جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > جمع خانواده تفــریــق می‌شود

جمع خانواده تفــریــق می‌شود

جمع خانواده تفــریــق می‌شود
جمع خانواده ایرانی دیگر جمع نیست، در آپارتمان‌های تو در توی کلانشهرها و در خانه‌های روستایی دیگر خبری از بازی برادر و خواهرها با یکدیگر نیست دیگر در کوچه و پارک‌ها صدای خنده و بازی کودکان به گوش نمی‌رسد. خانواده‌ها آب رفته اند،حتی در روستاهای کشور، این را آمارها نیز تائید می‌کنند نتایج سرشماری سال 1385 از این حکایت داشت که بعد خانوار روستایی 4/4 نفر است اما سرشماری سال 1395 گواهی داد که شرایط ناگوار‌تر شده و بعد خانوار روستایی به 4/3درصد رسیده است. مساله به کوچک‌تر شدن خانواده‌ها محدود نمی‌شود، زیرا بسیاری از جوانان نیز تحت تاثیر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از ازدواج فاصله می‌گیرند به همین دلیل زندگی مجردی نیز این روزها زخمی است که پویایی جامعه را نشانه رفته است.


به گزارش جام‌جم، دیگر مانند گذشته نیست که کودکان طعم زندگی خانوادگی را بچشند برای خیلی از کودکان داشتن خواهر و برادر رویایی بزرگ است، رویایی که هر روز از آنها دور‌تر می‌شوند. شور و شوق زندگی را در آنها می‌کشد، چراکه بسیاری از کودکان حتی از نعمت داشتن عمو، دایی، خاله و عمه نیز بی‌بهره‌اند.
مشکلاتی که این روزها خانواده‌ها به خاطر کوچک‌تر شدن با آن دست و پنچه نرم می‌کنند برای خیلی‌ها در جمله و شعار معروف فرزند کمتر زندگی بهتر خلاصه می‌شود، شعاری که سبب شد خیلی‌ها نعمت داشتن خانواده را از خود دریغ کنند.
خیلی از خانواده‌ها معتقدند این شعار به ترس‌های آنها دامن زد و سبب شد آنها به خاطر مسائل اقتصادی و اجتماعی چشم به روی نیازشان یعنی خانواده‌ای کامل ببندند.
خانواده آب رفت
براساس آخرین سرشماری‌های انجام گرفته، تعداد خانوار شهری در سال 1395 معادل 18 میلیون و 125 هزار خانوار است که نسبت به سال 1390، تعداد دو میلیون و 698 هزار و 640 خانوار افزایش یافته است‌. بعد خانوار در سال 1390معدل 5/3 نفر بوده است که سال 1395 به 18/3 نفر
رسیده است‌. بعد خانوار شهری در سال 1385 نیز معادل 9/3 بوده است که در سال 1395 به 3/3‌ رسیده است‌. بعد خانوار روستایی نیز در سال 1385، 4/4 بوده که با تغییراتی در سال 1395 به 4/3 رسیده است. در مورد تعداد خانوارهای پرجمعیت همچنین درصد خانواده‌های پنج نفره به بالا در سال 1395 کاهش محسوسی داشته؛ به‌طوری که از 2/32 در سال 1385به 7/14 کاهش پیدا کرده است .
بررسی این آمار گواهی است بر این‌که امروزه خطراتی مانند تجرد زیستی و تک فرزندی در جامعه افزایش چشمگیری داشته است. شاید در نگاه اول افراد تصور کنند با انتخاب زندگی مجردی یا دست‌کم تک‌فرزندی اندکی مشکلاتشان کم خواهد شد، اما مرور زمان این مساله را روشن می‌کند، چراکه انتخاب این نوع سبک زندگی در نهایت دودش به چشم جامعه می‌رود، چراکه جامعه پیر قادر نیست حداقل‌ها را نیز برای اعضایش فراهم کند.
تیر تک‌فرزندی به قلب جامعه
بسیاری از کارشناسان معتقدند رواج تک‌فرزندی در آینده نزدیک آسیب‌های فراوانی برای جامعه ایجاد می‌کند، زیرا تک‌فرزندها به شکلی تربیت می‌شوند که قادر نیستند بخوبی با دیگران تعامل داشته باشند بیشتر این افراد پرتوقع هستند و توانایی همدلی مناسبی نیز ندارند.
اصغر کیهان‌نیا، مشاورخانواده در این باره به جام‌جم می‌گوید:‌ معقتدم خانواده‌هایی که تک‌فرزند هستند با مراقبت بیش ازحد نسبت به فرزند‌شان و این‌که‌ بی‌چون و چرا از خواسته آنها پیروی می‌کنند باعث می‌شوند اعضای جامعه پر توقع بار بیایند.
آن‌طور که کیهان‌نیا می‌گوید: این نوع خانواده‌ها به فرزند اجازه و فرصت نمی‌دهند در جهت رسیدن به خواسته خود تلاش کند.‌
در اینچنین خانواده‌هایی فرزند با توقع بالایی که دارد، منتظراست بلافاصله خواسته‌اش اجرا شود. چنین مسائلی محدود به خانواده نشده و گریبان جامعه را نیز می‌گیرد. والدین با حمایت بیش از حد فرزند را با روحیه حساس و ضعیف تربیت می‌کنند و این مساله باعث می‌شود قدرت و تحمل فرزند در رویارویی با مشکلات کاهش یافته و هنگام ورود به جامعه آسیب‌پذیرتر شود.
هنگامی که چنین فرزندی وارد جامعه می‌شود انتظار دارد همان‌طور که در خانه و خانواده خواسته‌هایش برآورده می‌شود در خارج از خانواده نیز چنین شود. در صورتی که مردم والدین او نبوده و خواسته و توقعاتش را با خشونت رد می‌کنند و در نتیجه فرزند سرخورده و مردم گریز رشد می‌کند. در نهایت توانایی برقراری ارتباط در جامعه را ندارد .
مرگ شادی در جامعه
روان‌شناسان معتقدند دلایل بسیاری وجود دارد که برخی زوج‌ها در زندگی مشترک، زندگی‌های بدون فرزند را تجربه می‌کنند. یکی از دلایل فرزند نداشتن در زندگی می‌تواند خواست و تمایل خود زوج یا مربوط به مشکل اجباری ناباروری باشد، اما در هر صورت در زندگی بیشتر زوج‌ها کمبود خاصی احساس می‌شود.
در جامعه‌ای که والدین نسبت به تعداد فرزند، نگرش تک‌فرزندی یا حتی بدون فرزندی دارند شادمانی نیز در حال کاهش است. این خانواده‌ها به احساس خلأ عاطفی که در سن پیری به سراغشان خواهد آمد توجهی نمی‌کنند. روان‌شناسان معتقدند؛ به طور کلی خانواده‌هایی که بدون فرزند یا تک فرزند هستند،ازهیجان و شادی کمتری برخوردارند. مصطفی اقلیما، جامعه‌شناس در این باره به جام‌جم می‌گوید: در واقع داشتن فرزند نوعی شادی و آرامش را در زندگی با خود به همراه دارد و خانواده‌هایی که تصمیم می‌گیرند فرزندی نداشته باشند خود را از این نعمت محروم می‌کنند. اما عواقب این تصمیم محدود به مرگ شادی در جامعه نمی‌شود، زیرا به مرور هر چه ذهنیت بدون فرزند بودن در جامعه ترویج پیدا کند، سن جامعه رو به پیری می‌رود و جامعه پیر برای تامین نیازهای ابتدایی اعضایش با مشکلات جدی رو‌به‌رو خواهد شد.
یکی از دلایلی اصلی که باعث می‌شود خانواده‌ها در یک جامعه کوچک شوند مشکلات اقتصادی است، زیرا بسیاری از زوج‌های جوان این روزها از بیکاری، نبود امنیت شغلی و مشکلات اقتصادی گلایه دارند.
مصطفی اقلیما در این باره به جام‌جم می‌گوید: بیشتر مردم از این مساله که فردای خود و فرزندشان چه خواهد بود نگران هستند. بعضی زوج‌ها فکر می‌کنند با وجود این شرایط سخت و نبود امکانات اگر پای بچه‌ای هم وسط باشد اوضاع سخت‌تر خواهد شد. مشکلات شدید مسکن و فقدان بودجه برای تامین سرپناه مناسب برای حمایت از فرزند و همسر نیز، تمایل خانواده برای فرزند آوری را کاهش می‌دهد.
خطر آسیب‌پذیری تک فرزندها
همسالان و همبازی‌ها در شکل‌گیری شخصیت کودک و رفتار اجتماعی او تاثیر‌گذار هستند، کودکان همسن هنگام بازی مهارت‌های بسیاری به یکدیگر می‌آموزند،از تماشای بازی دیگری لذت می‌برند و به این شکل ‌اعتماد به نفس مناسبی به دست می‌آورند.
کیهان‌نیا با اشاره به تاثیر همبازی با سازگاری کودک در جامعه می‌گوید: هر کودکی نیاز به همبازی و صحبت با همسن و سال‌های خود دارد تا دنیا را کشف کند، در حالی که در خانواده‌های تک‌فرزند والدین با رفتارها و پاسخ‌های عاقلانه خود جواب سوالات و خواسته فرزندشان را می‌دهند نه مثل یک کودک همسن و هم دوره.
کودکان به یکدیگر و همدوره‌ای‌های خود نیازمندند مسائل بسیاری از یکدیگر بیاموزند، کودکان با یکدیگر می‌گویند و می‌خندند، با یکدیگر شوخی می‌کنند و سر به سر هم می‌گذارند. اگر این بازی‌های کودکانه و کسب اطلاعات را با هم تجربه نکنند و بیشتر ارتباطاتشان با بزرگ‌تر‌ها باشد مدام احساس می‌کنند طرف مقابل همیشه بیشتر از او بلد است و می‌فهمد و هرچه تلاش کند به توانایی‌های او نخواهد رسید.
کیهان‌نیا ادامه می‌دهد: زمانی که کودکی با چنین خصوصیاتی وارد جامعه می‌شود، رفتار و حرکاتی همانند بزرگ‌تر‌ها دارد در صورتی که یک نوجوان است و نمی‌تواند با همسال‌هایش ارتباط برقرار کند یا شوخی‌ها و رفتارها و تحلیل‌های همسن و سال‌های خودش را داشته باشد. در این صورت رشد و پرورش چنین کودکانی که مشکل کاهش اعتماد به نفس دارند و جزو گروه‌های آسیب‌پذیر در جامعه‌اند، خطر انتقام‌گیری در جامعه را به همراه دارد.
کودک _ گنج _ خانواده
کودک با تولد و ورود به دنیای پدر و مادر احساس شادی و لذت را به ارمغان می‌آورد. فرزند‌آوری از نظر روانشناختی فواید بسیاری برای پدر و مادر دارد، این امر باعث گسترده شدن روابط اجتماعی شده و راه را برای آشنایی با افراد و دوستان جدیدتر باز می‌کند. علاوه بر این وقتی پدر یا مادر با فرزند خود حرف می‌زنند یا برای شاد کردن کودک‌شان تلاش می‌کنند به نوعی کودک‌درون خود را زنده می‌کنند. همین امر شادی را چند برابر کرده و باعث می‌شود با روحیه بهتر به کار و امور زندگی بپردازند، افزایش اعتماد به نفس والدین و درک بهتر زیبایی‌ها از دیگر فواید قابل توجه حضور فرزند در خانواده است.‌
برچسب ها
نسخه اصل مطلب