( عکس) این جنگندههای آمریکایی به درد جنگ نمیخورند!
در این مقاله قصد داریم تا عجیبترین هواپیماهای نظامی در تاریخ آمریکا را به شما معرفی کنیم.
آمریکا از آغاز جنگ جهانی دوم به بعد صدها هواپیما ساخته است. مهندسان هوانوردی در این کشور گهگاهی به سراغ طراحی هواپیماهای عجیب و غریب که ظاهری متفاوت و حیرتانگیز دارند رفتهاند.
بسیاری از این طرحهای عجیب و غریب هرگز به شکل عمده تولید نشدند ولی همین طراحیها نیز به تاریخ هوانوردی و دانش ما در مورد اینکه چه طراحیای برای یک هواپیمای نظامی خوب است و چه طرحهایی کاربردی نیست کمک زیادی کردند. در ادامه با تعدادی از این هواپیماها آشنا میشویم.
Vought XF۵U “Flying Flapjack”
ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم در دسامبر سال ۱۹۴۱ باعث شد که سرویسهای مسلح مختلف، دهها پروژه هواپیمایی را به صورت اورژانسی تامین مالی کنند که البته بسیاری از این هواپیماها هرگز به خدمت گرفته نشدند. یکی از بدنامترین این هواپیماها XF۵U "Flying Flapjack" بود که یک جنگنده غیرمتعارف بود که برای ناو نیروی دریایی آمریکا طراحی شده بود.
یکی از قابلیتهای جالبتوجه این هواپیما این بود که میتوانست به صورت عمودی برخاسته یا فرود بیاید و در عین حال موتورهای خود را ۴۵ درجه به جلو بچرخاند تا در فضاها یا فرودگاههای کوچک فرود راحتی داشته باشد.
متاسفانه ایده هواپیمای X۲۲ هم به نتیجه نرسید. یک هواپیمای چهار موتوره که تنها میتوانست شش نفر را حمل کند، در مقایسه با هلیکوپتری مثل UH-۱ "Huey" که میتوانست همین کار را با یک موتور انجام دهد، حرفی برای گفتن نداشت و طرحهای روتور مجرا ، نتوانست در حد پیشبینیها ظاهر شود.
CH-۵۴ Tarhe
در اوایل دهه ۱۹۶۰، انقلابی در صنعت طراحی هلیکوپتر آمریکا رخ داد و این نتیجه توجه ارتش آمریکا به مفهوم و ایده بهرهگیری هر چه بیشتر از آسمان بود. آنها از هلیکوپترها برای جابجایی نیروها و تجهیزات به میادین جنگ بهره میبردند.
CH-۵۴ Tarhe برای انتقال تعداد زیادی از نیروها، تجهیزات سنگین و حتی امکانات خاص و تخصصی طراحی شده بود.
این اولین هلیکوپتری بود که بدون بدنه ساخته شده بود تا امکان آویزان کردن بارهای سنگین به آن مثل هویتزر (نوعی توپ جنگی) و یا ماژولهای تخصصی که قابلیت حمل نیروها، تجهیزات پزشکی و یا مقر وجود داشته باشد. این هلیکوپتر حتی میتوانست تانک سبک M۵۵۱ Sheridan را نیز حمل کند.
در سال ۱۹۵۵، NB-۳۶H نسخه اصلاح شده بمبافکن B-۳۶ Peacekeeper برای اولین بار به پرواز در آمد. NB-۳۶H علاوه بر برخورداری از شش موتور شعاعی و چهار موتور جت، یک راکتور هستهای ۲۰ تنی ۳ مگاواتی با هوای خنک داشت.
پنج خدمه این هواپیما با استفاده از ۱۱ تن سرب و پلاستیک در برابر تشعشعات محافظت میشدند. این هواپیما در بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷، چهل و هفت پرواز انجام داد و راکتور آن ۸۹ ساعت از ۲۱۶ ساعت کار کرد. البته این راکتور هرگز انرژی هواپیما را تامین نکرد و به عنوان اثبات مفهومی مورد استفاده قرار میگرفت.
در نهایت هزینههای این بمبافکن، زمان توسعه کند آن و خطرات آلودگی احتمالی در صورت سقوط باعث شد تا تلاشها برای ساخت یک هواپیمای هستهای در همان زمان خاتمه یابد.
Lockheed XFV
در سالهای ابتدایی جنگ سرد، برنامهریزهای نظامی ناتو متوجه شدند که درست مثل جنگ جهانی اول و دوم، موفقیت یا شکست جنگ در منطقه اروپا، به نیروهای تقویتی آمریکای شمالی که از اقیانوس اطلس عبور میکنند، بستگی دارد. هواپیماهای سریع که قادر به پوشش سریع مناطق وسیع اقیانوس بودند، شکارچیان ایدهآلی برای زیردریاییها به شمار میآمدند.
این در حالی بود که در طول جنگ جهانی دوم، ناوهای اسکورت ارزانقیمت، مثل ناوهای کلاس بوگ در تعداد زیادی ساخته شدند و این توان را داشتند که بیش از حد نیاز، هواپیماها را جابجا کنند.
نتیجه منتهی به ساخت هواپیمای Lockheed XFV، یک هواپیمایی که روی سه چرخ کوچک در پشت بدنه و بالهای دم مینشیند، شد. این طراحی به هواپیما این امکان را میداد تا تقریبا در هر مکانی پارک کند؛ حتی بر روی کشتیهای باری و عرشه پرواز هلیکوپتر در کشتیهای جنگی.
این هواپیما میتواند مثل یک هلیکوپتر به شکل عمودی بلند شده و سپس به شکل افقی به پرواز در بیاید و زیردریاییهای دشمن را جستجو کرده و قبل از آنکه آنها در زیر آب فرو بروند، آنها را منهدم کند.
متاسفانه XFV هم با مشکلاتی روبرو شد و در نهایت برنامه تولید آن لغو شد. این اتفاق در سال ۱۹۶۱ رخ داد و هواپیمای P-۳Orion، یک هواپیمای گشت دریایی با برد ۸۸۵۰ کیلومتر به خدمت گرفته شده و جای XFV را به شکل موثری پر کرد.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-156258