تمدنهایی که «نبودند»
کشف تمدنهای قدیمی، همیشه موضوعی جذاب بوده. مخصوصا زمانی که با یک کشف جدید متوجه میشویم که تمام یافتههای قبلی بشر دربارهی تاریخ زندگی انسان غلط بوده و چیز تازهای کشف شده که کل تاریخ بشر را عوض میکند.
اما تمام کشفیات باستانشناسان حقیقی نیستند، گاهی بعضی از افراد با اهدافی شخصی و از روی غرض شروع میکنند به جعل مدرک تا یک تمدن دروغی بسازند و مسیر تاریخ را عوض کنند.
شهر گمشدهی موبرلی
در سال ۱۸۸۴ روزنامههای آمریکایی مطلبی منتشر کردند درباره ی یک شهر زیرزمینی گمشده واقع در ایالت میسوری. یک معدنکاو به نام تیم کالینز با ارائه شواهد و مدارکی ادعا کرده بود که توانسته در حین حفاری معدن در یک قسمت از میسوری به بقایای یک شهر زیرزمینی برسد.
موسسه باستانشناسی اسمیتسونیان این ادعا را مطرح کرده بود و اطلاعات دقیقی راجع به نحوهی دستیابی به شهر و نقشهی آن را به مجله ارائه داده بودند. آنها هم پای تمدن مصر را به میان کشیده و راجع به اشیایی صحبت کرده بودند که بیشباهت به اشیای تاریخی این تمدن قدیمی نبود. این ادعا، باستان شناسان واقعی را دوباره دچار دردسر کرد و آنها شال و کلاه کردند تا بروند و این شهر قدیمی را از نزدیک ببینند و خب طبق معمول، چیزی پیدا نشد.
خانههای کاج سفید
در سال ۱۹۲۰، یک مجله معتبر به نام «تکنگاریهای کاج سفید» که فقط دربارهی خانههای ساخته شده با کاج سفید مقاله و عکس منتشر میکرد عکسهایی منتشر کرد از یک شهر کوچک و عجیب در ماساچوست آمریکا. طبق ادعای این مجله کل شهر با کاج سفید ساخته شده بود. همینطور کلیساها و مکانهای مذهبی.
اما این مساله چندان عجیب نبود، چیز عجیب این بود که نویسنده مقاله مدعی شد این شهر متعلق به یک تمدن قدیمی به اسم «زابدیل پادبوری» است و ساکنان این شهر همگی انگلیسیزبانهایی بودهاند که از نیوانگلند به این شهر مهاجرت کردهاند و ارواح آنها هنوز در شهر وجود دارد.
این کشفیات جنجال بزرگی بهپا کرد چراکه با وجود این مدارک، کل تاریخ مصر باستان، روم باستان و حتی زمان مصلوب شدن مسیح(ع) زیر و رو میشد. باستانشناسان متخصص از سراسر جهان حواسشان به این کشفیات جمع شد. ۶۰۰ قطعه از مدارک کشف شده برای بررسی بیشتر به آزمایشگاههای سراسر جهان فرستاده شد و همه نگران منتظر نتیجه ماندند.
اما بالاخره معلوم شد که ادعاهای گیل نادرست است و او با شیادی، مدارکی جعلی را جای مدارک واقعی ارائه کرده است. گیل متهم شد به جعل و تحریف تاریخ ولی او مصرانه ادعا میکرد که این مدارک واقعی هستند. کمی بعد وقتی دروغ بودن ادعاها کاملاً معلوم شد گیل گناه را گردن تیم کاوشگر انداخت. از کل تیم بازجویی به عمل آمد و معلوم شد که گیل در حین حفاری خواسته تا عدهای از کاوشگران از محل خارج شوند و او به همراه چند نفر دیگر آنجا باقی ماندهاند.
ولی ماجرا به همین سادگی نبود. در بین اشیای جعلی، تعدادی هم شی واقعی وجود داشت و همین بود که مساله را جنجالی و بحثانگیز کرده بود. در نهایت گیل به عنوان یک باستانشناس کلاهبردار از کاوش آن منطقه کنار گذاشته شد. اما خندهدارترین شی جعلی کشف شده در میان آثار باستانی، نوعی چسب بود که متعلق به همین روزگار بود.
قبیله تاسادی
در سال ۱۹۷۱، عدهای انسانشناس مدعی شدند قبیلهای کشف کردهاند که تا کنون هیچ تماسی با تکنولوژی مدرن نداشتهاند و اهالی قبیله در میان جنگلهای انبوه فیلیپین زندگی میکنند بدون اینکه بدانند جهان عوض شده و زندگی، ماشینی شده.
کاشفان قبیله گفتند آدمهایی که کشف کردهاند مانند انسانهای عصر حجر زندگی میکنند. آنها نام قبیله را گذاشتند تاسادی! به گفتهی انسانشناسان قبیله تاسادی با قانون جنگل زندگی میکردند.
دولت فیلیپین برای اینکه این کاشفان بتوانند به تحقیقاتشان راحت ادامه دهند چندین هکتار زمین در نزدیکی جایی که آنها مدعی کشف قبیله شده بودند در اختیارشان گذاشت. فیلیپینیها خوشحال بودند چون اگر چنین چیزی واقعیت داشت آنوقت توریستهای زیادی برای دیدن قبیله تاسادی به آنجا هجوم میآوردند.
تعدادی از انسانشناسان به این قضیه مشکوک شدند. چون کاشفان گفته بودند قبیلهی تاسادی برای زنده ماندن از توت جنگلی و قورباغهها تغذیه میکنند، در حالیکه اگر چنین چیزی واقعیت داشت اعضای قبیله باید دچار انواع امراض ناشی از سوءتغذیه میشدند و نسلشان منقرض میشد. اما کسی اجازهی تحقیقات بیشتر پیدا نکرد چون دولت فیلیپین به سرعت جلوی بررسیهای بیشتر را گرفت.
بهانهی فیلیپینیها این بود که این آدمها هرگز با کسانی مثل ما برخورد نداشتهاند و برای همین ممکن است دچار ترس و وحشت شده و از بین بروند. به این شکل بود که قبیله مدتها به حال خودش رها شد و صحت و یا کذب بودن ادعای کاشفانش در هالهای از ابهام باقی ماند.
تا اینکه در سال ۱۹۸۶، مانوئل الیزالده کسی که اولینبار تاسادی را کشف کرده بود مدعی شد قبیله تاسادی یک فریب بیشتر نبوده! او ادعا کرد چنین قبیلهای وجود دارد ولی آنها متعلق به عصر حجر نیستند و او این قصه را برای کمک به رئیس جمهور کشور از خودش ساخته است.
وجود برخی مدارک کشف شده از قبیله، گیج کننده بود. زبان آنها هیچ شباهتی با زبان سایر قبیلههای محلی آن منطقه نداشت و برخی رفتارهایشان هم شبیه جنگلیهای آدمندیده بود.
بالاخره یک تیم تحقیقاتی عازم منطقه شد و ثابت کرد که این قبیله وجود دارد ولی آنها متعلق به همین روزگار هستند و فقط آموزش دیدهاند که شبیه جنگلیها رفتار و زندگی کنند تا انسانشناسان مشکوک را به اشتباه بیندازند!
ماجرای قبیله تاسادی تا مدتها ادامه داشت چون انسانشناس شیاد بابت تحقیقاتش ۳۵ میلیون دلار پول گرفته بود و با این پول یک زندگی اشرافی برای خودش راه انداخته بود.
منبع: همشهری
منبع: faradeed-160363