رفتار نجیبانه «نجیب» و کم لطفی مسئولان
نجیب مایل هروی، پژوهشگر زبان فارسی و نسخه شناس، بعد از 50 روز از بیمارستان روان پزشکی ابن سینا مرخص شد. مایل هروی متولد افغانستان است و سال 1350به ایران و شهر مشهد مهاجرت کرد و تحصیلات عالیه را در دانشگاه فردوسی به پایان رساند. او بعد از فعالیت در بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی به عنوان محقق در کتابخانه مجلس شورای اسلامی مشغول به کار شد و صاحب جایزه ادبی- تاریخی دکتر افشار یزدی به پاس یک عمر دستاورد برای خدمت به تاریخ و زبان فارسی است. رشته اصلی او، عرفان اسلامی است و از محققان برجسته در حوزه نقد و تصحیح متون کلاسیک به شمار میرود که با تألیف، تصحیح و بررسی بیش از ۳۰ کتاب و نگارش صدها مقاله، به این مهم پرداخته است. نجیب مایل هروی حدود پنجاه روز گذشته را به سبب «افسردگی شدید» که عواملی مثل بی توجهی و بی مهری باعث بروز و تشدید آن می شود، در بیمارستان روان پزشکی گذراند و پنج شنبه بیست و یکم تیر مرخص شد. شهاب مایل هروی، فرزند ارشد این پژوهشگر زبان فارسی می گوید حال ایشان بهتر است و هزینه بستری و ترخیص پدرش را که معادل یازده میلیون و ششصد هزارتومان بوده خودش پرداخت کرده است. او گلایه هایی دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم.
پدرم «افسردگی شدید» داشت، نه بیماری روانی!
صحبت هایش را با گلایه شروع می کند و با گلایه تمام. از محمد ابراهیم شریعتی و گفته هایش درباره نجیب مایل هروی ناراحت است. می گوید:«شریعتی، نماینده فرهنگی های افغان در ایران نیست و اگر هست، نماینده و وکیل خانواده مایل هروی نیست. پدرم امروز از بیمارستان مرخص شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب قول هایی برای پرداخت هزینه های بیمارستان دادند اما فعلا هزینه ها را خودم پرداخت کردم. بیماری ایشان بر اساس تشخیص پزشک و برخلاف آن چه بیان شد، «افسردگی شدید» بوده است نه توهم یا بیماری شدید روانی. سال گذشته، افسردگی مختصر پدر در تهران درمان شد و او کارهای پژوهشی اش را از سر گرفت. اردیبهشت ماه که پدرم برای دریافت اجازه اقامت یک ساله به اداره اتباع خارجه در تهران مراجعه کرد، با مهر خروج از کشور مواجه و به او گفته شد که باید ظرف 15 روز از ایران خارج شود. او نزدیک پنجاه سال است که در ایران زندگی می کند، همسر ایرانی دارد و دو فرزندش یعنی من و برادرم شناسنامه ایرانی داریم. چطور می تواند ظرف پانزده روز کشور را ترک کند؟ بعد از این اتفاق، نشانه های افسردگی شدید در پدرم دیده شد و او را از محل اقامتش در تهران به مشهد آوردم تا خودم از او پرستاری کنم». بعضی رسانه ها، درباره برادرم خبررسانی اشتباهی کردند در حالی که در همان عکس ازتفاوت لباس آن ها مشخص است ما برای عیادت به بیمارستان رفتیم و فقط پدرم در بیمارستان بستری بود.
افسردگی شدید، نتیجه بی مهری زیاد است
شهاب مایل هروی می گوید هم اکنون مشکل اقامت یک ساله پدرش با رایزنی تعدادی از دوستان فرهنگی حل شده است اما او تا چه زمانی می تواند با نگرانی هر ساله رد یا تایید شدن از اداره اتباع خارجه کنار بیاید؟ او عوامل زیادی را در تشدید افسردگی پدرش موثر می داند و می گوید:« فقط خانه کتاب ایران و حالا هم روزنامه خراسان به سراغ من آمد و رسانه های دیگر، گفت وگوهای شریعتی را رونوشت کردند. وقتی فهمیدم پدرم به دلیل قضیه خروج از ایران دچار افسردگی شدید شد، به اداره اتباع رفتم و گفتم که او یک پژوهشگر است و حدود 50 سال است که این جا برای حفظ زبان فارسی تلاش می کند. کارمند اداره اتباع هم گفت ما برای ایشان فرش قرمز نینداخته ایم که بیایند و این جا زحمت بکشند. در بعضی مواقع هم، حق و حقوق ایشان ضایع شد. او 17 سال در بنیاد پژوهش های آستان قدس، حق بیمه پرداخت اما بنیاد9 سال و 7ماه حق بیمه برای او ثبت کرد و دفترچه تامین اجتماعی هم به او نداد. او در تهران در یک آپارتمان 90 متری 40 سال ساخت، با پنج هزار جلد کتاب زندگی می کند و هر بار درگیر چالش های مختلفی است». همه این ها در حالی است که اگر مشکل حق بیمه و بازنشستگی نجیب مایل هروی که بیش از 30 جلد کتاب در دوران پژوهشگری اش دارد، حل شود یا او مشمول بیمه تامین اجتماعی بود، بخشی از مشکلات هزینه های درمانش رفع می شد. روان پزشک ها می گویند افسردگی شدید در صورت درمان نشدن یا ادامه پیدا کردن می تواند زمینه ساز اختلال دو قطبی باشد...
پدرم «افسردگی شدید» داشت، نه بیماری روانی!
صحبت هایش را با گلایه شروع می کند و با گلایه تمام. از محمد ابراهیم شریعتی و گفته هایش درباره نجیب مایل هروی ناراحت است. می گوید:«شریعتی، نماینده فرهنگی های افغان در ایران نیست و اگر هست، نماینده و وکیل خانواده مایل هروی نیست. پدرم امروز از بیمارستان مرخص شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب قول هایی برای پرداخت هزینه های بیمارستان دادند اما فعلا هزینه ها را خودم پرداخت کردم. بیماری ایشان بر اساس تشخیص پزشک و برخلاف آن چه بیان شد، «افسردگی شدید» بوده است نه توهم یا بیماری شدید روانی. سال گذشته، افسردگی مختصر پدر در تهران درمان شد و او کارهای پژوهشی اش را از سر گرفت. اردیبهشت ماه که پدرم برای دریافت اجازه اقامت یک ساله به اداره اتباع خارجه در تهران مراجعه کرد، با مهر خروج از کشور مواجه و به او گفته شد که باید ظرف 15 روز از ایران خارج شود. او نزدیک پنجاه سال است که در ایران زندگی می کند، همسر ایرانی دارد و دو فرزندش یعنی من و برادرم شناسنامه ایرانی داریم. چطور می تواند ظرف پانزده روز کشور را ترک کند؟ بعد از این اتفاق، نشانه های افسردگی شدید در پدرم دیده شد و او را از محل اقامتش در تهران به مشهد آوردم تا خودم از او پرستاری کنم». بعضی رسانه ها، درباره برادرم خبررسانی اشتباهی کردند در حالی که در همان عکس ازتفاوت لباس آن ها مشخص است ما برای عیادت به بیمارستان رفتیم و فقط پدرم در بیمارستان بستری بود.
افسردگی شدید، نتیجه بی مهری زیاد است
شهاب مایل هروی می گوید هم اکنون مشکل اقامت یک ساله پدرش با رایزنی تعدادی از دوستان فرهنگی حل شده است اما او تا چه زمانی می تواند با نگرانی هر ساله رد یا تایید شدن از اداره اتباع خارجه کنار بیاید؟ او عوامل زیادی را در تشدید افسردگی پدرش موثر می داند و می گوید:« فقط خانه کتاب ایران و حالا هم روزنامه خراسان به سراغ من آمد و رسانه های دیگر، گفت وگوهای شریعتی را رونوشت کردند. وقتی فهمیدم پدرم به دلیل قضیه خروج از ایران دچار افسردگی شدید شد، به اداره اتباع رفتم و گفتم که او یک پژوهشگر است و حدود 50 سال است که این جا برای حفظ زبان فارسی تلاش می کند. کارمند اداره اتباع هم گفت ما برای ایشان فرش قرمز نینداخته ایم که بیایند و این جا زحمت بکشند. در بعضی مواقع هم، حق و حقوق ایشان ضایع شد. او 17 سال در بنیاد پژوهش های آستان قدس، حق بیمه پرداخت اما بنیاد9 سال و 7ماه حق بیمه برای او ثبت کرد و دفترچه تامین اجتماعی هم به او نداد. او در تهران در یک آپارتمان 90 متری 40 سال ساخت، با پنج هزار جلد کتاب زندگی می کند و هر بار درگیر چالش های مختلفی است». همه این ها در حالی است که اگر مشکل حق بیمه و بازنشستگی نجیب مایل هروی که بیش از 30 جلد کتاب در دوران پژوهشگری اش دارد، حل شود یا او مشمول بیمه تامین اجتماعی بود، بخشی از مشکلات هزینه های درمانش رفع می شد. روان پزشک ها می گویند افسردگی شدید در صورت درمان نشدن یا ادامه پیدا کردن می تواند زمینه ساز اختلال دو قطبی باشد...