سیروان یا مهراب؟
سیروان خسروی، خواننده پاپ، این روزها سروصدای زیادی با مخالفتهایش در برابر موضعگیری دیگر هنرمندان به پا کرده است. در آن سمت ماجرا مهراب قاسمخانی، نویسنده بسیاری از طنزهای تلویزیونی و کمدیهای سینمایی قرار دارد.
واکنش طنزآلود او به موضعگیری سیروان خسروی که بسیاری از هنرمندان را آفتابپرست خوانده بود، کلکل این دو چهره را دامنهدار کرد. کلکلی که با افشاگری سیروان علیه انگیزههای قاسمخانی همراه شد. البته این افشاگری بی پاسخ نماند و مهراب قاسمخانی با یک پست اینستاگرامی، پاسخ افشاگری سیروان را داد.
در ادامه با مرور کشمکشهای سیاسی/فرهنگی اخیر این دو چهره، قضاوت را به شما میسپاریم.
کپشن پست اولیه سیروان خسروی که واکنش مهراب قاسمخانی را درپی داشت:
سیروان:«نه سبز بودم، نه بنفش شدم، نه تَکرار کردم و نه سیاه میشوم ولى افسوس که هنوز هم بسیارند کسانی که دنبالهرو سلبریتیهاى آفتابپرستى هستند که یک روز سبزند، یک روز بنفش، یک روز عزادارند، یک روز به فلان کاندیدا «اعتقاد راسخ» دارند، روز دیگر تظاهر به فریبخوردگى میکنند، یک روز تاریخسازند و روز دیگر تاریخباز. اینها همانهایى هستند که از ماهیگیرى از آب گلآلودِ هیچ حادثهاى نمیگذرند و شهوت دیدهشدنشان تمامناشدنى است. من نه از «درود به شرفت»ها خوشحال میشوم و نه از «لعنت»ها ناراحت، چون میدانم تنها با یک پست عوامفریبانه تمام «لعنت»ها به «درود» تبدیل میشود. قطعا قلب من هم همانند هر انسانى از این همه مصیبت به درد آمده و حالم از شرایط اسفناک زندگى در کشورم به هم میخورد، اما باور دارم که گذاشتن یک عکس مشکى یا پُستهایى که جز برانگیختن احساساتِ لحظهاى هیچ کاربردى ندارند، هیچ دردى را درمان نخواهد کرد. مرا به خویشتن خویش وانهید که من نه از قبیله زهدم، نه اهل تزویرم.»
در ادامه، مهراب قاسمخانی اینگونه به این موضع تندوتیز سیروان، پاسخ داد:
مهراب:«شناسنامهات سفیده؟ به هیشکی رای ندادی؟ از هیشکی حمایت نکردی؟ توی هیچ حرکتی شرکت نکردی؟ نسبت به هیچ حادثه طبیعی و غیرطبیعی واکنش نشون ندادی؟ هیچ تبریک و تسلیتی نگفتی؟ نظرت رو راجع به هیچ اتفاق سیاسی و اجتماعی خوب و بدی نگفتی؟ آفرین به تو. دمت هم گرم. انتخاب شخصیته. به هیچکس هم ارتباطی نداره... فقط جان هر کی دوستداری این رفتارت رو تبدیل به ژست قهرمانانه نکن و توی سر بقیه نزنش. بیعملی و هیچکاری نکردن واقعاً افتخار نداره. سرت رو بالا بگیر و بگو از این مسائل سر در نمیارم. بگو زندگی خودم برام مهمتره. بگو حال ندارم به این چیزا فکر کنم. نمیخوام موقعیت کاریمو به خطر بندازم. دوست ندارم از یه عده فحش بخورم. بگو دوست دارم کلاً به روم نیارم کجا زندگی میکنم و دورم چه خبره... اصلاً هر چی دوستداری بگو، فقط احساس زرنگی و باهوشی نکن. اونی که بهش تیکه میندازی، به امید تغییر حرکت کرده، حرف زده، رای داده، حمایت کرده، نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی واکنش نشون داده، نظرش رو نسبت به رویدادهای اطرافش اعلام کرده، کارش و زندگیش رو ریسک کرده، پای فحش شنیدن وایستاده... اگه یه جاهایی هم اشتباه کرده، واسه اینه که داشته تلاش میکرده، اگه لباسش خاکی شده، واسه اینه که اومده وسط. تو هم لطف کن و با لباسای تمیزت فخرفروشی نکن. لباسی که فقط واسه عکس اینستاگرام از کمد بیرون بیاد، معلومه که خاکی نمیشه!
پ.ن: یادش بخیر، چند سال پیش سر یه حرکتی داشتیم از همکارا امضا جمع میکردیم. به یکی از دوستان که زنگ زدم، معذرت خواست و گفت به حرکتمون اعتقاد داره ولی چون خیلی از طرفداراش توی طیف مقابل هستن و ممکنه بپرن، ترجیح میده کنارمون نباشه.»
پیامی که واکنش افشاگرانه سیروان را به همراه داشت:
سیروان:«بعد از خوندن پست مهراب قاسمخانى، دوست قدیمى و آشناى امروز كه در مورد من نوشته شده، ترجیح دادم كه سكوت نكنم تا موجب سوءتعبیر از طرف دنبالكنندههاى ایشون نشه.
مهراب جان قطعا به یاد دارى كه در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتى و گفتى از طرف تیم آقاى روحانى پیشنهاد شده كه من(سیروان خسروى) در ازاى دریافت دستمزد سه سئانس كنسرت تهران، سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهاى ایشون در استادیوم ١٢،٠٠٠ نفرى آزادى اجرا كنم و قطعا یادت هست كه ضمن رد این پیشنهاد، به دلیل صمیمى بودنمون، جواب بیادبانهاى هم در رابطه با این حرفت دادم. اگه از نظر تو این موضوع نشون میده كه شما و هم تیمیهاتون اومدین وسط و ریسك كردین و لباستون خاكى شده و من هیچ عملى انجام نمیدم و سر از اینجور مسائل در نمیارم و فقط زندگى خودم برام مهمه، من دیگه نیازى به توضیح بیشتر نمیبینم. در مورد قسمت پى نوشت متنى كه نوشتى؛ من اسم «یكى از دوستان» رو میدونم چون تو همون مكالمه تلفنى خودت جریان رو تعریف كردى، ولى اگه شهامت ندارى كه اسمشو بنویسى، لازم نیست اصلا در موردش بنویسى كه باعث شه مخاطبت فكر كنه «یكى از دوستان» همون «سیروان خسروى» بوده.»
مهراب عادت ندارد هیچ چیزی را بیپاسخ بگذارد، پس آخرین ضربه را محکمتر زد:
مهراب:«سیروان عزیز. جوابیه مستقیمت به پست من و افشای یه مکالمه خصوصی دوستانه، من رو یاد تاکتیک «بگم؟ بگم؟» یه دوست عزیزی انداخت. نتیجه بانمکش هم این بود که الان کلی اکانت با عکسای پروفایل ارزشی به طرفدارانت اضافه شدن و دارن به من فحش میدن که جا داره به خاطرش بهت تبریک بگم.
دوست سابق. این که تا دیروز حضورت در فضای مجازی محدود به اعلام سانس های کنسرت و تصاویر بدنسازی و سفر و آبمیوه بود، نه به من و نه هیچ کس دیگه ارتباطی نداره، ولی وقتی یهو تصمیم میگیری که یه مطلب پر از توهین و بی ادبی بنویسی که کاملاً اعمال و رفتار و عقاید من و خیلی از دوستانم رو نشونه گرفته، چرا از شنیدن یه پاسخ غیر مستقیم اینقدر عصبانی میشی؟
آشنای فعلی. کاری ندارم که جوابیه شتابزده ات و استفاده از یه مکالمه خصوصی و تلاش برای القای این که من پولی گرفتم یا میخواستم به تو پولی بدم، هم غیر قانونی، هم غیر اخلاقی و هم غیر قابل اثباته، ولی اتفاقاً میخوام خودم همینجا تایید و البته کمی به واقعیت نزدیکش کنم. بله. راست گفتی. دوستی از ستاد آقای روحانی با من تماس گرفت و از من خواهش کرد که به خاطر روابط دوستانه ام با تو، ازت بپرسم که چنین کنسرتی رو با دستمزد خوب انجام میدی یا نه، که تو هم قهرمانانه نپذیرفتی...
فقط تو که همه مکالمه رو با این جزئیات یادته، چطور یادت رفت به هوادارات بگی که اتفاقاً من هم فعالیت در ستاد جناب روحانی رو قبول نکردم؟ واقعاً یادت رفت یا ترجیح دادی این بخشش رو حذف کنی؟ تا جایی که یادمه توی مکالماتمون من همیشه از مشارکت و وظیفه اجتماعی میگفتم و تو همیشه فکر میکردی این کارا بی فایده و بی نتیجه هستن، ولی هر دومون میدونستیم که هیچ کدوم نه به جایی وصلیم، نه از جایی رانتی میگریم. الان چرا یهو بازی رو چرک میکنی؟
و در نهایت این که اتفاقاً خوشحال شدم بحث انتفاع و استفاده مالی رو کشیدی وسط. ممنون میشم اگه به هوادارانت یه آماری از تعداد کنسرت های عمومی و ارگانی خودت و میزان درآمدت در دولت فعلی رو ارائه کنی و حتی اون چند سانسی رو هم که به خاطر مردمی بودنت لغو کردی ازش کم کنی. من هم قول میدم تمام فعالیت رسمی خودم و در آمدم در این دولت و حتی فهرست کامل اموالم رو منتشر کنم. اینجوری شاید مشخص بشه که توی همین دولتی که من بهش رای دادم، رفتار بی خطر تو برات انتفاع بیشتری داشته یا عملکرد آفتاب پرستانه من
پ.ن اول: راستی نکنه یه وقت این بحثی که پیش اومده رو پای تبلیغ برای انتخابات بعدی بذاریدا؟ آزمون و خطاهامونو کردیم تموم شد
پ.ن دوم: عکس مربوط به زمانیه که سیروان هنوز به دوستاش حمله نمیکرد»
در این دعوا، حق را به چه کسی میدهید؟ سیروان یا مهراب؟ شما هم نظرتان را بنویسید.
در ادامه با مرور کشمکشهای سیاسی/فرهنگی اخیر این دو چهره، قضاوت را به شما میسپاریم.
کپشن پست اولیه سیروان خسروی که واکنش مهراب قاسمخانی را درپی داشت:
سیروان:«نه سبز بودم، نه بنفش شدم، نه تَکرار کردم و نه سیاه میشوم ولى افسوس که هنوز هم بسیارند کسانی که دنبالهرو سلبریتیهاى آفتابپرستى هستند که یک روز سبزند، یک روز بنفش، یک روز عزادارند، یک روز به فلان کاندیدا «اعتقاد راسخ» دارند، روز دیگر تظاهر به فریبخوردگى میکنند، یک روز تاریخسازند و روز دیگر تاریخباز. اینها همانهایى هستند که از ماهیگیرى از آب گلآلودِ هیچ حادثهاى نمیگذرند و شهوت دیدهشدنشان تمامناشدنى است. من نه از «درود به شرفت»ها خوشحال میشوم و نه از «لعنت»ها ناراحت، چون میدانم تنها با یک پست عوامفریبانه تمام «لعنت»ها به «درود» تبدیل میشود. قطعا قلب من هم همانند هر انسانى از این همه مصیبت به درد آمده و حالم از شرایط اسفناک زندگى در کشورم به هم میخورد، اما باور دارم که گذاشتن یک عکس مشکى یا پُستهایى که جز برانگیختن احساساتِ لحظهاى هیچ کاربردى ندارند، هیچ دردى را درمان نخواهد کرد. مرا به خویشتن خویش وانهید که من نه از قبیله زهدم، نه اهل تزویرم.»
در ادامه، مهراب قاسمخانی اینگونه به این موضع تندوتیز سیروان، پاسخ داد:
مهراب:«شناسنامهات سفیده؟ به هیشکی رای ندادی؟ از هیشکی حمایت نکردی؟ توی هیچ حرکتی شرکت نکردی؟ نسبت به هیچ حادثه طبیعی و غیرطبیعی واکنش نشون ندادی؟ هیچ تبریک و تسلیتی نگفتی؟ نظرت رو راجع به هیچ اتفاق سیاسی و اجتماعی خوب و بدی نگفتی؟ آفرین به تو. دمت هم گرم. انتخاب شخصیته. به هیچکس هم ارتباطی نداره... فقط جان هر کی دوستداری این رفتارت رو تبدیل به ژست قهرمانانه نکن و توی سر بقیه نزنش. بیعملی و هیچکاری نکردن واقعاً افتخار نداره. سرت رو بالا بگیر و بگو از این مسائل سر در نمیارم. بگو زندگی خودم برام مهمتره. بگو حال ندارم به این چیزا فکر کنم. نمیخوام موقعیت کاریمو به خطر بندازم. دوست ندارم از یه عده فحش بخورم. بگو دوست دارم کلاً به روم نیارم کجا زندگی میکنم و دورم چه خبره... اصلاً هر چی دوستداری بگو، فقط احساس زرنگی و باهوشی نکن. اونی که بهش تیکه میندازی، به امید تغییر حرکت کرده، حرف زده، رای داده، حمایت کرده، نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی واکنش نشون داده، نظرش رو نسبت به رویدادهای اطرافش اعلام کرده، کارش و زندگیش رو ریسک کرده، پای فحش شنیدن وایستاده... اگه یه جاهایی هم اشتباه کرده، واسه اینه که داشته تلاش میکرده، اگه لباسش خاکی شده، واسه اینه که اومده وسط. تو هم لطف کن و با لباسای تمیزت فخرفروشی نکن. لباسی که فقط واسه عکس اینستاگرام از کمد بیرون بیاد، معلومه که خاکی نمیشه!
پ.ن: یادش بخیر، چند سال پیش سر یه حرکتی داشتیم از همکارا امضا جمع میکردیم. به یکی از دوستان که زنگ زدم، معذرت خواست و گفت به حرکتمون اعتقاد داره ولی چون خیلی از طرفداراش توی طیف مقابل هستن و ممکنه بپرن، ترجیح میده کنارمون نباشه.»
پیامی که واکنش افشاگرانه سیروان را به همراه داشت:
سیروان:«بعد از خوندن پست مهراب قاسمخانى، دوست قدیمى و آشناى امروز كه در مورد من نوشته شده، ترجیح دادم كه سكوت نكنم تا موجب سوءتعبیر از طرف دنبالكنندههاى ایشون نشه.
مهراب جان قطعا به یاد دارى كه در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتى و گفتى از طرف تیم آقاى روحانى پیشنهاد شده كه من(سیروان خسروى) در ازاى دریافت دستمزد سه سئانس كنسرت تهران، سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهاى ایشون در استادیوم ١٢،٠٠٠ نفرى آزادى اجرا كنم و قطعا یادت هست كه ضمن رد این پیشنهاد، به دلیل صمیمى بودنمون، جواب بیادبانهاى هم در رابطه با این حرفت دادم. اگه از نظر تو این موضوع نشون میده كه شما و هم تیمیهاتون اومدین وسط و ریسك كردین و لباستون خاكى شده و من هیچ عملى انجام نمیدم و سر از اینجور مسائل در نمیارم و فقط زندگى خودم برام مهمه، من دیگه نیازى به توضیح بیشتر نمیبینم. در مورد قسمت پى نوشت متنى كه نوشتى؛ من اسم «یكى از دوستان» رو میدونم چون تو همون مكالمه تلفنى خودت جریان رو تعریف كردى، ولى اگه شهامت ندارى كه اسمشو بنویسى، لازم نیست اصلا در موردش بنویسى كه باعث شه مخاطبت فكر كنه «یكى از دوستان» همون «سیروان خسروى» بوده.»
مهراب عادت ندارد هیچ چیزی را بیپاسخ بگذارد، پس آخرین ضربه را محکمتر زد:
مهراب:«سیروان عزیز. جوابیه مستقیمت به پست من و افشای یه مکالمه خصوصی دوستانه، من رو یاد تاکتیک «بگم؟ بگم؟» یه دوست عزیزی انداخت. نتیجه بانمکش هم این بود که الان کلی اکانت با عکسای پروفایل ارزشی به طرفدارانت اضافه شدن و دارن به من فحش میدن که جا داره به خاطرش بهت تبریک بگم.
دوست سابق. این که تا دیروز حضورت در فضای مجازی محدود به اعلام سانس های کنسرت و تصاویر بدنسازی و سفر و آبمیوه بود، نه به من و نه هیچ کس دیگه ارتباطی نداره، ولی وقتی یهو تصمیم میگیری که یه مطلب پر از توهین و بی ادبی بنویسی که کاملاً اعمال و رفتار و عقاید من و خیلی از دوستانم رو نشونه گرفته، چرا از شنیدن یه پاسخ غیر مستقیم اینقدر عصبانی میشی؟
آشنای فعلی. کاری ندارم که جوابیه شتابزده ات و استفاده از یه مکالمه خصوصی و تلاش برای القای این که من پولی گرفتم یا میخواستم به تو پولی بدم، هم غیر قانونی، هم غیر اخلاقی و هم غیر قابل اثباته، ولی اتفاقاً میخوام خودم همینجا تایید و البته کمی به واقعیت نزدیکش کنم. بله. راست گفتی. دوستی از ستاد آقای روحانی با من تماس گرفت و از من خواهش کرد که به خاطر روابط دوستانه ام با تو، ازت بپرسم که چنین کنسرتی رو با دستمزد خوب انجام میدی یا نه، که تو هم قهرمانانه نپذیرفتی...
فقط تو که همه مکالمه رو با این جزئیات یادته، چطور یادت رفت به هوادارات بگی که اتفاقاً من هم فعالیت در ستاد جناب روحانی رو قبول نکردم؟ واقعاً یادت رفت یا ترجیح دادی این بخشش رو حذف کنی؟ تا جایی که یادمه توی مکالماتمون من همیشه از مشارکت و وظیفه اجتماعی میگفتم و تو همیشه فکر میکردی این کارا بی فایده و بی نتیجه هستن، ولی هر دومون میدونستیم که هیچ کدوم نه به جایی وصلیم، نه از جایی رانتی میگریم. الان چرا یهو بازی رو چرک میکنی؟
و در نهایت این که اتفاقاً خوشحال شدم بحث انتفاع و استفاده مالی رو کشیدی وسط. ممنون میشم اگه به هوادارانت یه آماری از تعداد کنسرت های عمومی و ارگانی خودت و میزان درآمدت در دولت فعلی رو ارائه کنی و حتی اون چند سانسی رو هم که به خاطر مردمی بودنت لغو کردی ازش کم کنی. من هم قول میدم تمام فعالیت رسمی خودم و در آمدم در این دولت و حتی فهرست کامل اموالم رو منتشر کنم. اینجوری شاید مشخص بشه که توی همین دولتی که من بهش رای دادم، رفتار بی خطر تو برات انتفاع بیشتری داشته یا عملکرد آفتاب پرستانه من
پ.ن اول: راستی نکنه یه وقت این بحثی که پیش اومده رو پای تبلیغ برای انتخابات بعدی بذاریدا؟ آزمون و خطاهامونو کردیم تموم شد
پ.ن دوم: عکس مربوط به زمانیه که سیروان هنوز به دوستاش حمله نمیکرد»
در این دعوا، حق را به چه کسی میدهید؟ سیروان یا مهراب؟ شما هم نظرتان را بنویسید.