خروج دلار از چرخه اقتصادی ایران زمانبر است
دلار 4200 تومانی با ثبات نخواهد بود تغییر پایه ارزی کشور کار آسانی نیست با حذف دلار، منتظر تحول زیربنایی در اقتصاد ایران نباشیم نوسانات نرخ دلار هم دلیل اقتصادی و هم سیاسی دارد دلار چند نرخی در کمتر کشوری در جهان وجود دارد خروج آمریکا از برجام آثار روانی بر نرخ دلار داشت
نرخ دلار چرا به صورت ناگهانی افزایش یافت؟ علت این مساله هر چه که بود، در نهایت دولت حسن روحانی را وا داشت تا به تصمیمی مصمم شود که در دهههای اخیر، خواسته هر دولتی بوده است. دلار هرچند که تک نرخی شد، اما اقتصاد بیمار ایران از تب و تاب نیفتاد. این بیتابیِ اقتصاد جمهوری اسلامی، نشان از این دارد که مریضی اقتصاد ایران فقط نشأت گرفته از نرخ دلار و ارز نیست. با مهار کردن روند صعودی دلار، فقط یکی از علايم این بیماری کمرنگ شد. طنز قضیه این است که سایر ارزها به روند صعودی خود ادامه دادند تا بر اساس این روند، چهارراه استانبول نرخ دلار را در ورژنی جدید و در مقابل دلار موسوم به دلار جهانگیری تعیین کند. عموم این مسائل نشان از حل نشدن مشکل داشت و در نهايت نيز دولت شكست خود را در تك نرخي كردن نرخ دلار پذيرفت و پس از كشمكشهاي بسيار بر سر اين مساله و مطرح شدن نرخ دوم و سوم براي ارز، روز گذشته ريیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اعلام كرد كه بازار ثانویه ارز تا ۴۸ ساعت آینده آغاز به کار میکند. به گفته پورابراهيمي، بررسیها نشان میداد سیاست ارز تکنرخی دولت به علت تقاضای زیاد جواب نمیدهد و درنهایت دو نرخ در حوزه ارز ایجاد میشود. پیشنهاد ما این است که برای کالاهای اساسی و ضروری از جمله دارو، مواد اولیه و نهادههای دامی، ارز با عدد نرخ ترجیحی اختصاص یابد و بقیه کالاها از قیمت تعادلی برخوردار شوند. اگر این گونه نباشد، حجم زیادی از واردات رخ میدهد، در سه ماه گذشته حدود ۲۷ میلیارد دلار تقاضای واردات در کشور داشتیم. با توجه به گفتههاي رييس كميسيون اقتصادي به وضوح ميتوان شكست دولت در بحث ارز تكنرخي را مشاهده كرد.
ارز تكنرخي تحولي در اقتصاد ايران ايجاد نميكند
هادی حقشناس، اقتصاددان در خصوص اين مساله در گفتوگو با «قانون» ابراز داشت: با یکسانسازی ارز یا حذف دلار از مبادلات خارجی کشور نباید منتظر تحول زیربنایی دراقتصاد ایران باشیم؛ مگر اینکه اتفاقی در درون اقتصاد ایران به وجود آید. از سال 92 تا سال 96 نرخ ارز در ایران تقریبا یک روند با ثبات داشت که در نهایت با تغیيرات زیر پنج درصدی همراه بود؛ به عبارت سادهتر نرخ ارز سالانه کمتر از پنج درصد تعدیل میشد. البته یادمان باشدکه نرخ ارز یک بار در سال 92، به بیش از چهار هزار تومان رسید ولی پس از آن چنین اتفاقی تا قبل از نیمه دوم سال 96 در بازار ارز رخ نداد. البته این عدم تغییر نرخ ارز در چهار سال دولت یازدهم به معنای این نبود که نرخ واقعی همان میزان است. اگر یادمان باشد حین اعلام کاندیداتوری مرحوم هاشمی رفسنجانی برای ریاست جهموی، نرخ ارز 3700 تومان بود که ناگهان به رقم 3300 تومان رسید و همین نرخ در چهار سال باقی ماند. این در حالی بود که در اقتصاد ایران شاهد تورم دو رقمی بودیم. در سال 92 تورم اقتصاد ایران بیش از 30 درصد بود. در سال 94 حدود 15 درصد و در سال 95 نرخ تورم یک رقمی شد. در سال 96 نیز نرخ تورم تک رقمی و زیر 10 درصد بود.
دلايل اقتصادي و سياسي
این اقتصاددان ادامه داد: در علم اقتصاد قاعدهای وجود دارد که همواره پول ملی باید بر اساس مابهالتفاوت میانگین تورم داخلی به تورم خارجی تعدیل شود. بر همین اساس میانگین تورم چند کشوری که با آنها مبادله تجاری داریم (چین، روسیه، امارات، آلمان و ...) حدود پنج درصد است. این در حالی است که میانگین تورم در ایران در پنج سال گذشته، بیش از 15 درصد بوده است. به عبارت سادهتر باید نرخ ارز حداقل سالانه 10 درصد تعدیل میشد که چنین اتفاقی رخ نداد؛ چراکه دولتها علاقهمند هستند همواره نرخ ارز کاهشی باشد. دولت میتوانست یکسانسازی نرخ ارز را در سال 94 یا 95 و حتی نیمه اول سال 96 انجام دهد اما این کار را انجام نداد و این گونه شاهد جهش ارز در نیمه دوم سال 96 بودیم. از سوی دیگر در اوايل امسال به دلیل جو روانی و تهدید ترامپ به خروج از برجام، شاهد نوسان شدید نرخ ارز در یک روز بودیم. بنابراین باید گفت نوسانات نرخ ارز، هم دلیل اقتصادی دارد و هم سیاسی.
زمينههاي ايجاد رانت و فساد
حقشناس گفت: با وجود تمام اتفاقاتي كه رخ داد به نظر من یکسان سازی نرخ ارز تصمیم درستی بود؛ گرچه نرخ 4200 تومانی براي اين منظور محل تامل است. بدون در نظر گرفتن درستی این نرخ، باید گفت که دولت تصمیم درستی گرفته بود. ارز وقتی چند نرخی باشد، به معنای ایجاد فساد و رانت است که به واسطه آن زمینههای سوءاستفاده اقتصادی به وجود میآید. نرخ دلار در كشور باید افزایش مییافت، چراکه نرخ آن واقعی نبود. معنایی ندارد که چند نرخ مختلف برای دلار تعیین شود. در هیچ جای دنیا چنین مسالهای وجود ندارد که یک دلار دارای چندین نرخ متفاوت باشد.
ارتباط افزايش نرخ ارز و تورم
او در پاسخ به اینکه آیا تک نرخی شدن به صورتی که شاهد بودیم، منجر به ایجاد تورم نمیشود، گفت: بر اساس محاسبات یک نهاد پژوهشی، بهازای افزایش 10 درصد نرخ ارز، یک واحد تورم ایجاد میشود؛ حال سوال این است که آیا افزایش یک واحد تورم برای اقتصاد کشور مهم است یا رانتهای فراوانی که به دليل چندنرخی بودن ارز در اقتصاد کشور وجود دارد؟ چند نرخی بودن ارز، موجب بیاعتمادی در سرمایهگذاری و سفته بازی و فساد میشود. عدم اعتماد به پیشبینیپذیر بودن اقتصاد ایران، هزینهها را افزایش میدهد.
نرخ ارز بايد انعطافپذير باشد
وی در مورد احتمال افزایش نرخ دلار و تثبیت قیمت آن گفت: تعیین نرخ 4200 تومان، نرخ پایه و فقط بر اساس یکسان سازی است اما این نرخ نباید تثبیت شود بلكه بایدنرخ مذکور انعطافپذیر باشد. ما نباید انتظار داشته باشیم که نرخ دلار مثل نرخ بنزین تثبیت شده باشد. در کشورهای همسایه، نرخ برخی از شاخصهای اقتصادی به صورت روزانه تعیین میشود. اگر دولت علاقهمند است که قیمتها ثابت یا کاهشی باشد، باید موانع کسب و کار را بر دارد، باید افزایش بهرهوری در اقتصاد کشور هدف دولت باشد؛ همان اهدافی که در برنامههای پنجساله مد نظر بود اما تحقق پیدا نکرد. دولت باید کمک کند که تولید افزایش پیدا کند؛ نه اینکه قیمتها را تثبیت کند. ما در اقتصاد، به صورت دستوری، تثبیت قیمت نداریم؛ این اشکالی است که هر چند سال یک بار در اقتصاد ایران رخ میدهد.
علاقه دولتها به كاهش نرخ ارز
این کارشناس در پاسخ به این سوال که با وجود پوپولیست بودن دولتهای بعد از انقلاب چگونه میتوان انتظار داشت که در ایران نظارت واقعی و به دور از تصمیمات عوامگرایانه، حداقل در حوزه ارز رخ بدهد، بيان كرد: بي شك دولت آقای روحانی پوپولیست نیست. اگر دولت ایشان پوپولیست بود، در خصوص یارانهها آن گونه که دیدیم برخورد نمیکرد. ویژگیهای یک دولت پوپولیست را نزد دولت آقای روحانی نمیبینیم. البته در عموم دولتها علاقه خاصی در قبال کاهش دادن نرخ ارز وجود دارد و این علاقه تمام دولتهاست اما نباید فراموش کرد که در کنار نرخ تورم و بهره دو رقمی، نمیتوان نرخ ارز ثابت داشته باشیم. وقتی نرخ تورم دو رقمی است، باید بپذیرم که به همان اندازه نرخ ارز تعدیل شود. این مساله از الزامات بازار است و ربطی به علاقه ندارد؛ بنابراين بحث علاقه دولتها در مورد پایین نگه داشتن نرخ ارز غیر از ویژگی پوپولیست بودن آنهاست.
جلوگيري از رشد تصنعي
او در مورد تثبیت نرخ دلار تصریح کرد: باید دقت کنیم که ثابت نگه داشتن نرخ دلار کار صحیحی نیست. اگر نرخ ارز تثبیت شود، همان نوسانات نرخ ارز سال های80 و 90 یک بار دیگر رخ خواهد داد. اگر دولت بخواهد همین 4200 را تثبیت کند دوباره باید منتظر افزایش نرخ ارز در آینده باشیم. نرخ دلار باید در بازار تعیین شود و دولتها در این مورد نظارت کنند که رشد تصنعی صورت نگیرد.
نمیتوان دلار را از مبادلات حذف کرد
او با اشاره به احتمال تغییر پایه ارزی کشور از دلار به یورو گفت: تقریبا بیش از یک دهه است که هم در اقتصاد ایران و هم برخی کشورهای قدرتمند مثل چین ، هند و روسیه علاقهای به خروج از حوزه دلار آمریکا ایجاد شده است. به همین دلیل بین چین و روسیه تفاهمنامههایی منعقد میشود که جهت مبادلات تجاریشان، پولهای ملی خودشان را مبنای معامله قرار میدهند. در ایران نیز این واقعیت میتواند شکل بگیرد. مساله دیگر این است که به این زودیها نمیتوان دلار را از چرخه مبادلات تجاری حذف کرد و این قضیه زمانبر خواهد بود. فروش تمام نفت ایران، تقریبا با دلار است. مبنای تجارت خارجی ما دلار است. تغییر پایه ارزی کشور شاید در قالب شکلی راحت باشد اما این تصمیم مشخصا مشکلات خود را نيز دارد. اغلب کشورها، نفت ما را با دلار خریداری میکنند؛ برای خرید و فروش کالا نیز مبنا دلار است. واقعا این تصمیم زمانبر است و به سادگی صورت نمیگیرد. باید ببینیم که سهم ما در اقتصاد جهان چه میزان است. ما نمیتوانیم ادعا کنیم که در حوزه دلار تاثیرگذاریم. علت اینکه اتحادیه اروپا، واحد پولی یورو را تعریف کردند، به جهت کم تاثیر کردن دلار در حوزه اقتصادیشان بود اما واقع بین باشیم؛ این کشورها آیا موفق شدند که از تاثیر دلار در حوزه اقتصادی کشورشان فاصله بگیرند؟ قطعا میتوان گفت که آنها گامهای بلندی را برداشتهاند اما تا موفقیت کامل هنوز فاصله دارند. دلیل آن بزرگی اقتصاد آمریکاست. اقتصاد آمریکا به تنهایی، یک پنجم اقتصاد جهان را تشکیل میدهد. با یکسانسازی ارز یا حذف دلار از مبادلات خارجی کشور نباید منتظر تحول زیربنایی دراقتصاد ایران باشیم، مگر اینکه اتفاقی در درون اقتصاد ایران ایجاد شود.