بهنام تشکر: تلویزیون نه برای مردم کار میکنیم
«دکتر نیما افشار هستم.» دیالوگ خاطرهانگیز با نقش ماندگاری از بازی بهنام تشکر در سریال «ساختمان پزشکان» که با لحن و غروری خاص گفته میشد را بهخاطر دارید. بازی تشکر گر چه در این سریال گل کرد و بسیاری او را تازه بهعنوان بازیگر توانمند طنز شناختند اما این نه شروع کار هنری او بوده و نه پایانش. تشکر سالها خاک صحنه تئاتر را خورده و در این حوزه تقریبا سرآمد بود.
تشکر از جمله بازیگرانی است که بعد از بازی در این سریال و سریالهای «دزد و پلیس»، «دودکش»، «هفتسنگ»، «لیسانسهها» و... قدرت خود را در ایفای نقش کاراکترهای جدی با موقعیتهای کمدی و دوستداشتنی نشان داد. البته از هنرنماییهای متفاوت او در سریال ماندگار «مختارنامه» و فیلمهای سینمایی «استرداد»، «به امید دیدار»، «روز رستاخیز»، «زیر آب»، «لاک قرمز» و... هم نمیتوان به سادگی گذشت. از جدیدترین نقشآفرینیهای او میتوان به هنرنمایی تشکر در یک نقش متفاوت و جدی در سریال «وارش» که به تازگی از شبکه3سیما پخش شد اشاره کرد. او در این سالها از اجرای نمایشهای مختلف در صحنه تئاتر هم بیبهره نبوده تا جایی که با اجرای نمایش «دختر یانکی» در شهرهای مختلف ایران و حتی خارج از کشور خوشدرخشید.
او علاوه بر سینما، تئاتر و تلویزیون، دستی هم بر آتش دوبله و گویندگی دارد. شاید همین رسایی، ابهت و جذابیت در صدای او دلیلی بود تا به او پیشنهاداتی هم در حوزه اجرا داده شود. حالا او این روزها بین دهها گزینه پیشنهادی اجرا، با یک مسابقه جالب به نام «مافیا» در تلویزیون کار اجرا را تجربه میکند.
بهنام تشکر در گپوگفتی صمیمی با همشهری از دغدغههای این روزهایش که خوب کردن حال مردم است برایمان میگوید. در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید.
سؤال اول را با هنرنمایی شما در سریال وارش که یک نقش جدی و متفاوت را بازی کردهاید شروع میکنیم. درباره نقش تراب در این سریال برایمان بگویید.
درست زمانی نقش تراب در سریال وارش به من پیشنهاد شد که من خودم مترصد این بودم که بعد از ۱۰سال کار طنز و کمدی در سریال های تلویزیونی، یک نقش جدی بازی کنم تا پذیرش این نقش برای خود من هم یک چالش باشد. وقتی فیلمنامه را خواندم در قسمتهای ابتدایی حس کردم که یک کاراکتر تکبعدی است اما چند قسمت دیگر را که خواندم دیدم تقریبا در تراب چیزهایی را میبینم که پیش از آن ندیده بودم. نقش برای من جذاب شد و این ریسک را قبول کردم که در یک کار جدی بازی کنم. البته خوشحالم که مورداستقبال هم قرار گرفت.
با پایان سریال وارش، سوءتفاهمهایی که در روزهای نخست پخش این سریال از سوی هموطنان گیلانی پیش آمده بود برطرف شد؟
راجع به قسمتهای اول سریال در همان ویدئوی تصویری هم که منتشر کردم اشاره شد که برخی درباره این سریال، خیلی زود قضاوت کردند. شخصیت اصلی سریال، شخصیت وارش است که علاوه بر چهره مثبت سریال، خود نیز چهره مثبتی در داستان دارد. همزمان با پخش این سریال من پیامهای زیادی از سوی مردم داشتم که مرا مورد لطف و محبت خود قرار داده بودند. از آن طرف هم پیامهایی داشتم که در آن فحش و ناسزا کم نبود. خوشبختانه با ادامه سریال بسیاری متوجه قضاوت عجولانه خود شدند.
شما چند سالی است که با وجود پیشنهادهایی برای بازی در سینما، در تلویزیون و تئاتر حضور دارید و معتقدید که چون تلویزیون رسانهای برای مردم است، نباید با آن قهر کرد. از این حضورتان بگویید؟
ما که برای تلویزیون کار نمیکنیم، ما برای مردم کار میکنیم و قهر کردن با مردم معنا ندارد. ببینید بحث رسانه با مردم سروکار دارد و بزرگترین رسانه در هر جامعهای هنوز هم تلویزیون آن کشور است؛ در هر جامعهای در دنیا از کشور آمریکا بگیرید تا کشورهای آفریقایی، افغانستان و... هنوز هم تلویزیون حرف اول را میزند. حتی با وجود پیشرفت تکنولوژی، برنامههای اینترنتی هنوز هم به پای تلویزیون نرسیدهاند و فکر کنم برای قبضه آن چند سال دیگری وقت لازم است. حضور من در تلویزیون هم ژست سیاسی یا جانبداری از جناح و حزب خاصی نیست.
من همین جا اعلام میکنم که هیچوقت وارد بازیهای سیاسی نخواهم شد. من بهنام تشکر در بحث سیاسی بههیچعنوان نه از کسی حمایت میکنم و نه کسی را تبلیغ. چون اینها اصلا کار من نیست، کار من بازیگری است. من عاشق مردم هستم؛ عاشق جاییکه زندگی میکنم هستم. من به این نگاه نمیکنم که در جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر را بگیرم و اصلا برای من مهم نیست که حتما فیلمهای سینمایی بازی کنم و در جشنواره برگزیده شوم. هموغم من چه تئاتر باشم چه تلویزیون و هرازگاهی سینما، چیز دیگری است. هموغم من سرگرم کردن مردم است و چیزی غیر از این نیست. اولا فرصت ندارم دوما ترجیح میدهم که همچنان در تلویزیون باشم چون برای مردم است؛ مردم شب خسته از یک روز کاری با این همه دغدغههای اجتماعی و اقتصادی به خانه میآیند، دوست دارند یک ساعتی سرگرم شوند و چیزی را ببینند که حالشان را خوب کند.
بیشک این حس و حال و انرژی که برای خوب کردن حال مردم دارید را از بازتابها و واکنشهای فیلمهایتان از مردم دریافت کردهاید. درست است؟
البته که بازتاب و واکنشهای خوب مردم به من انرژی مضاعف برای ادامه کار میدهد. نهتنها در فیلمهای طنز قبلی بلکه در همین سریال وارش هم بازتابهای خوبی از مردم داشتم.
چطور شد که شما چند سالی خارج از کشور حضور داشتید و حتی شایعه شده بود که شما قصد مهاجرت دارید؟
به قول شعرا و ادبا شمع ما اینجا میسوزد. البته بیش از 10سال است که با گروه تئاتر به کشورها و شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز، رشت، بابل، چالوس، گرگان و... سفر کرده و هنوز هم به کشورهای مختلف برای اجرای تئاتر میروم. از سانفرانسیسکو، لسآنجلس، فینیکس، تگزاس، سنخوزه، سندیگو تا تورنتو و شهرهای اروپایی و حتی در تئاتر آکادمی بازیگری استلا ادلر در بلوار هالیوود حضور داشتم. جایی که یکی از بزرگترین آکادمیهای بازیگری جهان است و هنوز هیچ تئاتر ایرانیای در آنجا اجرا نرفته، تئاتر اجرا کردم. اما واقعیت را عرض میکنم که من برای آن طرف نیستم. اینجا را دوست دارم. وقتی در کشور خودم هستم با تمام مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، آلودگی هوا و... هنوز هم امیدوارم و برای همین امیدواری است که اینجا هستم.
شما ژانرهای مختلفی را تجربه کردهاید. خودتان کدام حوزه را بیشتر میپسندید؟
وقتی فیلمنامه خوب باشد فرقی نمیکند که کار کمدی باشد یا جدی.
دوست دارید آقا پسرتان کاوه کدام رشته هنری شما را ادامه دهد؟
مهم این است که خود کاوه چه رشتهای را دوست دارد. البته کاوه بیشتر نقاشی را دوست دارد و الان که حدود 11سال دارد بیشتر وقت خودش را صرف نقاشی کردن میکند و امیدوارم در رشته موردعلاقهاش موفق شود.
میانهتان با ورزش چطور است؟ اهل ورزش کردن هستید؟
صددرصد؛ بیشتر در خانه حرکات کششی و نرمشی را انجام میدهم، خیلی کم هم کار با وزنه انجام میدهم اما حرفهای نمیخوام ادامه دهم. خیلی وقتش را ندارم تا جاییکه بتوانم در خانه کار میکنم. به هرحال ما باید بهخاطر شرایط شغلیمان همیشه از نظر جسمی آماده و روی فرم باشیم.
لان مشغول چه کاری هستید؟
هماکنون در سریالی به اسم «ماهور» که کار آقای سعید سلطانی است بازی میکنم. اینجا هم یک نقش جدی البته با گریم نسبتا سنگین دارم که بهنظرم یکی از سریالهای خوب از آب دربیاید.
یک اتفاق خیلی جالبی افتاده که چند ماهی است شما در شبکه سلامت صداوسیما مسابقه متفاوتی را اجرا میکنید. خبر داشتیم که شما پیشنهادات زیادی برای اجرا داشتید اما قبول نمیکردید. چه شد که شما اجرای مافیا را قبول کردید؟
پیشنهادات خیلی زیادی بود برای کار اجرا، حتی تا پای قرارداد هم میرفتم ولی امضا نمیکردم مثلا حتی برای اختتامیه فیلم فجر هم به من پیشنهاد شد ولی آن را هم قبول نکردم. اما مافیا برای من جذاب بود و احساس کردم میتوانم در این مسابقه اجرایی از جنس بازی مافیا هم داشته باشم و آن را تجربه کنم. جذابیت بازی مافیا یکی از دلایلی بود که باعث شد من سمت اجرای آن بروم. چون ایدهاش جدید و خلاقانه بود و واقعا میتوان گفت جنس واقعیاش مسابقه است. خوشبختانه بهنظر میرسد که خوب هم دیده شد.
یک سؤال کلیشهای بپرسم؛ قشنگترین و ماندگارترین نقشی را که دوست دارید کدام است؟
همه نقشهایی را که بازی کردهام دوست دارم. البته نقشی هم بوده که حس پشیمانی به من داده و با خودم میگویم بهتر بود بازی نمیکردم یا جور دیگری بازی میکردم. بعد از اینکه وارد بازی شدم متوجه شدم که شرایط تولید مناسب نیست. البته همه کسانی که در کار هنر هستند بهویژه در هنرهای نمایشی همیشه اشتباهاتی در انتخاب کار دارند. از بزرگترین بازیگران بگیرید تا کسانی که آماتور هستند. به هر حال امیدوارم انتخابهای درستتری داشته باشم.
از کدام ویژگی اخلاقی خودتان راضی هستید؟
در محیط کاری تقریبا آدم جدیای هستم و یکی از ویژگیهای اخلاقیام این است که بسیار به زمان و وقت تعیین شده تأکید دارم. همیشه هم سعی کردهام سرساعت پای کار باشم. گاهی این ویژگی سر ساعت حضور داشتن من، بعضیها را آزرده میکند.
سخن آخر؟
همه میدانیم که در چه شرایط اقتصادی و بحرانهای اجتماعی و سیاسیای قرار داریم. این روزهای پرتنش و اضطراب در روابط اجتماعی و خانوادگی ما تأثیر میگذارد. امیدوارم زودتر از این بحران خارج شویم و از این روزها و هفته که به ما خوش نمیگذرد دور شویم.
مافیای بهنام تشکر در تلویزیون
این روزها اگر شبکه سلامت را تماشا کرده باشید حتما با صحنه هایی از یک مسابقه جذاب با اجرای بهنام تشکر روبه رو شدهاید. این برنامه با عنوان مسابقه مافیا اجرا شده که یک بازی گروهی است و نبرد بین یک اقلیت آگاه و یک اکثریت ناآگاه را شبیهسازی میکند. در این بازی بازیکنان بهطور مخفیانه تعیین نقش میشوند؛ یا مافیا که همدیگر را میشناسند یا شهروند که تنها از تعداد افراد مافیا آگاه هستند و عده معدودی از آنها از برخی نقشها اطلاع دارند. در فاز شب بازی، افراد مافیا به صورت مخفیانه یک شهروند را میکشند. در طول فاز روز، تمام بازیکنان بازمانده در مورد هویتهای مافیایی بحث میکنند و برای حذف یک مظنون رای میدهند.
بازی ادامه مییابد تا زمانی که همهٔ مافیاها حذف شوند (برد شهروندان) یا تعداد مافیاها و شهروندان برابر شود (برد مافیا) یا یکی از شخصیتهای مستقل که هر کدام شرایط برد متفاوتی دارد، برنده بازی شود. در یک بازی معمولاً نقشها باید به گونهای چیده شود که برای هر شخصیت، شخصیتهای مقابل و مکمل قرار گیرد. این مسابقه که با استقبال خوبی از طرف مخاطبان همراه شده است، با هدف افزایش قوه تشخیص و با شرکت ۱۶۰ نفر از برگزیدگان مرحله نخست روی آنتن میرود. بهنام تشکر درباره اجرای خود در این مسابقه می گوید: مسابقه مافیا بازی به شدت فکری و شکبرانگیز است؛ تمامی این عوامل و دلایل باعث شد مجری این مسابقه تلویزیونی باشم و از این انتخاب و عهدهداری این مسئولیت، نه تنها پشیمان نیستم بلکه خیلی خوشحالم.
گویندگی را دوست دارم اما فرصت ندارم
بهنام تشکر سالهاست که تجربه گویندگی دارد و۲سال بهعنوان صداپیشه در مؤسسه قرن بیستویک به مدیریت نصرالله مدقالچی فعالیت میکرد. گویندگی در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در کارنامه کاری او ثبت شده است. او از سال۱۳۸۷ هم گویندگی در رادیو را آغاز کرد. گویندگی در شبکه رادیویی تهران، استودیو صدای شهر و در شبکه رادیو صدای آشنا (برنامههای قند پارسی، رنگ خدا، ویژهبرنامه دهه اول محرم) هم از دیگر فعالیتهای او است. گویندگی در رادیو جوان (برنامه ویژه جشنواره تئاتر فجر، مثلث، بین خودمون باشه، آپارات و اینجا شب نیست) و گویندگی برای مؤسسه فرهنگی و هنری پادان هم نباید از قلم انداخت. خودش درباره ادامه کار گویندگی میگوید: «متأسفانه فرصت برای کار گویندگی ندارم اما خیلی دوست دارم که گویندگی را ادامه بدهم. دوست دارم بعضی شبها یا آخر شبها رادیو بروم و با مردم باشم. صحبت کنیم،آنها پیام صوتی یا پیامک بفرستند. از این نوع برنامههای دلی استقبال میکنم».
کوتاه از بهنام تشکر
بهنام تشکر متولد بهمن سال۱۳۵۵ در بندر انزلی است. او در سال۱۳۷۵ (۲۰سالگی) همراه با خانوادهاش از بندر انزلی به ساری مهاجرت و از همان سال فعالیت تئاتری خود را در ساری آغاز کرد. او دارای مدرک لیسانس اقتصاد بازرگانی از دانشگاه فیروزکوه است. در عرصه فوتبال مدتی هافبک راست بود و تجربه دوبله، گویندگی و اجرا هم دارد. نخستینبار در فیلم کوتاه «اتو استاپ» بازی کرد و در سال1384 با سریال «مروارید سرخ» وارد قاب تلویزیون شد تا اینکه سال88 هم با فیلم «زیر آب» روی پرده سینما رفت.
شهرت اصلی تشکر از سال1390 با سریال ساختمان پزشکان شروع شد و سال91با «دزد و پلیس» و سال92 با «دودکش» به اوج رسید. تشکر، 2 برادر هنرمند دیگر در این حوزه دارد. خودش درباره همکاری با برادرانش میگوید: «بهروز چند سالی است که از صداوسیما بازنشسته شده است اما کارم را با برادر کوچکترم بهرام در تئاتر ادامه میدهم. او فوقلیسانس کارگردانی دارد و تدریس میکند. بعضا بازی هم میکند و کار کردن با او برایم لذتبخش است».