به گزارش اکوایران، یکی از بخش‌های مهم در هر کشور بخش لجستیک و حمل‌و‌نقل است. قیمت این بخش می‌تواند بر تمامی بخش‌های اقتصاد اثر بگذارد و قیمت کالاها را افزایش دهد. به همین جهت تورم بخش خدمات حمل‌و‌نقل می‌تواند سیگنال مهمی برای اقتصاد کشور باشد.

در کنار این بخش، صنعت وسایل نقلیه قرار دارد که می‌تواند وضعیت حمل‌و‌نقل کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد. در نتیجه در بخش لجستیک یک کشور، علاوه بر خدمات حمل‌و‌نقل، صنعت وسایل نقلیه نیز حائز اهمیت است.

بررسی آمارهای تورم تولیدکننده و مصرف‌کننده در بخش خدمات حمل‌و‌نقل و بخش صنعت وسایل نقلیه نشان می‌دهد رابطه میان این دو تورم در بخش خدمات حمل‌و‌نقل دو طرفه است. به عبارتی در برخی بازه‌های زمانی تورم تولیدکننده بر تورم مصرف‌کننده اثر گذاشته و در برخی بازه‌های زمانی دیگر تورم مصرف‌کننده جهت‌دهنده اصلی به تورم تولیدکننده بوده است.

 اما در بخش صنعت وسایل نقلیه مسئله متفاوت است. در این صنعت تورم بخش مصرف به دلیل تقاضای بالای مردم باعث تحریک تورم تولیدکننده شده و تورم تولیدکننده را افزایش می‌دهد.

حال این سوال مطرح می‌شود که در این دو بخش، تورم تولیدکننده و مصرف کننده چه رابطه‌ای با یکدیگر دارند؟ و چگونه بر یکدیگر اثر می‌گذارند؟ 

آشنایی با مفهوم تورم تولیدکننده و مصرف‌کننده

در ابتدا نیاز به آشنایی با مفهوم تورم تولیدکننده و مصرف‌کننده است. تورم تولیدکننده در حقیقت همان افزایش قیمت در بخش نهاده‌هاست. اما تورم مصرف‌کننده به معنای افزایش قیمت محصول خریداری شده توسط مشتری است. مطالعات اقتصادی نشان می‌دهد دو نگرش برای تاثیر تورم تولیدکننده و مصرف‌کننده وجود دارد؛ نگرش اول تورم تولیدکننده را بر تورم مصرف‌کننده موثر می‌داند و نگرش دوم دقیقا عکس این قضیه، اثر تورم مصرف‌کننده بر تولیدکننده را درنظر می‌گیرد.

برای مثال در نگرش اول به این مورد توجه کنید. پلاستیک و چوب از مواد اولیه صنعت تولید و بسته‌بندی کاغذ است. افزایش قیمت در این دو کالا به معنای تورم تولیدکننده بخش کاغذ است. زمانی که کاغذ بسته‌بندی شده توسط کارخانه به بازار عرضه شود و مشتری آن را با قیمت بالاتری خریداری کند به معنای تورم بخش مصرف‌کننده خواهد بود. 

سمت دیگر این مسئله که در نگرش دوم مشاهده می‌شود اثر تورم مصرف‌کننده بر تورم تولیدکننده است. برای مثال در این نگرش، تقاضا برای تولید بسته‌های کاغذ افزایش می‌یابد. افزایش تقاضای کاغذ باعث افزایش قیمت این محصول و تورم مصرف‌کننده می‌شود. سپس به دلیل افزایش تقاضا برای کاغذ، تولیدکنندگان به سمت افزایش تولید رفته و تقاضا برای چوب و پلاستیک نیز افزایش می‌یابد. در نتیجه افزایش تقاضا برای این کالاها قیمت آن‌ها افزایش یافته و تورم در بخش تولیدکننده ایجاد می‌شود. 

 در نگرش اول به رابطه میان تورم تولیدکننده و مصرف‌کننده، به طور معمول تورم تولیدکننده با یک وقفه زمانی باعث افزایش قیمت بخش مصرف‌کننده می‌شود. این وقفه در بخش‌های مختلف اقتصاد متفاوت است. برای مثال تورم تولیدکننده در بخش خدمات با سرعت بیشتری نسبت به بخش صنعت به مصرف‌کننده منتقل می‌شود. 

در بیشتر موارد تورم مصرف‌کننده از تورم تولیدکننده بالاتر است. اما در برخی موارد ممکن عکس این اتفاق رخ دهد و تورم مصرف‌کننده از تورم تولیدکننده کمتر باشد. یکی از این موارد رکود بخش تقاضای اقتصاد است. اگر سمت تقاضای اقتصاد غیرفعال شود می‌تواند باعث کاهش قیمت در سمت مصرف شده و تورم مصرف‌کننده را در سطحی پایین‌تر از تولیدکننده نگه‌ دارد. مورد دیگری که می‌تواند باعث این اتفاق شود قیمت‌گذاری دستوری دولت و حمایت‌های یارانه‌ای است. یارانه دولت به خریداران یک کالا و قیمت‌گذاری دستوری بر روی کالاهای تولید شده باعث می‌شود تورم مصرف‌کننده رفتار متفاوتی نسبت به تورم تولیدکننده داشته باشد و در سطحی پایین‌تر از آن قرار بگیرد.