جستجو
رویداد ایران > خبرها > یک خیابان سهم یک افسانه نیست

یک خیابان سهم یک افسانه نیست

یک خیابان سهم یک افسانه نیست
همه مسیرهایی که در شهرهای ایران می‌شناسیم، نام یکی از بزرگان را بر دوش می‌کشد، اما واقعا این نام‌ها برای بزرگداشت این افراد کافی است؟مجله مهر: «امام علی»، «دکتر شریعتی»، «شهید همت»، «کریم‌خان‌زند»، «شهید مدرس»، «پاسداران»، «بهارستان»، «فردوسی»، «انقلاب»، «آزادی» و بسیاری نام دیگر را هر روزه بر زبان می‌آوریم، گاهی حتی بیشتر از نام نزدیکانمان. این استفاده هر روزه ماست که به این نام‌ها هویت می‌دهد، هرچه بیشتر آزادی و انقلاب را صدا می‌کنیم، هویت مستقل بیشتری را به آن‌ها می‌بخشیم. اما همین نام‌ها، نام‌های مورد استفاده روزانه ما، بر اساسا شرایط خاص و مختلفی روی این اتوبان‌ها، خیابان‌ها، میدان‌ها و کوچه‌ها قرار گرفته‌اند. روی این اسامی ردپای تاریخ، سیاست، فرهنگ و جغرافیا را می‌توان دید. حتی تغییر این نام‌ها هم رابطه مستقیمی با فضای سیاسی کشور دارد و می‌توان بازتابی از تغییر سیاست را در آن‌ها دید. بسیاری از نام‌ها به‌واسطه یک اتفاق مهم که در گذشته و در نزدیکی همان محل رخ داده، روی محله‌ها، میدان‌ها و خیابان‌ها گذاشته شده‌اند. حوادثی که حتی ممکن است در گذر زمان تنها در حافظه ریش‌سفیدان باقی بماند و با رفتن آن‌ها، خاطره نامگذاری هم در جایی از تاریخ گم شود. اما میزان در خاطر ماندن این نام‌ها در ذهن مردم به میزان اهمیت اتفاق تاریخی یا اثرگذاری فرد هم بستگی دارد. این تاثیر تا جایی است که حتی در مواردی با وجود گذر زمان زیاد، همچنان اهالی کوچه و بازار نام آن خیابان یا محل را به اسم قدیمی می‌شناسند و به نام قدیم صدا می‌کنند. در کشورهای مختلف برای انتخاب نام خیابان و محلات از شیوه‌های متفاوتی استفاده می‌کنند. در برخی کشورها استفاده از حروف و اعداد رایج است، شیوه‌ای که در بسیاری از موارد باعث سرعت بخشیدن برای یافتن نشانی خیابان‌ها و کوچه‌ها می‌شود. در عین حال، این نوع نامگذاری هویت و پیشینه اجتماعی و تاریخی ندارد. یکی دیگر از انواع نامگذاری‌ها، آن‌هایی است که براساس وقوع رخداد های تاریخی در یک محل انجام می‌شود، مثلا در شهر تهران، خیابان ۱۷ شهریور یا میدان آزادی بر همین مبنا نامگذاری شده‌اند. نام‌هایی که ما صدا می‌کنیم بعد از انقلاب اسلامی نام خیابان‌ها، میادین و کوچه‌های زیادی تغییر کرد، هرکدام هم بسته به شرایطی که داشتند، یکی نام «فوزیه» و «فرح» و«شهناز» را داشت و برخی هم نام‌هایی مانند «گیشا» و «ولیعهد» و «شیر و خورشید». این تغییر نام‌ها در مواردی جا افتاده و در برخی دیگر چندان موفق نبوده است. مثلا کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که «گیشا» را «کوی نصر» صدا کند یا به «یوسف‌آباد»، «اسدآبادی» بگوید. آن طرف ماجرا هم میدان «امام‌حسین» است که کسی آن را «فوزیه» صدا نمی‌کند یا کسی نیست که خیابان «مفتح» را «روزولت» بنامد. اینکه برخی محله‌های قدیمی که نامشان در حافظه تاریخی مردم ثبت شده، حتی با تغییر هم فرقی به حالشان نمی‌کند، نشان دهنده این است که این تغییرات پیش از اینکه تنها در نام اتفاق بیفتد، لازم است در حافظه مردم رخ دهد، هرچند که به نظر می‌رسد این تغییرات در بسیاری موراد تنها به نوعی تکریم و احترام بدل شده و خیلی فرقی نمی‌کند واقعا کسی از آن استفاده کند یا نه! سال‌هاست که «عباس‌آباد» همان «عباس‌آباد» است، «هفت‌حوض» نام خودش را دارد و «فرشته» را هنوز به همان نام صدا می‌کنند. حتی این اواخر تغییر نام «نیایش» هم چندان تاثیرگذار به نظر نرسید. «یک خیابان سهم یک افسانه نیست» سال‌هاست در نامگذاری جدید خیابان‌ها، میادین و اتوبان‌های تهران و دیگر شهرهای ایران نام بزرگان سیاسی، شهدا و ائمه اطهار را بسیار می‌بینیم. از «شریعتی» و «مدرس» تا «بابایی» و «صیاد» و «امام علی» تنها نمونه‌ای از نام‌هایی هستند که روزانه در شهر می‌بینیم و می‌شنویم. با اینکه تکرار هر روزه نام این بزرگان که با ایده احترام به آن‌ها گذاشته شده، می‌تواند برای مردم یادآور نام و رشادت‌های‌شان باشد؛ اما منصف باشیم، این تکرار هر روزه آن‌چنان که باید نتوانسته دین خودش را به شهدا و بزرگان ادا کند. نقطه تلخ ماجرا این است که وقتی هر روز از «شریعتی» نام می‌بریم، خیابان شلوغی که ورودی و خروجی‌های زیادی دارد، دیگر کسی یادی از دکتر علی‌شریعتی نمی‌کند، یا اتوبان مدرس که همیشه عصرهای خیلی شلوغی را تجربه می‌کند، با جمله‌هایی مثل «مدرس همیشه شلوغه» از آن یاد می‌شود. احتمالا شما هم این جمله را شنیده‌اید که «از وقتی امام علی رو زدن، مسیر جنوب تهران راحت شده.» شاید اتفاق دیگری که رخ دهد، برای نسل جدیدی که این روزها تازه به سن نوجوانی و جوانی رسیده است، دکتر شریعتی و شهید بهشتی و بقیه اسامی را تنها در همین خیابان‌ و اتوبان‌ها می‌بیند و می‌شناسد، چه بسا حتی وقتی قرار است اطلاعات بیشتری به او بدهند، با توجه به تصویری که از کودکی در ذهنش مانده، سخت‌تر بتوان او را با این افراد و کارهایی که انجام داده‌اند، آشنا کرد. آن‌هایی که نیستند حالا که شهرمان را بیشتر با نام افراد صدا می‌کنیم و می‌شناسیم، بهتر است به کسانی هم اشاره کنیم که به نظر می‌رسد جای‌شان چندان درست نباشد؛ از «کریم‌خان‌زند» که در تاریخ کار بزرگی انجام نداده تا «سیمون بولیوار» که فعالیت‌های آزادی‌خواهانه زیادی برای کشورهای امریکای جنوبی انجام داده، اما اینکه حالا نامش را روی خیابانی در ایران می‌بینیم، جای سوال دارد. به همه این‌ها نام زنان را هم اضافه کنید که در کلان‌شهر تهران تنها یک خیابان فرعی به نام «پروین اعتصامی» گذاشته شده است و حتی نامی از زنان شهید در شهر دیده نمی‌شود. با این‌که این حرف‌ها در تناقض با نکاتی‌ست که پیشتر بیان شده، اما حالا که مسیرهای کشورمان را با این اسامی می‌شناسیم، به نظر شما بودن برخی نام‌ها اضافه و نبود بعضی دیگر به چشم نمی‌آید؟ در این میان می‌توان نتیجه گرفت فعالیتی که قرار بود در جهت تکریم بزرگان و افراد مهم کشور باشد، رفته‌رفته نه‌تنها کارها و فعالیت‌ آن‌ها را نشان نمی‌دهد، بلکه نامشان را هم دم‌دستی و روزمره می‌کند. حالا درست است که هرکسی نام این افراد را روزانه بارها و بارها بر زبان می‌آورد، اما کمتر درباره کارها و فعالیت آن‌ها اطلاعی دارد و همه‌چیز در همان اندازه خیابان و میدان باقی می‌ماند. و آسانترین کار در این ایام این است که نام کسی را بر خیابانی بگذاریم و خلاص.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب