نوشتن برای شهدا، حماسه نویسی است
گفتگو با سیده فاطمه میرسیار، نویسنده
ساکن لاهیجان و دانش آموخته کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و معلم است. از سال ۹۴ وارد نگارش و پژوهش در عرصه تاریخ شفاهی شد و چهار عنوان زندگینامه شهدای استان گیلان را نوشت که به چاپ رسید. می نویسم معلم بخوانید شهید (زندگینامه معلم شهید حسین بابایی خوبده)، بیست و پنج سال تا کربلا (زندگینامه طلبه شهید جانعلی جعفری)، ماه مجلس (زندگینامه شهید سیداکبر میرسیار) و آسمانی (زندگینامه شهید رجبعلی آپرویز) عنوان کتاب های وی است. نگارش کتاب پنجم او در زمینه تاریخ شفاهی به تازگی به اتمام رسیده و در دست چاپ هست. در سال ۱۴۰۲ نامزد بخش نوجوان جشنواره داستانی خاتم شد. وی همچنین مربی دوره های نویسندگی نوجوانان است و سابقه داوری در جشنواره های داستانی هم دارد با هم پاسخ های سیده فاطمه میرسیار را می خوانیم:
*اگر بخواهید سیده فاطمه میرسیار را در یک جمله تعریف کنید، آن جمله کدام است؟
علاقه مند به کارهای فرهنگی، خواندن و نوشتن.
*شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟ شدهاست کتابی را هم که دوست ندارید تا انتها بخوانید؟ الگوی پیشنهادی شما برای مطالعه چیست؟
بله. معمولا سعی میکنم مطالعه ام با برنامه باشد. طی این برنامه، با توجه به کارها و وظایفی که دارم، سعی میکنم به صورت روزانه حتی شده به مقدار کم مطالعه داشتهباشم. به عبارتی آهسته ولی پیوسته پیش میروم. به خاطر اینکه به صورت تخصصی در عرصه نویسندگی فعالیت میکنم حتی اگر کتابی را هم دوست نداشتهباشم تا انتها میخوانم چون این کار لازمه نویسندگی است.
*چه شد که وارد حوزه نوشتن شدید؟
به خاطرعلاقهای که به نوشتن -خصوصا در زمینه ادبیات داستانی- داشتم وارد این حوزه شدم. رشته دانشگاهی من زبان و ادبیات فارسی است. حتی زمان انتخاب رشته هم کشش درونیای که به ادبیات داشتم مرا به سمت این رشته برد. آغاز ورود من به عرصه نویسندگی در حوزه تاریخ شفاهی و نوشتن زندگینامه شهدا بود. از پاییز ۱۴۰۰ در کلاسهای داستان نویسی آقای حامد اشتری -نویسنده رمان قربانی طهران- شرکت کردم و به صورت تخصصی وارد حوزه داستان و رمان شدم. علاوه بر نویسندگی، مربی دورههای داستان نویسی نوجوانان هستم و همچنین داوری در جشنوارههای داستانی را تجربه کردم. به نظر بنده نوشتن به ویژه در حوزه ادبیات داستانی تا حدود ۸۰ درصد به آموزش خوب و اصولی بستگی دارد.
*اولین و مهمترین درس نوشتن چیست؟
اولین و مهم ترین درس نوشتن زیاد خواندن و زیاد نوشتن است. اگر کسی زیر نظر استاد نوشتن را آموزش میبیند اولین و مهمترین درس برای او این مصرع از شعر حافظ است: "به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید"
* رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
راستش را بخواهید با فضای مجازی رابطهی خیلی خوبی ندارم. البته در حد نیاز از این فضا استفاده میکنم اما به نظرم این فضا به دلیل ولنگاری بیش از اندازهاش آدم را از کار، زندگی و خانواده دور میکند. شاید عجیب به نظر بیاید اما گاهی که از کارهای روزمره احساس خستگی میکنم به خودم یک روز دوری از فضای مجازی را هدیه میدهم و آن وقت است که آرامش دور بودن از هیاهوی این فضا را با تمام وجودم حس میکنم. چون فضای مجازی را یک فضای کاملا فرهنگی نمیبینم به همین دلیل برای این فضا نمینویسم. اگر ولنگاری فضای مجازی و حاشیههای تنش زا و زیان بارش که همه می دانیم، کنترل شود، میتوان به عنوان یکی از فضاهای خوب و موثر نه تنها در زمینه فرهنگ و هنر بلکه در تمام زمینهها از آن نام برد.
*تفاوتهای اصلی خاطرهنگاری با گونههای دیگر روایت مانند داستان و. . . در چیست؟
اصلی ترین فرق خاطره نگاری و داستان در کاربرد تخیل در عناصر آنهاست. در واقع در میان قالبهای ادبی خاطرهنگاری نزدیک ترین قالب به داستان است. عناصری چون: حقیقت مانندی، روایت، زاویه دید، صحنه پردازی، زمان و مکان و لحن از عناصر مشترک داستان و خاطره است به طوری که یک خاطره مناسب را با یک بازنویسی، جابهجایی صحنهها، حذف زواید، بزرگنمایی موارد مهمتر و رعایت دیگر شرایط داستانی، میتوان تبدیل به داستان نمود.
*اهمیت و نقش خاطره نگاری در ثبت زندگی و زمانه هر عصر در چیست؟
خاطرهنگاری در هر عصری و در تاریخ هر ملتی میتواند بیانگر حقایق، رخدادها، رویدادها، خوشیها، ناخوشیها و حماسههای انکارناپذیری باشد که اگر به درستی به آن نگاه شود به خوبی میتواند جریانات فکری جامعهی خود را بسازد و در قالب آثار هنری مانا و ماندگار قرار دهد.
*خاطرههای موجود از دوران دفاع مقدس تا چه اندازه میتواند به عنوان ذخیره فرهنگی ملی محسوب شود؟
دفاع مقدس دارای غنا، شور، نشاط، بالندگی، حوادث، رویدادها و رخدادهای عبرت آموز تاریخی، اسلامی و انسانی است که خود به عنوان یک جریان فکری در ادبیات شناخته میشود. خاطرات موجود از این دوران علاوه بر فعال نمودن زمینههای فرهنگی و هنری میتواند به عنوان سندی غیرقابل انکار از ادبیات و تاریخ این کشور برای آیندگان باقی بماند. آیندگان میتوانند بر حسب علاقه و نیاز خود از آن بهره گیرند و مطالب مفیدی را از آن استخراج نمایند و یا الگو بگیرند.
*نوشتن برای شهدا چه فرقی با دیگر نوشتنها دارد؟
بدون اغراق پاسخ به این سوال خودش یک گفت وگوی یک ساعته را می طلبد. نوشتن برای شهدا از دو جنبه فرهنگی-ادبی و معنوی قابل بررسی است. اگر بخواهم به صورت موجز و مختصر بگویم، نوشتن برای شهدا در واقع حماسه نویسی است. ثبت حماسه برای هر ملتی قطعا از مهم ترین کارهایی ست که باید برای حفظ هویت و فرهنگ آن ملت انجام شود و ظرافتها و حساسیتهای خاص خود را دارد. در بُعد معنوی نیز همراه شدن با یک فردِ حماسه ساز که از جانش -که مهم ترین دارایی هر کسی است- به خاطر دین، وطن دوستی و دیگردوستی گذشتهاست؛ برکات زیادی دارد. هر قدمی که برای نگارش اینچنین کتابی برمیداری صاحب آن یک قدم از تو جلوتر است و زودتر از پایان کار برایت جبران میکند. اینها مسائلی است که گفتنی نیست بلکه باید وارد این عرصه بشوی تا شیرینی این برکات را با تمام وجودت بچشی.
* اگر قرار باشد تنها یک پاراگراف از آثار خودتان را انتخاب کنید، آن پاراگراف کدام است و از کدام کتاب؟
"همیشه وقتی حسین به خانه میآمد اول ضربهای کوچک به در میزد و بعد وارد میشد تا اگر نامحرمی در منزل است متوجه حضور او شود. چند روز بعد از شهادتش حس کردم ضربهای شبیه همان که حسین میزد به در میخورَد. لبخندی بر لبانم نشست و بِه دو به سمت دَر رفتم. حسین بود که داشت از پلههای چوبی خانه پایین میرفت. دنبالش دویدم: حسین. . . حسین. . . حسین جان! "
"قسمتی از کتاب مینویسم معلم، بخوانید شهید"
*روایت شما با روایتهای دیگری که شده چه تفاوتهایی دارد؟
تلاش من بر این بوده که روایت هایم در عین حفظ امانت و اصلِ واقعیت، شکل داستانی به خود بگیرد تا برای مخاطب جذابتر باشد. البته نمی دانم در این زمینه تا چه اندازه موفق بودهام.
* شما دلیل کم خواندن کتاب در جامعه را چه میدانید؟
یکی از دلایل مهم، کم اهمیت دانستن مطالعه در بین خانوادههای ایرانی نسبت به مسائل دیگر است. دلیل دیگر کیفیت پایین کارهایی است که به بازار نشر می آید، خصوصا در زمینه کودک و نوجوان که انگیزه مطالعه را پایین میآورد. قیمت بالای کتاب خصوصا در یکی دو سال اخیر هم قطعابیتاثیر نیست.
*اقلیم، جغرافیا، موقعیت و زادبوم شما چه تأثیری در کارهای شما داشتهاست؟
تقریبا در تمام کارهایی که از بنده منتشر شده یا در دست نگارش دارم، اقلیم نقش پررنگی دارد. ستینگ بیشتر آثارم در گیلان است. حتی ماجرای داستان نوجوانم که امسال نامزد جشنواره داستانی خاتم شده هم در یکی از روستاهای گیلان میگذرد.
*قهرمانان شما چقدر در اطراف شما و در شهر دیده میشوند؟
متاسفانه ما در بخش معرفی قهرنان ملی و الگوسازی بسیار ضعیف عمل میکنیم. این ضعف به ویژه در زمینه کودک و نوجوان مشهود تر است به طوری که اکثر دانش آموزان ما با قهرمانان وطنی بیگانه هستند و حتی اسم خیلی هایشان به گوش آنها نرسیدهاست.
*چقدر به پرسه زدن علاقه دارید و کجاها پرسه میزنید؟
خیلی زیاد البته با برنامه. یکی از سرگرمیهای من که درواقع لازمه کار من نیز هست، پرسه زدن است. پیاده روی در طبیعت و کنار دریا را بیشتر دوست دارم. در پی هر پرسه زدنی میتوان به سوژهها و ماجراهای مختلف داستانی رسید.
*وضعیت زنان را در ادبیات معاصر و به خصوص ادبیات دفاع مقدس و خاطره نگاری چگونه ارزیابی میکنید؟
در چند سال اخیر بانوان فعالیت خوب و چشمگیری نسبت به قبل در ادبیات معاصر و همچنین در ادبیات دفاع مقدس داشتهاند تا جایی که روایتهای زنانهی خوبی را در ادبیات دفاع مقدس میبینیم.
زندگی نامه سیده فاطمه میرسیار به زبان خودش
از استان گیلان ساکن لاهیجانم
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و معلم هستم.
از سال ۹۴ وارد نگارش و پژوهش در عرصه تاریخ شفاهی شدم و چهار عنوان زندگینامه شهدای استان گیلان رو نوشتم و به چاپ رسید.
نام کتاب های منتشر شده بنده:
می نویسم معلم بخوانید شهید (زندگینامه معلم شهید حسین بابایی خوبده)
بیست و پنج سال تا کربلا (زندگینامه طلبه شهید جانعلی جعفری)
ماه مجلس (زندگینامه شهید سیداکبر میرسیار)
آسمانی (زندگینامه شهید رجبعلی آپرویز)
نگارش کتاب پنجم در زمینه تاریخ شفاهی به تازگی به اتمام رسیده و در دست چاپ هست.
عضو نویسندگان دانشنامه دفاع مقدس استان گیلان نیز هستم.
از پاییز ۱۴۰۰ در کلاس داستان نویسی آقای حامد اشتری نویسنده رمان قربانی طهران شرکت کردم و به صورت جدی وارد عرصه رمان و داستان شدم.
در سال ۱۴۰۲ نامزد بخش نوجوان جشنواره داستانی خاتم شدم.
مربی دوره های نویسندگی نوجوانان هستم.
سابقه داوری در جشنواره های داستانی هم دارم.