«عنکبوت» مخاطب را به فکر می اندازد/ عجیب است که فیلم را برای جشنواره فجر انتخاب نکردند
براهنی گفت:«عنکبوت» به طور جدی مخاطب را به فکر میاندازد و او را درگیر خودش میکند.
فیلم جنایی «عنکبوت» که روایتگر داستان یک قاتل زنجیرهای است، امسال در بخش خارج از مسابقه جشنواره فجر، در چند سالن پردیس سینمایی ملت، به نمایش درآمد. باشگاه خبرنگاران جوان با براهنی نویسنده فیلم «عنکبوت» گفت و گویی داشته که در ادامه می توانید بخوانید.
ایده اصلی فیلمنامه از کجا شکل گرفت؟
ایده اصلی قتلهای زنجیرهای زنان خیابانی در سال ۱۳۷۹ در مشهد شکل گرفت. من همیشه یک کنجکاوی شدید نسبت به جنایت و قتل در زندگی داشته ام و این شد که سراغ پل خواب رفتم و بعد هم برای نگارش فیلمنامه «عنکبوت» در اواخر سال ٩٦، ابراهیم ایرج زاد با من صحبت کرد و پرسید که چه فیلمنامه و طرحی دارم، با هم چند جلسه گذاشتیم و دنبال طرح و ایده ای بودیم که کلیشه نباشد؛ طرحی که حرفی برای گفتن و ارزش مطرح کردن داشته باشد.
در حین جلسات دیدم که او علاقه دارد فیلمی درباره قتل بسازد، این بود که به ماجرای قتلهای زنان خیابانی در مشهد اشاره کردم که به نظرم برای ساخت فیلم سینمایی ایده آل بود، چون به شخصه خیلی از این ماجرا تاثیر پذیرفته بودم.
از آن جایی که ابراهیم ایرج زاد هم مشهدی است و با موضوع آشنایی کامل داشت، بلافاصله گفت همین را کار کنیم و قرار شد که من فیلمنامه را بنویسم و او بسازد.
از آن لحظه ما دو نفره و در مدت ۵ یا ۶ ماه تمامی منابع از جمله روزنامه، پرونده ها، افراد حاضر در موقعیت، مستندات و... را بررسی کردیم، در نهایت بعد از تکمیل فاز تحقیقات میدانی وسیع، شروع به نگارش فیلمنامه کردم و ابراهیم ایرج زاد به دنبال سرمایه و تهیه کننده و اجازه ساخت رفت که در نهایت به سختی پروانه ساخت فیلم صادر شد.
باید بگویم ابراهیم ایرج زاد به شدت دنبال این قضیه رفت و با سختیهای بسیار به اینجا رسیدیم که این فیلم ساخته شد، حتی دو یا سه نفر میخواستند طرح را بدزدند، اما فیلمنامه ما آماده ساخت بود.
به نظر شما اکران این فیلم به مشکل برمی خورد؟
فکر نمیکنم. به نظرم خوب نیست که حساسیت روی فیلم و سینما تا این حد بالا باشد، متاسفانه اینطور به نظر میرسد که عدهای با حضور این فیلم در جشنواره مخالفت کردند و زیر بار انتخاب فیلم برای حضور در فجر نرفتند.
امسال دو فیلمنامه از من, یکی «عنکبوت» و دیگری «لتیان» که فیلم اول علی تیموری است؛ هر دو را کنار گذاشتند.من واقعا تعجب میکنم که برخی از اعضای هیات انتخاب آنقدر به این فیلمها ارادت دارند که از آنها در حرفها و مصاحبه هایشان تعریف و تمجید میکنند طوری که آدم با خودش فکر میکند اگر داوری تا این حد با یک فیلم همراه بوده که هنوز از آن اسم میبرد و تحت تاثیر آن است؛ پس چطور نتوانسته تاثیر بگذارد و دیگران را برای حضور در جشنواره مجاب کنند. با تمام این ها، فیلم را انتخاب نکرده اند. این موضوع برای من عجیب است و البته خیلی چیزها شنیده ایم بالاخره ما همه با هم در یک محیط بسته کار میکنیم.
آیا این فیلم روشنگری دارد؟
به گمانم به شدت روشنگری دارد و با نگاهی عمیق به فیلم میتوان تمام آن را دید.
«عنکبوت» به طور جدی مخاطب را به فکر میاندازد و او را درگیر خودش میکند، بعید میدانم بیننده «عنکبوت» را بی تفاوت ببیند البته نظر و سلیقههای سینمایی متفاوت وجود دارد ولی عنکبوت ذهنیت هر بینندهای را میتواند به خود معطوف کند.
چقدر جای خالی چنین فیلمهایی در جامعه امروزی حس می شود؟
خیلی زیاد،وقایع گذشته باید ارزیابی شوند و راه بسته نماند.
زمان نگارش فیلمنامه چه حسی به شما به عنوان خالق فیلمنامه، دست داد؟
شاید باورتان نشود بعد از تمام شدن مرحله تحقیق که با کارگردان انجام میشد رفتم و نشستم که در تنهایی بنویسم، در چند ماهی که به طور کامل فقط درگیر نوشتن متن بودم حس آزار دهنده خاصی مدام در من موج میزد حتی سه ماه پس از پایان نیز به طور مداوم به سوژه فکر میکردم، هنوز هم این قصه در سر من شناور است و فکر میکنم که بعد از نوشتن دچار یک نوع تزکیه شدم انگار از یک تجربه سنگین روحی عبور کرده بودم.
به شدت با شخصیتهای واقعی آغشته شده بودم و جهان خیلی ترسناک و سیاهی مدام در سرم بود وقتی شما سعی میکنید که شخصیت را بنویسید، مجبور هستید کارهای او را از دید علت و معلول و روانی بفهمید و با هر انتخابش همراه شوید، باید از دید او جهان و آدمها را مشاهده و جهان بینی او را اختیار کنید و او را در هر حرکت و واکنشی احساسی دریابید.
تماشای جهان از دید سعید فیلمنامه «عنکبوت» خیلی سخت بود، پرداختن و نوشتن چنین فیلمنامههایی اصلا راحت نخواهد بود و واقعا کار خیلی از آدمهایی که جهان دیگری دارند، نیست، چون باید سعی کنید در فیلمنامه و آدم هایش غرق شوید و بتوانید چیزی از ذهن آنها بیرون بکشید. در کل روزهای وحشتناک و سختی را سپری کردم. در نهایت بعد از این مرحله احساس کردم روحم رشد کرد و بزرگتر شد.
نکته پایانی در این باره دارید؟
متاسفم که فیلم از جشنواره حذف شد، واقعا حیف است، امیدوارم که اکران آن درست پیش برود. شب نمایش فیلم احساس کردم که مردم با آن ارتباط خوبی برقرار کرده و کنجکاوانه تماشا میکنند.
ایده اصلی فیلمنامه از کجا شکل گرفت؟
ایده اصلی قتلهای زنجیرهای زنان خیابانی در سال ۱۳۷۹ در مشهد شکل گرفت. من همیشه یک کنجکاوی شدید نسبت به جنایت و قتل در زندگی داشته ام و این شد که سراغ پل خواب رفتم و بعد هم برای نگارش فیلمنامه «عنکبوت» در اواخر سال ٩٦، ابراهیم ایرج زاد با من صحبت کرد و پرسید که چه فیلمنامه و طرحی دارم، با هم چند جلسه گذاشتیم و دنبال طرح و ایده ای بودیم که کلیشه نباشد؛ طرحی که حرفی برای گفتن و ارزش مطرح کردن داشته باشد.
در حین جلسات دیدم که او علاقه دارد فیلمی درباره قتل بسازد، این بود که به ماجرای قتلهای زنان خیابانی در مشهد اشاره کردم که به نظرم برای ساخت فیلم سینمایی ایده آل بود، چون به شخصه خیلی از این ماجرا تاثیر پذیرفته بودم.
از آن جایی که ابراهیم ایرج زاد هم مشهدی است و با موضوع آشنایی کامل داشت، بلافاصله گفت همین را کار کنیم و قرار شد که من فیلمنامه را بنویسم و او بسازد.
از آن لحظه ما دو نفره و در مدت ۵ یا ۶ ماه تمامی منابع از جمله روزنامه، پرونده ها، افراد حاضر در موقعیت، مستندات و... را بررسی کردیم، در نهایت بعد از تکمیل فاز تحقیقات میدانی وسیع، شروع به نگارش فیلمنامه کردم و ابراهیم ایرج زاد به دنبال سرمایه و تهیه کننده و اجازه ساخت رفت که در نهایت به سختی پروانه ساخت فیلم صادر شد.
باید بگویم ابراهیم ایرج زاد به شدت دنبال این قضیه رفت و با سختیهای بسیار به اینجا رسیدیم که این فیلم ساخته شد، حتی دو یا سه نفر میخواستند طرح را بدزدند، اما فیلمنامه ما آماده ساخت بود.
به نظر شما اکران این فیلم به مشکل برمی خورد؟
فکر نمیکنم. به نظرم خوب نیست که حساسیت روی فیلم و سینما تا این حد بالا باشد، متاسفانه اینطور به نظر میرسد که عدهای با حضور این فیلم در جشنواره مخالفت کردند و زیر بار انتخاب فیلم برای حضور در فجر نرفتند.
امسال دو فیلمنامه از من, یکی «عنکبوت» و دیگری «لتیان» که فیلم اول علی تیموری است؛ هر دو را کنار گذاشتند.من واقعا تعجب میکنم که برخی از اعضای هیات انتخاب آنقدر به این فیلمها ارادت دارند که از آنها در حرفها و مصاحبه هایشان تعریف و تمجید میکنند طوری که آدم با خودش فکر میکند اگر داوری تا این حد با یک فیلم همراه بوده که هنوز از آن اسم میبرد و تحت تاثیر آن است؛ پس چطور نتوانسته تاثیر بگذارد و دیگران را برای حضور در جشنواره مجاب کنند. با تمام این ها، فیلم را انتخاب نکرده اند. این موضوع برای من عجیب است و البته خیلی چیزها شنیده ایم بالاخره ما همه با هم در یک محیط بسته کار میکنیم.
آیا این فیلم روشنگری دارد؟
به گمانم به شدت روشنگری دارد و با نگاهی عمیق به فیلم میتوان تمام آن را دید.
«عنکبوت» به طور جدی مخاطب را به فکر میاندازد و او را درگیر خودش میکند، بعید میدانم بیننده «عنکبوت» را بی تفاوت ببیند البته نظر و سلیقههای سینمایی متفاوت وجود دارد ولی عنکبوت ذهنیت هر بینندهای را میتواند به خود معطوف کند.
چقدر جای خالی چنین فیلمهایی در جامعه امروزی حس می شود؟
خیلی زیاد،وقایع گذشته باید ارزیابی شوند و راه بسته نماند.
زمان نگارش فیلمنامه چه حسی به شما به عنوان خالق فیلمنامه، دست داد؟
شاید باورتان نشود بعد از تمام شدن مرحله تحقیق که با کارگردان انجام میشد رفتم و نشستم که در تنهایی بنویسم، در چند ماهی که به طور کامل فقط درگیر نوشتن متن بودم حس آزار دهنده خاصی مدام در من موج میزد حتی سه ماه پس از پایان نیز به طور مداوم به سوژه فکر میکردم، هنوز هم این قصه در سر من شناور است و فکر میکنم که بعد از نوشتن دچار یک نوع تزکیه شدم انگار از یک تجربه سنگین روحی عبور کرده بودم.
به شدت با شخصیتهای واقعی آغشته شده بودم و جهان خیلی ترسناک و سیاهی مدام در سرم بود وقتی شما سعی میکنید که شخصیت را بنویسید، مجبور هستید کارهای او را از دید علت و معلول و روانی بفهمید و با هر انتخابش همراه شوید، باید از دید او جهان و آدمها را مشاهده و جهان بینی او را اختیار کنید و او را در هر حرکت و واکنشی احساسی دریابید.
تماشای جهان از دید سعید فیلمنامه «عنکبوت» خیلی سخت بود، پرداختن و نوشتن چنین فیلمنامههایی اصلا راحت نخواهد بود و واقعا کار خیلی از آدمهایی که جهان دیگری دارند، نیست، چون باید سعی کنید در فیلمنامه و آدم هایش غرق شوید و بتوانید چیزی از ذهن آنها بیرون بکشید. در کل روزهای وحشتناک و سختی را سپری کردم. در نهایت بعد از این مرحله احساس کردم روحم رشد کرد و بزرگتر شد.
نکته پایانی در این باره دارید؟
متاسفم که فیلم از جشنواره حذف شد، واقعا حیف است، امیدوارم که اکران آن درست پیش برود. شب نمایش فیلم احساس کردم که مردم با آن ارتباط خوبی برقرار کرده و کنجکاوانه تماشا میکنند.