آقای "خودِ خودِ مردم" آبان امسال تو کالیفرنیا چیکار می‌کردی؟
شاید برای شما هم جالب باشد بدانید حامد بهداد که خود را فردی مردمی و نگران وطن معرفی می‌کند، آبان امسال در کجا به سر می‌برد.
حامد بهداد چهره معروف سینمای ایران در سیزدهمین جشن منتقدان سینمایی که دو شب پیش برگزار شد، صحبت‌های جنجالی را بر روی سن به زبان آورد که حواشی بسیاری را به دنبال داشت. او که در صحبت‌هایش ادعا کرد «ما از خودِ خودِ مردمیم و واژه مزخرف سلبریتی را از روی ما بردارید»، با بیان این حرف‌ها حساب خود را از قشر پرحاشیه سلبریتی‌ها جدا کرد.
اما جالب است بدانید که این بازیگر در اوج حوادث و تنش‌های آبان ۹۸ که کشور روزهای ملتهبی را از سر گذراند، در آن سوی آب‌ها و در سواحل کالیفرنیا سرش گرم کارهای شخصی و ساختن ویدئوکلیپ بوده است.
او در همان زمان پستی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت:
«به اتفاق کوهیار کلارى و سپهر میکائیلیان رفتیم براى یکى از موزیکایی که بتازگى ساختم ویدیو کلیپ بسازیم. همونو سوار ماشین شدیم و رفتیم براى فیلمبردارى کنار ساحل سانتا مونیکا. کوهیار وسط راه پرسید عموجان چى شد که شما یاد کلیپ ساختن افتادى؟ جواب دادم حوصله مون سر رفته عزیز باس یه کارى کرد. سپهر میکائیلیان زد زیر خنده سر تکون داد که یعنى همین درسته باید یه کارى کرد. یه نماى ساده و ایده ساده رو با هم اوکى کردیم و فیلم و به سبک قدیم جا زدیم تو قوطى یه دوربین سوپر ١٦ کوکى که غنیمت پیدا کرده بودیم و رو سه پایه گذاشتیم و قر قر فیلمبردارى. کار که تموم شد با یه توپ والیبال که از قبل تو صندوق عقب ماشین بود شروع کردیم به بازى. یکى مون اضافه وزن داشت یکى چلاق بود یکى بازى ش گند بود. خندیدیم. کم کم هوا خنک شد و برگشتیم سمت خونه هامون. دلم میخواست یه سوپ داغ بزنم حالم جا بیاد. سردم بود. بچه وقت نداشتن. نخود نخود شد و هر کى رفت سى خود. آبان ١٣٩٨».
اما جالب است بدانید که این بازیگر در اوج حوادث و تنش‌های آبان ۹۸ که کشور روزهای ملتهبی را از سر گذراند، در آن سوی آب‌ها و در سواحل کالیفرنیا سرش گرم کارهای شخصی و ساختن ویدئوکلیپ بوده است.
او در همان زمان پستی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت:
«به اتفاق کوهیار کلارى و سپهر میکائیلیان رفتیم براى یکى از موزیکایی که بتازگى ساختم ویدیو کلیپ بسازیم. همونو سوار ماشین شدیم و رفتیم براى فیلمبردارى کنار ساحل سانتا مونیکا. کوهیار وسط راه پرسید عموجان چى شد که شما یاد کلیپ ساختن افتادى؟ جواب دادم حوصله مون سر رفته عزیز باس یه کارى کرد. سپهر میکائیلیان زد زیر خنده سر تکون داد که یعنى همین درسته باید یه کارى کرد. یه نماى ساده و ایده ساده رو با هم اوکى کردیم و فیلم و به سبک قدیم جا زدیم تو قوطى یه دوربین سوپر ١٦ کوکى که غنیمت پیدا کرده بودیم و رو سه پایه گذاشتیم و قر قر فیلمبردارى. کار که تموم شد با یه توپ والیبال که از قبل تو صندوق عقب ماشین بود شروع کردیم به بازى. یکى مون اضافه وزن داشت یکى چلاق بود یکى بازى ش گند بود. خندیدیم. کم کم هوا خنک شد و برگشتیم سمت خونه هامون. دلم میخواست یه سوپ داغ بزنم حالم جا بیاد. سردم بود. بچه وقت نداشتن. نخود نخود شد و هر کى رفت سى خود. آبان ١٣٩٨».