جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > میدان‌های گمشده در چهارراه توسعه

میدان‌های گمشده در چهارراه توسعه

به دنبال یک آدرس بودم. تهران- میدان توحید! هرچقدر به این سو آن سو رفتم میدانی ندیدم؛ گویا اصلا چنین میدانی هیچوقت در تهران ساخته نشده است اما زمانی که از یکی از عابران آدرس میدان را خواستم، پاسخ داد: همین‌‌‌جاست! چهارراه که نه، گذرگاهی همه جانبه که از هرسوی آن خودروهای سبک و سنگین درحال حرکت بودند و موتورسیکلت‌ها بخش جدایی‌ناپذیر آن بودند. به سر میدان‌های شهرها چه آمده است؟
تعدادی از میدان‌ها هویت شهرهای کشور را نشان می‌دهند در حالی که بروز ترافیک در خیابان‌های سراسر کشور باعث شده است تا مسئولان به فکر حذف تک تک این میادین افتاده تا معضلی به نام ترافیک را حل کنند. چگونه باید از این هویت اصلی شهرها حمایت کرد؟ آیا روزی فراخواهد رسید که فرزندان‌مان از ما بپرسند: میدان چیست؟
بسیاری از افراد وقتی از شهری نام می‌برید، ابتدا نام میدان‌های آن شهر را برای شما عنوان می‌کنند؛ گویا تمام هویت شهر را در همان میدان می‌دانند. می‌گویید تهران و می‌گویند: آزادی. می‌گویید اصفهان و می‌گویند: نقش‌جهان. این دقیقا همان اصالت میدان را نشان می‌دهد. امروزه اما با وجود بار ترافیک فراوان بر دوش جاده‌‌ها شاهد این موضوع هستیم که میدان‌های شهرها به دست مسئولان یکی پس از دیگری در حال جمع‌آوری است. میدان‌هایی که روزی به همین بار ترافیکی کمک می‌کردند تا روان شود اما امروزه معضلی شده‌اند و جای خود را قرار است به چراغ‌های راهنمایی سه رنگ دهد. این تنها کاربرد جدید میدان‌ها نیست! بسیاری از میدان‌ها درشهرهای بزرگ جهان رو به تجاری‌سازی رفته‌اند و دنیای امروز به دنبال جایگزینی مناسب ‌برای میدان‌ها است. اقدامی که در کشورهای غربی به درستی به مرحله اجرا درآمده؛ همچنان که به حل بحران‌های شهری کمک شایانی کرده است.
آرش بصیرت، سردبیر سایت اتوود در گفت‌وگو با روزنامه «ابتکار» با اشاره به این موضوع که میادین از عناصر اصلی تشکیل دهنده هسته اولیه شهرهای غربی هستند، می‌گوید: «‌آگورا در شهرهای یونانی و فوروم ها در شهرهای رمی، به مثابه حوزه عمومی و فضاهای تهی بزرگ مقیاس هم به منظر کالبدی و فضایی شهر تعریف متمایز کننده‌ای می‌دهند و هم به منظر اجتماعی و سیاسی شهر معنا، این نقش‌آفرینی میادین را به یک عنصر نهادی در ساختار شهر غربی بدل کرده است. هم نشینی میادین و کاخ‌ها، معابد و کتدرال‌ها و بعدها سالن‌های شهر و بعضا کتابخانه‌ها نقش میادین در حیات عمومی و سیاسی شهرهای غربی را دو چندان کرد، نقشی که امروز هم کم و بیش به قوت خود باقی است، اگرچه به علت تغییر ساختار سیاسی در اروپا، میادین در شهرهای اروپاییِ واجد هسته تاریخی، امروزه بیشتر نقش توریستی و فرهنگی ایفا می‌کنند و جزیی از زیرساخت شهر فرهنگی و به معنای دیگر شهر مصرفی قلمداد می‌شوند.»
وی با اشاره به تاریخ میادین در کشور می‌افزاید: «در شهرهای واجد هسته تاریخی ایران نیز میادین آرام آرام به فضای برآمده از فصل مشترک مساجد جامع و ارگ‌های حکومتی بدل شدند و بیش از آنکه نقش عمومی سازی خواست‌های اجتماعی را ایفا کنند، به تبلور فضایِ کنترل برآمده از خواست قدرت نزدیک شدند، اگر چه در مقاطع حساس اجتماعی و سیاسی به عنوان فضای غیرقابل پیش‌بینی و احتمالا غیر قابل کنترل شهری نقش ایفا کردند.»
سردبیر سایت اتوود می‌گوید: «این بارزه البته دوام چندانی نداشت و با تمایل ذاتی شهری شدن اجباری برآمده از مدرنیزاسیونِ فضایی به تخریب ساختارهای تاریخی شهرهای ایرانی به مرور اتومبیل، پیوند ذاتی میدان با دیگر عناصر تاریخی و سیاسی شهر را گسست و با تسلط اتومبیل بر شهرهای ایرانی کنش میدان به مثابه امکان فضایی حوزه عمومی تقلیل پیدا کرد.»
این کارشناس در ادامه می‌گوید: «گردش سرمایه برامده از تولید و توزیع اتومبیل در ایران به روند میدان‌زدایی از شهرهای ایرانی سرعت بخشید که البته در زیرین‌ترین لایه‌های این روند شاهد یک تمایل سیاسی نیز بودیم و هستیم.»
بصیرت می‌افزاید: «‌میدان که هیچگاه به لحاظ مفهومی نقشی که در شهرهای غربی ایفا می‌کند را در ایران ایفا نکرده است، در ایران معاصر تحت شمول تجاری سازی فضای شهری و اتومبیل مبنا بودن شهر به عنصری حاشیه‌ای و کم‌رمق در شهر مصرفی بدل شده است و از نقش ذاتی و تاریخی و اجتماعی خود به شدت دور افتاده، این خسران دو پی آیند عمده اجتماعی داشته است، نقش خیابان به مثابه فضای کنش اجتماعی تشدید شده است و البته فضاهای گوشه‌ای و منزوی شهری به عنوان بدیلی برای میدان به مثابه مرکز تعریف شده اند.‌«
وی می‌گوید: «این سرانجام برای میادین در ایران در شرایطی رقم می‌خورد که در غرب پس از شکست آزمون‌های مدرنیستی در تولید میادین بزرگْ مقیاس شهری با تایپولوژی های جدیدی از قالب‌های میدان‌های شهری مواجه هستیم که البته آن‌ها نیز بیشتر تحت تاثیر تجاری سازی و فرهنگی سازی شکل می‌گیرند اگرچه به لحاظ ساختاری امکان ایفای نقش های اجتماعی و سیاسی را کم و بیش برای خود محفوظ نگاه می‌دارند.»
نام میدان‌ها بیش از هر نماد دیگری در ذهن افراد می‌ماند؛ آن‌ها براساس میدان‌ها آدرس می‌دهند، قرارهای خود را با محوریت میدان‌ها هماهنگ می‌کنند و در حاشیه همین میدان‌ها است که بسیاری از روابط انسانی شکل گرفته است. حال اینکه نیازهای دیگر انسانی، مانند حل معضل ترافیک و موارد اینچنینی باعث شده است تا هویت اصلی این میدان‌ها به دست فراموشی سپرده شود؛ در واقع این میدان‌ها فدای گسترش شهری ما می‌شوند.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب