد استفاده از مناطق طبیعی را نداریم
آرش نورآقایی، رئیس سابق کانون راهنمایان گردشگری ازجمله موافقان حضور مشروط گردشگران در مناطق طبیعی است. او می‌گوید: این نگاه که باید مناطق طبیعی را با هدف حفاظت به روی گردشگران بست یک نگاه قدیمی است و اتفاقا کنترل هوشمندانه حضور گردشگر در این مناطق است که به حفاظت از مناطق طبیعی منجر می‌شود.
نورآقایی معتقد است که تعداد گردشگران ورودی به مناطق تاریخی و طبیعی ایران آنقدرها زیاد نیست که بخواهیم اعلام کنیم اگر آن مناطق آسیب می‌بینند به‌دلیل فراوانی حضور گردشگران است.
نورآقایی می‌گوید: سواد مصرف درست از طبیعت را هم نداریم. به برزیل، استرالیا، اندونزی و اروپا نگاه کنید که گردشگرانی بیش از گردشگرانی که در ایران به نقاط طبیعی سفر می‌کنند به مناطق طبیعی آن کشورها وارد می‌شوند. در ایران وقتی 100گردشگر به تخت جمشید می‌روند صدای همه در می‌آید که تخت جمشید توان تحمل آن را ندارد ولی بارها 10برابر این تعداد گردشگر در کلوزیوم روم مشاهده می‌شود. تفاوت تنها در این است که حضور گردشگران در مناطق تاریخی و طبیعی ایران هیچ مکانیسم خاصی ندارد اما در آن کشورها حضور گردشگر در این مناطق حساب و کتاب دارد. بنابراین بستن مناطق طبیعی به روی گردشگران راه چاره نیست و باید آموزش صحیح به گردشگران ارائه شود.
این کارشناس و فعال گردشگری در پاسخ به این سؤال همشهری که چرا نباید مانند برخی کشورهای پیشرفته در امر گردشگری گردشگرانی که به مناطق طبیعی سفر می‌کنند ملزم به پرداخت ورودیه باشند و حتی تعداد گردشگرانی که به مناطق طبیعی سفر می‌کنند محدود شود؟ گفت: تجربه دریافت ورودیه برای برخی مناطق گردشگری کشور وجود دارد اما متأسفانه پولی که از گردشگران دریافت می‌شود صرف حفاظت از آن مناطق نمی‌شود. به‌عنوان مثال، اگر برای تماشای گل‌های واژگون به گلستان کوه بروید می‌بینید که آنجا یک طناب کشیده‌اند و از گردشگران هم ورودی دریافت می‌کنند، اما پس از عبور از طناب گردشگران وارد دشت‌های گل می‌شوند و پوشش گیاهی منطقه را از بین‌می برند و هیچ‌کس هم کاری به کارشان ندارد. بنابراین گرفتن این ورودیه و حتی کشیدن آن طناب هم تفاوتی در گردشگری منطقه ندارد. متأسفانه همه روندها در ایران نصفه و نیمه انجام ‌می‌شود و ابتدا و انتهای اقداماتی که انجام می‌شود دیده نمی‌شود. پس راحت‌ترین روش در این شرایط آن است که بگویند باید یک منطقه طبیعی به روی گردشگران بسته شود و صورت مسئله را پاک کنند.
نبود آموزش‌های مناسب جاده‌ای
او نبود آموزش‌های مناسب جاده‌ای برای سفر به مناطق طبیعی و ارائه‌نکردن بروشورهای آموزشی در مناطق طبیعی به گردشگران را بخشی از ضعف‌های حفاظت از مناطق طبیعی در گردشگری خواند و گفت: در استرالیا اگر قرار است به یک منطقه طبیعی سفر کنید آنها به‌صورت هوشمندانه یک طراحی سفر کرده‌اند که گردشگران را در صف تله کابین نگاه می‌دارند تا زمان انتقال آنها به مقصد طولانی‌تر شود و گروه قبلی بازگردد و گروه جدید جایگزین‌شان شود، اما هیچگاه به گردشگر نمی‌گویند به آن منطقه سفر نکند. مسیرهایی طراحی می‌کنند که گردشگران در مناطق طبیعی تنها از آن مسیرها عبور کنند تا به پوشش گیاهی منطقه آسیب نرسد. با این شیوه‌ها کنترل نامحسوس مناطق طبیعی در گردشگری انجام شده است.
نورآقایی معتقد است که باید طبیعت ایران را به اقتصاد نزدیک کرد تا سرمایه‌گذاران بخش گردشگری اقدام به سرمایه‌گذاری در مناطق طبیعی کنند. نزدیک شدن طبیعت به اقتصاد هیچ ایرادی ندارد چون تاکنون برای سفر به طبیعت ممانعت ایجاد شده و نتیجه‌اش همین چیزی شده است که امروز مشاهده می‌شود. اما با نزدیک شدن طبیعت به اقتصاد فرایندهای خوب اتفاق می‌افتد و مکانیسم کنترل هوشمندانه ایجاد می‌شود. هم‌اکنون به‌دلیل آنکه طبیعت به اقتصاد نزدیک نشده، همه‌‌چیز رها شده است درحالی‌که اگر محیط‌زیست و اقتصاد به یکدیگر نزدیک شوند با تولد مکانیسم‌های کنترل هوشمندانه و سرمایه‌گذاری در مناطق طبیعی و ایجاد مسیرهای گردشگری می‌توان به حفاظت از طبیعت در گردشگری رسید.
حفاظت از طبیعت با ورود گردشگران به مناطق طبیعی ممکن است
علی شادلو، مدرس طبیعت‌گردی و از فعالان صنعت گردشگری کشور نیز در بحث باز گذاشتن مناطق طبیعی به روی گردشگران با کنترل و مدیریت مناسب این مناطق و گردشگران با نورآقایی هم‌عقیده است. او می‌گوید: در گردشگری، علمی به نام مدیریت مقاصد وجود دارد که دارای شروط خاص است. یک مقصد گردشگری باید تحویل فرد حقوقی دارای صلاحیت شود. مثلا مدیریت مناطق طبیعی به شرکت‌ها یا سمن‌هایی که صلاحیت‌شان توسط دستگاه‌ها تأیید می‌شود برای یک بازه زمانی مشخص که طبیعت تعیین می‌کند نه خرد انسانی احاله شود که این موضوع به هیچ وجه به‌معنای واگذاری آن مناطق نیست.
به گفته او، ظرفیت برد یا کشش انسانی مناطق طبیعی به‌معنای آن است که یک منطقه طبیعی چه تعداد گردشگر ظرفیت دارد یا آنکه اصلا باید گردشگر به آن منطقه ورود کند یا خیر. این یک مفهوم قدیمی است. در تعاریف جدید جهانی حفاظت از مناطق طبیعی مبتنی بر ورود انسان به آن مناطق است. به همین دلیل می‌بینید که بی‌نظیرترین مقاصد طبیعی جهان در سریلانکا، آفریقا و برزیل در ردیف مهم‌ترین مقاصد گردشگری جهان قرار گرفته‌اند.
این مدرس گردشگری به تعریف جدید مرکز تحقیقات و توسعه اکوتوریسم دانشگاه گریفنیت استرالیا که از مراجع مهم در صنعت گردشگری است اشاره می‌کند و می‌گوید: پروفسور باکلی یکی از تأثیرگذارترین افراد در این مرکز است که به طراحی مسیرهای طبیعی برای گردشگران می‌پردازد. مثلا می‌گوید اگر به جای 100گردشگر 200گردشگر به یک منطقه طبیعی وارد شوند چه راهکاری برای از بین نرفتن پوشش گیاهی یا تخریب محیط‌زیست وجود دارد. می‌گوید باید از پل‌های شیشه‌ای استفاده کرد تا نه‌تنها جلوی تابش نور به پوشش گیاهی گرفته نشود که ورود گردشگر به آن مناطق نیز تسهیل شود.
شادلو با تأکید بر لزوم ورود سرمایه‌گذاران به مناطق طبیعی ایران، این عامل را موجب مدیریت بهتر و حفاظت بیشتر از مناطق طبیعی کشور خواند و گفت: اگر یک منطقه طبیعی مدیریت نشود و برای همه باشد دیگر آن منطقه برای هیچ‌کس نیست. در گردشگری فعلی کشور متأسفانه همین دیدگاه حاکم است؛ یعنی گردشگرانی که به مناطق طبیعی سفر می‌کنند می‌گویند این آبشار خداست یا دشت خدا و غار خداست و به منطقه هجوم می‌برند و عامل تخریب می‌شوند، چون به میزان خدماتی که از اکوسیستم می‌گیرند به پایداری منطقه نمی‌اندیشند. او می‌گوید: تا زمانی که سافاری پارک‌ها و پارک‌های حیات‌وحش در کشور به‌صورت جدی پیگیری نشده و به متخصص دارای صلاحیت واگذار نشوند روزگار طبیعت ایران همین است که می‌بینید.
ضرورت درآمدزایی از اکوسیستم‌های طبیعی
 مدرس طبیعت‌گردی معتقد است که طبیعت ایران باید به اقتصاد نزدیک شود. به گفته علی شادلو، دلیل آنکه اکنون در اصلی‌ترین زیستگاهی که زادآوری یوز در آن اتفاق می‌افتد، جاده و معدن احداث شده است تبدیل نشدن اکوسیستم منطقه به اقتصاد است و چون افراد از اکوسیستم منطقه درآمدزایی نمی‌کنند آن‌وقت به سراغ احداث معدن، کشاورزی و گله‌داری در مناطق طبیعی می‌روند. به همین دلیل است که امروز گفته می‌شود عصر اکوتوریسم علمی فرا رسیده و باید معیشت متفاوت در مناطق طبیعی جایگزین شیوه سنتی شود تا آثار مثبت حفاظت از زیست‌بوم کشور بیشتر شود. شادلو تأکید کرد: متأسفانه در ایران به این موارد توجه نمی‌شود چون باید در گام نخست صنعت گردشگری کشور را قانونمند کرد و چون به این اقدامات تن نمی‌دهیم بنابراین آسان‌ترین مسیر را در برخورد با طبیعت انتخاب می‌کنیم و این مسیر آسان، بستن مناطق طبیعی به روی گردشگران است.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب