چه ميكنه اين علي مطهري؟
جام جهاني 2018 پايان يافت، اما علي مطهري همچنان بر نظراتش اصرار كرد؛ نظراتي كه كاملا با روح ورزش متفاوت است. او برخلاف شعار ضدنژادپرستي ورزش و فوتبال سخن ميگويد. در ورزش بارها تأكيد ميشود که بايد تبعيض بين نژادها، جنسيتها و قوميتها برطرف شود.
او همچنان بر نظرات شايد نژادپرستانه، شايد مليگرايانه و شايد هم عدالتخواهانه خود درباره بازيكنان تيم فرانسه اصرار ميكند. او در تویيتي درباره قهرماني فرانسه در جام جهاني نوشت: «با توجه به آفریقاییالاصلبودن دوسوم بازیکنان تیم ملی فوتبال فرانسه باید گفت تیم قاره آفریقا با استفاده از چند بازیکن فرانسوی قهرمان جهان شد». او پيشتر نيز در اينستاگرام خود با تأكيد بر اينكه برخي از بازيكنان تيم فرانسه زادگاه خانوادهها و خودشان خارج از خاك فرانسه است، پيشنهاد عجيبي را به فيفا داده بود. او معتقد است براي جلوگيري از بيعدالتي در حق تيمهاي ديگر، فقط زادگان خاك هر كشور امكان حضور در تيم ملي اين كشور را داشته باشند. اين سخنان علي مطهري با واكنشهاي منفي روبهرو شده است، اما او بر اين نظر خود اصرار دارد. در هنگام گزارش مراسم فينال جام جهاني، عادل فردوسيپور با كنايه به سخنان قبلي علي مطهري گفته بود: «همه بازیکنای فرانسه مهاجر و غیرمهاجر دارن با پرچم دور میزنن، البته با کسب اجازه از آقای مطهری». مطهري در تبيين نظرات خود نوشته است: «تيم فرانسه که تعداد قابلتوجهی از ملیتهای آفریقایی در آن حضور دارند درواقع تیم ملی فرانسه نیست بلکه تیم فرانسه و مستعمرات آفریقایی سابق اوست. این مطلب را با شدت کمتری میتوان درباره تیمهای آلمان و بلژیک نیز صادق دانست. اینکه چند غول آفریقایی را در داخل تیم ملی خود قرار میدهند نشانه ضعف فوتبال آن کشور است. ضمنا این مطلب نشان میدهد که اگر کشورهای آفریقایی امکانات کشورهای اروپایی را داشتند قطعا قهرمان جام جهانی میشدند. فیفا باید این نقص و بیعدالتی را برطرف کند بهطوریکه تیم ملی هر کشوری فقط از همان ملیت تشکیل شده باشد و حتی شامل بازیکنان دورگه نیز نباشد». البته علي مطهري انگار فقط رنگ پوست برخي بازيكنان را ديده است و در نظر نداشته که بازیکنان سیاهپوست تیم ملی فرانسه یا از کودکی در فرانسه بزرگ شده یا اساسا متولد فرانسه هستند.
اين سخنان واكنشهاي فراواني در شبكههاي اجتماعي داشته است؛ بيش از هزار و 300 نفر فقط در زير پست توییتر او نظراتشان را نوشتند و به او اعتراض و يادآوري كردند: «متأسفانه شما هیچ درک درستی از مفهوم ملیت در معنای مدرنش ندارید». البته بيش از صدبار بازنشر اين تویيت نشان ميدهد كه برخي هم با او همنظر هستند، ولي در تكملهاي نوشتهاند: «سیاهپوستهای فرانسه حتی از سفیدپوستاشون هم وطنپرستترن. اونا بهتر میدونن رفاهی که دارن رو مدیون اون پرچمن وگرنه امثال پوگبا تو آنگولا زیاده». در نهايت پيشنهاد ميشود علي مطهري بهعنوان نايبرئيس مجلس شوراي اسلامي ايران كه دربرگيرنده اقوام مختلف با رنگ پوستها و زبانهاي مختلف است، اندكي به نحوه استفاده از مفاهيمي مانند مليت، وطنپرستي، وطندوستي و طرفداران مليگرايي بيشتر توجه كند يا لااقل به سخنان فيلسوفان و انديشمنداني نظير مصطفي ملكيان كه از منظر اخلاقي و فكري مباحث مليتگرايي را بررسي كرده است مراجعه كند؛ مثلا چندی پیش نشستی با حضور مصطفی ملکیان، اصغر دادبه و شروین وکیلی با موضوع «رویکردی فلسفی به مفهوم ملیت» در کانون معماران معاصر برگزار شد. در اين نشست سعي شده بود به سؤالاتي جواب داده شود، ازجمله اينكه مردم چگونه خودشان را به مثابه یک ملیت تعریف میکنند؛ یعنی یک فرد یونانی چرا خودش را یونانی مینامد؟ قلمروی ملیت یونان کجاست؟ یا به صورت دقیقتر، شاخص عینی آن کجاست؟ و يكي از جوابها اين بود: «به صورت خلاصه باید گفت که ما دو نوع شاخص داریم؛ یک شاخص نظم سیاسی یعنی دولت است. زمانی که دولت وجود دارد پشتسر آن به طور طبیعی ملت هم داریم. معمولا دولت متأخرتر از ملت است. درمجموع ما با دو متغیر دولت و زبان ملی روبهرو هستیم و مردم هم به طور عینی هویت ملی خودشان را بر این اساس تعریف میکنند. در گذشته هم همینطور بوده است؛ یعنی رومیها هم با زبان لاتین و دولت رومی، خودشان را تعریف میکردند. فرانکها هم با زبان فرانسه و دولت فرانک خودشان را تعریف میکردند؛ یعنی قدرت سیاسی در سطح اجتماعی و زبان ملی در سطح ملی، کلید و شاخص اصلی تعریف ملیت است».