خط و نشان مهدی قائدی برای پرسپولیس
مهدی قائدی بیشتر از 21 سال سن ندارد و اگر به قیافه‌اش استناد کنید، به این باور می‌رسید که با یک پسربچه دبیرستانی 16، 17 ساله طرف هستید اما او هر میزان سن و شکل و قیافه داشته باشد، در تعیین نتیجه مسابقه بسیار مهم روز پنجشنبه استقلال با پرسپولیس سهم بسزایی خواهد داشت.
قائدی البته مرد اول قطعی این مسابقه و تنها عامل سرنوشت‌ساز شهرآورد 91 نیست اما اگر خوب بازی کند و همان قدر با انعطاف و باهوش عمل کند که در هفته‌های اخیر و به واقع در کل پاییز و 45 روز اول زمستان ظاهر شده، دردسرهای زیادی برای دفاع سرخ‌ها ایجاد خواهد کرد که در این روز خاص شجاع خلیل‌زاده را هم در خدمت ندارند اما اگر قائدی به‌هر دلیلی ندرخشد و مهار شود یا در غوغای روانی دربی کارآیی‌های خود را از دست بدهد، سرخ‌ها آسانی نسبی بیشتری برای اجرای طرح‌های مورد نظرشان و رسیدن به نتیجه‌ای خواهند داشت که مدنظرشان قرار دارد. این به معنای بی‌ارزش شمردن نقش ارسلان مطهری نیست اما مردی که فقط سومین بازی‌اش را در ترکیب استقلال انجام می‌دهد، طبعاً همان قدر شانس سرنوشت‌سازی ندارد که قائدی با پیشینه سه فصل و نیم عضویت در جمع آبی‌ها دارد.
قائدی از وقتی از ایران جوان بوشهر راهی استقلال شد، بسیار سریع مراحل ارتقا از یک بازیکن لیگ دسته‌اول به لیگ برتر را طی کرد و به لطف تکنیک بالا و هوش سرشارش خطوط دفاعی بسیاری از تیم‌ها را آزار داد و برای استقلال گل زد و گل‌ساخت. حاشیه‌های برخاسته از شهرت زیاد او را مانند برخی جوانان ناپخته دیگر به وادی‌های نامناسب کشاند و ماه‌ها از میدان‌های فوتبال دور نگه داشت اما او از اواخر سال پیش به فرم خوب اولیه‌اش رجعت کرده و حتی از آن دوره نیز فراتر رفته است. نکته‌ای که به سهم قائدی در جواب دادن حملات استقلال افزوده است.
اعتقاد راسخی است که فرهاد مجیدی در حال حاضر و پیش از وی، آندره‌آ استراماچونی به این مهاجم ریزه‌میزه اما هوشمند داشته‌اند. از نظر آنها، قائدی صاحب ظرافت و مهارتی در حمل توپ، انجام دریبلینگ و ضربه‌زنی است که اگر درست روی آن کار و برنامه‌ریزی شود، امکان ندارد که آبی‌ها دیر یا زود در دیدارهای کوچک و بزرگ به آن چه می‌خواهند، نرسند و با اینکه همیشه راهی برای مهار بهترین‌ها هم هست و حتی رونالدو و مسی را هم می‌توان کمرنگ کرد اما مهاجمان تکنیکی و بالاتر از حدود متعارف و معمول همیشه راه حلی را برای عبور از موانع بلند و سخت پیدا می‌کنند.
قائدی در هفته‌های اخیر و قبل از درخشش‌اش در دیدار با الریان و سپس زدن گل دوم و پیروزی‌ساز آبی‌ها در دیدار با نفت مسجد سلیمان یک بار سنگین روحی را روی دوش‌های خود حمل می‌کرد که ناشی از انتقادات کارشناسان از او به‌خاطر سهمی بود که به اعتقاد آنها در خدمت مجدد تیم ملی امید در مرحله انتخابی المپیک داشت.
واقعیت امر این است که حتی اگر ضربه سر قائدی در آخرین دقایق دیدار با چین در واپسین مسابقه امیدها در انتخابی المپیک در خاک تایلند گل می‌شد، باز هم امیدهای ایران راه صعود به المپیک را نمی‌یافتند. حالا که بختک حذف امیدها از ذهن قائدی جدا شده و او روح و روان آسوده‌تری دارد، می‌توان برای استقلال روزهای بهتری را چه در دیدارهای داخلی و چه در مسابقات آسیایی پیش‌بینی کرد و یکی از آنها البته دربی جدید تهران است که می‌تواند مهم‌ترین بازی عمر او- البته تا این لحظه- تلقی شود.
قائدی از وقتی از ایران جوان بوشهر راهی استقلال شد، بسیار سریع مراحل ارتقا از یک بازیکن لیگ دسته‌اول به لیگ برتر را طی کرد و به لطف تکنیک بالا و هوش سرشارش خطوط دفاعی بسیاری از تیم‌ها را آزار داد و برای استقلال گل زد و گل‌ساخت. حاشیه‌های برخاسته از شهرت زیاد او را مانند برخی جوانان ناپخته دیگر به وادی‌های نامناسب کشاند و ماه‌ها از میدان‌های فوتبال دور نگه داشت اما او از اواخر سال پیش به فرم خوب اولیه‌اش رجعت کرده و حتی از آن دوره نیز فراتر رفته است. نکته‌ای که به سهم قائدی در جواب دادن حملات استقلال افزوده است.
اعتقاد راسخی است که فرهاد مجیدی در حال حاضر و پیش از وی، آندره‌آ استراماچونی به این مهاجم ریزه‌میزه اما هوشمند داشته‌اند. از نظر آنها، قائدی صاحب ظرافت و مهارتی در حمل توپ، انجام دریبلینگ و ضربه‌زنی است که اگر درست روی آن کار و برنامه‌ریزی شود، امکان ندارد که آبی‌ها دیر یا زود در دیدارهای کوچک و بزرگ به آن چه می‌خواهند، نرسند و با اینکه همیشه راهی برای مهار بهترین‌ها هم هست و حتی رونالدو و مسی را هم می‌توان کمرنگ کرد اما مهاجمان تکنیکی و بالاتر از حدود متعارف و معمول همیشه راه حلی را برای عبور از موانع بلند و سخت پیدا می‌کنند.
قائدی در هفته‌های اخیر و قبل از درخشش‌اش در دیدار با الریان و سپس زدن گل دوم و پیروزی‌ساز آبی‌ها در دیدار با نفت مسجد سلیمان یک بار سنگین روحی را روی دوش‌های خود حمل می‌کرد که ناشی از انتقادات کارشناسان از او به‌خاطر سهمی بود که به اعتقاد آنها در خدمت مجدد تیم ملی امید در مرحله انتخابی المپیک داشت.
واقعیت امر این است که حتی اگر ضربه سر قائدی در آخرین دقایق دیدار با چین در واپسین مسابقه امیدها در انتخابی المپیک در خاک تایلند گل می‌شد، باز هم امیدهای ایران راه صعود به المپیک را نمی‌یافتند. حالا که بختک حذف امیدها از ذهن قائدی جدا شده و او روح و روان آسوده‌تری دارد، می‌توان برای استقلال روزهای بهتری را چه در دیدارهای داخلی و چه در مسابقات آسیایی پیش‌بینی کرد و یکی از آنها البته دربی جدید تهران است که می‌تواند مهم‌ترین بازی عمر او- البته تا این لحظه- تلقی شود.