جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > شفیعی کدکنی خاطره پردازی حدادیان را دروغ دانست!

جعل خاطرات به سبک مداحی:

شفیعی کدکنی خاطره پردازی حدادیان را دروغ دانست!

حساب رسمی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی خطاب به صداوسیما نوشت: این رسانه در انتشار و روشن‌گری جعلیات هیچ ملاحظه‌ای ندارد.

در ویدیویی که از سعید حدادیان در فضای مجازی منتشر شده این مداح مشهور در برنامه ای تلویزیونی خاطره ای جعلی از استاد محمدرضا شفیعی کدکنی نقل می کند و به توصیفی خیالی از شروع یکی از جلسات کلاس او می پردازد. حدادیان که به تازگی دعوت او به عنوان استاد مدرس در دانشگاه تهران انتقادهای جدی و گسترده ای را برانگیخته است با روایت این خاطره دروغ به فرم مدح و نوحه، برنامه رسانه ملی را تحت تأثیر قرار می دهد.   

به هر ترتیب نقل این خاطره  با واکنش جدی محمدرضا شفیعی کدکنی مواجه شده است و حساب رسمی محمدرضا شفیعی کدکنی درتلگرام و اینستاگرام درباره این موضوع نوشته است:

این ویدیو به دست ما رسیده است. این رسانه در انتشار و روشن‌گری جعلیات هیچ ملاحظه‌ای ندارد، چنانکه در انتشار جعلیات مربوط به شاهنامه و ابیات مشهوری که از فردوسی نیست ملاحظه‌ای نداشت. 

[هایلایت جعلیات شاهنامه را بنگرید.] این رسانه از منتشر‌کنندگان جعلیات ادبی و فرهنگی حمایت می‌کند. بنیادی‌ترین رکنِ کار فرهنگی پیش از هر چیز، اصالت، اصالت محتوا و صحتِ انتساب است.

این خاطره‌پردازی از کلاسِ درسِ دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی جعلی‌ست. بعد از شنیدن این خاطره‌پردازی، تنها واکنش استاد، سر‌ به‌ زیر انداختن، تأسف و لبخند بود.


 

 

 

اکانت  رسمی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی در ادامه توضیحاتی مهم دربارهٔ ویدیوی خاطره‌پردازی از کلاس درس استاد شفیعی کدکنی ارائه می دهد.

با توجه به واکنش‌های مخاطبان گرامی و لزوم شفاف‌سازی بیشتر از آنچه با ماجرای بیتی از حافظ و داستان عاشورا در ضمن ویدیویی گره خورد، لازم بود تا نکاتی گفته شود.

دو تن از دانشجویان سالهای دور که حالا از استادان تراز اول دانشگاه هستند و راویانی ثقه، پیام گذاشتند و فرمودند آنچه از پست شما و صحبت‌ها در تلویزیون از زبان گوینده اتفاق افتاد، مربوط است به تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۰.

در آن کلاس که در تالار فعلی استاد باستانی پاریزی در دانشکده تشکیل شده بود، استاد، ضمن بحث دربارهٔ قابلیت تأویل‌پذیری شعر حافظ، ماجرای روضه‌خوان پیر کدکن و استفاده از بیت

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد

در تشریح ماجرای عاشورا و اسارت اهل بیت علیهم السلام را نقل کردند.

استاد شفیعی کدکنی با خواندن این بیت متأثر شدند و گریستند.

جلسه قطع نشد، ایشان از کلاس بیرون نرفتند و به ادامهٔ بحث خود پرداختند.

دانشجویان بعد از خواندن آن بیت مدت‌ها نگریستند!



این اکانت در ادامه می نویسد:

حال سوال ما این است که

این پرداخت‌های دلبخواه برای چه هدفی‌ست؟

ما چه اجازه‌ای داریم؟

هدف و فلسفهٔ انتشار و روشن‌گری جعلیات فرهنگی و ادبی، خاطره‌پردازی‌ها و انتساب مطالب دلبخواه و من‌درآوردی به بزرگان فرهنگی، جلوگیری از اتفاق ناگوار و تلخی‌ست که با درگذشت این گنجوران ملی رقم خواهد خورد. زندگی و سلوک حرفه‌ای‌شان دستمایهٔ ده‌ها داستان‌پردازی و خیال‌پردازی‌های شخصی می‌شود.

هر جماعتی با نیت‌ها و خاستگاه‌های فکری‌شان شروع به نقل خاطره و مصادرهٔ آن شخصیت به نفع خود و دستگاه فکری خود خواهد کرد؛

چنانچه در مورد بسیاری از شخصیت‌های ملی، فرهنگی و دینی این اتفاق افتاده است و کار را به داستان‌سرایی‌های سوررئال کشانده است.

وقتی در کتاب ریاضی دوم دبستان آموزش و پرورش، سال ۱۳۹۱، صفحهٔ ۷۲


برای استاد شفیعی کدکنی برادر و خواهر می‌تراشند [ایشان نه برادر دارند و نه خواهر] و خاطره‌ای جعلی از حقوق معلمی ایشان [ایشان هیچ‌وقت در مدرسه معلمی نکردند] چاپ می‌شود، ما حتماً و حتماً و بدون هیچ ملاحظه‌ای در مقابل کوچک‌ترین خاطره‌پردازی و شاخ‌و‌برگ‌دهی به ماجراهای بزرگان فرهنگی واکنش نشان خواهیم داد.


این رسانه همیشه اصالت و مرجعیت محتوایی و علمی خود را حفظ کرده است.

راضی به ظلم و هتک آبروی هیچ فردی نیست، با افتخار شعر محمدرضا شفیعی کدکنی و دیگر مطالب هم‌سو دربارهٔ سالار شهیدان را بارها و سالها منتشر کرده و ملامت‌ها، ریزش‌ها و تمسخر‌ها را به جان خریده است و اکنون این ماجرا و داوری‌اش را به مخاطبان می‌‌سپارد.

گویندهٔ محترم آن خاطره می‌تواند از خود دفاع کند و پیام بگذارد.

 

 

منبع: etemadonline-633134

برچسب ها
نسخه اصل مطلب