نقش مدیریت زنجیره تأمین در رونق اقتصاد
امروزه در کشورهای درحالتوسعه واژه مدیریت زنجیره تأمین بیشازپیش به گوش میرسد و همچنین نقش این فرایند در صنعت از زمان تولید محصول از کارخانه تا مصرفکننده محصول پررنگتر و قابلاستفادهتر شده است. این دانش به کمک صنعت آمده است تا فرایند ارسال محصول از زمان تولید در کارخانه تا رسیدن به دست مصرفکننده نهایی محصول سریعتر و بدون مشکل انجام شود. اما در این فرایند که شامل کارخانه، توزیعکننده محصول، عمدهفروشان، خردهفروشان و در نهایت مشتریان را شامل میشود عواملی از جمله افزایش قیمتهای ناگهانی، کمبود مواد اولیه تولید محصول، تحریمهای حاکم بر کشور باعث برهمزدن تعادل این زنجیره میشود. در این چرخه مشتریان تقریباً سهم عمدهای را تشکیل خواهند داد به دلیل اینکه تقاضا استفاده از محصول توسط این حلقه از زنجیره به کارخانه صادر خواهد شد و تولیدکنندگان با استفاده از اطلاعات حاصل بنا به سلایق و نیازهای این حلقه مهم به درخواست آنها پاسخ خواهند داد و در جهت رفع نیازها و برآوردهکردن خواستههای مشتریان و کسب سهم بیشتری از بازار مطابق نظرات ارسال شده مشتریان شروع به تولید کالا خواهند نمود؛ بنابراین پیادهسازی این فرایند در شرکتها و صنایع مهم در چرخه اقتصادی کشور، باعث کسب مزیت رقابتی نسبت به سایر رقبا در بازار و ماندگاری بیشتر محصول را شامل خواهد شد. اما در کشور بنا به مشکلات پیشرو و افزایش قیمتهای ناگهانی در اثر عوامل مختلف از جمله تحریمهای حاکم، کمبود مواد اولیه جهت تولید محصولات باعث ایجاد عدم تعادل در زنجیره خواهد شد، بنابراین افزایش قیمت تمام شده کالاها و اجناس و در تبع آن افزایش هزینههای حملونقل از کارخانه تا رسیدن به اعضای مختلف زنجیره و همچنین بالارفتن تقاضای مشتریان جهت تهیه کالا و ورود دلالان در این اکوسیستم باعث برهمزدن فرایند زنجیره تأمین خواهد شد و درنتیجه محصول با قیمت بسیار بالاتر از تمام شده در بازار آزاد عرضه خواهد شد؛ بنابراین در صورت داشتن ثبات اقتصادی حاکم بر کشور این زنجیره به بهبود هرچه بیشتر فرایند تولید تا عرضه در بازار کمک خواهد کرد و در پی آن چرخه اقتصادی روانتر به گردش خواهد آمد.