ماجرای لشکرکشی طولانی، پرهزینه و نافرجام ناپلئون بناپارت به روسیه چه بود؟
پس از کودتای دولت فرانسه در سال ۱۷۹۹، ناپلئون بناپارت فتح اروپا را آغاز کرد. در سال ۱۸۰۴، بناپارت خود را امپراتور فرانسه اعلام کرده و به سرعت قدرت خود را افزایش داد.
در سال ۱۸۱۲، بناپارت قلمرویی را از ایبریا تا کرانه های رود نمن در روسیه تحت کنترل خود داشت. از آنجا که او نمی توانست کنترل بریتانیای کبیر را در دست بگیرد، سیستم قاره ای را آغاز کرد، محاصره ای که مانع از تجارت بریتانیا با بقیه اروپا می شد.
ناپلئون بناپارت یک رهبر نظامی فرانسوی بود که در طول انقلاب فرانسه پله های ترقی را طی کرد. او در سال ۱۷۸۵ از آکادمی نظامی فرانسه فارغ التحصیل شد و در یک هنگ توپخانه ارتش فرانسه ستوان دوم شد.
در سال ۱۹۷۵، بناپارت به سرکوب شورش های سلطنت طلبان کمک کرد و به مقام سرلشکری ارتقا یافت. در سال ۱۷۹۹، بناپارت رهبری کودتا را بر عهده گرفت و با موفقیت توانست کرد دایرکتوار فرانسه که ارگان قانونگذاری این کشور پس از انقلاب بود را سرنگون کند.
در سال ۱۸۰۲، ناپلئون بناپارت الحاقیه ای به قانون اساسی فرانسه اضافه کرد که او را به اولین کنسول مادام العمر تبدیل کرده و قدرت هایی دیکتاتوری به وی می بخشید. در سال ۱۸۰۴، بناپارت کمی کم تر از ۱۰ سال پس از آنکه فرانسوی ها آخرین پادشاه خود را سر بریدند، تاج امپراتوری فرانسه را بر سر نهاد.
از آنجا که بناپارت قادر به حمله و کنترل بریتانیا نبود، بهترین کار بعدی برای تضعیف بریتانیا از نظر او، جلوگیری از تجارت بریتانیایی ها با بقیه اروپا بود.
این سیستم با موفقیت مانع از تجارت انگلیسی ها شد، اما از نظر اقتصادی برای روس ها نیز مضر بود. روسیه برای کمک به اقتصاد خود، نظام قاره ای را به چالش کشید و تجارت با بریتانیا را از سر گرفت. بناپارت پس از آگاهی از تجارت روسیه با بریتانیا، خود را برای حمله آماده کرد.
ناپلئون بناپارت ارتشی مرکب از ۶۰۰ هزار نفر برای حمله به روسیه و پیشروی به سوی مسکو گرد آورد. ارتش ناپلئون بزرگ ترین ارتشی بود که اروپا تا آن زمان به خود دیده بود.
از ۶۰۰ هزار سرباز ناپلئون، تنها نیمی از آن ها فرانسوی بودند. نیمه دیگر از مردانی از آلمان و لهستان تشکیل شده بود که در سال ۱۸۱۲ تحت کنترل فرانسه قرار داشتند.
روس ها ۲۰۰,۰۰۰ نفر بوده و در مقابل ۶۰۰,۰۰۰ نیروی فرانسوی به نسبت ۱ به ۳ نیروهای بسیار کمتری داشتند و می دانستند که یک جنگ تمام عیار نتیجه بخش نخواهد بود.
بنابراین، در هر درگیری با ارتش فرانسه، روس ها عقب نشینی می کردند.آ ن ها در مسیر خروج، پل ها، مواد غذایی و پناهگاه ها را می سوزاندند و چیزی جز خاکستر برای فرانسوی ها باقی نمی گذاشتند.
نبرد اسمولنسک، شهری در ۲۳۰ مایلی غرب مسکو، نخستین نبرد بزرگ میان روس ها و فرانسویان بود. اسمولنسک شهری بود که اهمیت زیادی برای روس ها داشت و آن ها اجازه نمی دانند که به راحتی سرزمین های دیگر به تصرف فرانسوی ها دربیاید.
با این وجود، روس ها بیشتر به داخل روسیه عقب نشینی کردند تا از خسارات عمده به ارتش خود جلوگیری کنند و پل ها و انبارهای مهمات را در راه خروج از شهر آتش زدند.
نبرد در مالویاروسلاوتس منجر به پیروزی کوتاه مدت فرانسویان منجر شده و روس ها در نهایت عقب نشینی کردند. با این حال، پیروزی دراز مدت به روس ها رسید. پس از نبرد مالویاروسلاوتس، ناپلئون تصمیم به تغییر مسیرها گرفت.
او به جای ادامه مسیر به سمت جنوب در مسیری با آب و هوای گرم تر و تجهیزات بیشتر، ارتش خود را از همان مسیری که آمده بودند به عقب هدایت کرد.
این مسیر ۲۶۰ مایل از میان روستاهای غارت شده و سوخته می گذشت که در طول زمستان سرد هیچ غذا یا سرپناهی نداشتند. آب و هوا، کمبود غذا و حملات مکرر ارتش روسیه باعث تضعیف بیشتر ارتش ناپلئون شد.
گفته می شود در میان این تلفات، ۱۰۰ هزار نفر در حین عملیات کشته شده، ۲۰۰ هزار نفر به دلایل دیگر جانشان را از دست داده، ۵۰ هزار نفر در بیمارستان ها بستری شده، ۵۰ هزار نفر خدمت را ترک کرده و تخمین زده می شود که ۱۰۰ هزار نفر نیز به عنوان اسیر جنگی به دست روس ها افتاده باشند. در مقایسه، تلفات روسیه ۲۰۰ هزار کشته، ۵۰ هزار نفر گم شده یا فراری و ۱۵۰ هزار نفر زخمی بود.
با درک ضعف ارتش فرانسه، کشورهای روسیه، اتریش، پروس، انگلستان، سوئد، پرتغال، اسپانیا و چند کشور آلمانی ائتلاف ششگانه را تشکیل داده و امپراتوری اول فرانسه را شکست دادند. پس از این تلفات قابل توجه، ناپلئون به جزیره البا تبعید شد.
در سال ۱۸۱۵، ناپلئون بناپارت از تبعید فرار کرده و سعی کرد در طول نبرد واترلو، قدرت خود را بازیابد. اما ناپلئون با وجود تمام تلاش هایش، دیگر هرگز به قدرت نرسید.
پس از شکست در واترلو، ناپلئون دوباره به جزیره سنت هلنا تبعید شد و در آنجا زندگی خود را ادامه داد تا در سن ۵۲ سالگی درگذشت.
منبع: روزیاتو
منبع: faradeed-163915