جستجو
رویداد ایران > رویداد > مراسم تدفین موج نوی سینمای ایران

مراسم تدفین موج نوی سینمای ایران

تأثیر داریوش مهرجویی بر سینمای ایران و پایان هولناکش، فراموش‌نشدنی است. داریوش مهرجویی دین بزرگی بر گردن سینمای ایران دارد و با قتل او موج نوی سینمای ایران خالی از چهره و فرد تأثیرگذار می‌شود

تأثیر داریوش مهرجویی بر سینمای ایران و پایان هولناکش، فراموش‌نشدنی است. داریوش مهرجویی دین بزرگی بر گردن سینمای ایران دارد و با قتل او موج نوی سینمای ایران خالی از چهره و فرد تأثیرگذار می‌شود و می‌توان گفت که با نسل فعلی کارگردانان ایران تا چندین سال و چند نسل، امیدی به جایگزینی و تکرار این نابغه کارگردانی نخواهیم داشت. مهرجویی یکی از فیلم‌سازان برجسته ایران و از چهره‌های اصلی موج نوی سینمای ایران بود.  موج نوی سینمای ایران که سرنوشت هرکدام از کارگردانانش عجیب و تلخ بوده؛ سرطان پانکراس علی حاتمی را جوان‌مرگ کرد، قصور پزشکی عباس کیارستمی را از جامعه هنری گرفت، ناصر تقوایی آلزایمر گرفته است و حتی خودش را به یاد نمی‌آورد، بهرام بیضائی مجبور به ترک ایران شد و دیگر فیلم نمی‌سازد و ابراهیم گلستان در غربت درگذشت و از این نسل تنها امیر نادری و مسعود کیمیایی باقی‌مانده‌اند. سرنوشت تمامی کارگردانان موج نوی سینمای ایران سیاه و عجیب است اما سرنوشت داریوش مهرجویی از مابقی هولناک‌تر و ناراحت‌کننده‌تر است. مهرجویی از بنیان‌گذاران کانون سینماگران پیشرو بود، رمان می‌نوشت، ترجمه می‌کرد و فعالیتش در دنیای هنر فراتر از پرده نقره‌ای بود. مهرجویی با ساخت فیلم گاو (۱۳۴۸) نگاه‌ها را متوجه خود کرد و به موج نوی سینمای ایران شکل داد و در سال 1356 با نمایش فیلم «دایره مینا» زمینه‌ساز تأسیس سازمان انتقال خون در ایران شد. پس از انقلاب مدتی از ایران رفت، اما چند سال بعد دست پر بازگشت و به فیلم‌سازی پرداخت و بهترین فیلم‌های سینمای ایران را ساخت از اجاره‌نشین‌ها (۱۳۶۵)، هامون (۱۳۶۸)، سارا (۱۳۷۱) و  پری (۱۳۷۳) گرفته تا لیلا (۱۳۷۵)، درخت گلابی (۱۳۷۶)، مهمان مامان (۱۳۸۲) و سنتوری (۱۳۸۵) آثاری که چندین نسل با آن خاطره دارند.

مهرجویی با آفریدن هفت شخصیت، بیشترین شخصیت سینمایی ماندگار را در سینمای ایران خلق کرده است که شخصیت هامون در فیلمی به همین نام از مهرجویی، ماندگارترین شخصیت در تاریخ سینمای ایران است.  مهرجویی در آخرین ساخته‌اش «لامینور» با مشکلات بسیاری در اکران روبه‌رو شد، او که پس از 6 سال به فیلمسازی بازگشته بود در اکران این فیلم با حواشی بسیاری روبه‌رو شد.

 می‌گویند کارگردانان دو بار می‌میرند یک‌بار زمانی که دست از خلق اثر برمی‌دارند و یک‌بار زمانی که فرشته مرگ به سراغشان می‌آید، درست مانند فوتبالیست‌ها که یک‌بار زمانی که از فوتبال خداحافظی می‌کنند می‌میرند و یک‌بار وقتی که مرگ در خانه‌شان را می‌زند. داریوش مهرجویی یک‌بار کشته شده بود و بی‌توجهی به فیلمسازی او از جانب اهالی سینما و حواشی که برای فیلم‌هایش به وجود آمده بود او را رنجور و خانه‌نشین کرده بود. مهرجویی دیگر مصاحبه نمی‌کرد و گه‌گداری که در محفل یا نشست سینمایی حضور پیدا می‌کرد در فضای سیاست‌زده جامعه، سکوت را به هیاهو ترجیح می‌داد. مهرجویی را نمی‌توان با چند سطر و پاراگراف توصیف کرد، فقدانش برای سینمای ایران را شعر رودکی بهتر بیان می‌کند:

 از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

برچسب ها
نسخه اصل مطلب
نویسنده
راضیه چنگیز نائین
حوالی فرهنگ و هنر
دانش و فناوری و محیط زیست