فردای اقتصاد: با وجود این که انگیزههای زیادی برای افراد در جهت پسانداز و قرضدادن وجود دارد، اما امروز بدون وجود واسطههای مالی کارا به جریان افتادن آنها دشوار است. نهادهای مختلفی نقش این واسطه را برعهده میگیرند که در این قسمت به ویژگیها و کارکردهای یکی از آنها، بانک، اشاره میکنیم.
بعضی از مردم میخواهند پسانداز و سرمایهگذاری کنند. دیگران میخواهند وام بگیرند. گاهی اوقات این افراد مستقیماً با هم تعامل دارند، مثلاً شما از والدینتان پول قرض میکنید. اما به طور معمول، پساندازکنندگان و وامگیرندگان اصلاً یکدیگر را نمیشناسند. بنابراین نهادهای مختلفی به عنوان پلی برای پیوند پساندازکنندگان به وامگیرندگان عمل میکنند. در این قسمت به بانکها میپردازیم. بانکها با پرداخت سود به سپردهها پسانداز بسیاری از سپردهگذاران مختلف را جذب میکنند. و بانکها وامهایی میدهند که برای آن سود میگیرند. بانکها با تعیین نرخ سود بالاتر برای پولی که وام میدهند، نسبت به نرخ بهره سپردههایی که دریافت میکنند، سود کسب میکنند. آنها این پول را به خاطر نقش یک واسطه ارزشمند به دست میآورند. بانکها نهتنها پساندازکنندگان را با وام گیرندگان مرتبط میکنند، بلکه کیفیت وامگیرندگان را هم ارزیابی میکنند تا وامها پربازده باشند.
تصور کنید که هوارد شولتز به دنبال وام یک میلیون دلاری برای خرید یک شرکت قهوه به نام استارباکس و تبدیل آن به چیزی جدید است. حالا شاید شما ثروتمند هستید و میتوانید تمام پول لازم را به او قرض دهید. اما اگر سرمایهگذاری او شکست بخورد و نتواند وام را بازپرداخت کند، ضربه بسیار بزرگی به جیب شما خواهد زد. بنابراین در عوض، شاید شما و ۹۹ نفر از دوستانتان تصمیم بگیرید که ریسک را به اشتراک بگذارید و هر کدام ده هزار دلار به او قرض دهید. خوب، بررسی طرح کسب و کار استارباکس و تصمیمگیری در مورد اینکه آیا ۱۰۰۰۰ دلار خود را وام دهید یا خیر، برای هر ۱۰۰ نفر شما بسیار زمانبر و پرهزینه خواهد بود. معقولتر است که یک فرد را منصوب کنید تا از طرف همه، بررسی لازم را برای ارزیابی کسبوکار انجام دهد. و شاید کسی را منصوب کنید که قبلاً مثلاً در بازار قهوه متخصص بوده است. این دقیقاً همان کاری است که یک بانک انجام میدهد؛ وامدهی سپردههای همه را هماهنگ میکند. یک بانک افراد و سیستمهای تخصصی برای ارزیابی درخواستهای وام را دارد. بانک چشمانداز را بررسی میکند و به دنبال واجدشرایطترین مشاغل و افراد برای دریافت وام است. با ادغام پسانداز افراد مختلف، بانک میتواند وامهای کلان بدهد و همچنین ریسک را در کل مجموعه وامها پخش کند. یعنی حتی اگر چند وامدهی خوب پیش نرود، بانک ورشکست نمیشود. بنابراین به جای اینکه یک نفر یک میلیون دلار به شولتز وام دهد، انگار صد هزار نفر به شولتز هر کدام ۱۰ دلار وام میدهند و همچنین مبلغ مشابهی به هزاران کارآفرین دیگر وام میدهند. توجه داشته باشید که از آنجایی که سپردهها وام داده میشوند، پسانداز شما در بانک منتظر نمیماند تا روزی که میخواهید برداشت کنید.
مدیران بانک توجه دقیقی به ذخیره وجه نقد کافی برای تأمین مالی آن دسته از سپردهگذارانی دارند که پول نقد میخواهند، در حالی که بقیه سپردهها را برای دادن وامهای مولد اختصاص میدهند. به پول نقدی که بانکها نگه میدارند ذخایر میگویند، و همانطور که در قسمتهای بعدی خواهیم دید، اگر بانکها ذخایر کافی برای بازپرداخت سپردهگذاران در هنگام نیاز را نداشته باشند، همه چیز میتواند به سرعت از بین برود. پس بیایید جمعبندی کنیم. بانکها خدمات واسطه ارزشمندی را برای سادهترکردن زندگی ما ارائه میدهند. ما پول را در بانک سپردهگذاری میکنیم و بدون نگرانی زیاد در مورد ریسک و بدون اینکه فکر کنیم چگونه پساندازهای ما به وامهای مولد سرازیر میشود و به رشد اقتصادی در کل اقتصاد کمک میکند، سود دریافت میکنیم. در مرحله بعد، به یک واسطه مالی دیگر خواهیم پرداخت: بازارهای سهام. و توضیح خواهیم داد که چگونه بازارهای سهام پسانداز را به سرمایهگذاری تبدیل میکنند.