جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > خاطرۀ ناصرالدین شاه از دستگاه‌‌های فیزیوتراپی؛ «از شدت خنده اشک از چشممان می‌آمد»!

خاطرۀ ناصرالدین شاه از دستگاه‌‌های فیزیوتراپی؛ «از شدت خنده اشک از چشممان می‌آمد»!

ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمی‌کرد. خود او نام یادداشت‌هایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامه‌ها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما می‌گذارند. در اینجا گزیده‌ای از خاطرات یک روز از سفر سوم شاه به فرنگستان را می‌خوانید.

فرادید| سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک، انگلستان و فرانسه شد.

به گزارش فرادید؛ این خاطره مربوط به روز سه‌شنبه 22 مرداد سال 1268 شمسی است؛ در آن زمان، ناصرالدین‌شاه در جریان بازگشت از سفر فرنگ در شهر بادن‌بادن آلمان به سر می‌برد.

آمدیم به حمامی که در سفر دوم هم آمده بودیم، از پله‌ها بالا رفتیم . . . یک تالاری بود که در آن اسباب ژیمناستیک زیادی از هر جور گذاشته بودند برای اشخاصی که مبتلا به دردهای عصبانی و استخوانی هستند، مثلا درد دست، درد پا . . . این اسباب‌ها هر کدام مال مالش و حرکت جای مخصوصی از بدن است . . .

2

دو نمونه از دستگاه‌هایی که دکتر گوستاو زاندر اختراع کرده بود

حرکات عجیب غریب این چرخ‌ها دارد مثل حرکت شتر؛ آدم چطور سوار شتر که هست تکان می‌خورد، روی این اسباب هم همینطور تکان می‌خورد. یک اسبابی هست که آدم روی آن می‌نشیند قِر می‌آید، خیلی طرز و طورهای غریب . . . یک اسبابی بود که پشت داشت، آدم که روی او می‌نشست آدم را از پشت تا پائین در کمال خوبی مشت می‌زد . . . یک اسباب دیگر بود که آدم را می‌مالید و مالش نرم خوبی می‌داد، خیلی اسباب‌های خوبی بود . . .

فرستادیم مهدی خان را از منزل آوردند، روی این اسباب‌ها نشاندیم، تکان‌های غریب خورد و مهدی خان کاری کرد که از شدت خنده اشک از چشم ما می‌آمد، خلاصه خوب اختراعی کرده است . . . حرکت‌های عجیب و غریب دارد و بعضی‌ها خیلی مضحک است. این اسباب‌ها را یک نفر حکیم از اهل سوئد زاندر نام (Zander) اختراع کرده و ده سال است که در اروپا متداول شده است.

منبع: faradeed-159300

برچسب ها
نسخه اصل مطلب