سبز زیبای ترسناک!
وجودشان چهره زیبایی به رودخانه آستارا داده اما کارشناسان و فعالان محیطزیست آن را آفتِ مهاجمی میدانند که بلای جان تالابها و رودخانهها شمال ایران و اکوسیستم آنها شده است. سرخس شناوری که حالا نه کسی مسئولیت ورودش به ایران را برعهده میگیرد و نه مسئولیت ساماندهی آن را.
مشت را که داخل آب کنی، با آن هزاران آزولا بیرون میآید، گیاهانی ریزنقش اما به هم پیوسته که سراسر آب رودخانه را پوشاندهاند. آزولاها به تازگی به آستارا رسیدهاند. آبان سال 90 بود که خبر رسید آزولا یا همان آشوریواش به زبان گیلکیها از راه کانالها و رودخانهها به تالاب انزلی رسیده است. حالا این سرخس شناور راه خود را به آستارا باز کرده و به گفته کارشناسان از آنجا باز هم مسیر دیگری را برای خود مییابد و به سایر رودخانههای شمال ایران سرایت خواهد کرد.
منابع علمی گیاه آزولا را گونه مهاجم معرفی میکند که کم کم رشد میکند و پیش میرود. رنگ سبز مغز پستهایش در رودخانههای آستارا نشان میدهد که هنوز مدت زمانی از آغاز رشدش نگذشته چرا که کمکم رنگ آن تیره میشود و گاهی به قرمز و نقرهای هم میگراید. گیلکها به آن آشوریواش میگویند. گیاهی که داستان زندگیش در ایران از استخر آقای آشوری آغاز شده است. گرچه درباره نحوه ورود این گیاه به ایران روایتها و داستانهای متعددی نقل میشود اما اسماعیل کهرم، بوم شناس و فعال محیط زیست در این باره به «ابتکار» میگوید: «آزولا گیاهی غریبه و مهاجم است که از جنوب شرقی آسیا به ایران منتقل شده است. آنطور که میگویند گیاه آزولا را به استخری در گیلان که به فردی به نام آشوری تعلق داشت، بردند و از آن زمان به بعد بود که گیلکیها به آزولا، آشوریواش به معنای علف استخر آشوری گفتند.»
رد پای مجهول متولی ورود آزولا به ایران
«برخی میگویند متولی واردات این گیاه جهاد کشاورزی است. ادعایی که سند و مدرکی برای آن نیست.» این جمله را کلهر میگوید و معتقد است که پس از سالها که از ورود آزولا به ایران میگذرد، این گیاه متولی ندارد و کسی این انتقال را بر عهده نمیگیرد، دلیل اصلی هم این است که واردات این گیاه نتیجهای جز فراگرفتن رودخانهها، مردابها و تالابها و حتی مزارع برنج در ایران و تبدیل شدن به یک آفت را نداشته است.» برخلاف آنچه که در ابتدا تصور میشده برای تقویت مزارع برنج و یا به قول اسماعیل کهرم برای تغذیه دامها مناسب باشد. کهرم در این رابطه میگوید: «گیاه آزولا در وطن خود چندین خاصیت داشته است مثلا در کامبوج از این گیاه به عنوان علوفه دام استفاده میشد. مردم جنوب آسیا آزولا را میخورند.»
واردات بدون مطالعه؛ از تقویت مزارع برنج تا جایگزینی به جای علوفه
واردات بدون مطالعه و کارکارشناسی به ایران وجه اشتراک تمام منابعی است که درباره تاریخچه ورود این گیاه به ایران نوشتهاند. کهرم میگوید: «آنهایی که متولی وارد کردن آزولا به ایران بودند بدون مطالعه این کار را انجام دادند.»
هدف از واردات این گیاه مصرف آن به عنوان علوفه بود. ابتدا سعی کردند این گیاه را خشککنند و به دامها بدهند، منتهی کشاورزان از آن استقبال نکردند. دلیل اول این بود که جمعآوری این گیاه سخت، هزینه و زمانبر است و حجمش بعد از خشک شدن کم میشود، از اینرو برای دامداران صرف نمیکند. فارغ از آن فکر میکردند که این گیاه به مصارف انسانی نیز خواهد رسید. فکری که به نتیجه نرسید.»
در حالی که کهرم هدف از واردات آزولا به ایران را استفاده از این گیاه به جهت تغذیه علوفه میداند اما دکتر قرهیاضی در سال 1368 از پایاننامه کارشناسیارشد خود «آزولا، تامین کننده ازت مزارع برنج و نقش آن در کنترل علفهای هرز» در دانشگاه تربیت مدرس درباره علت واردات آن اینگونه نوشته است: «در اوایل دهه 1360 هجری شمسی آزولا در ایران کاملا ناشناخته بود و تنها تعدادی از کارشناسان وزارت کشاورزی که طبق قراردادهای موجود سالانه به مراکز بینالمللی و بهویژه انستیتوی تحقیقات بینالمللی برنج (ایری) اعزام میشدند با این گیاه آشنایی داشته و در گزارشات خود بهعنوان یکی از عوامل دست اندرکار تثبیت ازت مولکولی هوا در مزارع برنج از آن یاد میکردند. مهندس هادی نصیریان در سال 1358 در یک جزوه مفصل تحت عنوان تحلیلی پیرامون زراعت برنج در دنیا و ایران و تاثیر واریتههای پا کوتاه در بالا بردن اقتصاد کشورهای برنجخیز دنیا از سرخس آبزی آزولا نام برده و از آن بهعنوان یکی از عوامل تثبیت ازت در خاکهای غرقاب برنج یاد میکند.در سال 1363 مهندس هادی حسینی در گزارش سفر خود به فیلیپین کشت آزولا را در اراضی باتلاقی ایران و بویژه خوزستان مفید توصیف کرد.
در همین سال یعنی اواخر 1363 مهندس محمود اصفیا که در سفری به هندوستان با این گیاه آشنایی پیدا کرده بود، طرحی را تحت عنوان «بررسی سازگاری ارقام آزولا با آب و هوای مناطق شالیکاری ایران» به بخش کشاورزی و منابع طبیعی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ارایه کرد. در سال 1364 این طرح بهطور مشترک به تصویب سازمان پژوهشها و موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، وابسته به وزارت کشاورزی و منابع طبیعی رسید.»
چرا آزولاها آفت هستند؟
کهرم میگوید: «آزولاها گیاهان فراری هستند، ذراتی ریز که یک گیاه کامل آن اعم از گل، ساقه و برگ کمتر از 5 میلیمتر است. گرچه جسه بسیار کوچکی دارند اما به هم دیگر میچسبند و سطح زیادی را میپوشانند. گیاه آزولا وقتی سطح رودخانه یا تالاب را میپوشاند مانع تابش آفتاب به درون آب میشود و آب را خنکتر میکند. علاوهبر آن مواد غذایی را جذب میکنند. نتیجه این میشود که آزولا عاملی برای جلوگیری از رشد تالاب و ماهیها و آبزیان میشود.» اما چرا آزولا در وطن خود به عنوان آفت شناخته نمیشود؟ این بومشناس میگوید: «در ویتنام، لائوس، کامبوج و مزارع فیلیپین قطعا دشمن طبیعی داشته ولی در ایران این گیاه چنین دشمنی ندارد.»
با آزولا چه باید کرد؟
رودخانه آستارا از آزولا سبز شده، ظاهرش زیبا است اما کسی خبر ندارد که این ظاهر زیبای آزولاها چه بلایی بر سر اکوسیستم و حتی معیشت و زندگی مردم بومی آستارا دارد. کهرم معتقد است این وضعیت حاصل چندین سال بیتوجهی و عدم رسیدگی به آزولا در شمال ایران است، اتفاقی که اگر نمیافتاد حالا ساماندهی آزولا کار راحتتری بود. او معتقد است: «اگر خود مردم داوطلبانه به فکر تالاب باشند و آزولا را از سطح تالاب جمعآوری کنند، میتواند شر آن را برای نزدیک به 10 سال از تالابهای شمال کم کرد، اگرچه این کار آزولاها را ریشه کن نمیکند ولی اثرات سوء آن را کاهش میدهد».
منابع علمی گیاه آزولا را گونه مهاجم معرفی میکند که کم کم رشد میکند و پیش میرود. رنگ سبز مغز پستهایش در رودخانههای آستارا نشان میدهد که هنوز مدت زمانی از آغاز رشدش نگذشته چرا که کمکم رنگ آن تیره میشود و گاهی به قرمز و نقرهای هم میگراید. گیلکها به آن آشوریواش میگویند. گیاهی که داستان زندگیش در ایران از استخر آقای آشوری آغاز شده است. گرچه درباره نحوه ورود این گیاه به ایران روایتها و داستانهای متعددی نقل میشود اما اسماعیل کهرم، بوم شناس و فعال محیط زیست در این باره به «ابتکار» میگوید: «آزولا گیاهی غریبه و مهاجم است که از جنوب شرقی آسیا به ایران منتقل شده است. آنطور که میگویند گیاه آزولا را به استخری در گیلان که به فردی به نام آشوری تعلق داشت، بردند و از آن زمان به بعد بود که گیلکیها به آزولا، آشوریواش به معنای علف استخر آشوری گفتند.»
رد پای مجهول متولی ورود آزولا به ایران
«برخی میگویند متولی واردات این گیاه جهاد کشاورزی است. ادعایی که سند و مدرکی برای آن نیست.» این جمله را کلهر میگوید و معتقد است که پس از سالها که از ورود آزولا به ایران میگذرد، این گیاه متولی ندارد و کسی این انتقال را بر عهده نمیگیرد، دلیل اصلی هم این است که واردات این گیاه نتیجهای جز فراگرفتن رودخانهها، مردابها و تالابها و حتی مزارع برنج در ایران و تبدیل شدن به یک آفت را نداشته است.» برخلاف آنچه که در ابتدا تصور میشده برای تقویت مزارع برنج و یا به قول اسماعیل کهرم برای تغذیه دامها مناسب باشد. کهرم در این رابطه میگوید: «گیاه آزولا در وطن خود چندین خاصیت داشته است مثلا در کامبوج از این گیاه به عنوان علوفه دام استفاده میشد. مردم جنوب آسیا آزولا را میخورند.»
واردات بدون مطالعه؛ از تقویت مزارع برنج تا جایگزینی به جای علوفه
واردات بدون مطالعه و کارکارشناسی به ایران وجه اشتراک تمام منابعی است که درباره تاریخچه ورود این گیاه به ایران نوشتهاند. کهرم میگوید: «آنهایی که متولی وارد کردن آزولا به ایران بودند بدون مطالعه این کار را انجام دادند.»
هدف از واردات این گیاه مصرف آن به عنوان علوفه بود. ابتدا سعی کردند این گیاه را خشککنند و به دامها بدهند، منتهی کشاورزان از آن استقبال نکردند. دلیل اول این بود که جمعآوری این گیاه سخت، هزینه و زمانبر است و حجمش بعد از خشک شدن کم میشود، از اینرو برای دامداران صرف نمیکند. فارغ از آن فکر میکردند که این گیاه به مصارف انسانی نیز خواهد رسید. فکری که به نتیجه نرسید.»
در حالی که کهرم هدف از واردات آزولا به ایران را استفاده از این گیاه به جهت تغذیه علوفه میداند اما دکتر قرهیاضی در سال 1368 از پایاننامه کارشناسیارشد خود «آزولا، تامین کننده ازت مزارع برنج و نقش آن در کنترل علفهای هرز» در دانشگاه تربیت مدرس درباره علت واردات آن اینگونه نوشته است: «در اوایل دهه 1360 هجری شمسی آزولا در ایران کاملا ناشناخته بود و تنها تعدادی از کارشناسان وزارت کشاورزی که طبق قراردادهای موجود سالانه به مراکز بینالمللی و بهویژه انستیتوی تحقیقات بینالمللی برنج (ایری) اعزام میشدند با این گیاه آشنایی داشته و در گزارشات خود بهعنوان یکی از عوامل دست اندرکار تثبیت ازت مولکولی هوا در مزارع برنج از آن یاد میکردند. مهندس هادی نصیریان در سال 1358 در یک جزوه مفصل تحت عنوان تحلیلی پیرامون زراعت برنج در دنیا و ایران و تاثیر واریتههای پا کوتاه در بالا بردن اقتصاد کشورهای برنجخیز دنیا از سرخس آبزی آزولا نام برده و از آن بهعنوان یکی از عوامل تثبیت ازت در خاکهای غرقاب برنج یاد میکند.در سال 1363 مهندس هادی حسینی در گزارش سفر خود به فیلیپین کشت آزولا را در اراضی باتلاقی ایران و بویژه خوزستان مفید توصیف کرد.
در همین سال یعنی اواخر 1363 مهندس محمود اصفیا که در سفری به هندوستان با این گیاه آشنایی پیدا کرده بود، طرحی را تحت عنوان «بررسی سازگاری ارقام آزولا با آب و هوای مناطق شالیکاری ایران» به بخش کشاورزی و منابع طبیعی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ارایه کرد. در سال 1364 این طرح بهطور مشترک به تصویب سازمان پژوهشها و موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، وابسته به وزارت کشاورزی و منابع طبیعی رسید.»
چرا آزولاها آفت هستند؟
کهرم میگوید: «آزولاها گیاهان فراری هستند، ذراتی ریز که یک گیاه کامل آن اعم از گل، ساقه و برگ کمتر از 5 میلیمتر است. گرچه جسه بسیار کوچکی دارند اما به هم دیگر میچسبند و سطح زیادی را میپوشانند. گیاه آزولا وقتی سطح رودخانه یا تالاب را میپوشاند مانع تابش آفتاب به درون آب میشود و آب را خنکتر میکند. علاوهبر آن مواد غذایی را جذب میکنند. نتیجه این میشود که آزولا عاملی برای جلوگیری از رشد تالاب و ماهیها و آبزیان میشود.» اما چرا آزولا در وطن خود به عنوان آفت شناخته نمیشود؟ این بومشناس میگوید: «در ویتنام، لائوس، کامبوج و مزارع فیلیپین قطعا دشمن طبیعی داشته ولی در ایران این گیاه چنین دشمنی ندارد.»
با آزولا چه باید کرد؟
رودخانه آستارا از آزولا سبز شده، ظاهرش زیبا است اما کسی خبر ندارد که این ظاهر زیبای آزولاها چه بلایی بر سر اکوسیستم و حتی معیشت و زندگی مردم بومی آستارا دارد. کهرم معتقد است این وضعیت حاصل چندین سال بیتوجهی و عدم رسیدگی به آزولا در شمال ایران است، اتفاقی که اگر نمیافتاد حالا ساماندهی آزولا کار راحتتری بود. او معتقد است: «اگر خود مردم داوطلبانه به فکر تالاب باشند و آزولا را از سطح تالاب جمعآوری کنند، میتواند شر آن را برای نزدیک به 10 سال از تالابهای شمال کم کرد، اگرچه این کار آزولاها را ریشه کن نمیکند ولی اثرات سوء آن را کاهش میدهد».