جستجو
رویداد ایران > رویداد > باید مذاکرات با واسطه با آمریکا را کنار بگذاریم | آمریکا و اسرائیل رویکرد امنیتی کردن پرونده هسته‌ای را دنبال می‌کنند

باید مذاکرات با واسطه با آمریکا را کنار بگذاریم | آمریکا و اسرائیل رویکرد امنیتی کردن پرونده هسته‌ای را دنبال می‌کنند

محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور با اشاره به دخالت آمریکا در تعامل ایران با کشورهای دیگر از به نتیجه نرسیدن تعاملات اقتصادی ایران به دلیل دخالت آمریکا انتقاد کرد. این در حالی است که آمریکا در تازه ترین اقدام خود تعداد نظامیان خود را در منطقه خاورمیانه افزایش داده است.از سوی دیگر رقیب منطقه‌ای ایران یعنی عربستان با برگزاری نشست جده تلاش کرد در پایان دادن به جنگ اوکراین نقش‌آفرینی کند. اتفاقی که در صورت به نتیجه رسیدن می‌تواند چهره عربستان را در عرصه بین‌الملل ارتقا بدهد.

 

به گزارش آرمان ملی آنلاین، برای تحلیل و بررسی این مسائل با حسن بهشتی‌پور، تحلیل گر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم. بهشتی‌پور می‌گوید:«امروز نیاز است ما برخی رویکردهایمان را تغییر دهیم و سعی کنیم دنیا را آنگونه که هست تحلیل کنیم، نه آنگونه که تصور می‌کنیم. ما دنیا را با تحلیل‌های خودمان تفسیر می‌کنیم و همان را هم نقد می‌کنیم که نتیجه فاصله گرفتن از واقعیت است. مذاکره با آمریکا یک راه حل برای آرامش بخشی به بازارهای داخلی است اما کافی نیست و ما باید کارهای زیادی برای اصلاح سیستم اقتصادی کشور انجام دهیم و نظام ناکارآمدی در سیستم بانکی ما هیچ ربطی به تحریم‌ها ندارد.واقعیت این است که ما هزینه‌هایی که می‌پردازیم به‌خاطر سیاست‌ها و رویکرد ما در نظام بین‌الملل است. ما نظام بین‌الملل را به چالش کشیدیم.» در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید. 

 

معاون اول رئیس جمهور با اشاره به دخالت آمریکا در روند تعامل ایران با کشورهای دیگر در زمینه ادامه مذاکرات توپ را به زمین آمریکا انداخت.این در حالی است که آمریکا نیروهای نظامی خود را در منطقه افزایش داده است. در چنین شرایطی چه چشم اندازی پیش روی مذاکرات خواهد بود؟ 

در موضوع هسته‌ای درگیری اصلی ما با آمریکاست. یعنی اروپا، روسیه و چین، زیر نظر آمریکا با ایران مذاکره می‌کنند و در جهت تقویت یک سند جامعی که قدرت‌های بین‌المللی روی آن صحه گذاشته باشند. اما همه می‌دانند که ما چه آمریکا را کدخدا بدانیم یا ندانیم که اساسا فکر می‌کنم یک واژه نادرستی است، مشکل اصلی ما با آمریکاست. ما اگر می‌خواهیم مشکلمان حل شود، باید با خود آمریکا وارد گفت وگو و مذاکره شویم. این یک واقعیت است وقتی آمریکا در اردیبهشت 97 از برجام خارج شد وضعیت تحریم‌ها به گونه‌ای تبدیل شد که حتی دوستان چینی و روسی جزء اولین شرکت های بودند که از ایران خارج شدند. پس از این اتفاق رویکرد آمریکا نسبت به این کشورها به این صورت بود که یا با من باید همکاری داشته باشید یا ایران.

یعنی هژمونی آمریکا عملا تحمیل شده و دنیا هم آن را پذیرفته است حتی اگر به نفع ما نباشد. برای مذاکره با آمریکا هیچ واسطه ای نیاز نیست. نکته مهم این است که ما باید بدانیم صرف توان نظامی موضع ما را تقویت نمی‌کند و مکمل نظامی، توان اقتصادی کشور است و ما باید با انجام یکسری اصلاحات اقتصادی توان اقتصادی کشور را بالا ببریم و بدون هیچ نگرانی پای میز مذاکره برویم. مذاکره کردن به معنای امتیاز دادن نیست.

مذاکره کردن یعنی اینکه شما پای میز مذاکره می روید گفت وگو می‌کنید و می‌گویید چه چیزی را حاضرید بدهید و چه چیزی را حاضر هستید بگیرید تا به نتیجه برسید. این سخن به معنای این است که قرار نیست طرفین به همه آنچه به دنبال آن هستند دست پیدا کنند. برجام ضعف هایی دارد اما امتیازهای زیادی هم برای ایران دارد. مذاکره کردن با آمریکا صرفا مشکلات و هزینه های ما را کاهش نمی‌دهد، اما فضای مناسبی را ایجاد می‌کند تا کشور بتواند نفسی بکشد و برخی اصلاحات اقتصادی از جمله نظام بانکداری و تقویت تولید را در فضای بدون تحریم انجام بدهد. 

در شرایط کنونی و با توجه به رویکردی که دولت سیزدهم در پیش گرفته احتمال مذاکره مستقیم ایران و آمریکا پایین است. در چنین شرایطی چگونه می توان نسبت به لغو تحریم‌ها خوشبین بود؟ 

امروز نیاز است ما برخی رویکردهایمان را تغییر دهیم و سعی کنیم دنیا را آنگونه که هست تحلیل کنیم، نه آنگونه که تصور می‌کنیم. ما دنیا را با تحلیل‌های خودمان تفسیر می‌کنیم و همان را هم نقد می‌کنیم که نتیجه فاصله گرفتن از واقعیت است. مذاکره با آمریکا یک راه حل برای آرامش بخشی به بازارهای داخلی است اما کافی نیست و ما باید کارهای زیادی برای اصلاح سیستم اقتصادی کشور انجام دهیم و نظام ناکارآمدی در سیستم بانکی ما هیچ ربطی به تحریم ها ندارد.واقعیت این است که ما هزینه‌هایی که می‌پردازیم به‌خاطر سیاست‌ها و رویکرد ما در نظام بین الملل است.

ما نظام بین‌الملل را به چالش کشیدیم و آنجایی که به نفعمان است را استفاده می‌کنیم و آنجایی که به زعم خودمان به ضررمان است را رد می‌کنیم. طرف مقابل هم این را نمی‌پذیرد و می‌گوید یا همه آن را قبول می‌کنید یا هیچ.در حالی که خودشان اینگونه عمل می‌کنند و حقوق بین الملل را مصادره به مطلوب می‌کند، اما خب آنها قدرت دارند و هزینه این رفتارهایشان را هم می‌پردازند اما ما مشکلمان این است به لحاظ اقتصادی دچار مشکلات جدی هستیم.نکته دیگر اینکه آمریکا و اسرائیل به دنبال امنیتی کردن پرونده هسته‌ای ایران هستند تا برنامه هسته‌ای ایران را غیرصلح‌آمیز نشان بدهند و روی این تبلیغات مانور بدهند. البته به تدریج موضوع‌های دیگری هم به تلاش برای امنیتی‌سازی پرونده ایران به برنامه هسته‌ای اضافه شد و موضوع‌هایی مانند ادعاهای بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه، حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و خیلی چیزهای دیگر به این پرونده اضافه شد. به تدریج کار به جایی رسیده‌است که هر فعالیت ایران از دیدگاه امنیتی تبلیغ و تحلیل می‌شود. تلاش برای امنیتی‌سازی پرونده ایران، گاهی باعث محاسبه‌های اشتباه از سوی دولتمردان آمریکایی شد.

مثلا در دوره دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا این تصور ایجاد شده‌ بود که با اعمال فشار حداکثری می‌توانند ایران را به تسلیم شدن وادار کنند. تلاش برای امنیتی‌سازی پرونده ایران فقط منحصر به دوران دونالد ترامپ نمی‌شد. در دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما و جورج بوشِ پسر هم در پیش گرفته‌شده ‌بود. در هر دوره‌ای موضوع‌های متفاوتی بهانه تلاش برای امنیتی‌سازی پرونده ایران قرار می‌گرفت، اما هدف نهایی در همه دوره‌ها این بود که چهره ایران در جامعه جهانی مخدوش شود و ایران به‌عنوان یک عامل بی‌ثبات‌کننده و تهدیدی برای امنیت بین‌المللی تلقی شود. اوج این سیاست زمانی بود که شش قطعنامه متوالی در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران صادر شد و ایران به‌عنوان تهدید برای صلح و امنیت جهانی معرفی شد. 

آیا واکنش ایران نسبت به این رویکرد حساب شده و آینده‌نگرانه بوده است؟ 

برداشت‌ها در ایران این است که قواعد حاکم بر نظام بین‌الملل ساخته و پرداخته نظام سلطه است و فقط از طریق به چالش کشیدن نظام سلطه است که ایران می‌تواند به اهداف و خواسته‌های خود برسد. سیاست جمهوری اسلامی ایران با سیاست قدرت‌های بزرگی مانند چین و هند متفاوت است که سیاست تعامل در عین رقابت را در پیش گرفته‌اند. در تهران اما این ذهنیت وجود دارد که ماهیت جمهوری اسلامی ایران در ضدیت با آمریکاست و آمریکا به‌عنوان سردمدار نظام حاکم بین‌الملل به دنبال ریشه‌کن کردن نظام جمهوری اسلامی است. من به این نگاه نقد دارم و معتقدم که جمهوری اسلامی ایران هرچند می‌تواند سیاست خارجی مستقلی را دنبال کند، اما در این سیاست خارجی لازم نیست که ایران با آمریکا درگیر باشد.

ایران می‌تواند در مقابل زورگویی آمریکا مقاومت کند، اما الزاماً به این معنا نیست که با آمریکا درگیر شود؛ همانطور که چین یا هند به‌رغم اینکه سیاست‌های مستقل دارند، با آمریکا درگیر نشده‌اند. ویتنام سال‌ها با آمریکا جنگیده ‌است، اما امروز سیاست مستقل خودش را دنبال می‌کند و نه‌تنها با آمریکا درگیر نیست، بلکه روابط دوستانه‌ای با دولت ایالات متحده دارد. نگاه ما نسبت به نظام جهانی این است که روابط حاکم بر نظام بین‌الملل یا سیاه است یا سفید، یا در موضع خیر است یا در موضع شر و اصلاً حالت میانه‌ای برای مناسبات قائل نیستیم. این موضوع باعث می‌شود که تعامل ما با سازمان‌های بین‌المللی، نهادهای چندجانبه و کشورهای مختلف دچار مشکل شود و باعث می‌شود که به اهداف مورد نظر سیاست خارجی خودمان نرسیم. نتیجه این نوع نگاه در سیاست خارجی این است که اکنون اقتصاد کشور در ترازی نیست که شایسته جمهوری اسلامی ایران یا شایسته مردم ایران باشد. البته مشکلات سیاست خارجی فقط یکی از دلایل، اما عامل مؤثر مشکلات اقتصادی کشور محسوب می‌شود. 

در شرایطی که آمریکا نیروهای نظامی‌اش را در منطقه افزایش داده است رقیب منطقه‌ای ایران یعنی عربستان با برگزاری نشست جده به دنبال میانجیگری در جنگ اوکراین برای پایان این جنگ بود.تحلیل شما از رفتارشناسی عربستان در این زمینه چیست؟ 

در رابطه با نفس برگزاری نشست عربستان باید گفت هر اقدامی در جهت صلح انجام شود، اقدامی نیکو و پسندیده است که هر آدم عاقلی در دنیا از آن حمایت خواهد کرد؛ حالا با هر انگیزه‌ای باشد. یعنی شما برای صلح کار کنید، با هر انگیزه‌ای که باشد، حتماً کار، کار خوبی است. چون در راستای توقف جنگی که به زیان مردم روسیه و به زیان مردم اوکراین است تلاش می‌کنید و قطعاً موجب این می‌شود که حداقل از زیان بیشتر و کشتار بیشتر بی‌گناهان جلوگیری شود. عربستان دپیلماسی پول را دنبال می‌کند. عربستان با موضع بی‌طرفی‌ای که در این جنگ اتخاذ کرد هم از بازار نفت سود کرد. با اینکه آمریکایی‌ها فشار آورده بودند که تولید نفت خودش را برای کاهش صادرات نفت روسیه، افزایش بدهد ولی این کار را نکرد و‌ با روسیه در اوپک‌پلاس همکاری کرد.

در دور زدن تحریم‌ها هم کاملاً‌ با روس‌ها هماهنگ بود و از آن طرف هم از دیپلماسی‌ پول استفاده می‌کند. در این اجلاس هم خرج هنگفتی کرده تا یک اعتبار منطقه‌ای و بین‌المللی برای خودش کسب کند. چون بالاخره درباره موضوع خاشقجی و ماجراهایی که برایش درست شده، چهره عربستان سعودی در عرصه بین‌الملل خدشه‌دار شده بود ولی با این‌گونه اقدامات دارد سعی می‌کند چهره خود را بازسازی کند.از سوی دیگر هدف اوکراین این است که کشورهایی مثل آفریقای جنوبی، برزیل، چین، هند و کشورهایی که موضع بی‌طرف داشتند را به سمت حمایت از اوکراین بکشاند و به دنیا نشان دهد که من اهل صلح و گفت‌وگو هستم و این‌طور نیست که با مذاکرات صلح، از اساس مخالفت کنم.

چون اگر اوکراین با آن مخالفت می‌کرد در واقع یک امتیاز منفی در سطح بین‌المللی بود که با مذاکرات صلح مخالفت کرده است. اما به نظر می‌رسد که نتیجه‌ای که بخواهیم به دست نخواهد آمد برای اینکه اولاً طرف روسی شرکت نکرد و ثانیاً از قبل طرح مشخصی برای پایان دادن به جنگ به غیر از آنچه چینی‌ها داده‌اند مطرح نشده است.

منبع: armanmeli-1064389

برچسب ها
نسخه اصل مطلب