محصولی از زمان احمدینژاد یک دینار کار اقتصادی نکرده/ خانه لاریجانی از خانه او گرانتر است
به گزارش شبکه شرق، نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی باعث به تکاپو افتادن جریانهای سیاسی برای حضور پررنگ در انتخابات شده است.
با توجه به اینکه قاطبه نمایندگان مجلس یازدهم از جریان اصولگرایی هستند، به نظر میرسد که در انتخابات مجلس دوازدهم هم اصولگرایان سعی بیشتری برای بهدست آوردن کرسیهای بهارستان داشته باشند؛ به همین دلیل فضای احزاب و تشکلهای اصولگرا برای پیشی گرفتن از یکدیگر در انتخابات ۱۱ اسفند رقابتی شده است.
در این میان، جبهه پایداری انقلاب اسلامی هم یکی از جریانهای اصولگراست که برای انتخابات مجلس خود را آماده میکند و بهدنبال انتخاب نامزدهای اصلح برای حضور در این انتخابات است.
متقی فر سخنگوی جبهه پایداری می گوید: بحث انتخابات در کشور ما با همه جای دنیا متفاوت است. آزادترین انتخابات در اینجاست. چهل و اندی سال است که در کشور انتخابات داریم و همگان پذیرفتند آزادترین انتخابات در ایران برگزار میشود.
بخش هایی از گفت و گوی متقی فر را در ادامه می خوانید:
این انتخابات هم مثل انتخابات گذشته در فضای رقابتی برگزار خواهد شد؛ بهطور طبیعی هرچه به انتخابات نزدیک میشود شور انتخاباتی هم بیشتر میشود.
مشارکت حداکثری مورد اتفاق همه است و این امر اعتبار برای نظام و تضمینکننده امنیت نظام است. استدامت این نظام الهی بسته به مشارکت مردمی است و بدون مردم هیچ اتفاقی نمیافتد.
یکی از غنایم مهم و برجسته جمهوری اسلامی بحث انتخابات و شرکت در انتخابات و نحوه برگزاری آن است. انتخابات به مردمیترین شکل برگزار میشود؛ به اعتراضات و شکایات به نحوی که در قانون دیده شده دقیق رسیدگی میشود و هیچ حزبی در بررسی صلاحیتها دخالت ندارد و مر قانون اجرا میشود.
آنچه ما اطلاع داریم کسی تا حالا اگر هم اعتراضی داشته به صورت مستند تخلفی گزارش نشده است و طبق مقررات مسئولان کار خود را انجام دادند. بررسیهای اولیه هم روشن است و ضوابط قانونی مثل سن و تحصیلات و سایر مواردی است که در قانون آمده و اینها را اعمال کردند و چیز دیگری نبوده و قطعا هم نخواهد بود و این امر در نهایت سلامت انجام شده است.
جبهه پایداری یک جریان گفتمانی است و چه انتخابات باشد و یا نباشد حرکت گفتمانی دارد و اساس و سنگ زیرین و پایهگذاری این نهاد براساس نگاههای انقلابی و معتقد بر رهنمودهای امامین انقلاب تشکیل شده است و تاریخچه تشکیل آن در همایشهای و جاهای مختلف مکرر بیان شده است که چرا و چگونه تشکیل شده و روند این است که روح انقلابی در جامعه و همه عرصهها و ساحتها حاکم باشد.
انتخابات هم یکی از میدانهای کنش سیاسی است که باید رنگ و لعاب انقلابی داشته باشد تا از آرمانها دور نیافتد، چون اگر از آرمان دور بیافتیم از امام فاصله گرفتیم و نظام نمیتواند از امام فاصله بگیرید و آن روز مرگ و حیات معنوی نظام است.
جلسات هفتگی ما با دستورکار مشخص تشکیل میشود و آن چیزی که به استانها مربوط است منتقل میشود و سفرهای استانی ما مکرر بوده است.
از آن زمان که حس کردیم میتوان وارد فضای انتخاباتی شد به دوستانی که شرایط انتخابات را دارند پیشنهاد کردیم که ثبتنام کنند به استانها هم با همین شاخصهای اصلح گفتیم ثبتنام کنند.
شهرستانها خودشان تصمیم میگیرند، اما به ما پیشنهاد میکنند که کدام ارجح و اصلح است و کدام به گفتمان انقلاب نزدیکتر و کارآمدتر است و این مشورتهای درونگروهی هست و این آرام آرام متناسب با آهنگی که کلیت نظام به سمت انتخابات میرود ما هم میرویم.
اخیرا ما یک همایشی از سراسر کشور برگزار کردیم و از هزار نفر بیشتر بود برخی هزار نفر خود را چندبرابر میکنند. ما ۱۴۶۰ نفر به وزارت کشور اسم داده بودیم که اینها میتونند رای دهند با کارت ملی و شماره تلفن و الحمدالله جمع پرشوری بود ودر سن و راهروها هم نشسته بودند و عدهای بیرون بودند لذا جا نبود و همه انقلابی بودند و یکدست خوب بود و سخنرانیها جنبه تبیینی داشت و آن مقدار که باید افق انتخابات درذهنشان روشن شود و به سمت اختلاف نروند و در انتخاب اصلح روشنبینتر باشند لذا مراسم بسیار باشکوه و معناداری بود و مشارکت در این فضا که میگویند انگیزه نیست، اما از بندرعباس و آذربایجان غربی هم بودند یعنی من ندیدم یک استان غیبت کرده باشد.
ما همایشهای خود را ادامه خواهیم داد و احتمالا یک همایش کشوری هم خواهیم داشت که تاریخش مشخص نشده است. صرفنظر از تعصبات گروهی، جبهه پایداری هیچ تعصب گروهی ندارد. اینها تهمتهای نارواست.
ما تا حالا ندیدیم کسی رد شود و به ما هنوز گزارش نشده است. ممکن است یک نفر نقص مدرک داشته باشد و ربطی به صلاحیت ندارد، اما در صلاحیت شاخصی که به سمت انتخاب اصلح برود کسی ندیدیم ما پیشنهاد کنیم که یکی از استعلاماتش مشکل داشته باشد. هنوز همه منعکس نشده، اما آنهایی بلاغ شده تایید شدهاند.
همه نامزدهای انتخابات برمیگردند به متن مردم و دوباره باید بیایند. ما عملکرد نمایندگان را در مجلس ارزیابی میکنیم. ما جلوتر کسی را برای سه سال بعد نمیگوییم که باز هم هستی، چون ممکن است ضعف عملکرد و ضعف تشخیص داشته باشد.یک سوال کلی کردید یا مثلا نماینده فلان شهرستان ممکن است از پایداری باشد و یا همسو باشد از الان بیاییم بگوییم تایید است؟ و دویست و اندی آدم را جریان باید بتواند شناسایی کند.
میزان وضع فعلی افراد است؛ افراد ممکن است لغزش داشته باشند در نهان و آشکار یعنی همیشه در انتصابات وضع فعلی افراد باید ملاک باشد.
جناب حاج آقای آقاتهرانی اگر نماینده هم نباشد چهره شاخصی بین مردم است و آدم نمیآید بگوید این وضعیتش چطور است؛ اینکه مشخص است وضعش چطور است، ولی همه که در این سطح نیستند و باید بررسی شود و اگر خدای نکرده لغزشی باشد پایداری و غیرپایداری ندارد یا به هر دلیلی مثل ناتوانی جسمی که ما تا حالا نداشتیم که الان در قانون است که الان دارند کاری میکنند که ناتوانها هم بیایند، ولی ناتوان جسمی بیاید مجلس همین الان خب مغایر با قانون است. شاید بگویند زبان و دستش کار میکند؛ در سند سیاستهای کلی انتخابات یک بند راجعبه توانمندی دارد.
ممکن است حوادثی رخ دهد و فرض ناتوانی است یا همه صلاحیتها را دارد، اما نمیتواند وقت بگذارد که این باز مصداق ناتوانی است. ما بیتعارف با همه بررسیهای قانونی، آرمانی و انقلابی را حتما انجام میدهیم حتی آنهایی که هستند. باید ببینیم ثابتقدم بودن و متعهد بودن در جمیع جهات استدامت داشته باشد قطعا هم هستند البته غالبشان خوب هستند و ما نداریم موردی را که چیز باشد. برخی هم ثبتنام نکردند.
بهجای اینکه بگوییم ائتلاف یک لفظ سیاسی است از محتوای جامعتری استفاده کنیم مثلا بگوییم وحدت یا همگرایی. ائتلاف قرار و مدار سیاسی است و بار منفی دارد یعنی بنشینیم با هم تقسیم کنیم مثلا ۱۰ تا من ۱۰ تا شما لذا اینکه تسهیم کنند و سهمدار باشند کاملا ضدارزش است، چون مردم فراموش میشوند.
گاهی آدمها با هم مینشینند وحدت میکنند و گاهی به نمایندگی از مردم میخواهند این وحدت اتفاق بیافتد نه احزاب و شخصیتها، چون ائتلاف شخصیتها هیچ ارتباطی به مردم ندارد.
شخصیتها وقتی مردمی باشند و زبان گویای مردم باشند و به حق نمایندگی آرای مردم را داشته باشند دیگر شخصیت نیستند و این چیز خوبی است حالا این در یک مجموعهای تعریف میشود و این مجموعه باید نمایندگی بدنه اکثریت مردم را داشته باشد تا شرعا و عقلا اجازه تصمیمگیری از سمت مردم را داشته باشد، چون انتخابات متعلق به مردم است و حرب مطلق نیست و صاحب اصلی انتخابات مردم هستند و مردم باید برنده شوند. این عقیده ما است.
کسی اجازه ندارد خلاف خواست مردم اظهارنظر کند چه در مدل وحدت، چه در مدل انتخابات، چه در مدل ارائه لیست و حق ندارد جدای از آرای مردم باشد، چون رای نمیدهند بعد بیایی متوسل شوی به روشهای اغوا و پوپولیستی که یک جوری رای جمع کنند که این غیرارزشی است و خوب نیست و همین میشود که بعضی نمایندگان وقتی به مجلس میروند آنی که باید باشند نیستند و دنبال کار مردم نیستند لذا این از همین قرار و مدارها شکل میگیرد.
بهجای اینکه بگوییم ائتلاف یک لفظ سیاسی است از محتوای جامعتری استفاده کنیم مثلا بگوییم وحدت یا همگرایی. ائتلاف قرار و مدار سیاسی است و بار منفی دارد یعنی بنشینیم با هم تقسیم کنیم مثلا ۱۰ تا من ۱۰ تا شما لذا اینکه تسهیم کنند و سهمدار باشند کاملا ضدارزش است، چون مردم فراموش میشوند.
گاهی آدمها با هم مینشینند وحدت میکنند و گاهی به نمایندگی از مردم میخواهند این وحدت اتفاق بیافتد نه احزاب و شخصیتها، چون ائتلاف شخصیتها هیچ ارتباطی به مردم ندارد.
شخصیتها وقتی مردمی باشند و زبان گویای مردم باشند و به حق نمایندگی آرای مردم را داشته باشند دیگر شخصیت نیستند و این چیز خوبی است حالا این در یک مجموعهای تعریف میشود و این مجموعه باید نمایندگی بدنه اکثریت مردم را داشته باشد تا شرعا و عقلا اجازه تصمیمگیری از سمت مردم را داشته باشد، چون انتخابات متعلق به مردم است و حرب مطلق نیست و صاحب اصلی انتخابات مردم هستند و مردم باید برنده شوند. این عقیده ما است.
کسی اجازه ندارد خلاف خواست مردم اظهارنظر کند چه در مدل وحدت، چه در مدل انتخابات، چه در مدل ارائه لیست و حق ندارد جدای از آرای مردم باشد، چون رای نمیدهند بعد بیایی متوسل شوی به روشهای اغوا و پوپولیستی که یک جوری رای جمع کنند که این غیرارزشی است و خوب نیست و همین میشود که بعضی نمایندگان وقتی به مجلس میروند آنی که باید باشند نیستند و دنبال کار مردم نیستند لذا این از همین قرار و مدارها شکل میگیرد.
من به این سوال جواب میدهم، اما من نماینده دولت نیستم و این اشکال باید به آقای رئیسی شود و خودش هم به آن جواب دهد، اما مقایسه میکنیم.
ما نمیگوییم ضعف نیست. در این دولت به آن صورت قبیلهگرایی نیست مثلا جوانگرایی که مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است دولت به سمت جوانان رفته است حالا آنکه بیشتر استفاده شده از دانشگاه امام صادق (ع) بوده است که یک مرکزی است که جوانان خوب حزباللهی آنجا هستند که تماما هم این نیست، ولی این هم هست.
ممکن است شما رویتان نشود بپرسید که پایداری در آنجاست و گروهگرایی است، اما من ادعا میکنم در دولت یک نفر از پایداری نیست. بروید پیدا کنید بیاورید؛ یک نفر. دولت از پایداری کمترین یا اصلا استفاده نکرده است مگر در ردههای که مثلا شهرستانی یا استانی که ما خیلی آمار آن را نداریم، چون نمیآییم ارزیابی کنیم ببینیم پایداری چقدر قدرت سیاسی دارد و کجا نفوذ دارد این اصلا کار ما نیست و به درد ما نمیخورد ولی ما از دولت حمایت میکنیم و عملکرد دولت را سرجمع مثبت میدانیم.
مردم الان تحت فشار گرانی آن دو سال آخر دولت دهم و هشت سال دولت روحانی هستند. مجموعا ۱۰ سال مردم زیر فشار هستند و قیمتها در این ۱۰ سال خیلی متفاوت شده است. حالا این دولت آمده است و پاسخگوی مشکلاتی است که آنها ایجاد کردند خصوصا در بحث مسکن، چون مسکن غیرعدای گران شده و در این دولت گران نشده است.
آقای باهنر زیاد حرف اینجوری میزند. وی یک بار گفت اینکه جبهه پایداری بگوید ۵۰ درصد این لیست برای من این درست نیست و صد در صد دروغ است و یک بار در کل انتخابات ما این حرف را نزدیم. نمیدانم از چه جایگاهی حرف میزند و اصلا کی این را تعیین کرده برای این اظهارنظرها و کی این را قیم کرده که اینها جای خود دارد. خودش رئیس میشود و برای خودش حکم میزند این آدم اینجوری است.
آقای باهنر وقتی یک جایی مورد پسندش نباشد راحت اتهام میزند. یک مورد مستند بیاورد کسی بهدلیل مخالفت با دولت رد شده است. وی بازیگر یک نقشی شده و یک زمین بازی طراحی کردند و آنجا دارد کار میکند و مشغول آنجاست برای اینکه آنها را رونق دهد سعی میکند جریانات موثر در انتخابات را بزند.
شما ببینید که الان اصلاحات که لیست بدهد خودش میداند که توفیقی ندارد. اعتدال و کارگزاران هم لیست بدهند توفیقی ندارند. اینها مستقیم و غیرمستقیم در اظهاراتشان است. از آن طرف هم انتخابات است و موقعیت خوبی برای حضور در حاکمیت است. اینها آمدند یک مدلی را طراحی کردند که این سه تا بتوانند یک لیست بدهند.
یک سری چهرههای سفید اصلاحات را بیاورند که موری نداشته باشند و شورای نگهبان اینها را تایید کند، چون صرف اصلاحاتی بودن که ردصلاحیت نمیشود. اصلاحات است دیگر یک عقیده است و اگر قانون اجازه داده که نامزد شوند، میشوند.
اینها هرکدام تکه تکه چیزی نیستند، اما با هم جمع شوند ممکن است بعضی اصولگرایان که ممکن است در گفتمانشان یک تمایلی داشته باشند آنها هم اضافه شوند. بعضی شخصیتها در برخی جریانات با اینها خیلی مشکلی ندارند.
به این نیت که هم رای اصولگرایی به او دهند و از تجمیع آرا بتوانند چند نفری را راهی مجلس کنند. باهنر هم در این میدان است. حالا به اقتضای پیروزی در این بازی اظهارنظر میکند اول اینکه همه را متهم کند که پایداری انحصارطلب است و دولت هم اعمال نظر میکند یعنی دارد متاسفانه حرف دشمن را میزند یعنی مجری انتخابات که تا حالا حتی در دولت روحانی انتخابات سالم برگزار شده و ما اعتراض نکردیم، اما حالا، چون دست خودشان نیست پیشاپیش دارد... این نهایت بیانصافی و بیاخلاقی است.
برخی مخالف آقای رئیسی سخنرانی کردند در مجلس و اصلا به وزیرش هم رای ندادند، اما همین الان در وزارت کشور تایید شدند و رد نشدند. این حرف یعنی دارد اساس نظام را زیر سوال میبرد.
نظام حقوقی که حاکم است و دقیق هم هست دارد همه را زیر سوال میبرد و پسفردا شورای نگهبان را متهم میکند روز دیگر یک نفر دیگر را متهم میکند اگر به مقصدش نرسد، چون دنبال یارگیری است البته پشت ایشان یک شخصیت دیگری است، چون مثلا یک وجاهتی دارد که نمیخواهم اسم ببرم.
یکی را مامور کرده که خالصسازی را یگوید یکی را مامور کرده که اینجوری بزند؛ اینها این کارها را خوب بلدند که طرف مقابل را بیاعتبار کنند تا بتوانند یک توفیقی داشته باشند.
آقای محصولی گفت که خالصسازی برای این است که شایستهسالاری را زیر سوال ببرند. اصل خالصسازی اختراع شده که اصلح را بزنند. اصلح میشود شایستهسالاری لذا خالصسازی را میآورند و حالا میگویند اصلح یعنی محصولی.
منابعی نداریم ما از جیب خودمان میگذاریم. خرجی هم نداریم. شورای مرکزی تدبیر میکند از شهرستانها هم که کار جزئی آنجا انجام میدهند. ما منابعی نداریم. کمکهای مردمی هست البته اعلام نمیکنیم که شما بیایید به ما کمک دهید مثلا همایشی برگزار میشود هزینهاش را بین خودمان تقسیم میکنیم و هر کس بنا به استطاعتش.
هر کسی میآید پیش ما خودش را پرزنت کند فورا شک میکنیم. نه اینکه سراغ ما نمیآیند. سراغ ما میآیند خیلی هم پیشنهادهای... اما ما وارد این بازی نمیشویم. ما با همین ریاضت که زندگی کردیم مردم اعتماد کردند. ما متفاوت زندگی نمیکنیم و زیست اقتصادی ما مشخص و شفاف است. آقای محصولی پنج روز در خانهاش روضه داشت. میآمدند خانه و زندگیاش را میدیدند.
آقای حسینیان را خدا رحمت کند با آقای کواکبیان در شبکه سه مناظره داشت. کواکبیان میگفت محصولی اشرافی است که حسینیان گفت همین الان خبر نکرده با خبرنگار میرویم خانه شما را میبینیم و هم خانه محصولی را، اما کواکبیان حاضر نشد. بیشتر دنبال کواکبیان حرف است یا محصولی، چون محصولی برای اسلام کار میکند همه او را میزنند.
قارونهای زمانه در دولت روحانی بودند. خانم آقای نوبخت رئیس یا نایب رئیس مناطق آزاد بود و هر ماشینی دلشان میخواست میآوردند. بچه آقای نوبخت تخلفات رانندگیاش هشت میلیارد شده بود. پلیس، ماشینش را خواباند. ۹ تا ماشین دست خانوادهاش بود.
این و نجفی یک اشرافیگری در حوزه خود راه انداخته بودند. یک نجفی در دار و دسته ما میبینی که بزند زنش را آنجوری بکشد. چرا اینها بولد نمیشود. تیر در تاریکی میاندازند که محصولی ثروتش فلان است.
همین ملیجک آقای لاریجانی مرتب میگوید؛ حقیقتپور استاندار احمدینژاد در اردبیل بود چون بیکفایت بود او را برداشتند.
یک بار هم به من زنگ زد. خودش میداند که این نیست، ولی به او گفتند اینها را بگو. چون آدم یک شاخص هم خرج نمیکنند و او را در سطح بالا به بازی نمیگیرند بلکه با همین حرفها فعلا زندگی میکند. باید دید سخن از دهان چه کسی بیرون میآید و چقدر اعتبار دارد.
ما نه اینکه بخواهیم ادای ریاضت را دربیاوریم پول مشروع باشد خرج میکنیم، اما پول مشروع زیاد پیدا نمیشود این را مطمئن باشید. پول مشروع که باد آورده نباشد که بیاید مصرف حزب شود نیست. اقای محصولی از زمان دولت احمدینژاد یک دینار کار اقتصادی نکرده است.
خب چقدر دارد مگر؟ بعد خرجهای عمده را هم ایشان داده است همچنین وی خیریه هم دارد و سه الی چهار هزار نفر را در عید کارت هدیه دویست هزار تومانی و سیصد هزار تومانی میدهد. ما که نمیاییم اینها را تبلیغ کنیم.
اتفاقا آقای آصفی هم در آن خیریه است. آیا آقای آصفی جزو جبهه پایداری است؟، اما، چون به این کار علاقه دارد در آنجا فعالیت میکند.
تعدادی از دختران را در آنجا تربیت کردند و جهیزیه دادند، اما آقای محصولی این کارها را میکند، اما هیچ جایی هم تبلیغ نکرده است. من نمیگویم ایشان فقیر است اتفاقا خانهاش هم جای خوبی است، اما خانهای که میگویند نیست. خانه آقای لاریجانی الان از خانه آقای محصولی گرانتر است.
اولویت ما لیست واحد است و اولویت دوم ما بالا بردن مشارکت است یعنی لیست جدا بدهیم، ولی افراد اشتراک زیاد داشته باشند.
اینکه همه راههای بسته شود نامزد مستقل میدهیم یعنی ائتلاف منتفی نیست و روی میز است، اما اینها به ترتیب است اول اقتضائات اصلاح شود یعنی بیایند روی شاخصها و ما هم روی شاخصها که این میشود لیست وحدت و نزدیکترین فرد ما و نزدیکترین فرد آنها هم باشد. اگر نشد تعدادی آنها انقلابی خوب دارند و تعدادی هم ما داریم چه اشکالی دارد که هم در لیست آنها باشد و هم در لیست ما باشد.
با اصلاحات که هیچوقت لیست مشترک نمیدهیم، چون وجه اشتراک داریم، اما با اینها داریم و وجه اشتراک با موتلفه، شورای وحدت و شورای ائتلاف پیش میآید، چون یکسری چیزها را ما قبول داریم آنها هم قوبل دارند، اما یک جاهایی اختلاف داریم که یکی از آن همین است. کلیدواژه اصلح باید باشد. این را بپذیرند همه چیز حل است.
به یکی از آقایان در انتخابات یکی از دورههای شورای شهر گفتم خودت گفتی که فلانی دزد است پس چرا در لیستتان است؟ گفت اگر آن را حذف کنیم فلانی وحدت را بهم میزند گفتم پس دست شما درد نکند داری دزد را میآوری که او را حفظ کنی.
خالصسازی را تنها اصلاحطلبان نمیگویند و بخشی از اصولگرایان هم این را میگویند. خالصسازی که اینها میگویند یعنی پایداری است ولاغیر و جبهه پایداری میخواهد کل کشور، حاکمیت، مجلس پایداری باشد ولاغیر.
شما یک سند پیدا کنید که چنین حرفی زده شده باشد یا چنین رویکردی باشد، ولی در آنها چقدر فراوان است. ۷۰ درصد بدنه دولت رئیسی الان از دولت روحانی است ۳۰ درصد در حالت خوشبینانه است. آقای رئیسی از دولت روحانی معاون رئیسجمهور و معاون وزیر دارد. آقای رئیسی از جبهه پایداری نیست، ولی این را میگویند.
خالصسازی یک کلیدواژهای شده به دو منظور که یکی برای اینکه جایگزین کلیدواژه اصلح شود و یکی هم ابزاری شده برای حمله به پایداری و بگویند اینها انحصارطلب و تمامیتخواه هستند. تمامیتخواه قدیم میگفتند که پورنجاتی و اصلاحطلبان آن را خیلی میگفتند.
الان میگویند ما تمامیتخواه هستیم، اما کجا را ما گرفتیم. روی هوا حرف نزنند. خالصسازی واژهای است دو پهلو. یک معنای آن درست است. همه آدمها باید فضایلشان را بیشتر کنند و از رذایل دوری کنند و اخلاقش خالص خوب باشد. امتی هم به سمت توحید بروند و از شرک جدا شوند ایمانشان زیاد میشود این امت هم به سمت خالصسازی رفته است و این در اسلام هست.
یک معنای دیگر واژه خالصسازی که معنای سیاسی دارد یعنی باندبازی، یعنی تحزب، یعنی گروهگرایی و فرقهگرایی و از حزب ما و فامیل ما باید باشد و کسی دیگر نباید باشد اینها که در فامیلبازی غوغا کردند شما قوم و قبیله رفسنجانی را بررسی کنید یا خاتمی و وزرایش را بررسی کنید و ببینید وقتی خاتمی آمد حزب مشارکت در این کشور چکار کرد.
آنها خالصسازی کردند. آمار استخدام وزارت کشور در دوره اینها را دربیاورید ببینید چقدر از مشارکت آمدند. بالای شصت الی هفتاد درصد از کارمند ریز و درشت و حتی مسئول وزارت کشور الان اصلاحطلب هستند. آقای محصولی یکی دو سال وزیر کشور بود.
آنوقت بود ما رفتیم فهمیدیم چه غوغایی است و با این مشارکتیها کار میکرد و گروهی بیرون نریخت. دوره ایشان بررسی شود و دوره عبدالله نوری هم بررسی شود و دوره دیگری هم بررسی شود ببینید چکار کردند؟ آنها خالصسازی کردند یا ما؟ ما کجا را گرفتیم.
همینجور میگویند دولت رئیسی همهشان پایداری است. مجلس پایداری است و سندی هم ارائه نمیکنند. مثلا ۲۸۹ نماینده، دویست تایش مال ماست؟ بیایند بگویند. هرکس بوی انقلابیگری میدهد و دفاع از امام و رهبری میکند، هرکس از رئیسی دفاع کند میگویند از پایداری است. مدافع رئیسی مردم هستند. یعنی رئیسی که به چهارمحال و بختیاری رفت حزب ما در آنجا ستاد استقبال راهاندزی کرده؟
اگر اینجور باشد پس ما خیلی از قدرتمان غافلیم. مردم دلشان با آقای رئیسی است. همه آمده بودند از شهر و روستا آمده بودند. سفره مردم در دوره ایشان رونق پیدا کرده یا در دوره آنها؟ خب مردم میبینند. مردم این بیمه شدنها و پرداختها را میبینند. شش الی هفت میلیون نفر هیچجا بیمه نبودند.
هر کدام ماهیانه پانصد الی ششصد هزار تومان بیمه درمانیشان است. اینها را ضرب و تقسیم کنید دولت باید هر ماه اینها را پرداخت کند. اینها خدمات نیست. این همه تسهیلگری در تولید مسکن، وامها، اینها خذدمت نیست. هر بچههای متولد میشود وام بلاعوض میدهند و زمین میدهند. مشکل، پایداری نیست. دعوا سر پایداری نیست. پایداری بهانه است.
به ما میگویند شما جبهه نرفتید. آقای محصولی دبیرکل پایداری فرمانده لشکر ۶ سپاه پاسداران بوده و جانباز است و هنوز ترکش دارد. خب یک سرچ کنید آبروی خودتان نرود.
آقای آقاتهرانی چندین عملیات شرکت کرده با شهید میثمی از چهرههای شاخص روحانی هم رزم بوده و اینها ثبت شده است. ما که برای مردم نمیخواهیم فخرفروشی کنیم و اینها را هزینه رای کنیم، چون خیانت است به خون شهدا.
ما جبهه پایداری را به تشخیص آیتالله مصباح یزدی و آیتالله خوشوقت تشکیل دادیم. گفتیم اگر این دو بگویند به صلاح است انجام دهیم و اگر گفتند نه انجام ندهیم. تشکیل این جبهه برای مقابله با انحراف بود، چون احمدینژاد ۱۱ روز قهر کرد از دولت و خلاصه گفتیم حزباللهی از دین میروند، چون دل بستند به این لذا گفتیم یک چیزی درست کنیم تا از بلاتکلیفی دربیایند و اصلش برای مقابله با مشایی و اینها بود، چون اینها از آن تاریخ با ما از همه دشمنترند. اینکه در دولت چه بلاهایی سر ما آوردند هیچکس نمیداند.
ما با آغوش باز انتقادات را پذیراییم و پایداری ادعا میکند از زمان تاسیس تا حالا یک مورد اگر خلاف نظر امامین انقلاب موضع داشتیم به ما بگویند. اصلاح میشویم.
دروغپراکنی، تهمت زدن و شایعه درست کردن اولین سودش به دشمن میرسد و قبل از اینکه پایداری و یا کسی دیگر لطمه بخورد سودش را آمریکا میبرد.ای کسانی که آمریکا را دوست ندارید و دشمن میدانید آب به آسیاب او نریزید.
ما که آمادهایم برای انقلاب لت و پار شویم. ما آبرو هم داشته باشیم آن را برای انقلاب میگذاریم و جان هم داشته باشیم آن را برای انقلاب میگذاریم، ولی شما ببینید چه میگویید؟ به کجا دارید میروید؟ به چه چیزی میخواهید برسید. پلی نشویم برای به قدرت رسیدن کسی که صلاحیت ندارد.
من و آقای محصولی برای هیچ پستی نامزد نخواهیم شد. یک بار من در ائتلاف گفتم بیایید همه اعضا که اینجا هستیم کسانی که دستاندرکار انتخابات هستند نامزد نخواهند شد، چون مردم میگویند اینها برای خودشان کار میکنند لذا با این کار ببینند خودی در کار نیست و مصلحت نظام در کار است و وقتی مردم ببینند من برای خودم کار نمیکنم و منافعی ندارم بیشتر اعتماد میکنند لذا اعتمادسازی یعنی این نه اینکه خودت نامزد شوی و خودت هم در لیست باشی و دعوا کنی که در کجای لیست قرار بگیری تا رای بیاوری.
این یعنی همه چیز به نفع من باشد لذا این خودخواهیها و این نفس پرستیها و حزبپرستیها هم برای خود ما و هم مردم مضر است.
منبع: sharghdaily-907644